جوان آنلاین: سه زورگیر از چهار زورگیری که چند روز قبل در بزرگراه صدر اقدام به زورگیری کرده بودند خیلی زود از سوی پلیس دستگیر شدند و صحنه حادثه را با جمله غلط کردیم، بازسازی کردند.
ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه ۲۷ فروردینماه است و مأموران پلیس آگاهی تهران سه سارق خشن را که شش روز قبل در بزرگراه صدر شرق به غرب با سلاح سرد اقدام به زورگیری از راننده خودرویی کرده بودند برای بازسازی صحنه جرم به محل حادثه، نرسیده به بلوار قیطریه آوردند. روز حادثه ویدئویی از چهار زورگیر موتورسوار در فضای مجازی پخش شد که با تهدید سلاح سرد، تلفن همراه راننده خودروی النودی را سرقت کردند و به سرعت گریختند. با انتشار این ویدئوی چند دقیقهای که نگرانیهایی را برای شهروندان به دنبال داشت، پلیس به سرعت وارد عمل شد و خیلی زود عاملان سرقت را شناسایی کرد و روز یکشنبه ۲۶ فروردینماه سه نفر از آنها را در ویلای اجارهای در یکی از شهرهای مازندران به دام انداخت.
سردسته فراری
سه متهم دستگیر شده ۱۸، ۱۹ و ۲۰ سال سن دارند و به گفته خودشان همه بچه یک محل هستند و سردسته باند، پسری ۲۴ ساله و فراری است. آنها چند روز قبل با سلاح سرد در بزرگراه جولان میدادند، اما الان با دستان و پاهای دستبند و زنجیر زده با صدای لرزان به خبرنگاران و مأموران میگویند غلط کردیم و از مقام قضایی درخواست داریم برای ما حکم سختی در نظر نگیرد.
مجازات سنگین
سردار محمدیان، رئیس پلیس پایتخت که در بازسازی صحنه جرم حضور دارد، گفت: پس از این حادثه بلافاصله اقدامات شناسایی متهمان از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ آغاز شد و در نهایت در کمتر از ۲۴ ساعت این افراد شناسایی و دستگیر شدند.
رئیس پلیس پایتخت تصریح کرد: این نوع از سرقتها که با تهدید سلاح همراه است، مجازات سنگینی در حد محاربه دارد. دستگاه قضایی با توجه به نوع سرقت، اشد مجازات را برای متهمان در نظر خواهد گرفت و امیدواریم درس عبرتی برای سایر مجرمان باشد و بدانند که دیر یا زود در دستان عدالت گرفتار خواهند شد.
کاش در خودرویم را قفل میکردم
در میان خبرنگاران، مأموران و تعدادی از شهروندان، مردی که روز حادثه زورگیران تلفن همراه او را سرقت کرده بودند هم حضور دارد.
وی درباره روز حادثه میگوید: «آن روز با خودرویم در بزرگراه صدر شرق به غرب در حال رفتن به محل کارم بودم. ساعت حدود ۸ صبح بود، پشت ترافیک گوشیام را دستم گرفته بودم و پیامهایم را چک میکردم که ناگهان دو پسر جوان قمه به دست از سمت شاگرد و راننده به من حمله کردند. لحظه سختی را تجربه کردم و وحشت تمام وجودم را فرا گرفته بود، اما گوشی آیفون ۱۳ پرومکسم را دودستی چسبیده بودم، چون تمام زندگیام داخل گوشی بود. زورگیران منصرف نشدند و من هم از ترس جانم گوشی را رها کردم و آنها هم به سرعت گریختند. هنوز وقتی آن لحظه را به یاد میآورم، وحشت میکنم وای کاش آن روز درهای خودرو را قفل کرده بودم.»
فریب خوردم
پیمان ۱۸ ساله هرچند کوچکترین عضو باند زورگیران است، اما دو سابقه دستگیری در پروندهاش ثبت شده است. او ضمن سفارش به همصنفیهایش میگوید سرقت جز بدبختی چیزی به دنبال ندارد.
سابقه داری؟
بله، من قبل از این، دو بار دیگر هم بازداشت شدهام.
به چه جرمی؟
گوشیقاپی میکردم و حدود یک سال قبل بازداشت شدم. قاضی به جرم سرقت شش دستگاه گوشی شهروندان، مرا به ۱۲ سال و شش ماه حبس محکوم کرد.
چه شد که آزاد شدی؟
هشت ماهی از حبسم گذشته بود که حدود چهار ماه قبل سند گذاشتم و آزاد شدم.
