شناسهٔ خبر: 64876778 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

چند نکته پیرامون حوزه‌های تک‌کاندیدا در انتخابات خبرگان/ آیا رئیسی با خودش رقابت می‌کند؟

نکته‌ای که موجب اهمیت جایگاه مجلس خبرگان می‌شود، نه مسئله رقابت‌ها بلکه جایگاه قانونی آن براساس اصل ۱۰۷ و ۱۱۱ قانون اساسی است.

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: همزمان با اعلام نتایج بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس خبرگان رهبری، برخی رسانه‌ها به‌بهانه تک‌کاندیدا بودن برخی حوزه‌ها به عملکرد شورای نگهبان انتقاد کرده‌اند؛ یکی از این حوزه‌ها خراسان جنوبی بود که نماینده فعلی آن سید ابراهیم رئیسی است.

به گزارش تسنیم، در روز‌های گذشته همزمان با اعلام نتایج اولیه بررسی صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس خبرگان رهبری، برخی رسانه‌ها به‌بهانه تک‌کاندیدا بودن تعدادی از حوزه‌های انتخابیه، به عملکرد شورای نگهبان انتقاد کرده‌اند؛ یکی از این حوزه‌ها خراسان جنوبی بود که نماینده فعلی آن سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور است.

آقای رئیسی در ادوار چهارم و پنجم خبرگان از خراسان جنوبی وارد مجلس خبرگان شده است و بدون رقیب بودن رئیس‌جمهور، این مسئله را بیش از پیش برجسته کرد؛ اما نکته‌ای که در این تحلیل‌ها به آن توجه نمی‌شود، فضای حاکم بر انتخابات مجلس خبرگان و همچنین قانون برگزاری انتخابات آن است که در ادامه به آن اشاره می‌شود؛

۱ ـ مجلس خبرگان رهبری یک مجلس نخبگانی است و دایره افرادی که می‌توانند تأیید شوند، محدود است؛ مهم‌ترین نکته شرط اجتهاد است که کلیه داوطلبان باید از آن برخوردار باشند. براساس قانون انتخابات خبرگان داوطلبان باید از «اجتهاد در حدى که قدرت استنباط بعض مسائل فقهى را داشته باشد و بتواند ولى‏ فقیه واجد شرایط رهبرى را تشخیص دهد» برخوردار باشند. اعضای مجلس خبرگان از میان مجتهدان انتخاب می‌شوند که جامعه آماری محدودی هستند؛ همچنین باید از حداقل سن ۴۰ سال تمام برخوردار باشند که همین دایره داوطلبان را محدودتر می‌کند.

چنین شروطی موجب شده است در ادوار گذشته شاهد ردصلاحیت چهره‌های معروفی میان روحانیون باشیم؛ برای مثال در دوره پنجم، کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران، مصطفی پورمحمدی دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، مرتضی آقاتهرانی نماینده مجلس شورای اسلامی، محمدتقی رهبر امام جمعه اصفهان، ناصر سقای بی‌ریا عضو جبهه پایداری، مرتضوی کیاسری مجمع جانبازان و ایثارگران انقلاب اسلامی، مهدی طائب سخنران مذهبی به‌دلیل عدم احراز اجتهادشان رد صلاحیت شده بودند.

۲ ـ انتخابات مجلس خبرگان، انتخاباتی رقابتی به آن معنا که در مجلس شورای اسلامی و یا ریاست‌جمهوری شاهدیم، نیست؛ اولاً منتخبان این مجلس از حقوق و مزایایی برخوردار نیستند و عضویت در خبرگان شغل محسوب نمی‌شود، همچنین جامعه آماری که می‌توانند کاندیدای خبرگان شوند، یعنی مجتهدین عمدتاً به تدریس و امور حوزوی اشتغال دارند و استانی بودن انتخابات خبرگان و قلّت کرسی‌های این مجلس، فی‌نفسه این انتخابات را از فضای رقابتی دور می‌کند؛ از طرفی شأنیت منتخبان ایجاب نمی‌کند که با هم وارد رقابت شوند و در گذشته مواردی بوده که افراد برای امتناع از رقابت با شخصی که او را از خود بالاتر می‌دانند، انصراف دهند.

نکته‌ای که موجب اهمیت جایگاه مجلس خبرگان می‌شود، نه مسئله رقابت‌ها بلکه جایگاه قانونی آن براساس اصل ۱۰۷ و ۱۱۱ قانون اساسی است.

