شناسهٔ خبر: 63819992 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

اسرائیل نسل‌کشی کرد؛ غرب نگران برنامه موشکی و هسته‌ای ایران شد!

پرسش مهم این است که تمرکز غرب بر روی جنایات رژیم صهیونیستی، بهتر می‌­تواند به صلح جهانی کمک کند و یا تمرکز بر پرونده هسته‌­ای ایران که صلح­‌آمیز بودن آن بارها (حتی در تازه‌­ترین سخنان گروسی) مورد تأکید قرار گرفته است؟

صاحب‌خبر -

به گزارش همشهری آنلاین، دور دوم بمباران غیرنظامیان گرفتار مانده در نوار غزه، با انواع بمب‌های متعارف و نامتعارف در حالی از سوی رژیم صهیونیستی آغاز شد که سران تروییکای اروپا همزمان با شروع این کشتار، درباره برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی و تسلیحات دفاعی ایران ابراز نگرانی کردند. این خبرها در کنار گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران و اظهارات «رافائل گروسی» مدیرکل این نهاد، تکه‌های پازلی هستند که قرار است بار دیگر تصویری امنیتی از مسائل دفاعی و متعارف تهران ساخته و آن را به سوژه‌ای برای پرداخت‌های سیاسی تبدیل کنند.

گزارش آژانس، اظهارات آقای مدیرکل و نگرانی‌های ناتمام اروپا

تازه‌ترین گزارش پادمانی و برجامی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، تکرار ادعاهای کهنه‌ای است که این نهاد در برهه‌های مختلفی آن‌ها را پررنگ کرده و در مسیر سیاسی و نه فنی و حقوقی به کار می‌گیرند. در این گزارش که هفته گذشته از سوی مدیرکل در اختیار اعضای این نهاد قرار داده شده است، همچنان افزایش میزان اورانیوم غنی‌سازی شده با خلوص ۶۰ درصد، ابهام در منشاء ذرات اورانیوم یافت شده در دو سایت اعلام نشده، ممانعت ایران از نصب مجدد دوربین‌های نظارتی در سایت‌های هسته‌ای، اخراج بازرسان آلمانی که آژانس آنها را در دسته بازرسان مجرب خود می‌داند، از مهمترین ادعاهایی است که مطرح شده است. مواردی که در گفت‌وگوهای مختلف گروسی در هفته‌های اخیر و با منابع غربی هم مورد اشاره قرار گرفته است. برای مثال مدیرکل آژانس در گفت‌وگو با فاینشنال تایمز از انباشت اورانیوم غنی‌شده در ایران ابراز نگرانی کرده و یا در مصاحبه با فرانس‌۲۴ گرچه گفته که «ایران تسلیحات هسته‌ای ندارد»، اما درباره برخی توانمندی‌های تهران هم ابراز نگرانی‌ کرده است. تکه سوم این پازل را بیانیه سه کشور اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان کامل تکمیل می‌کند، جایی که تروییکای اروپا «موشک هایپرسونیک فتاح۲» را یک نوع جدید موشک بالستیک دانسته و رونمایی از آن را به‌رغم درخواست‌های مکرر بین‌المللی برای توقف برنامه موشکی تهران، محکوم کرده است.

تمرکززدایی از جنایات اسرائیل

ادعاهای غرب علیه پرونده هسته‌ای ایران، همواره با پاسخ مستدل و همکاری شفاف تهران پاسخ داده شده است. سازمان انرژی اتمی در پاسخ به اداعاهای جدید آژانس هم یادآور شده است که تعهدات برجامی تهران، به سبب بدعهدی طرف‌های غربی، مدت‌هاست اجرایی نمی‌شود و این نهاد باید میان تعهدات پادمانی و برجامی جمهوری اسلامی ایران، تفکیک قائل شود. تعهدات تهران در قبال راستی‌آزمایی و نظارت بر ساخت سانتریفیوژها و برخی از سازه‌های دیگر در محدوده برجام تعریف شده و تهران هم این تعهدات را متناسب با میزان تعهد طرف مقابل انجام خواهد داد که تعهد به اجرای پروتکل الحاقی و نظارت‌های فراپادمانی هم زیرمجموعه همین تعهدات دسته‌بندی می‌شود.

تکرار این توضیحات برای نهادی که خود بیشترین گزارش‌ها را درباره فعالیت هسته‌ای ایران در اختیار دارد، چندان ضروری به نظر نمی‌رسد و این بازی با پرونده هسته‌ای ایران سال‌هاست با فرازوفرودهایی تکرار شده است. از این رو بیش و پیش از آنکه، جزئیات گزارش اخیر آژانس و اظهارات مقامات اروپایی اهمیت داشته باشد، مهم زمان و مکان اعلام و انتشار این اظهارات و گزارش‌هاست. هشدارها و نگرانی‌ها درباره پرونده هسته‌ای ایران در روزهایی امنیتی جلوه داده می‌شود که رژیم صهیونیستی درحال باختی بزرگ در میدان غزه است.

