گروه اقتصادی:در سالهای اخیر شاهد آن بودیم که با بالا یا پایین آمدن قیمت دلار، قیمت کالا و خدمات در بازار کشور غیر قابل کنترل میشود. سوالی که در اینجا مطرح است این است که چرا اقتصاد ایران به دلار وابسته است؟ آیا اقتصاد کشورهای پیشرفته هم تا این اندازه به نرخ ارز بستگی دارد؟ چرا یک توییت ساده از رییس جمهور آمریکا، مایه آشوب یا آرامش اقتصادی میشود؟!
به گزارش اقتصاد24،سلطه دلار بر اقتصاد جهانی، تنها دغدغه ایران نیست. در سالهای گذشته تلاشهای زیادی از سوی سایر کشورها مثل چین، روسیه، ترکیه و اتحادیه اروپا صورت گرفته تا از تسلط دلار بر اقتصاد جهان کاسته شود. در ادامه به برخی عوامل موثر بر وابستگی اقتصاد ایران به دلار اشاره میشود:
اقتصاد نفت پایه
بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که عوامل بسیاری در وابستگی اقتصاد ایران به دلار نقش دارند، اما در واقع همه چیز زیر سر «نفت» است. اقتصاد ایران نفتپایه است و نفت یکی از درآمدهای اصلی دولت به حساب میآید.درآمد حاصل از نفت بیشتر از اینکه صرف تاسیسات زیربنایی در کشور شود، صرف مخارج و مصارف کشور میشود؛ بنابراین مسلما وقتی نرخ ارز تغییر میکند مستقیما بر مصارف و مخارج کشور تاثیر میگذارد.
کشورهای دیگر برای رهایی اقتصاد خود از سلطه دلار آمریکا برنامههایی را در نظر گرفته و یا اجرا کردهاند؛ کشور چین، بازار بورس نفت خامی راهاندازی و اعلام کرده که تجارت در آن به یوآن چین است. این در حالی است که در سیاستهای کلی ایران بارها مطرح شده که باید نفت را از بودجه کشور جدا کرد، اما این سیاست در نهایت روی کاغذ باقی مانده و در عمل به جایی نرسیده است؛ بنابراین اگر سیاستی درست بر اقتصاد کشور حکمفرما بود، نفت اینگونه مایه دردسر نمیشد.
از دست دادن سرمایه ارزی کشور
در گذشته کشور ارز زیادی داشت، مثلا دوره احمدی نژاد دوران طلایی درآمدهای ارزی ایران بود، اما توزیع پول و تامین مخارج از بودجه دولت، همه آن درآمدها را بر باد داد و سیاستهای غلط بکار گرفته باعث شد که امروز در حالی که میتوانستیم صندوق ذخیره ارزی پر و پیمانی داشته باشیم، دستمان خالی باشد. این در حالی است که کشوری مانند نروژ، درآمد ارزی خود را در کشورهای پیشرفته سرمایهگذاری کرده و همین باعث شده تکانههای ارزی در اقتصاد آن تاثیری نگذارد.
عوامل روانی حاکم بر بازار
یکی دیگر از عوامل وابستگی اقتصاد کشور به دلار، هیجانی بودن بازار ارز است، یعنی قسمتی از افزایش قیمتها به دلیل آثار روانی تحریمهای اقتصادی، بانکی و نفتی آمریکا است. به این صورت که وقتی دولت به دنبال این تحریمها در سیاستهای پولی خود، تغییراتی ایجاد میکند، مثل کاهش سود بانکی، ناگهان مردم برای حفاظت از دارایی خود، پول خود را از بانکها خارج کرده و به بازار ارز و طلا و ... هجوم میآورند.
واردات کالاهای غیرضروری
عامل دیگر وابستگی اقتصاد کشور به ارز، واردات کالاهای غیرضروری است، کالاهای مصرفی مانند کالای سرمایهای، کالای واسطهای و انواع مواد اولیه مورد نیاز برای تولید؛ بنابراین طبیعی است که با افزایش قیمت ارز و گران شدن این کالاهای وارداتی، قیمت تمام شده تولیدات داخلی هم افزایش یافته و به تبع آن بستر تورم فراهم میشود.
