از اقدامات و یا کارهای داریوش در افریقا این بود که مردم قرطاجنه یا همان تونس امروزی را از قربانی انسان در برار بتان منع کرد. در قرطاجنه این حرکت به گفته برخی مورخین صورت میگرفت و جزو آداب و روسوم دینی و آیینی بود که داریوش این کار را به دور از انسانیت میدانست و شاید با ادبیات امروزی بگوئیم داریوش به دلیل حفظ موازین حقوق بشر جلوی این کار را گرفت. داریوش در قرطاجنه دستور منع خوردن گوشت سگ را صادر نمود. در قرطاجنه رسم و سنت دینی این بود که در پیشگاه بت بزرگ خود آدم قربانی میکردند که نام بت بزرگ ایشان نیز مولوخ بود.
در آن روزگاران به زندگی بعد از مرگ اعتقاد داشتند. مردم پیش از تاریخ به مردمی گفته میشود که حفظ و نوشته از ایشان باقی نمانده است و ایشان مربوط به هزاران سال قبل از تاریخ هستند. نام خدای زرتشت اهورا مزدا یا دانای توانا است. دیاکو بنیانگذار پادشاهی ماد بوده و فردی دهقان بود که، چون کرداری نیک داشت و به عدالت میان مردم داوری میکرد مردم او را به پادشاهی برگزیدند. همدان پایتخت دیاکو بود و در زبان پارسی هخامنشی به آن هگمتانه میگفتند.
دیاکو پنجاه سال پادشاهی کرد و به دنبال اتحاد میان طوایف ماد بود، ولی در آن زمان، چون آشوریان بر ایران تسلط داشتند دیاکو را از حکومت تغییر دادند و او را به شام تبعید کردند. پس از دیاکو فرورتیش در بین سالهای ۶۵۵-۶۳۳ ق. م حکومت کرد که پسر دیاکو بود و از ۶۳۳-۵۸۴ ق. م هووخشتره حکومت داشت. هوخشتره نیز فرزند مادها بود. آژی دهاک ۵۸۴-۵۵۰ ق. م حکومت کرد. کوروش در سال ۵۵۰ ق. م آژی دهاک را شکست داد. در دوران ایران باستان سگ را به دلیل اینکه از گله حمایت میکرد قابل احترام بود. به گفته برخی از باستان شناسان میان زبان ماد و هخامنش تفاوت نبوده و فقط اختلاف لهجه بوده.
جد هخامنشیان هخامنش نام داشت و هخامنشیان پارس بودند. پارسیها از نژاد آریایی بودند. در کتیبههای آشوری نام پارس آمده است. هخامنشیان در ناحیه انشان دولت کوچکی داشتند که تحت اطاعت دولت عیلام و آشور و ماد بودند. انشان در مشرق شوشتر و در حوالی کارون بوده است. پارس چند قبیله داشت که همه زیر نظر هخامنش بودند. نام پسر هخامنش چیش پیش بود که در سالهای ۶۷۵-۷۴۰ ق. م پادشاه انشان بوده. هفتمین شاه هخامنشی کوروش سوم یا کوروش بزرگ بود. نام پدر کوروش سوم کمبوجیه دوم بود. آژی دهاک آخرین پادشاه مادها بود که پدر بزرگ کوروش کبیر بود.
کوروش کبیر تا دوازده سالگی در دربار پدر بزرگ خود یعنی آژی دهاک پرورش یافته بود. در سال ۵۵۰ ق. م کوروش کبیر مادها را شکست داد و پادشاه ایران شد. آژی دهاک پدر ماندانا مادر کوروش کبیر بود؛ و بابلیها آژی دهاک را ایختوویگو نوشته اند. آژی دهاک در یک دربار مجلل بود و آشوریان نیز از این کارها میکردند. آژی دهاک اوقات خود را به خوشگذرانی و بوالهوسی میگذرانید و مردم به گفته برخی از منابع از او ناراضی بودند.
زمانی که نوه او قیام کرد فرماندهان آژی دهاک او را رها کردند و به کوروش پیوستند. مادها دین مزدیسنا داشتند و به روحانیون خود مغ میگفتند. نام پسر کوروش کبیر کمبوجیه بود و یا کامبوزیا. کمبوجیه و بردیه از مادری به نام کاساندان به دنیا آمده بودند. کمبوجیه ولیعهد کوروش کبیر بود. در هر صورت کمبوجیه زمانی که شاه شد برادر خود یعنی بردیه را در خلوت کشت. یکی از اقدامات کوروش تسخیر لودیه بود.
