شناسهٔ خبر: 65873373 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

آقای قربانی با صدای شما عاشق شدیم...

در روزگاری که هم قافیه بودن کلمات و ظاهر زیبا بنای این می‌شود تا به هرکسی بگوییم خواننده و آن‌هایی که روی صحنه می‌روند هم شومنی می‌کنند هم به دنبال حرکات نمایشی و هیجانی هستند.

صاحب‌خبر -

یک نام به میان می‌آید که کمتر کسی پیدا می‌شود تا صدا و متانت او را نپسندد. همان صدایی که می‌خواند: «آمده‌ام تو به داد دلم برسی تو سکوت مرا بشنو که صدای غمم نرسد به کسی...»

صدایی که وقتی در اصفهان خواستند که نخواند و نوازندگان خانم را کنار بگذارد، او پای تیمش ایستاد و ماند و خواند، در فراق یارش هم خواند و با بغضی عجیب این ترانه را سر داد:«نمانده در دلم دگر توان دوری، چه سود از این سکوت و آه از این صبوری، تو ای طلوع آرزوی خفته در باد، بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد»

همان ترانه‌ای که همه ما در شب‌های هجران با شنیدن آن اشک چشمانمان را کنار زدیم و زمان وصال یار این موسیقی را زمزمه کردیم «تو آه منی اشتباه منی، چگونه هنوز از تو می‌گویم، گناه منی، بی‌گناه منی که بار غمت مانده بر دوشم...»

قربانی در روزهای بی‌قراری به ما یادآوری کرد که «ما وارثان دردهای بیشماریم، ما گریه‌های چشم‌های انتظاریم».

او ماند و ایستاد و خواند یکسال روی صحنه خواند، یکسال پر فراز و نشیب از زمانی که صدایش روی صحنه گرفت و حضار با او همخوانی کردند تا وقتی که به تهران رسید و بخاطر حجم بالای مخاطب کنسرتش تمدید شد، علیرضا قربانی مدت بیش از ۴۰ روز نبود یار را تاب آورد روی صحنه رفت و با بغض خواند «مرا بخاطر دل شکسته‌ام ببخش، مرا که از ندیدن تو خسته‌ام ببخش».

اما ارادت و عشق به علیرضا قربانی اینجا به پایان نمی‌رسد، ما سال‌هاست که از صدای او جان گرفته‌ایم و همچون یک پرنده برفراز شهر عاشقی پرواز کردیم. 

اولین‌باری که به کنسرت او رفتم در میان درختان کهن مجموعه سعدآباد با آن آسمان بلندش گریه کردم، سه بار بعدی هم گریه کردم، اما نه گریستن از روی درد، آن اشک‌ها بخاطر تصویر زیبای عشق که او با صدایش در ذهن ما ترسیم می‌کند، جاری می‌شود. 

عشق در کلام قربانی مقدس است، حرمت عشق را از ابتدای خلقت و با شعری افشین یداللهی می‌داند همان‌جایی که صدایش در گوش طنین‌انداز می‌شود «من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی چیزی نمی‌دانم از این دیوانگی و عاقلی..»

۲۴۵۲۴۵

نظر شما