سرمایهگذاری بر دلار
عامل دیگر اقتصاد وابسته به دلار، تبدیل شدن دلار به کالا در کشور است، به این صورت که به محض تغییر قیمت ارز، مردم ترجیح میدهند سرمایه خود را به دلار تبدیل کنند و این امر تاثیرپذیری اقتصاد کشور از دلار را افزایش میدهد.
اقتصاد سیاسی
آخرین عاملی که سبب وابستگی اقصاد ما به ارز میشود، سیاسی بودن اقتصاد کشور است. یک اقتصاد سیاسی بیشتر از سایر اقتصادها به دلار وابسته است. در ایران، انباشت سرمایه در دست عده کمی است که این عده دارای قدرت سیاسی هستند و به واسطه این قدرت میتوانند از رانتهای بیشتری استفاده کنند، و از آنجایی که این افراد تعیین کننده نیز هستند و قدرت مالیشان از قدرت دولت بیشتر است، بازار را دچار تلاطم میکنند.
حذف دلار از اقتصاد کشور چه مزایایی دارد؟
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند حذف دلار از اقتصاد کشور مزایایی به دنبال دارد که عبارتند از:
* بینیاز شدن از مجوزهای آمریکا در تبادلات اقتصادی جهانی و کمرنگ شدن تاثیر تحریمهای مالی
*از بین رفتن اهرم فشار بر ایران در معادلات سیاسی و انتقال منابع حاصل از فروش نفت به داخل کشور
*افزایش قدرت چانهزنی ایران در تعاملات بینالمللی
*افزایش تولیدات داخلی و دستیابی بیشتر به فنآوریهای دانش بنیان
*کاهش تورم که ناشی از نوسانات قیمت ارز است
قطعا حذف دلار از تبادلات اقتصادی و تجاری، نیازمند اقدامات جدی در حوزه کلان است. پیش از این نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز با تدوین طرحی درصدد کاهش وابستگی اقتصاد ایران به دلار برآمدند.
در حال حاضر با توجه به کاهش قدرت آمریکا در عرصههای مختلف و همچنین تمایل بسیاری از کشورها برای حذف دلار از تبادلات اقتصادی خود، بیشتر از هر زمانی این ظرفیت وجود دارد که دولت ایران با همکاری کشورهایی مثل چین، روسیه و عربستان تصمیمات خود برای خاتمه دادن به سلطهگری دلار را اجرایی کند.
∎
به گزارش اقتصاد24،سلطه دلار بر اقتصاد جهانی، تنها دغدغه ایران نیست. در سالهای گذشته تلاشهای زیادی از سوی سایر کشورها مثل چین، روسیه، ترکیه و اتحادیه اروپا صورت گرفته تا از تسلط دلار بر اقتصاد جهان کاسته شود. در ادامه به برخی عوامل موثر بر وابستگی اقتصاد ایران به دلار اشاره میشود:
بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که عوامل بسیاری در وابستگی اقتصاد ایران به دلار نقش دارند، اما در واقع همه چیز زیر سر «نفت» است. اقتصاد ایران نفتپایه است و نفت یکی از درآمدهای اصلی دولت به حساب میآید.درآمد حاصل از نفت بیشتر از اینکه صرف تاسیسات زیربنایی در کشور شود، صرف مخارج و مصارف کشور میشود؛ بنابراین مسلما وقتی نرخ ارز تغییر میکند مستقیما بر مصارف و مخارج کشور تاثیر میگذارد.
کشورهای دیگر برای رهایی اقتصاد خود از سلطه دلار آمریکا برنامههایی را در نظر گرفته و یا اجرا کردهاند؛ کشور چین، بازار بورس نفت خامی راهاندازی و اعلام کرده که تجارت در آن به یوآن چین است. این در حالی است که در سیاستهای کلی ایران بارها مطرح شده که باید نفت را از بودجه کشور جدا کرد، اما این سیاست در نهایت روی کاغذ باقی مانده و در عمل به جایی نرسیده است؛ بنابراین اگر سیاستی درست بر اقتصاد کشور حکمفرما بود، نفت اینگونه مایه دردسر نمیشد.