براساس اصل ۱۰۷، تعیین رهبر به‌عهده خبرگان منتخب مردم است. اصل ۱۱۱ نیز تصریح دارد که «هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود، یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد، یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود برکنار خواهد شد، تشخیص این امر به‌عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم می‏‌باشد.»، این دو وظیفه خطیر یعنی انتخاب رهبری و تشخیص صلاحیت‌های رهبری، نشانگر اهمیت جایگاه این مجلس بین نهاد‌های نظام است که اهمیت شرکت در انتخابات آن را زیاد می‌کند.

۳ ـ با توجه به موارد فوق‌الذکر آیا ممکن است انتخابات مجلس خبرگان بدون رقابت برگزار شود؛ پاسخ به این سؤال براساس تبصره ۴ ماده ۴ قانون انتخابات مجلس خبرگان منتفی است. براساس این تبصره، "چنانچه تعداد نامزد‌های حوزه‌اى از تعداد کرسی‌های خبرگان آن حوزه کمتر باشد، انتخابات آن حوزه همزمان با اولین انتخابات سراسری و پس از ایجاد شرایط رقابتى، برگزار مى‌شود. "

کمبود کاندیدا در برخی حوزه‌های انتخابیه امری مسبوق به سابقه است، برای مثال در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری، به‌دلیل به حدنصاب نرسیدن تعداد نامزد‌های باقی‌مانده در گیلان و عدم تأیید نامزد‌های خبرگان در بوشهر و به‌علت تعداد کم نامزد‌های خبرگان در سیستان و بلوچستان، ۴ کرسی بدون نماینده باقی ماند و انتخابات آن در میان‌دوره برگزار شد.

در دوره پنجم انتخابات مجلس خبرگان، حوزه‌های انتخابیه آذربایجان غربی، اردبیل، بوشهر، خراسان شمالی و هرمزگان، تنها به تعداد کرسی‌ها نامزد انتخابات وجود داشت، به‌همین‌خاطر با جابه‌جایی حوزه از سوی نامزد‌های انتخابات و همچنین بررسی مجدد شورای نگهبان، این مشکل برطرف شد.

در حوزه انتخابیه خراسان شمالی، حمید شهریاری (معاون وقت قوه قضائیه و رئیس فعلی سازمان تقریب مذاهب اسلامی) با جابه‌جایی حوزه انتخابیه و آیت‌الله علی‌محمد خراسانی با تأییدصلاحیت، به جمع کاندیدا‌های این حوزه پیوستند تا با مرحوم آیت‌الله حبیب‌الله مهمان‌نواز رقابت کنند.

در حوزه انتخابیه استان بوشهر، آیت‌الله غلامرضا فیاضی با تغییر حوزه انتخابیه خود به رقابت با آیت‌الله حسینی بوشهری پرداخت.

در حوزه انتخابیه استان سمنان، حجت‌الاسلام عبدالامیر خطاط با تغییر حوزه انتخابیه با آیت‌الله سید محمد شاهچراغی نماینده، ولی فقیه در استان به رقابت پرداخت.

در حوزه انتخابیه استان هرمزگان، سید روح‌الله صدرالساداتی با تغییر حوزه انتخابیه از یزد به این استان، با آیت‌الله نعیم‌آبادی نماینده، ولی فقیه وارد رقابت شد که نکته جالب توجه پیشتازی صدرالساداتی و پیروزی وی بود.

در حوزه انتخابیه استان اردبیل ابتدا آیات سید حسن عاملی و سید فخرالدین موسوی تأییدصلاحیت شدند؛ با تغییر حوزه انتخابیه آیت‌الله سید صادق موسوی از تهران به اردبیل مشکل رقابتی بودن این استان برطرف شد. در حوزه انتخابیه آذربایجان غربی هم ابتدا آیات قریشی، دیرباز و شاه‌رفعتی به‌اندازه سه کرسی این استان در خبرگان تأییدصلاحیت شدند؛ در مرحله تغییر حوزه آقایان جواد مجتهد شبستری و منصور مظاهری به جمع کاندیدا‌ها پیوستند و در نهایت آیات دیرباز، قریشی و مجتهد شبستری به مجلس خبرگان راه یافتند.

در حوزه خراسان جنوبی در دوره پنجم نیز تنها رقیب رئیسی، مرحوم آیت‌الله ربانی بود که در سال ۹۹ براساس کرونا دار فانی را وداع گفت؛ در دوره چهارم نیز از این حوزه انتخابیه تنها سه نفر (رئیسی، ربانی و شهمیری) کاندیدا شده بودند، در این دوره نیز استان‌هایی مانند خراسان جنوبی که تک‌کاندیدا هستند یا به‌تعداد کرسی‌ها، نامزد وجود دارد با جابه‌جایی حوزه انتخابیه از سوی افراد تأییدصلاحیت‌شده و یا بررسی مجدد شورای نگهبان این مشکل برطرف خواهد شد.

برچسب‌ها: