شناسهٔ خبر: 64189476 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

مروري بر اظهارات عليرضا پناهيان، واعظ اصولگرا درباره «ثروتمند شدن حزب‌اللهي‌ها»

آدرس بورژوازي حزب‌اللهي

صاحب‌خبر -

سيما پروانه‌گهر 

انتشار بخشي از سخنراني عليرضا پناهيان، واعظ اصولگرا درباره مساله لزوم «ثروتمند بودن بچه‌مذهبي‌ها و حزب‌اللهي‌ها» در فضاي مجازي با بازخورد و واكنش‌هاي زيادي مواجه شده است.

البته ويديوي اخير كه به تازگي در فضاي مجازي دست به دست مي‌چرخد مربوط به سال ۹۷ است. جايي كه پناهيان در يك سخنراني مي‌گويد: «بچه‌مذهبي‌ها بايد عرضه داشته باشند و پول در بياورند. نگويند من، چون بچه مذهبي هستم بهم شغل بدهيد، اين شد زندگي؟ اميرالمومنين علي (ع) باغ‌هايي كه درست كرد، چاه‌هايي كه كند، كشاورزي‌اي كه مي‌كرد و پولي كه در مي‌آورد به اندازه نيازش بود يا بيشتر از نيازش؟»

پناهيان همچنين تاكيد كرده است كه «به اندازه نيازتان پول درنياوريد. بقاي اسلام و مسلمين به اين است كه پول در دست كساني باشد كه حق را مي‌شناسند. آخر‌الزمان مردم براي حفظ دين‌شان نياز به پول دارند.»

 

راهبرد پناهيان براي دوران ظهور؛ «تربيت نيرو براي پولدار شدن»

اين سخنراني اما تنها اظهارات وي در اين حوزه نيست. به نظر مي‌رسد در يك دهه گذشته پناهيان بارها اين خط فكري را دنبال كرده است. او سوم مرداد سال 1398 نيز در همايش دومين اجلاس بين‌المللي فعالان مهدوي كه در محل سالن همايش‌هاي حرم مطهر رضوي برگزار شد، بعد از تشريح شرايط ظهور حضرت ولي عصر (عج) از ديدگاه خود مي‌گويد: «بعد از ظهور ما صاحب قدرت مي‌شويم اين يعني چه؟ اين قدرت موجود در دنيا از بين نمي‌رود بلكه به دست مذهبي‌ها مي‌افتد و يك زماني متمول شدن فخر ياران امام زمان است و مردم با ثروت زندگي مي‌كنند.»

وي ايجاد عدالت را تنها يك درصد ماجراي ظهور دانست و گفت: اينكه تمام ثروت را در اختيار تو قرار دهند و يك قدم خلاف برنداري اين كاري بعد از ظهور است، بعد از ظهور به‌طور طبيعي صاحب قدرت مي‌شوي و بايد كساني را تربيت كرد كه توان رييس شدن داشته باشند.

او با بيان اينكه تنها انجام كار فرهنگي براي امام زمان كافي نيست، مي‌گويد «اينكه ما فقط كار فرهنگي انجام دهيم و در انجام امور مالي، اقتصادي و سياسي باهم اتحاد نداشته باشيم در زمان ظهور حضرت مهدي (عج) دچار مشكل مي‌شويم.» و تاكيد مي‌كند كه «ما بايد نيروها را براي پول‌دار شدن و رييس شدن تربيت كنيم، كساني كه رياست‌طلب هستند براي رياست زمين مناسب نيستند و كساني كه تشنه قدرت هستند هم مناسب پول‌دار شدن نيستند، پس قدرت و پول زمان امام زمان (عج) روي زمين بماند؟»

او در بخش ديگري از اين سخنراني به «جوانان مهدوي» توصيه مي‌كند كه «مديريت و اصول تجارت» بخوانند چراكه «مي‌خواهند زمين را اداره كنند» شمايي كه نمي‌تواني اقتصاد شهر را نجات دهي چگونه مي‌خواهي اقتصاد زمين را اداره كني؟

استاد اخلاق با اشاره به اينكه اقتصاد مقاومتي وظيفه ما است، اظهار كرد: اين اقتصاد حكمتي در زمينه ظهور دارد، مهدويت صرفا كار اعتقادي نمي‌خواهد. آموزش سياست، اقتصاد و تجارت، به استقلال رساندن در امر اقتصاد از علوم لازم براي حكومت اسلامي است.

