سینا قربانی تحلیلگر و کارشناس مسائل رسانه در گفتگو با خبرگزاری صدا و سیمای مازندران، گفت: یک قاعده راهبردی کلی حداقل از سال ۱۳۸۸ به این سو وجود دارد که بار‌ها در ایران و کشور‌های عضو محور مقاومت تجربه شده و آن قاعده این است که نسبت مستقیمی میان وقوع بحران در داخل و یک اقدام سطح بالا ضد امنیت ملی وجود دارد.
او افزود: قطع‌نامه۱۹۲۹، که پایه تمامی تحریم‌های یک‌جانبه علیه ایران است، یک سال پس از وقوع آشوب‌های سال ۱۳۸۸ با این پیش‌فرض تصویب شد که انسجام درون حکومت و پیوند میان نظام و مردم بر اثر آشوب‌ها به شدت لطمه ببیند و با ایجاد جهش در ژنتیک تحریم‌ها یعنی جهش از تحریم‌های خلع سلاحی به تحریم‌های روزمره اقتصادی و فشار بر مردم ایران ایجاد شود.
این کارشناس مسائل رسانه، می‌گوید: آمریکایی‌ها در سال ۱۳۸۹ با محاسباتی که داشتند، تصور می‌کردند فشار اقتصادی شدید به ایران در زمانی که تازه از دل آشوب‌ها بیرون آمده، وضعیت داخلی آن را مجددا دچار عدم تعادل خواهد کرد که می‌تواند به احیای آشوب‌ها در ایران بینجامد.
قربانی گفت: آنچه در ادبیات پرونده هسته‌ای ایران شناخته می‌شود و مشخصا با قطع‌نامه ۱۹۲۹ در سال ۱۳۸۹ شروع شده بود در آشوب‌های سال ۱۳۸۸ ریشه دارد و این آشوب‌ها محاسبات آمریکایی‌ها را عمیقا دگرگون کرد و تصمیم‌گیران در واشنگتن را به این جمع‌بندی رساند که حالا وقت شیفت از تحریم‌های خلع سلاحی به تحریم‌های اقتصادی و هدف گرفتن مستقیم اقتصاد روزمره مردم ایران است.
او افزود: از نگاهی راهبردی و بر اساس مجموعه وسیعی از تقاطعات از جمله مقاله جیمز‌جی کارافانو در وب‌سایت بنیاد هریتیج.۳۰ آبان۹۸، تحریم و فشار مولد آشوب است و غرب‌گرایانی که به مثابه شبکه همکار آمریکا در ایران عمل می‌کنند، عاملان اصلی هستند که با رفتار و پیام‌های خود آمریکا را متقاعد کردند نه تنها فشار علیه مردم را نباید کاهش داد، بلکه زمان افزایش آن نیز فرارسیده است.
این کارشناس مسائل رسانه ادامه داد: این معادله عینا در سال ۱۳۹۸ و در جریان ترور شهید حاج‌قاسم سلیمانی تکرار شد و در آنجا هم به صراحت می‌بینیم که تصمیم آمریکا به ترور شهید سلیمانی مستقیما در محاسباتی ریشه دارد که بر اثر آشوب‌های بنزینی آن سال شکل گرفت.
اوافزود: با افزایش قیمت بنزین، شبکه‌هایی که از مدت‌ها قبل آماده تولید خشونت بودند وارد میدان شدند و یکی از خشن‌ترین آشوب‌های چهل‌سال گذشته در ایران رخ داد و همزمان با آشوب در ایران، آمریکا و اسرائیل در حال پیاده‌سازی همین سناریو در عراق و لبنان بودند.
این تحلیلگر رسانه گفت: جمع‌بندی راهبردی آمریکا این بود که فقط از طریق ایجاد درگیری میان مردم و نیرو‌های مقاومت و ایجاد دوقطبی اقتصاد- مقاومت و آرامش- مقاومت در سراسر منطقه است که ممکن است بتواند تا حدی برنامه خود برای محدود کردن ابتکار عمل‌های منطقه‌ای ایران را جلو ببرد.
