شناسهٔ خبر: 63598090 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: باشگاه خبرنگاران جوان | لینک خبر

موشک هایپرسونیک فتاح ۲ چگونه سامانه‌های دفاعی دشمن را بی‌اثر می‌کند؟

در نمونه جدید یعنی فتاح ۲ ما با یک سرجنگی متفاوت و شبیه به طراحی‌های مدرن موشک‌های هایپرسونیک مواجه هستیم که می‌توان آن را در دسته کروز‌ها قرار داد.

صاحب‌خبر -

 ۵ ماه پس از رونمایی نخستین موشک هایپرسونیک ایران، نیروی هوافضای سپاه پاسداران در جریان بازدید رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی و فرمانده معزز کل قوا از نمایشگاه دستاورد‌های این نیرو، مدل جدیدتری از موشک‌های هایپرسونیک خود با نام فتاح ۲ را رونمایی کرد. سرعت بسیار بالا و توانمندی تغییر مسیر حرکت برای فرار از سامانه‌های پدافندی، مهم‌ترین ویژگی پرتابه‌های هایپرسونیک است.

با طراحی و ساخت موشک عماد در میانه دهه ۹۰، اگرچه این موشک‌های ایرانی قابلیت تصحیح مسیر و رسیدن به دقت بسیار بالا را پیدا کردند، اما این سرجنگی‌ها همچنان روی «مدار شبه بیضوی بالستیک» حرکت می‌کردند و «طی کردن مسیر مشخص»، به سپر‌های دفاعی امکان می‌داد با تحلیل مسیر طی شده، ادامه مسیر را هم پیش‌بینی کنند و همین، شانس درگیری موثر با پرتابه مهاجم را بالا می‌برد.

برای برطرف کردن این نقیصه و عبور از سپر‌های موشکی، طراحان ایرانی ابتدا به سمت مولفه‌های دیگر نظیر افزایش سرعت و کاهش ابعاد هندسی و کم کردن بازتاب راداری سرجنگی‌ها رفتند که به طراحی کلاهک‌های جدید منتج شد.

با این حال، اتکا و وابستگی سامانه‌های پدافندی به پیش‌بینی مسیر، همیشه برای سپر‌های موشکی کارگشا نیست و می‌تواند حتی در مواقعی به نقطه ضعف آن‌ها نیز تبدیل شود.

مثلا اگر رادار سامانه پدافندی به هر دلیلی نتواند نقطه بعدی پرتابه در مسیر حرکت را تشخیص دهد، فرآیند «ردگیری و قفل» دچار اختلال شده و سامانه مجددا باید در یک محیط وسیع در آسمان به دنبال هدف مهاجم بگردد.

اینجاست که توسعه سرجنگی‌های بالستیک با قابلیت «مانور در فاز نهایی» سبب می‌شود با خارج شدن پرتابه از مسیر مدار بالستیک مرسوم (که برای سامانه پدافندی قابل محاسبه است) و حرکت روی مسیر‌های دیگر، سامانه پدافندی در پیش‌بینی مسیر و قفل روی سرجنگی به مشکل بربخورد و امکان مقابله هم تا نزدیک به صفر کاهش یابد.

در واقع ویژگی مهم این پرتابه‌های هایپرسونیک حرکت در مسیر‌های متفاوت برای بی‌اثر کردن رهگیری سامانه‌های پدافندی است. این مساله در موشک فتاح که ۵ ماه پیش رونمایی شد، از طریق سرجنگی مخروطی‌شکل (شبیه انواع پرتابه‌های بالستیک) محقق شد که دارای موتور سوخت جامد کروی‌شکل با قابلیت کنترل بردار رانش از نوع خروجی (نازل) متحرک بود که قابلیت مانور و تغییر مسیر‌های آنی و مکرر را در داخل و خارج از جو دارد و می‌تواند سرعت را به بیش از ۵ ماخ (۵ برابر سرعت صوت یا مرز سرعت هایپرسونیک) برساند.

در نمونه جدید یعنی فتاح ۲ ما با یک سرجنگی متفاوت و شبیه به طراحی‌های مدرن موشک‌های هایپرسونیک مواجه هستیم که می‌توان آن را در دسته کروز‌ها قرار داد.

در این سرجنگی از یک موتور سوخت مایع با سوخت هیدرازین (که به نظر می‌رسد طراحی جدیدی مختص همین موشک باشد) استفاده شده که توان پرتابه پس از جدایی‌اش از مرحله اول را بالاتر برده و می‌تواند به بهینه شدن مانور، سرعت و میزان برد آن بیفزاید.
این نوع پرتابه‌ها، به جای ارتفاع گرفتن همانند شیوه پرتابه‌های بالستیک، در ارتفاع بسیار کمتری به همراه امکان تغییر مسیر مکرر به سمت هدف طی مسیر می‌کنند و در نتیجه رادار‌های هشدار زودهنگام پدافند دشمن در شناسایی آن‌ها دچار مشکل می‌شوند و احتمال غافلگیر کردن مجموعه دفاع موشکی دشمن بسیار بیشتر می‌شود.

