شناسهٔ خبر: 64169698 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

متَل‌گویی؛ آیین بلندترین شب سال در بادرود + تصویر

منطقه بادرود دارای آیین‌های مختلفی است در حالی که متَل‌گویی آیین بلندترین شب سال در بادرود بوده که به دست فراموشی سپرده شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار تسنیم از نطنز، با فرا رسیدن روزهای پایانی پاییز زمزمه یلدا و صدای شادمانی‌اش به گوش می‌رسد؛ همان شب طولانی که گیسوان سیاهش را به رخ پادشاهی رنگ‌ها می‌کشد تا زمینه را برای تاج گذاری زمستان آماده کند.

یلدا دخترک بازیگوشی با موهای بلند و سیاه است که حواس همه را پرت می‌کند تا کسی اشک‌های پاییز را به هنگام دل کندن از زمین نبیند؛ پاییز دلش می‌خواهد بماند و نمایش رنگارنگش را ادامه دهد اما یلدا با اخم کوچکی به او می فهماند که وقت خودنمایی لباس سپید زمستان است و همین کشمکش‌ها است که ماندن یلدا را طولانی می‌کند و بلندترین شب سال را در آخرین شامگاه پاییزی رقم می زند.

اعضای کوچک و بزرگ خانواده در شب یلدا گرد هم می‌آیند تا به رسمی دیرین، طولانی‌ترین شب سال را در کنار هم بگذرانند؛ بساط شادمانی در هر خانه ای برپا می‌شود و همه فرصت را مغتنم می‌شمارند تا بیشتر از کنار هم بودن لذت ببرند و خاطره‌ای ماندگار بیافرینند.

یلدا میراثی کهن از اجداد ماست که به ما می آموزد می‌توان از لحظه لحظه زندگی برای با هم بودن استفاده کرد؛ حتی یک شب تاریک و سرد می‌تواند با گرمای محبت و چراغ عشق نورانی و گرم شود و بهانه‌ای برای خلق یک خاطره باشد.

یلدا به ما می فهماند که حتی طولانی‌ترین شب سال هم صبح می‌شود و لحظات سیاه نمی‌توانند تا ابد پایدار بمانند؛ این شب نماد امید به روشنی است و در خود پیام‌های فراوانی دارد؛ اجداد ما فکر همه چیز را کرده‌اند و با پدید آوردن آیین خاصِ این شب، سعی بر این داشته‌اند که انسان‌ها را گرد هم آورند.

یلدا یک بهانه است تا برای لحظاتی از دغدغه‌ها و روزمرگی‌های‌مان فاصله بگیریم و دقایق شیرینی را در کنار انسان های دوست داشتنی زندگی‌مان داشته باشیم و در این شب خانواده‌ها، دوستان و آشنایان گرد هم می‌آیند و انواع میوه‌ها و تنقلات را سرو می کنند و قصه‌گویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فال‌گیری با دیوان حافظ نیز بخشی جدانشدنی از این شب طولانی به شمار می‌رود.

یکی از جذاب ترین قسمت‌های شب یلدا که امروزه رو به فراموش شدن می‌رود مَتل‌گویی است که به نوعی شعرخوانی و داستان خوانی اطلاق می‌شود و این رسم در قدیم در شب‌های بسیاری از جمله یلدا برگزار می‌شده و در طی آن مسن‌تر ها قصه‌ها و روایاتی را برای دیگران تعریف می‌کردند یا شعرهایی را می‌خواندند.

آن‌ها داستان‌های واقعی از زندگی خود نیز روایت می‌کردند و تجربه هایشان را در اختیار حاضران می‌گذاشتند؛ دیوان حافظ جایگاه خاصی در این شب دارد و حتما در سفره یلدا دیده می‌شود و مهمانان مراسم گرد هم می‌نشینند و با آرزوی شادی برای روح حافظ، دیوان او را می‌گشایند و احوال آینده خود را از او طلب می‌کنند.