در زمان کوروش سوم لودیه پادشاهی داشت به نام کرزوس. نام پدر کرزوس آلیات بود. سه شاه یعنی شاه لودیه شاه بابل و شاه مصر با هم متحد شده بودند. در سال ۵۴۴ قبل از میلاد کوروش لودیه را فتح کرد. لودیه پادشاهی باستانی بود که استانهای امروزی ازمیر و مایسنا در ترکیه امروزی بود. لودیه به گفته برخی یک کشور ثروتمند بود. پس از فتح لودیه توسط کوروش بزرگ کرزوس مورد احترام کوروش قرار گرفت و او را مشاور خود ساخت. کرزوس قبل از جنگ با کوروش با نبونید پادشاه بابل و شاه مصر بر علیه کوروش متحد شده بود. سوزیانا نام باستانی خوزستان بوده.
گوماته مغ از بزرگان زرتشت بود و در دربار هخامنشی منصبی عالی داشت. گوماته مغ از اینکه کمبوجیه برادر خود بردیه را در نهان کشته بود خبر داشت. در زمانی که کمبوجیه شاهنشاه ایران غیبت داشت گوماته مغ به یاری برادر خود که از نگاهبانان کاخ شاهنشاهی بود بر تخت نشست. گوماته مغ خود را بردیه پسر کوروش کبیر خوانده بود.
گوماته مغ بر خلاف کوروش کبیر نسبت به همه مذاهب بی طرف نبود. او مالیاتها را کاهش داده بود. سرانجام داریوش با کمک چند تن دیگر گوماته را کشتند و به جز پارسیان اکثر ملل آسیا برای مرگ گوماته اندهگین بودند. به گفته هرودوت پس از کشته شدن گوماته / هوتانه که یکی از هخامنشیان بود درباره نوع حکومت صحبت کرد و هوتانه از دموکراسی صحبت نمود و اینکه حکومت یک فرد سرانجام خوشی نخواهد داشت.
هوتانه در مورد وجود مجلس صحبت کرده بود و خواهان حکومت مردم بر مردم و تساوی حقوق بود. یکی دیگر از هخامنشیان گفته بود که هوتانه در اشتباه است و خواهان الیگارشی بود که برخی الیگارشی را حکومت عدهای خاص بر مردم میدانند. داریوش نیز بعد از کشته شدن گوماته در مورد نوع حکومت صحبت کرد و به نظر داریوش حکومتی بهتر از حکومت صالحترین شخص نیست.
داریوش اعتقاد داشت، چون شخص صالح دارای بهترین نیات است پس در کار موفق خواهد بود. داریوش از حکومت الیگارشی انتقاد کرد و گفت اداره امور در دست چند تن نالایق خواهد افتاد و هر کس به دنبال نفوذ بیشتر است ودر الیگارشی بین افراد اختلاف به وجود میآید.
در هر صورت داریوش اعتقاد داشت که بهترین شیوه حکومت همان حکومت یک نفره است و داریوش در مورد حکومت مردم بر مردم گفته بود از وجود اشخاص فاسد نمیتوان احتراز کرد. داریوش گفته بود آزادی ما از برکت وجود یک نفر یعنی کوروش است و از نظر رعایت سنتی که بود چارهای جز حکومت مطلقه نداریم.
سپس به جز هوتانه که از جمع بیرون رفت دیگران سخنان داریوش را پذیرفتند و او را به پادشاهی برگزیدند. هرودوت گفته بود که بعد از کشتن گوماته توسط داریوش و ۶ تن از همراهانش ایشان درباره آینده کشور و نوع حکومت به گفتگو پرداختند که هوتانه اعتقاد به حکومت مردم بر مردم داشت و او از بزرکان پارس بود و دخترش نیز یکی از زنان گوماته بود. دختر هوتانه در قتل گوماته به پارسیان کمک کرد.۶ تن از پارسیان به ریاست داریوش توانستند گوماته را از بین بردارند.
مرجع:کتاب تاریخ ایران زمین تالیف دکتر محمد جواد مشکور