سرویس سیاست انتخاب: اصولگرایان برخلاف آنچه ادعا میکنند که میتوانند به وحدت انتخاباتی برسند، از اختلافات زیادی رنج میبرند؛ یک سو سنتیها با محوریت جامعه روحانیت مبارز وجود دارد که حالا در این طیف چهرهای سرشناس به نام محمدرضا باهنر پا به عرصه انتخابات گذاشته است.
این طیف از سال99 با شورای وحدت اصولگرایان فعالیت انتخاباتی خود را پی گرفتند. شورای وحدت در شرایطی تشکیل شد که شورای ائتلاف در حمایت از محمدباقر قالیباف توانسته بود در انتخابات مجلس یازدهم در سال98 بازیگر اصلی انتخابات باشد. جامعه روحانیت و گروههای نزدیک به آن در سال99 شورای وحدت را تشکیل دادند تا بتوانند در انتخابات ریاستجمهوری سال1400 دست بالا را داشته باشند که همین شد و قالیباف در شرایطی که سید ابراهیم رئیسی پا به میدان انتخابات گذاشت، اصلا نامزد ریاست جمهوری نشد. شورای وحدت هم نامزد اول و آخرش را رئیسی میدانست و عملا توانست اجماع همه اصولگرایان بر او را به بار بیاورد.
از سوی دیگر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی وجود دارد؛ به ریاست غلامعلی حداد عادل. گروههای اصولگرایی مانند جمعیت پیشرفت و عدالت، جمعیت ایثارگران، جمعیت جانبازارن، جمعیت رهپویان و حزب توسعه و عدالت ذیل این تشکل انتخاباتی فعالیت میکنند. جالب آن است که در ابتدای تشکیل شورای ائتلاف جبهه پیروان خط امام و رهبری شامل احزابی مانند حزب مؤتلفه اسلامی و جامعه اسلامی مهندسین در جریان انتخابات مجلس یازدهم به حمایت از شورای ائتلاف پرداختند اما در ادامه از سازوکار این تشکیلات ناراضی شدند و وقتی شورای وحدت تشکیل شد، به این تشکیلات پیوستند.
ضلع سوم اصولگرایان هم جبهه پایداری است که در هیچ یک از این دو گروه نمیگنجد؛ تعریف خاص پایداری از مفاهیم انقلاب اسلامی، ولایتمداری و اصولگرایی باعث شده است که این گروه به جز خودشان هیچ گروهی از اصولگرایان را به نوعی انقلابی واقعی نداند و همواره بیشترین اختلافات اصولگرایان با این گروه بوده است.
واقعیت این است که شورای ائتلاف معطوف به شخص محمدباقر قالیباف است و اصلا در ابتدای شکلگیریاش، به وجود آمد تا قالیباف را بر کرسی ریاست مجلس بنشاند و البته محفلی باشد برای دور هم جمعشدن یاران قالیباف تا از این طریق نمایندگان زیادی را وارد مجلس کنند تا قالیباف میزان منتقدان کمتری در مجلس داشته باشد.
شورای ائتلاف در این سالها از مشی قالیبافمحور بودنش خارج نشد و اکنون هم شنیده میشود که شورای ائتلافیها اصرار دارند محمدباقر قالیباف باید سرلیست اصولگرایان باشد. آنها از یکسو میگویند که وحدت اصولگرایان یک ضرورت است اما از سوی دیگر به نوعی به دیگر اصولگرایان چنین القاء میکنند که وحدت باید حول محور قالیباف شکل بگیرد؛ مطالبهای که البته با مخالفت جدی طیفهای زیادی از اصولگرایان همراه است.
اصولگرایان به ویژه شورای وحدتیها نسبت به عملکرد قالیباف نقدهای مهمی دارند و شاید کمتر زمانی بوده است که نقدها و حتی افشاگریهایی از سوی خود اصولگرایان علیه قالیباف وجود نداشته باشد. طیف قالیباف در همه این سالها در پی هر نقدی چنین گفته است که منتقدان قالیباف قصد تخریب مجلس یازدهم را دارند و قالیباف را به مثابه کلیت مجلس معرفی میکنند؛ در صورتی که طیفهای مختلف اصولگرایی شخص قالیباف را بسیار پر حاشیه میدانند، از انتصابهای او که بر اساس روابط دوستانهاش با افراد است انتقاد میکنند و البته ریاست او بر مجلس را فاقد معیارهای کارآمدی شناسایی میکنند. از سوی دیگر بسیاری باور دارند شخص قالیباف در این سالها نهتنها بر سبد رأی اصولگرایان اضافه نکرده، بلکه باعث ریزش آراء اصولگرایان هم شده است و شاید همین دلیل باشد که طیفهایی از اصولگرایان سعی میکنند فاصله خود را به صورت نسبی با قالیباف حفظ کنند.
