مراسم یادبود مهرجویی در خانه سینما برگزار شد
پایاننامهای که مهرجویی برای حضرت ابراهیم نوشت
صاحبخبر - گروه فرهنگ و هنر: مراسم یادبود داریوش مهرجویی در قالب تحلیل و بررسی سینمای داریوش مهرجویی همزمان با چهلمین روز درگذشت فیلمساز جریانساز سینمای ایران، عصر سهشنبه 14 آذر سال جاری با حضور جمعی از هنرمندان و منتقدان سینما در سالن سیفالله داد خانه سینما برگزار شد. در این برنامه علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما، رضا صائمی رئیس کمیته فرهنگی انجمن منتقدان سینما، هارون یشایایی تهیهکننده فیلم سینمایی «اجارهنشینها» و سیروس الوند کارگردان سینما درباره داریوش مهرجویی به ذکر خاطرات و بررسی آثار وی پرداختند. الوند در این نشست پیرامون سینمای مهرجویی گفت: او واقعاً بزرگ سینمای ما بود؛ چه به لحاظ سنی و چه به لحاظ سابقه کار از «الماس33» تا «گاو» و... ، سینمای ایران، به مهرجویی دین دارد. احمد طالبینژاد نیز ضمن یادآوری خاطرات این فیلمساز فقید گفت: خیلیها فکر میکنند مهرجویی سینما خوانده بود، در صورتی که درست نیست، سینما را در دانشگاه کالیفرنیای آمریکا انتخاب کرد ولی در مصاحبهای گفت 90 درصد استادان ما، هیچ شناختی از جریانهای نوین سینما از جمله نئورئالیسم در ایتالیا یا موج نو در فرانسه نداشتند. تمام هم و غم آنها این بود که شما بتوانید فیلم استودیویی و به قول معروف «بفروش» بسازید. از این رو، ترک تحصیل میکند و شانسی که میآورد، میتواند در همان دانشگاه، رشته فلسفه بخواند که نکته مهمی است. ریشه اندیشگی و سواد عمومی داریوش مهرجویی متأثر از رشته فلسفه است، البته استعداد شخصی، شرایط خانوادگی و فرهنگیای را که در آن رشد یافته است، نمیتوان نادیده گرفت. وی به رمان «در خرابات مغان» نوشته داریوش مهرجویی اشاره کرد، آن را حدیث نفس نویسنده خواند و گفت: در رمان «در خرابات مغان» خود مهرجویی را میبینیم که مربوط به زمان تحصیل در آمریکا و دوران سرگردانی اوست؛ میتوان گفت یک نوع حدیث نفس است، اسم رمان ابتدا«خدا در کازینو» بود که بعد به این عنوان تغییر نام داد. داریوش مهرجویی روشنفکری اولترامدرن بود، رگ، ریشه و تفکر مذهبی داشت و این در همه فیلمهای او متجلی است و اوج آن، شاید «هامون» باشد. شخصیت «حمید هامون»، شخصیتی سرگشته میان قرآن و کامپیوتر است، البته سعی کرده است اینها را در هم ادغام کند. طالبینژاد اشاره کرد: مهرجویی مشغول نگارش یک پایاننامه درباره حضرت ابراهیم بود. جواد طوسی راجع به نسل داریوش مهرجویی و میراثی که باید حفظ شود، گفت: اگر بپذیریم اینها یک نسل هستند، دارای میراثی هستند که باید حفظ شود و از خالقان آنها مراقبت شود، آیا این اتفاق افتاده است؟ حرکتی اواخر دهه 40 هجری شمسی به اسم «موج نو» شکل گرفت که مخالفان و موافقان خودش را داشته و همچنان دارد؛ آن نقش مهم اجتماعی و فرهنگیاش را اصلا نمیتوان نادیده گرفت. در ادامه نشست مرتضی فرشباف فیلمساز، مهرجویی را مهمترین فیلمساز تاریخ سینمای ایران نامید و گفت: تمام کسانی که عاشق سینما در ایران شدند یا در ایران فیلمساز شدند، در دورهای شیفته یکی از آثار مهرجویی بودهاند، درباره خود من با تماشای وسواسگونه «لیلا» در سینما اتفاق افتاد، بویژه در سکانس پایانی که آن دختر به دنیا میآید و از آنجا فهمیدم میشود به سینما هم فکر کرد. لحظاتی وجود دارد که میتوان دوباره برگشت و مرور کرد. گرمایی در آثار او هست که نمیتوان بهآسانی از آن چشمپوشی کرد. سیروس الوند، داریوش مهرجویی را پس از «الماس 33» به نظر غربزده توصیف کرد و گفت: با آقای مهرجویی مصاحبه کردم و از نظر من، مهرجویی غربزده میآمد؛ آن موقع، جلال آلاحمد پرچمدار ضدغربزدگی بود. به نظر من آمد که او ربطی به سینمای ایران نخواهد داشت. تماشاچی نخواهد داشت. حرفهایی میزد که من نمیفهمیدم. حرفهای فلسفی میزد. بعد با «گاو» همه را شوکه کرد. «گاو» خیلی فیلم سادهای است؛ روایتی جوانانه با محتوای کاملا فلسفی. آن موقع، فیلمساز مورد علاقه ما، کیمیایی بود. بچه محل بودیم و در چاله میدان بزرگ شدیم. ادا و اطوار روشنفکران آن دوره را نداشت. به هر حال، مهرجویی را همچنان دنبال کردم و بسیار متاثرم که این پایان باز اتفاق افتاد. ماجرای کیومرث پوراحمد هم پایان باز است. در نهایت، این جلسات 2 خاصیت متضاد دارد؛ خوشحال هستیم که هستیم و به سینما فکر میکنیم و ناراحت هستیم که هستیم و همچنان داریم از دست میدهیم. هارون یشایایی به عنوان آخرین مدعو و تهیهکننده «اجارهنشینها» با دعوت مازیار فکریارشاد مجری - کارشناس برنامه پشت تریبون قرار گرفت و به بیان خاطراتی از همکاری با داریوش مهرجویی پرداخت و در انتها گفت: سینمای ایران، یک سینمای صدساله و همیشه مطرح است و امروز هم در جاهایی که سینما را میشناسند، سینمای ایران مطرح است که این مایه افتخار است. نسل جوان بسیار خوب شده و خوب کار میکند، باید تشویق شود تا نسل سینماگرانی که اینجا با موهای سفید نشستهاند، بتوانند به زندگی خودشان برسند. برای سینمای نسل جوان ایران دست بزنید که مشغول فعالیت است.∎
نظر شما