امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس
یکی از نمایندگان مجلس از دست بردن در متن لایحه عفاف و حجاب، پیش از ارسال آن به شورای نگهبان و بعد از بازگشت به کمیسیون صحبت کرده است. شکی نیست که چنین اتفاقاتی زیر سایه عدم شفافیت یعنی ساز و کار اصل هشتادو پنجی شدن لوایح میتواند اتفاق بیفتد.
اما پرده برداشتن از چنین مسائلی در اصل ماجرا تاثیری ندارد زیرا به عقیده نگارنده جرم انگاری کردن در امری فرهنگی و مذهبی یکی از شیوههای نادرست پرداختن به مساله است.
همچنین باید توجه داشت که در برخورد با پدیده فرهنگی و دینی حجاب سیاسی کاری شده و منافع جناحهای سیاسی را در امری فرهنگی و مذهبی دخالت دادهاند.
اشتباه بود که پای نیروهای امنیتی به مساله حجاب کشیده شود و بی حجابی از یک انتخاب در نوع پوشش به لجبازی با حاکمیت تعبیر گردد.
موضوع حجاب و عفاف باید از الف تا ی مساله ای فرهنگی و مذهبی تلقی شود و با اقداماتی در حوزه فرهنگ و تبلیغ اصلاح گردد. نگارنده بر این باور است که با بگیر و ببند و تعیین جریمه نمیتوان فرهنگ را تغییر داد و یا احکام شرعی را اجرایی کرد.
با یک دست شدن حاکمیت و روی کار آمدن اصول گرایان در مجلس و دولت، تسلط این نگاه بر امور فرهنگی بیشتر شده است.
تلاش برای القای ارزشهای دینی و فرهنگی این گروه در فضای جامعه طی دو سال گذشته به برخوردهایی میان گروههایی از جامعه و ضابطین ختم شد و در سطح جامعه و به ویژه در میان نسل جوان لجاجت را بر انگیخت.
حتی اگر مصوبه عفاف و حجاب مورد تأیید شورای نگهبان قرار گیرد و اجرای آن شکل الزام قانونی به خود بگیرد باز هم احتمال تداوم برخورد بین جامعه و ضابطین وجود دارد. زیرا اموری فرهنگی و مذهبی که باید از بستر خانواده و با آموزش به نسلهای بعد انتقال یابد را نمیتوان با قانون و تعریف حدود جرم و جزا در جامعه اجرایی کرد.
حل مساله بد حجابی با برخورد و مجازات عملی نخواهد شد. زیرا این مساله نیازمند بررسیهای کارشناسانه و تعلیم و آموزش است. اگر خواستار داشتن نسل جوانی مؤمن هستیم باید این خواسته را در خانوادهها دنبال کنیم.
ابتدا باید پدیده حجاب و عوامل تأثیر گذار بر بیحجابی را بشناسیم. عوامل گرایشهایی که ارزشها را محو میکنند را شناسایی کنیم.
اگر از جامعه بپرسیم چه چیزی موجب دلسردی نسبت به آموزههای دینی است، احتمالاً از مردم خواهیم شنید که عملکرد مسئولان و مدیران جامعه مورد قبول آنها نیست.
فضای جامعه نسبت به پدیده حجاب تاحدی متأثر از عملکرد مسئولان است. اگر عملکرد و موضع گیری مسئولان و دست اندرکاران کشور در مسائلی از جمله اقتصاد و معیشت همانطور باشد که جامعه از این طیف انتظار دارد، مردم نیز در مسیر تأمین خواسته مسئولان قرار میگیرند و خود در برابر بی حجابی و مسائل منافی عفت و حیا موضع خواهند گرفت.
در غیر این صورت برخوردهای قانونی و مجازات متخلفان در حوزه حجاب و پوشش نتایج چندانی نخواهد داشت. از نظر مردم حجاب تکهای از پازل دیگر مسائل کشور است. تا زمانی که معضلاتی همچون بی عدالتی، فساد اداری، سوء استفاده از پستها و مسئولیتها، بیکاری، فقر، تبعیض، افزایش سن ازدواج و... در جامعه وجود دارد، نباید انتظار داشت بتوان مسائل فرهنگی چون حجاب در اولویت جامعه و خانوادهها قرار بگیرد و برای حل و فصل آن با قوانین همراه شوند.
برای جامعه اقتصاد و معیشت مهمتر از پوشش است، همانطور که مسئولان نیز میدانند و آگاه هستند که فقر تبعات سیاسی و امنیتی دارد. در استانهای مرزی از فقر و بیکاری مردم سوء استفاده میشود. مردم فقیر آسانتر گرفتار معضلاتی چون قاچاق یا گروههای تجزیه طلب میشوند.
بالا رفتن سن ازدواج، کاهش آمار ازدواج و عدم تمایل به فرزند آوری عارضه فقر و بی کاری است. ناامنی، زورگیری و سرقت زاییده بی حجابی نیست بلکه محصول فقر و بیکاری و اوضاع نابسامان اقتصادی است.
در شهرها بعضاً تن فروشی به شکل یکی از تبعات آشکار فقر خود را به رخ میکشد. وقتی فقر تأثیر منفی بر اعتقادات دینی و ارزشهای اسلامی میگذارد، اولویت مجلس باید مبارزه با فقر و بیکاری باشد و نه مسئله حجاب.
نظر شما