وي در نهايت نيز در اين بحث خاطرنشان كرده است كه «اين مسائل را جدي بگيريد، كانون‌هاي مهدويت بايد اين مسائل را آموزش دهند، حتما نياز نيست تعاوني اقتصادي بزنيد، آموزش بدهيد هرچند تعاوني زدن هم لازم است.» پناهيان در اين سخنراني مساله اصلي را «وراثت زمين» مطرح مي‌كند و مي‌گويد: «وراثت يعني قدرت، امروز به جوانان مي‌گوييد با هم متحد شويد، مي‌گويند ما در مسائل اقتصادي نمي‌توانيم متحد شويم، اين ضعف ما است.»

 

ثروتمند شدن به مثابه وظيفه شرعي!

در متن سخنراني كه از پناهيان در سال 1394 در مسجد امام صادق تهران كه در سايت شخصي‌اش منتشر شده، همين خط فكري و رويكرد دنبال مي‌شود.

او در اين سخنراني گفته است: «بعضي‌ها در مقابل بحث «زندگي بهتر» و اين نوع نگاه به زندگي، مي‌گويند كه «عوارض اين بحث شما درباره زندگي اين است كه ممكن است مردم دنياطلب بشوند!» درحالي كه گفت‌وگو از هر مفهوم خوبي عوارض دارد. مگر عوارض صحبت كردن از نماز خواندن كم است! اگر ما از نماز خواندن تبليغ كنيم باز هم ممكن است كسي به دنبال نماز برود ولي بعدا مثل خوارج بشود! اينكه خطرش براي اسلام، خيلي بيشتر از خطر آدم‌هاي دنياطلب است! شما اگر نماز شب يا روزه ماه مبارك رمضان را هم تبليغ كنيد، بالاخره ممكن است عده‌اي افراطي به دنبالش بيفتند! اساسا اين سبك اعتراض‌ها نسبت به بحث زندگي، سخيف و «حسن بصري‌مآبانه» است. برخي نيز مي‌گويند كه «اين حرف‌هاي شما- درباره زندگي بهتر- موجب مي‌شود كه جوان‌ها دنبال مال دنيا و ثروت بروند!» خُب بروند؛ چه اشكالي دارد كه جوان‌هاي ما با كار و تلاش خودشان، ثروتمند شوند؟! مگر ثروتمند شدن گناه است؟! مگر وظيفه شرعي‌شان نيست؟ اميرالمومنين‌(ع) در آن سال‌هايي كه كار مي‌كردند (مشغول كشاورزي و باغداري بودند) دارايي‌هاي ايشان بسيار عظيم و فراوان بود، به‌طوري كه نقل كرده‌اند زكات اموال ايشان بيش از چهل هزار دينار مي‌شد و در نقل‌هاي ديگري آمده است كه زكات اموال اميرالمومنين (ع) براي تمام روزي بني‌هاشم كفايت مي‌كرد و حتي لازم نبود بني‌هاشم كاري انجام دهند. بعدها يكي از همين باغ‌هاي اميرالمومنين (ع) را معاويه مي‌خواست از امام حسين(ع) به 200هزار دينار بخرد، ولي حضرت قبول نكرد. البته اهل‌بيت (ع) بذل و بخشش‌هاي بسيار زيادي انجام مي‌دادند و اين ثروث را هم با معجزه به دست نمي‌آوردند، بلكه با كار و تلاش خودشان به دست مي‌آوردند.»

او در همين سخنراني با بيان اينكه «ثروت‌گريزي و دنياگريزي غيرمنطقي در دين نيست» مي‌گويد كه «ثروتمند شدن بد نيست، بلكه بد برخورد كردن با ثروت بد است. دولت اسلامي بايد مقدماتِ ثروتمند شدن مردم را فراهم كند، حتي نمي‌گوييم: «مقدمات رفاه را فراهم كند!» بلكه مي‌گوييم مقدمات ثروتمند شدن را فراهم كند تا كساني كه به ثروت مي‌رسند، بتوانند بذل و بخشش كنند. ما داريم درباره چيزي بالاتر از «رفاه» صحبت مي‌كنيم و الا مي‌توان از راه‌هاي ديگري هم به «رفاه» رسيد. مثلا خيلي از ارباب‌ها، نوكران خودشان را مرفه نگه مي‌دارند! ما نمي‌خواهيم نوكرِ مرفه باشيم؛ مثل اين كساني كه در كشورهاي غربي، خدمه كارتل‌ها و تراست‌هاي بزرگ صهيونيستي مي‌شوند و آن اربابان صهيونيست هم اين افراد را به عنوان كارمند، به خدمت مي‌گيرند و از علم و دانش آنها استفاده مي‌كنند و يك رفاهي هم براي‌شان تامين مي‌كنند. اين كارمندان رفاه دارند ولي ثروت چنداني ندارند.»