این رژیم پس از پنجاه روز بمباران وحشیانه مردم بی‌دفاع غزه، بار دیگر نسل‌کشی خود را از سر گرفته است که برآیند این کشتار برای تل‌آویو صفر است. بنیامین نتانیاهو در میدان جنگ هنوز با واقعیتی به نام حماس و مقاومت روبروست و در میدان افکار عمومی هم خوی تروریستی خود را افشا شده می‌بیند. بیش از ۱۵ هزار فلسطینی بی‌دفاع به شهادت رسیده‌اند و این درحالی است که خود سران اسرائیل هم خود را در این نبرد موفق نمی‌دانند. شکست فرزند یاغی اروپا و آمریکا در برابر رزمندگان گروه حماس، برای آنها سخت است و باید کانون تمرکز جهانی از این شکست دور شود و یکی از این بهانه‌ها می‌تواند فعالیت‌های دفاعی و متعارف جمهوری اسلامی ایران باشد.

واقعیت تاریخی، عمر ۷۵ ساله رژیم صهیونیستی، حکایت از آن دارد که در هربرهه‌ای، موجودیت و امنیت این رژیم با تهدید روبرو شده، غرب برای رفع این تهدید تمام قد ایستاده است. تهدید جلوه دادن فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی ایران هم به عنوان یکی از نمادهای این ایستادگی قابل ارزیابی خواهد بود.

غرب درحالی پرونده هسته‌ای ایران را که ۲۰ سال بر آن نظارت داشته، غیرقابل کنترل و بسیار نامشخص اعلام میکند که به فاصله کمی از تهران، در نواری به باریکی ۳۰۰ کیلومتر، کشتار مردم غزه غیرقابل کنترل و به حد نسل‌کشی رسیده است و آینده این نبرد نابرابر بسیار مشخص به نظر میرسد. آنچه غرب درصدد است با پروپاگاندای خود القا کند در این جمله گروسی در گفت‌وگو با فاینشنال تایمز خلاصه شده است که پرونده هسته‌ای ایران در بحبوبه جنگ غزه نباید فراموش شود. این میان پرسش مهم این است که تمرکز جهان بر روی جنایات رژیم صهیونیستی، بهتر می‌تواند به صلح جهانی کمک کند و یا تمرکز بر پرونده هسته‌ای ایران که صلح‌آمیز بودن آن بارها (حتی در تازه‌ترین سخنان گروسی) مورد تأکید قرار گرفته است؟

پاسخ به این پرسش بهترین راه راستی‌آزمایی ادعاهای غرب علیه ایران خواهد بود. انباشت اورانیوم مورد ادعایی غرب در ایران، طبق دکترین دفاعی-انسانی جمهوری اسلامی هرگز به بمب اتم تبدیل نخواهد شد اما رژیم صهیونیستی، زرادخانه‌ای از بمب‌های هسته‌ای را در اختیار دارد که هیچ نهاد و مقامی هم نمی‌تواند بر آن نظارت کند و هر آن زمانی که عرصه را تنگ می‌بیند بخشی از جهان و حتی نوار غزه را به استفاده از آن تهدید می‌کند. غرب درحالی نگران رونمایی از موشک فتاح از سوی جمهوری اسلامی است که تهران بارها بر دفاعی بودن برنامه موشکی خود تاکید کرده و هرگز از آنها علیه کشور دیگری استفاده نکرده است اما رژیم صهیونیستی انبار موشک‌های خود را دستکم پنجاه روز است که به روی مردم غزه گشوده و فاجعه‌ای بزرگ رقم زده است. تروییکای اروپا، رافائل گروسی و دیگر نهادهای سیاسی در جهان پیش از هرگونه صدور بیانیه‌ای باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا از توجه و تمرکز افکار عمومی جهان و نهادهای بین‌المللی بر موضوع جنگ غزه واهمه دارند و درصدد از بین بردن این توجه هستند؟

شرط‌بندی غرب بر اسب بازنده

تمرکززدایی از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، شاید در کوتاه مدت و به صورت مُسکن بتواند برای تل آویو چاره ساز باشد اما بعید است، این رژیم را از موقعیت حساس و اضطراری که پس از هفت اکتبر و طوفان‌الاقصی گرفتار آن شده، نجات دهد. واقعیت آن است که طرح‌های یک دهه گذشته غرب برای عادی‌سازی اشغالگری اسرائیل در خاورمیانه، در طوفان مقاومت به حاشیه رفته است و بر همین اساس، حتی اگر در کوتاه مدت هم تمرکز و توجه افکار عمومی از این رژیم دور شود، در بلندمدت به دلیل واقعیات موجود در ماهیت اشغال و جنایت، بار دیگر این توجه و البته انتقاد افکار عمومی را جلب خواهد کرد. از سوی دیگر و به دلیل صلح آمیز تعریف شدن پرونده هسته‌ای ایران و تأکید بر دفاعی بودن تمام فعالیت‌های نظامی، مانند سال‌های گذشته بازهم دست غرب و آمریکا در فشار و تهدید ایران خالی خواهد ماند. بر این مبنا می‌توان مطمئن بود که آمریکا و سه کشور اروپایی با ابزارهایی چون آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و نیز تحریم‌ها و فشارهای سیاسی، در حقیقت روی اسب بازنده شرط بندی می‌کنند. اما واقعیت آن است که تهران هرگز در مسیر دستیابی به بمب هسته‌ای حرکت نمی‌کند و این تل‌آویو است که هرگز به سمت صلح و پایان اشغالگری حرکت نمی‌کند.

نظر شما