شناسهٔ خبر: 65844222 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان | لینک خبر

خواندن و نوشتن دو لذت زندگی+عکس

نویسنده مسیحی اهل ارومیه می گوید: بعد از خواندن کتاب نوشتن دومین لذت زندگی من است.

صاحب‌خبر -

متولد دهه چهل شهر کرمانشاه، در ۱۷ سالگی به ارومیه نقل مکان کرد و اکنون ساکن ارومیه می‌باشد، نویسندگی را به صورت جدی از سال ۸۸ شروع کرد. عشق به وطن، هویت ملی و دعوت به صلح از ویژگی‌های آثار و نوشته‌های فلورانس مالخام محسوب می‌شوند.

خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان آذربایجان غربی با این بانوی نویسنده آشوری مسیحی به گفتگو نشسته که در پی آمده است.

چند کتاب نوشته و منتشر کرده اید؟

 سه جلد کتاب شامل بر در اوج، نهال‌های برومند و طعم گس زندگی ثمره دوران نویسندگی من است که کتاب در اوج، داستان گروهی از جوانان را دنبال می‌کند که در یک کارگاه اموزش ده روزه در یک موسسه خیریه فعالیت می‌کنند.

همچنین کتاب "نهال‌های برومند" داستان جستجوی دختری است که به دنبال ناپدید شدن دوست کودکی و نامزد کنونی زندگیش به کشور کره سفر می‌کند؛ و نهایتا کتاب طعم گس زندگی: داستان موازی دختر و پسر جوانی در دو شهر متفاوت با زندگی‌های متفاوت را از زبان خودشان دنبال می‌کند تا جایی که دست سرنوشت این دو خط موازی را از من به چاپ رسیده است.

از چند سالگی به نوشتن پرداختید؟

از دوران دبیرستان به نوشتن روی آوردم، نه اینکه قصد بر نوشتن کنم بعد از خواندن کتاب نوشتن دومین لذت زندگی من بوده، در میان نوشته‌ها داستان‌هایی کوتاه هم بود، اما بیشتر دل نوشته و عشقی را که به طبیعت و ذات انسان‌ها داشتم و دارم در قالب متن‌هایی می‌نوشتم.

نام دو عنوان از سه عنوان کتاب تان مشابه دارند چرا در انتخاب اسامی وسواس به خرج نمی‌دهید؟

عنوان کتاب‌ها را شخصا براساس داستان برگزیدم و هر چند قبل از چاپ متوجه تکراری بودنشان شدم، اما به عنوانی که انتخاب کرده بودم وفادار ماندم.

کتاب هایتان تا چه اندازه با استقبال خوانندگان روبه رو شده است؟

از کتاب‌ها استقبال خوبی شد ولی متاسفانه، چون انتشارات در قبال نویسندگان تازه کار که معرف دیگران نیستند توزیع و پخش در کشور را انجام نمی‌دهند کتاب‌ها به چاپ‌های بعدی نمی‌رسند.

در نوشتن رمان هایتان از نویسنده‌ای برای نوشتن کتاب هایتان الگو گرفته اید؟

از نویسندگان خارجی، خواهران برونته برایم تحسین برانگیز بودند نوشته‌های واقع بینانه و صادقانه شان و دید وسیع و آگاهی شان در آن زمانه سخت برای من که یه زن بودم عزت نفس می‌بخشید و از نویسندگان ایرانی نکته سنجی، ساده نویسی و لطافت طبع بانو زویا پیرزاد برای من شگفت انگیز بود. 

رمان هایتان در چه سبکی هستند؟

رمان هایم داستان‌هایی از زندگی آدم‌هایی معمولی هستند که هر کس می‌تواند خودش را در قالب آنها ببیند و هریک از آنها  آمیزه‌ای از واقعیت و خیال پردازی است.

تا به حال مانعی برای ادامه کارتان به وجود آمده است و اگر آمده، چه کار کردید؟

شاید عجیب باشد، اما خوشبختانه موانعی که نتوان گذر کرد سد راهم نبوده اند و اگر گره‌ای هم بوده حقیقتاً به دست خوانندگان عزیزم به سهولت رفع و رجوع شده است. 

دلیل انتخاب نویسندگی تان چیست؟ و چه انگیزه‌ای باعث شد به نویسندگی روی آورید؟

نویسندگی را انتخاب نکردم، نوشتن برایم بخشی از جریان زندگی است شاید عجیب به نظر برسد، اما دوست دارم بگویم مثل عضوی از خانواده ام هست. من انتخابش نکرده ام، اما حضوری بی وقفه پررنگ و دائمی دارد خدا را شکر. 

آنچه در یک مقطع مرا به فکر نوشتن به شکلی جدی‌تر انداخت گذر زمان و میل به ماندگار بودن بسیاری از خاطرات و احساسات و دوستانم بودند. می‌خواستم روز‌ها و سال‌های شگفت انگیزی که گذرانده بودم با هر چه در خود داشتند چه اتفاقات تلخ و شیرین چه انسان‌های بی نظیر زندگیم فراموش نشوند و تا ابد ماندگار شوند. در واقع یک قدردانی از زندگی، از عالم هستی، خانواده، دوست و آشنا و این سرزمین

تا چه حد فکر و وقت خود را صرف شکل دادن به قلم کردید؟

در دهه ۴۰ از زندگی که ثمره اش ۳ جلد کتاب بود بی وقفه نوشته ام. در حین خواب در هنگام آشپزی در زمان پیاده روی، وقتی به خرید می‌رفتم و یا میهمانی ها، هر لحظه و هرکار را همراه با شخصیت‌های داستان هایم انجام می‌دادم و به دفعات بی شمار کار را متوقف کرده و آنچه در ذهن می‌نوشتم فورأ به قلم می‌آوردم. 

آیا تصمیم گرفته اید کتابی در مورد هم میهنان نقش آفرین مسیحی در ایران بنویسید؟

چون ارادت خاصی به از خودگذشتگان و فداکاران دوران، انسان‌های ناب و مظلوم، جان برکفان جنگ تحمیلی دارم به فکر نوشتن رمانی از جنگ از زاویه دید یک خانواده مسیحی بوده ام، اما فعلا در حد یک پیش نویس مانده است. 

پیشنهادتان به جوان‌هایی که نویسندگی را شروع می‌کنند چیست؟

 قبل از آنکه عاشق نوشتن شوید باید عاشق خواندن، شنیدن و دیدن بشوید. عاشق آدم و طبیعت بشوید و عمق هر چیز را ببینید. نوشتن ابزار گران و پیچیده و غیر قابل دسترس نمی‌خواهد. به صورت حرفه‌ای نوشتن را دنبال کنید و شگفتی آن را کشف کنید. شما با نوشتن بار‌ها و به شکل‌های مختلف زندگی می‌کنید همه چیز در دستان شماست. پس حتی اگر کوچکترین تمایلی به نوشتن دارید هر سختی را به جان بخرید و پا پس نکشید و پشتکار می‌خواهد، اما ارزش آن را دارد.

گفتگو از ماریلا تجدد