در همين سخنراني او اظهاراتي درباره بحث ثروت در زندگي حضرت امير (ع) را نيز طرح كرده و مي‌گويد كه «وقتي طلحه و زبير طعنه زدن به علي (ع) را شروع كرده بودند، مي‌گفتند: علي ابن ابي‌طالب، مال و ثروت ندارد! حضرت از اينكه به ايشان نسبت ناروا داده بودند، ناراحت شدند و به وكلاي خودشان دستور دادند درآمدهايي كه دست‌شان هست را جمع كنند و بياورند. آنها رفتند و اموال حضرت را جمع‌آوري كردند و انبوهي از پول و سكه (صدهزار درهم) جلوي حضرت ريختند. بعد حضرت فرمودند طلحه و زبير را صدا بزنيد. وقتي آنها آمدند حضرت به آنها فرمود: اين اموالي كه الان مي‌بينيد اينجا ريخته است، همه‌اش مال شخص خودم است و كسي در آن سهمي ندارد. آنها وقتي داشتند بيرون مي‌رفتند، گفتند: واقعا علي (ع) عجب ثروتي دارد.»

 

فقر؛ تهذيب نفس يا نهي زندگي مومنانه؟

به نظر مي‌رسد اظهارات اخير پناهيان و خط فكري كه او سعي در ترويج آن دارد با ادبيات چهره‌هاي ديگر و برخي اظهارات به خصوص در خطبه‌هاي نماز جمعه در تضاد است. به‌طور مثال در سال 1393، احمد جنتي كه امامت موقت جمعه تهران را بر عهده داشت در خطبه نماز جمعه روز دهم بهمن درباره الزامات زندگي در وضعيت سخت معيشتي و اقتصادي گفت: براي برطرف شدن مشكلات موجود قدري مقاومت و تحمل سختي‌ها لازم است. ممكن است در بين راه سختي‌هايي باشد اما اين سختي‌ها را مي‌توان تحمل كرد و مردم نيز اين سختي‌ها را تحمل مي‌كنند. ممكن است زماني فرا برسد كه ما روزي دو وعده غذا بخوريم؛ چه اشكالي دارد حتي اگر شرايط بدتر شود ما روزي يك وعده غذا بخوريم همانطور كه الان نيز برخي روزي يك وعده غذا مي‌خورند؛ مردم ما تاب و تحمل دارند چرا كه گرسنگي كشيدن بدتر از داغ از دست دادن عزيزان و جوانان نيست؛ آيا آن كسي كه جوان و عزيزش را داده است حال براي انقلاب، اسلام و نظام حاضر نيست قدري گرسنگي بكشد؟

از طرف ديگر سياست رسمي صداوسيما در سال‌هاي اخير نيز در جهت مخالف اين خط فكري بوده است. دور نيست زماني كه اظهارات كارشناسي در صداوسيما در ترغيب و تشويق مردم به كمتر غذا خوردن و نخوردن ميوه و مرغ با واكنش‌هاي زيادي مواجه شد.

به نظر مي‌رسد عليرضا پناهيان كه در سال‌هاي اخير نام آشنايي در غائله‌هاي حجاب و شفافيت و واكسن كرونا بود حالا مكتب جديدي در زمينه «ثروت‌اندوزي مومنانه» تدوين كرده و در حال ترويج آن است. مكتبي كه محتواي آن بعضا در اظهارات علي اكبر رائفي‌پور نيز مشهود است. راهبردي كه اين سوال را ايجاد مي‌كند كه هدف ترويج مفهوم كار براي ثروت‌اندوزي است يا توجيهي براي ثروت موجود در دست اقليتي خاص؟