گروه سینما هنرآنلاین: کارکرد سینما در بستر اولیه بُعد سرگرمکنندگی آن است و قصهگویی رکن اصلی ایجاد سرگرمی. در واقع یکی از اصلیترین دلایلی که مردم به سینما میروند، مواجهه با داستانی است که بتواند آنها را با خود درگیر کند.
در حالی که طبق نظر منتقدان و فیلمبینها ضعف فیلمنامه و نبود داستان، کیفیت آثار سینمایی را پایین آورده و در نتیجه سینما مخاطب جدی خود را از دست داده است. در این میان فیلمهای انگشتشماری که تلاش کردهاند با داشتن ساختار روایی مناسب و دیگر الزامات یک فیلم خوب بر پرده سینما بنشینند هم قربانی آتش بازار بد فیلمسازی شدهاند.
از نادر فیلمهای قصهگو اخیر «جنگل پرتقال» است که توانسته بدون لکنت روایتش را خلق کند. این فیلم فارغ از جریان اصلی سینما و با کمک از تجربه کارگردان و تهیهکنندهاش توانست داستانی سرراست بیافریند و خط ارتباط فیلم با مخاطب عام و خاص را حفظ نماید.
از جمله دلایل مورد تحسین قرارگرفتن «جنگل پرتقال» فیلمنامه درست و دقیق آرمان خوانساریان نویسنده و کارگردان این اثر است. طبق نظر منتقدان، این کارگردان برای نوشتن فیلمنامهی اولین اثر سینمایی بلندش دقت زیادی صرف کرده است. او با دقت توانسته بار داستانپردازی فیلم را نه در ایجاد حوادث خارقالعاده یا زنجیرهای از خردهروایتها بلکه با شخصیتپردازی پیچیده و عمیق سهراب و مریم ایجاد کند.
«جنگل پرتقال» با هنر قصهگویی آرام و ایجاد گره و گرهگشایی با بازی شخصیتها، موسیقی فیلم، جغرافیا، لوکیشنها همه و همه فیلمی را به تصویر کشیده که همذاتپنداری بیننده را تحریک و قصه را برای مخاطبش شخصی میکند. ارتباطی که این فیلم از طریق قصهگویی بین مخاطب و خود برقرار میکند، میتواند تا مدتها این فیلم را تبدیل به اثری ماندگار و محترم کند. مسئلهای که غالب سینمای حالِ حاضرمان کمتر به آن توجه کرده است.
در این میان حمایت رسول صدر عاملی و بنیاد سینمایی فارابی از «جنگل پرتقال» را نباید فراموش کرد. برگشت سرمایه از الزامات حیات سینماست. اگر چه متناسب با بازار سینما، گیشه فیلم خوانساریان پیشبینیپذیر بود؛ اما صدرعاملی به عنوان سرمایهگذار حقیقی ریسک همکاری با او را پذیرفت تا در زمانهی کمدیسواران، سینمای اجتماعی قصهگو را حفظ کند. حمایتی که حیات این جنس سینما بیش از این به آن نیاز دارد.
انتقال ایدهها و احساسات پیچیده از طریق داستان و در نوع بصری آن سینما، با پردازش دقیق مناظر، موسیقی، شخصیتپردازی و گره و گرهگشایی دراماتیک است که به فیلم قدرت اثرگذاری و ماندگاری میدهد. عاملی که در اغلب آثار ماندگار هم قابل مشاهده است.
باید دانست فیلمی که از قدرت قصهگویی برخوردار است، از سروصداهای کاذب عبور میکند و توجه مخاطب خود را برمیانگیزد. چرا که پیش از این نیز سینماگرانی که از طریق قصه فیلمشان را در ذهنها ثبت کردهاند کم نبودند.
لازم است دقت شود مانند سراسر دنیا بخشی از فرهنگ هر کشور نشات گرفته از سینما است. رفتن محض به سمت سینمای کمدی صرف گیشهدار بودن و توجه نکردن به تاریخ قصهگویی سرزمینمان، جهت جذابیت و انتقال فرهنگ، باعث خواهد شد سطح کیفی آثار روز به روز پایینتر آمده و دایره مخاطبان سینمای ایران کوچک و کوچکتر شود.
زهرا عباسی
نظر شما