چرا شما که سابقه داری برای چندمین بار شروع به زورگیری کردی؟
سردسته باند که بچه محل ماست مرا فریب داد. واقعیتش من دستفرمان خوبی دارم. از سن هشت سالگی موتورسواری میکنم و به قول دوستانم حرفهای هستم. من گول دستفرمانم را خوردم و او میگفت از این حرفهام استفاده کنم و من هم در همه سرقتها نقش راننده را به عهده داشتم.
یعنی برای پولش سرقت نمیکردی؟
بههرحال اولویت اول سرقت، پول است. میخواستم پولدار شوم، اما الان میدانم که سرقت جز بدبختی چیزی ندارد، چون در این مدت نه به پولی رسیدم و نه زندگی راحتی داشتم. همیشه ترس و لرز دارم که پلیس به سراغم بیاید.
درباره روز حادثه توضیح بده؟
آن روز چهار نفری به دنبال طعمه بودیم که چشممان به خودروی النودی افتاد که رانندهاش گوشی در دست داشت و درهای خودرویش هم از داخل قفل نبود. فرصت خوبی بود و همدستانم اقدام به زورگیری کردند، اما خیلی زود فهمیدیم پلیس در تعقیب ماست و تصمیم گرفتیم به شهر دیگری فرار کنیم.
فکر فرار به خارج را نداشتید؟
وقتی به محمودآباد فرار کردیم، داخل ویلای اجارهای تا صبح نخوابیدیم و برای فرار نقشه طراحی میکردیم و در نظر داشتیم از ایران خارج شویم، اما فرصت نشد و به دام افتادیم.
چقدر درس خواندی؟
من دو کلاس بیشتر درس نخواندم، چون وضع زندگی خوبی نداشتیم و مجبور بودم کار کنم و از کودکی هم در موتورسازی مشغول به کار شدم.
حرف آخر؟
پشیمانم و به هم صنفیهایم و افرادی که سرقت میکنند یا تصمیم دارند برای به دست آوردن پول سرقت کنند، میگویم این کار جز بدبختی چیزی ندارد. ۱۰ تومان سرقت کنی باید هزار برابرش را برگردانی.
غلط کردم
شهروز ۱۹ سال سن دارد و جثهاش نسبت به همدستانش درشتتر است. او همان زورگیری است که در صحنه حادثه قمه به دست داشت. شهروز میگوید غلط کردم و امیدوارم قاضی به ما رحم کند.
شهروز سابقه داری؟
نه، من تازه یک ماه است که شروع به سرقت کردهام.
سرقت یا زورگیری؟
ما سرقت میکردیم و این اولین باری بود که زورگیری کردیم. ما گوشیقاپ هستیم.
چرا زورگیری کردید؟
سردسته باند فریبمان داد. او میگفت خیلی زود پولدار میشویم. میگفت با سرقت هر موبایل حدود ۲ میلیون تومان گیرمان میآید و من هم وسوسه شدم و میخواستم پولدار شوم.
در این مدت چقدر گیرت آمد؟
فکر کنم در این مدت پنج دستگاه گوشی سرقت کردیم و من ۸ میلیون تومان گیرم آمد.
روز حادثه چند گوشی سرقت کردید؟
روز حادثه فکر کنم حوالی خیابان نیاوران یک گوشی سرقت کردیم و بعد هم که به بزرگراه صدر آمدیم، گوشی راننده را به زور گرفتیم.
چه شد که تصمیم گرفتید گوشی آن راننده را زورگیری کنید؟
ترافیک بود و دیدیم راننده با گوشیاش پستهای اینستاگرامی میبیند و در خودرویش هم از داخل قفل نیست که سردسته باند گفت بهترین فرصت برای سرقت است و ما هم از روی موتور پیاده شدیم و گوشی را به زور گرفتیم و فرار کردیم.
بعد از آن چه کردید؟
به پایینشهر رفتیم و دو گوشی را به یک مالخر به قیمت ۲۴ میلیون تومان فروختیم.
چه شد که به مازندران فرار کردید؟
وقتی فیلممان را در اینستاگرام و شبکههای خارجی دیدیم، فهمیدیم پلیس در تعقیب ماست، به همین دلیل تصمیم گرفتیم فرار کنیم تا در دام پلیس نیفتیم، اما خیلی زودتر از آنچه فکر میکردیم، گرفتار شدیم.
الان چه حسی داری؟
حس غلط کردن دارم.