این تغییر مسیر می‌تواند بسته به توان پیمایش مسافت، شامل تغییر سمت حمله هم باشد. در واقع، قابلیت سرعت بسیار بالا، شکل آیرودینامیکی خاصی که بیشترین برد را ضمن حفظ سرعت پروازی بسیار بالا به دست می‌دهد، وجود پیشران برای جبران نیروی مقاومت هوا در فاز پرواز در داخل جو و مجهز شدن به سامانه‌های کنترل پیشرفته، موجب می‌شود این نوع سرجنگی جدید جدا از قابلیت هدف قراردهی هر نقطه مدنظر، به مهلک‌ترین سلاح برای سامانه‌های سپر دفاع موشکی و انواع رادار‌های شبکه دفاع هوایی دشمن تبدیل شود.

فتاح ۱ با برد ۱۴۰۰ کیلومتر نخستین موشک بالستیک هایپرسونیک ایرانی بود که امکان رسیدن به اهداف در سرزمین‌های اشغالی را داشت و حالا می‌توان فتاح ۲ را نخستین موشک کروز هایپرسونیک ایرانی دانست که با بردی بیش از فتاح ۱ می‌تواند به سرزمین‌های اشغالی برسد و این نوع موشک کار را برای سامانه‌های پدافندی این رژیم سخت‌تر از قبل خواهد کرد.

تا امروز برد موشک فتاح ۲ به صورت رسمی اعلام نشده، اما به نظر می‌رسد برد آن را لااقل باید ۱۶۰۰ کیلومتر دانست که البته امکان افزایش آن نیز وجود دارد.

بیشتربخوانید

 موشک‌های ایرانی به مصاف کدام سامانه‌های پدافندی می‌روند؟

معروف‌ترین سامانه ضدموشکی آمریکا در منطقه سامانه تاد (THAAD) است و آرو ۲ و ۳ (ARROW) نیز سامانه‌های دفاع ضدموشکی رژیم صهیونیستی برای مقابله با موشک‌های بالستیک تاکتیکی هستند.

سامانه تاد یک سامانه دفاع ضدموشکی ساخت کارخانه لاکهید مارتین است که سال ۲۰۰۸ رسما وارد خدمت در ارتش آمریکا شد. این سامانه از ۴ جزء اصلی شامل رادار TPY-۲، مرکز فرماندهی و کنترل، پرتابگر‌ها و موشک رهگیر تشکیل شده است. این رادار قادر است از فاصله ۱۰۰۰ کیلومتری اهداف را کشف کند و برد موشک این سامانه نیز ۲۰۰ کیلومتر است و از یک موتور راکتی سوخت جامد با نازل متحرک بهره می‌برد که سرعت این موشک را به حدود ۸ ماخ می‌رساند.

آرو یا پیکان، نام سامانه‌ای است که سازمان صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی با مشارکت آمریکایی‌ها برای مقابله با موشک‌های بالستیک طراحی و تولید کرده است. سامانه «آرو ۱» به عنوان اثباتگر فناوری ساخته شد و پس از آن موشک «آرو ۲» به عنوان سامانه عملیاتی طراحی و سال ۲۰۰۰ نخستین آتشبار آن در سرزمین‌های اشغالی عملیاتی شد، از آن زمان تا ۲۰۱۷ این سامانه در ۴ پروژه ارتقا یافت و پس از آن هم موشک «آرو ۳» طراحی و تولید شد.

این سامانه از ۴ سیستم اصلی تشکیل شده است. موشک‌های رهگیر پیکان، رادار گرین پاین، مرکز فرماندهی، کنترل و مرکز هدایت موشک که تمام این سیستم‌ها مانند سامانه‌های پاتریوت و تاد آمریکایی قابل تحرک و جابه‌جایی هستند. سامانه آرو از رادار‌های گرین پاین و سوپر گرین پاین بهره می‌برد که برد هر کدام به ترتیب ۵۰۰ و ۹۰۰ کیلومتر است.

همچنین سامانه پیکان از ۲ موشک به نام‌های آرو ۲ با برد ۱۰۰ کیلومتر و «آرو ۳» بهره می‌برد، اما ارتفاع درگیری موشک «آرو ۲» ۱۰ تا ۵۰ کیلومتر و موشک «آرو ۳» ۱۰۰ کیلومتر عنوان شده است.