از دست دادن سرمایه ارزی کشور
در گذشته کشور ارز زیادی داشت، مثلا دوره احمدی نژاد دوران طلایی درآمدهای ارزی ایران بود، اما توزیع پول و تامین مخارج از بودجه دولت، همه آن درآمدها را بر باد داد و سیاستهای غلط بکار گرفته باعث شد که امروز در حالی که میتوانستیم صندوق ذخیره ارزی پر و پیمانی داشته باشیم، دستمان خالی باشد. این در حالی است که کشوری مانند نروژ، درآمد ارزی خود را در کشورهای پیشرفته سرمایهگذاری کرده و همین باعث شده تکانههای ارزی در اقتصاد آن تاثیری نگذارد.
عوامل روانی حاکم بر بازار
یکی دیگر از عوامل وابستگی اقتصاد کشور به دلار، هیجانی بودن بازار ارز است، یعنی قسمتی از افزایش قیمتها به دلیل آثار روانی تحریمهای اقتصادی، بانکی و نفتی آمریکا است. به این صورت که وقتی دولت به دنبال این تحریمها در سیاستهای پولی خود، تغییراتی ایجاد میکند، مثل کاهش سود بانکی، ناگهان مردم برای حفاظت از دارایی خود، پول خود را از بانکها خارج کرده و به بازار ارز و طلا و ... هجوم میآورند.
واردات کالاهای غیرضروری
عامل دیگر وابستگی اقتصاد کشور به ارز، واردات کالاهای غیرضروری است، کالاهای مصرفی مانند کالای سرمایهای، کالای واسطهای و انواع مواد اولیه مورد نیاز برای تولید؛ بنابراین طبیعی است که با افزایش قیمت ارز و گران شدن این کالاهای وارداتی، قیمت تمام شده تولیدات داخلی هم افزایش یافته و به تبع آن بستر تورم فراهم میشود.
سرمایهگذاری بر دلار
عامل دیگر اقتصاد وابسته به دلار، تبدیل شدن دلار به کالا در کشور است، به این صورت که به محض تغییر قیمت ارز، مردم ترجیح میدهند سرمایه خود را به دلار تبدیل کنند و این امر تاثیرپذیری اقتصاد کشور از دلار را افزایش میدهد.
اقتصاد سیاسی
آخرین عاملی که سبب وابستگی اقصاد ما به ارز میشود، سیاسی بودن اقتصاد کشور است. یک اقتصاد سیاسی بیشتر از سایر اقتصادها به دلار وابسته است. در ایران، انباشت سرمایه در دست عده کمی است که این عده دارای قدرت سیاسی هستند و به واسطه این قدرت میتوانند از رانتهای بیشتری استفاده کنند، و از آنجایی که این افراد تعیین کننده نیز هستند و قدرت مالیشان از قدرت دولت بیشتر است، بازار را دچار تلاطم میکنند.
حذف دلار از اقتصاد کشور چه مزایایی دارد؟
بسیاری از اقتصاددانان معتقدند حذف دلار از اقتصاد کشور مزایایی به دنبال دارد که عبارتند از:
* بینیاز شدن از مجوزهای آمریکا در تبادلات اقتصادی جهانی و کمرنگ شدن تاثیر تحریمهای مالی
*از بین رفتن اهرم فشار بر ایران در معادلات سیاسی و انتقال منابع حاصل از فروش نفت به داخل کشور
*افزایش قدرت چانهزنی ایران در تعاملات بینالمللی
*افزایش تولیدات داخلی و دستیابی بیشتر به فنآوریهای دانش بنیان
*کاهش تورم که ناشی از نوسانات قیمت ارز است
قطعا حذف دلار از تبادلات اقتصادی و تجاری، نیازمند اقدامات جدی در حوزه کلان است. پیش از این نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز با تدوین طرحی درصدد کاهش وابستگی اقتصاد ایران به دلار برآمدند.
در حال حاضر با توجه به کاهش قدرت آمریکا در عرصههای مختلف و همچنین تمایل بسیاری از کشورها برای حذف دلار از تبادلات اقتصادی خود، بیشتر از هر زمانی این ظرفیت وجود دارد که دولت ایران با همکاری کشورهایی مثل چین، روسیه و عربستان تصمیمات خود برای خاتمه دادن به سلطهگری دلار را اجرایی کند.