قربانی افزود: پس از شهادت حاج‌قاسم، نشانه‌هایی محدود، اما بسیار مهمی به‌دست آمد که به‌وضوح می‌شد نتیجه گرفت که آمریکا پس از وقوع آشوب‌ها در ایران به این جمع‌بندی رسید که اگر در این زمان خاص عملیاتی، ترور شهید سلیمانی را اجرا کند، ایران و محور مقاومت به طور کلی در موقعیتی نخواهد بود که پاسخ قدرتمندی به آن بدهد.
او با بیان اینکه ترور سردار سلیمانی نتیجه مستقیم آشوب‌های ۱۳۹۸ و آشوب‌های همزمان با آن در لبنان و عراق تحت عنوان اعتراضات معیشتی مهر ۱۳۹۸ در لبنان و اعتراضات اقتصادی در مهرماه ۱۳۹۸ عراق بوده است، ادامه داد: ریشه تصمیم آمریکا برای به شهادت رساندن حاج‌قاسم، در واقع عملیاتی است که شبکه آشوبگر در داخل کشور انجام داد و با تغییر محاسبات آمریکا آن را به پذیرش ریسکی وادار کرد که تا پیش از آن هرگز حتی به آن نزدیک هم نشده بود.
حمله اسرائیل به کنسولگری ایران
این کارشناس مسائل رسانه، می‌گوید: اینبار نیز به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی با حمایت واشنگتن، مجددا با همان روش سال‌های گذشته خود، دست به عملیات تروریستی در کنسولگری ایران زده است.
قربانی افزود: اسرائیلی‌ها فکر می‌کنند که به دلیل ایجاد آشوب‌های سال ۱۴۰۱، پیوند میان مردم و نظام دچار آسیب شده است و از این جهت جمهوری اسلامی ایران پایگاه اجتماعی لازم را برای رویارویی بزرگ با صهیونیسم ندارد و این رژیم جعلی می‌تواند بر اساس دکترین سابق خود در ژنتیک عملیات‌های خود جهش ایجاد کند، اما این خیالِ باطلی است، زیرا جمهوری اسلامی ایران در شرایطِ فعلی هم در داخل و هم در منطقه از پایگاه اجتماعی بالایی برای رویارویی با اسرائیل و حذف این رژیم جعلی، برخوردار است.
او ادامه داد: مضمونی که آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها مشخصا درباره کارکرد آشوب در مهار برنامه منطقه‌ای ایران بسیار به آن علاقه‌مند هستند و بار‌ها در عالی‌ترین سطوح و به طور علنی آن را تکرار کرده‌اند، این است که وقوع آشوب و بی‌ثباتی در داخل ایران، این کشور را به درون مرز‌های خود محصور و امکانات ایران را برای انجام دادن اقدامات منطقه‌ای فراتر از مرز‌ها را به طور اساسی محدود می‌کند و اساسا از دید صهیونیست‌ها که ابداع کنندگان اصلی این تئوری هستند، درگیر نگه داشتن ایران درون مرز‌های خود بهترین راه برای محدود کردن قدرت‌عمل آن در محیط‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است.
این کارشناس مسائل رسانه گفت: هژمونی رسانه‌ای غرب حداقل از ۶۰روز گذشته در بستر شبکه‌های اجتماعی تلاش کرده است تا با ادراک‌سازی و عملیات‌های روانی گسترده مولفه‌های خشونت و نفرت را در جامعه ایران افزایش بدهد و از لحظه حمله تروریستی به کنسولگری ایران در سوریه به طور ترکیبی با ترور کور، حمله تروریستی چابهار، تلاش برای دوقطبی حجاب، برهم زدن ثبات بازار با ایجاد تنش ارزی می‌خواهد به واسطه شبکه همکار در داخل در گام اول آشوب ذهنی و در گام دوم آشوب میدانی ایجاد نماید تا ابتکار عمل‌های منطقه‌ای ایران را کاهش بدهد.
نظر شما