هر ۲ سامانه عملکردی مشابه یکدیگر دارند و پس از آنکه رادار، هدف را کشف و محل مناسب برای برخورد با آن را بر اساس سرعت، ارتفاع و مسیر حرکت آن محاسبه کرد، اطلاعات را به مرکز فرماندهی و کنترل سامانه می‌دهد و این مرکز هم بهترین پرتابگر را برای درگیری با موشک مهاجم انتخاب و دستور شلیک را صادر و همچنین اطلاعات لازم برای هدایت موشک را تا لحظه برخورد به آن منتقل می‌کند.

اما نکته‌ای که در این بین وجود دارد آن است که این سامانه‌ها زمانی قادر به رهگیری هدف هستند که موشک فاز میانی حرکت خود را طی می‌کند و چنانچه تغییری در مؤلفه‌های حرکتی موشک رخ دهد، سامانه دچار خطا خواهد شد.

برای جبران این خطا سامانه باید مجددا موفق به کشف و ردگیری موشک مهاجم شود و در صورت موفقیت اگر باز هم موشک مهاجم تغییر مسیر شدید دهد، قفل راداری احتمالی شکسته می‌شود و فرآیند باید مجددا تکرار شود، حال سامانه پدافندی باید بر اساس کدام موقعیت لحظه‌ای، موشک‌های خود را روانه کند؟

موشک فتاح (در هر ۲ مورد ۱ و ۲) از فاصله – حداقل– ۱۴۰۰ کیلومتری به سمت هدف شلیک می‌شود و زمانی توسط رادار سامانه‌های تاد و آرو شناسایی می‌شود که درست در فاز میانی حرکت خود قرار دارد و چنانچه سامانه آرو از رادار گرین پاین استفاده کند - با توجه به برد ۵۰۰ کیلومتری آن - زمانی موشک فتاح شناسایی می‌شود که در یک‌سوم پایانی مسیر خود قرار دارد، بنابراین رادار هم محاسبات اولیه خود را بر اساس پروفایل حرکتی موشک در این فاز‌ها محاسبه می‌کند.

هرچند این رادار‌ها هدف را به صورت لحظه‌ای رصد و تغییرات مسیر پروازی موشک مهاجم را به موشک پدافندی ارسال می‌کنند، اما اگر این تغییرات چیزی فراتر از بازه سرعتی قابل تشخیص رادار یا سرعت موشک پدافندی باشد، این سامانه‌ها دیگر قادر به رهگیری و انهدام موشک نیستند.

در صورت شلیک موشک پدافندی، امکان تغییر مسیر برای این موشک - به سبب اینکه در حال صرف انرژی پیشران برای غلبه بر جاذبه زمین و کسب سرعت به صورت توأمان است - به میزان کمی وجود دارد و با اجرای ۳ - ۲ مانور سنگین توسط موشک هایپرسونیک مانوردهنده عملا موشک پدافندی انرژی کافی برای ادامه تعقیب و رفتن به سمت مختصات جدیدی که معلوم نیست چند لحظه دیگر اعتبار دارد، نخواهد داشت؛ موضوعی که دقیقا در طراحی موشک مانورپذیر فتاح رعایت شده است.

موشک فتاح از زمان شلیک تا فاصله ۵۰۰ کیلومتری هدف (دوسوم مسیر حرکت موشک) در یک مسیر مشخص و با سرعت معینی حرکت می‌کند، اما درست در یک‌سوم پایانی مسیر خود، با روشن شدن موتور سوخت جامد مجهز به نازل متحرک (در فتاح ۱) و موتور سوخت مایع (در فتاح ۲ با قابلیت حرکت کروز) بر سرعت سرجنگی افزوده شده و پرتابه همزمان شروع به مانور و تغییر مسیر می‌کند و همین امر موجب خطا در محاسبات سامانه‌های پدافندی می‌شود؛ موضوعی که دسامبر سال ۲۰۱۴ نیز رخ داد و به نظر می‌رسد رادار سامانه آرو به همین دلیل قادر به رهگیری موشک هدف نشده باشد.

حال اگر دشمن از رادار گرین پاین استفاده کند، باز هم قادر به رهگیری موشک به دلیل مانور‌های تغییر مسیر آن نخواهد بود و در صورتی که از رادار‌های TPY-۲ و سوپرگرین پاین هم که برد بیشتری دارند استفاده کند، به دلیل سرعت بالای موشک در عین مانور‌های متعدد، قادر به شکار آن نیست.

سرعت موشک‌های سامانه تاد و آرو ۲ و ۳ در نهایت ۸ تا ۱۰ ماخ است، در صورتی که سرعت موشک فتاح در فاز نهایی به ۱۳ تا ۱۵ ماخ می‌رسد؛ به این ترتیب پیش از آنکه موشک سامانه‌های پدافندی به محل برخورد به موشک فتاح برسد، این موشک از آن محل عبور کرده است و آن‌ها قادر به انهدام این موشک نخواهند بود.

منبع: روزنامه وطن امروز