یکی دیگر از کارهایی که در گذشته مرسوم بوده این است که حاضران در مجلس، گردویی را انتخاب کرده و آن را می‌شکستند و از روی پوک یا پُری گرد و آینده‌گویی می‌کردند؛ شب چله یا یلدا به عنوان بلندترین شب سال در بادرود همانند دیگر شهرهای ایران پاس داشته می‌شود و اعضای خانواده پس از صرف شام به دیدار بزرگ فامیل رفته و به ترتیب سن وسال دور تا دور کرسی حلقه می‌زنند.

خانواده‌ها در منطقه بادرود بلندترین شب سال را در جمعی صمیمی همراه با حافظ خوانی و شاهنامه خوانی زیر کرسی‌های چوبی، هدیه دادن به تازه عروس و دامادها، صرف میوه و تنقلات و نقل داستان ها سر می‌کنند.

«شَوِ چِلَه» همان شب یلدا در گویش بادرودی است و از رسومات این سرزمین در بلند ترین شب سال دیدار تمامی اعضای خانواده از بزرگ فامیل است به گونه‌ای که پس از صرف شام تمام بستگان دسته دسته به خانه پیرترین مرد یا زن فامیل می‌روند و در حالیکه پدر یا مادربزرگ بر بالاترین جای کرسی تکیه زده و به ترتیب سن سایر افراد دور تا دور کرسی حلقه می‌زنند.

نوع غذاها و تنقلات این شب از رسومات شب یلدا محسوب می‌شود که با اصطلاح محلی «شَوچٍره» می‌گویند؛ پخت و خوردن هفت میوه که در زیر خاک به عمل آمده باشد مثل شلغم،چغندر، ترب سیاه، پیاز، هویج و سیب‌زمینی معمولأ در خانواده‌ها مرسوم است و عقیده بر این دارند که همانگونه که این میوه‌ها و محصولات در زیر خاک سرد مقاوم هستند پس خوردن آن‌ها استحکام بین فامیل وبستگان را بیشتر می‌کند.

وجود هندوانه و انار بر سر سفره شب یلدا در شب چله بزرگ از ضروریات است؛ انار که محصول شاخص بادرود است به صورت خاصی تزئین یافته و به عنوان سرآمد میوه‌های شب یلدا بر مرکز کرسی قرار می‌گیرد.

بادرودی‌ها به سرخ گونه رنگ انار و هندوانه اعتقاد عجیبی دارند و بر این رسم پایبندند که رنگ سرخ گرمی کانون خانواده را در پی دارد و در این شب بزرگ سال تمام بستگان بایستی در زیر کرسی به دور پدربزرگ جمع شده و تا دیر وقت به قصه‌های پیرترین عضو خانواده گوش فرا دهند.

خانم خانه در تنور محل پخت نان در نزدیک‌ترین خانه محله به پخت آش‌های مخصوص محلی در دیزی‌های گلی می‌پردازد که این غذای مخصوص در صبح روز اول دی در مجمع مسی قرار گرفته بر روی کرسی ریخته شده و افراد خانواده به خوردن آن مشغول می‌شوند.

معمولأ در شب یلدا بیشتر پخت نوعی آش ارزن، جو و یا نوعی آش با ماش و کدوی محلی مرسوم است و خوردن انجیر خشک، برگ زردآلو، پسته و بادام و گردو، انواع تخمه نیز جزء تناولات شب یلدا است و در این شب همکاری اعضای خانواده برای پخت غذای مخصوص این دیار به نام «قلییه» یا همان قورمه که با گوشت بره تهیه و در ظروف مخصوص سفالی نگهداری می‌شود، از رسوم قابل تأمل است.

برخی از خانواده ها مردان خانه به خواندن دوبیتی‌های محلی همراه با نوای دل انگیز نی و یا ساز محلی نیز می‌پردازند؛ شب یلدا یا چله آخرین روز آذرماه و بلندترین شب سال به شمار می رود و به اعتقاد برخی یلدا واژه‌ای آرامی و به معنی میلاد است که در زبان فارسی جای پایی پیدا کرده و برخی بر این اعتقاد هستند که شب پیش از نخستین روز زمستان، زاد شب فرشته مهر است.

ایرانیان باستان با باور اینکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر شده و تابش نور ایزدی فزونی می‌یابد، آخر پائیز و آغاز زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند.

انتهای پیام/804/.