شاید کمتر ایرانی بداند که یک مدیر جوان ایرانی سال ۱۹۷۵ توانست شرکت ولوو را از خطر ورشکستگی نجات دهد.

خبر پربازدید امروز را بخوانید:

استخدام راننده کامیون در پروژه های عمرانی عسلویه، قم و اصفهان + جزئیات

رضا نیازمند در خاطرات خود می نویسد: در یکی از سفرهای برای تهیه تجهیزات کارخانه یوریران به سوئد رفتم و از نزدیک در جریان وضعیت بد برخی از کارخانه های این کشور از جمله ولوو قرار گرفتم. کارخانه ولوو آن روزها در آستانه ورشکستگی بود. رئیس اتاق صنایع سوئد که در روزنامه ها خوانده بود من از سازمان بهره وری آسیایی نشان طلا گرفته ام چند کارخانه را به من نشان داد و از آتیه آنها اظهار نگرانی کرد. پس از بازدید از کارخانه ولوو مدیران دور هم جمع شدند و بحث زیان شرکت و احتمال ورشکستگی آن را مطرح کردند. آنها می خواستند نظر من را بدانند پس از حدود دو ساعت تبادل نظر و سئوالاتی که من از مدیران تولید کارخانه کردم؛ گفتم که فکر می کنم گرفتاری شما این است که روش تولید انبوه (Mass Production) آمریکایی را تقلید می کنید. ژاپنی ها نشان دادند که این روش برای تولیدات در مقیاس کم آتیه ندارد و تولید ولوو نسبت به تولید اتومبیل های امریکایی کم است. لذا این روش برای شما مناسب نیست. علاوه بر این روحیه کارگر هم در این روش همیشه کسل و خراب است چون اگر از کارگر بپرسند تو چه کاره ای؟ مثلاً می گوید پیچ گلگیر اتومبیل سفت می کنم. بعد گفتم که احتمال دارد روش (Bench Production) برای شما مناسب تر باشد.

مدیران بسیار علاقمند شدند من را نگه داشتند تا عصر با آنها بودم پس از مراجعت به ایران رئیس اتاق صنایع سوئد من را دعوت کرد؛ من به سوئد رفتم و گفتند مدیران می خواهند تو جزییات روش جدید را به آنها بیاموزی؛ نشان به آن نشانی که من ۶ ماه هر روز چهارشنبه شب می رفتم سوئد و جمعه بر می گشتم.

با استقرار این روش بهره وری در آن کارخانه بالا رفت و از خطر ورشکستگی نجات یافت. پادشاه سوئد پس از اطلاع از خدمات من طی فرمانی نشان شوالیه سوئد را به من دادند.*

* بخشی از خاطرات رضا نیازمند