برگردیم به شورای ائتلاف؛ شورای ائتلاف در چنین شرایطی با محوریت غلامعلی حداد عادل سعی میکنند وضعیت موجود در میان اصولگرایان را به همان شرایط سال98 پیش ببرد و گفته میشود ائتلافیها رایزنیهای گستردهای با گروههای سیاسی مختلف برای شکلدادن وحدت انتخاباتی به نفع خود انجام میدهند؛ چنانکه به گفته حمیدرضا ترقی اخیرا شورای ائتلاف گفتوگوهایی با جبهه پایداری داشته است. او در این زمینه گفته است: «شورای ائتلاف در حال رایزنی و مذاکره با سایر گروههای انقلابی و اصولگرا از جمله جبهه پایداری است؛ بین آقایان حداد عادل، آقاتهرانی و محصولی گفتوگوهایی شکلگرفته و پیامهای نیز رد و بدل شده است تا درباره انتخابات آتی به وحدت و همگرایی برسند». به گفته ترقی تا کنون شورای ائتلاف با جبهه پایداری درباره ارائه یک لیست واحد به نتیجه نرسیده است و احتمال لیست واحد، بستگی به جلسات آتی گروههای اصولگرا دارد.
تا اینجای کار مشخص است که شورای ائتلاف تمایل بیشتری برای رسیدن به وحدت با سایر گروههای اصولگرایی دارد و شاید دلیلش این باشد که شخص قالیباف شاید برای پیروزی قاطع در انتخابات و البته سرلیست شدن و احیانا متعاقبش بار دیگر تکیه زدن بر کرسی ریاست مجلس نیاز دارد که وحدتی بر رویش شکل بگیرد.
در مقابل اما شورای وحدت تا اینجای کار نشان داده است که خود را برای ورود مستقل به انتخابات هم آماده کرده است. شاید دلیلش آن باشد که شورای وحدتیها تصور میکنند نمیشود به این سادگیها شورای ائتلاف را راضی کرد که قالیباف سرلیست نباشد یا لیست اصولگرایان دو سرلیست داشته باشد و در شرایطی که آنها محمدرضا باهنر را در انتخابات دارند از لیست مستقل سخن میگویند؛ برای مثال اخیرا منوچهر متکی، سخنگوی شورای وحدت، در پاسخ به این پرسش که آیا با شورای ائتلاف به وحدت خواهید رسید، گفته است: «در عالم سیاست هیچ چیزی غیر ممکن نیست و ما در حال حاضر شرایط را رصد می کنیم ولی در حال حاضر لیست مان را مستقل می بندیم. شورای وحدت از هفته آینده روند بررسی بستن لیست را شروع خواهد کرد». محسن کوهکن هم به تازگی خبر داده بود که محمدرضا باهنر سرلیست شورای وحدت خواهد بود.
حالا انگار این پیشبینیها در شورای ائتلافیها هم وجود دارد و آنها هم احتمال حضور سرلیست دیگری به جز قالیباف را میدهند؛ چنانکه به تازگی ابراهیم رسولی، سخنگوی شورای ائتلاف، در نشستی خبری مطرح کرد که «احتمال وجود سرلیست دوم، نیازمند مشخص شدن مصادیق است که تا امروز این اتفاق نیفتاده است».
با این اوصاف به نظر میرسد طیفهای زیادی از اصولگرایان از سنتیها گرفته تا پایداریها و حتی اخیرا شریانیها که گفته میشود حامیان دولتاند بر هر چیز اتفاق نظر نداشته باشند، بر یک موضوع اشتراک دارند؛ آنکه شورای ائتلاف با محوریت حمایت از قالیباف نباید مانند مجلس سال98 میداندار اصلی اصولگرایان در انتخابات باشد که این فرضیه میتواند دامنه و عمق اختلافات در جبهه اصولگرایی را به شدت گسترده کند.