گروه بین الملل: ایلنا نوشت: هرچه به رأیگیری مقدماتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا نزدیک میشویم، وقایع مختلفی در اتمسفر سیاسی ایالات متحده به وجود میآید. به عنوان مثال تا به امروز دو تن از نامزدهای حزب جمهوریخواهان از روند مذکور کنازهگیری کردهاند و حالا هم بسیاری معتقدند که اوضاع و احوال سیاسی ترامپ از مابقی هم حزبیهایش بهتر است. در مقابل بر اساس برخی از نظرسنجیها، اگر همین حالا انتخابات در ایالات متحده برگزار شود، بایدن نتیجه را به ترامپ واگذار میکرد اما به هر ترتیب تا روز انتخابات ماهها وقت باقی است و هر لحظه ممکن است که همه چیز تغییر کند. در این رابطه به گفتوگو با کوروش احمدی، کارشناس ارشد مسائل آمریکا پرداختیم که مشروح آن از نظر میگذرد:
تنها دو ماه به اولین رأیگیری مقدماتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی است. فضای کلی این رویداد سیاسی در ایالات متحده را چگونه میبینید؟
فضای کلی در آستانه برگزاری نخستین انتخابات مقدماتی در آمریکا تحت تاثیر دو موضوع است: یکی نتیجه نظرسنجی اخیر نیویورک تایمز- سیینا کالج که نشان داد اگر انتخابات عمومی در تاریخ انجام نظرسنجی برگزاری میشد، بایدن در چند ایالت حساس مثل جورجیا، آریزونا، پنسیلوانیا، ویسکانسین، ویرجینا و ... که معمولا سرنوشتساز هستند، نتیجه را به ترامپ واگذار میکرد. این نظرسنجی زنگ خطر را برای دموکراتها به صدا در آورد و از جمله این سوال را به نحوی برجستهتر مطرح کرد که آیا کسی در سن و سال بایدن و با توجه به برخی محدودیتهای حرکتی و شاید ذهنی میتواند در جریان مبارزات انتخاباتی که بسیار نفسگیر و پر فرازونشیب و بسیار طاقتفرسا خواهد بود، از عهده برآید؟
نظرسنجی مذکور به ویژه نشان داد که بایدن در ارتباط با دو قشر از رأیدهندگان یعنی جوانان و اقلیتها که حزب دموکرات معمولاً روی آنها بیشترین حساب را برای پیروزی باز میکند، عقبگردهایی داشته است. موضوع دیگری که انتخابات تحت تأثیر آن قرار دارد، تابآوری ترامپ از نظر مقبولیت نزد رأیدهندگان جمهوریخواه به رغم محاکمهها و جنجالها علیه او است. مطابق نظرسنجیها ۵۸.۶ درصد از آراء رایدهندگان بالقوه جمهوریخواه از ترامپ حمایت میکنند. در حالی که ران دسانتیس که در بین نامزدهای جمهوریخواه باقی مانده نفر دوم است، تنها ۱۴.۱ درصد آراء را دارد. نیکی هیلی، رامساوامی و کریس کریستی به ترتیب با ۹، ۵ و ۲.۹ بعد از او قرار دارند.
اخیرا تیم اسکات، نامزد ضدایرانی حزب جمهوریخواه و کمی قبل از آن مایک پنس، معاون ترامپ از رقابتها کنارهگیری کردند. آیا دلیل این امر فشارهای حزبی است یا این موضوع را باید کاملا عادی بدانیم؟
بافت و ساختار احزاب در آمریکا به نحوی نیست که بتوانند مانع کاندیداتوری کسی بشوند. احزاب آمریکایی درست نقطه مقابل احزاب در کشورهای کمونیستی قدیم و کنونی هستند. یعنی فاقد سلسله مراتب قدرت و کمیته مرکزی و دبیر کل و دفتر سیاسی و مانند اینها هستند. حتی از این نظر با احزاب اروپایی که یک مدیریت مرکزی هر چند ضعیف دارند فرق میکنند. تنها چیزی در احزاب آمریکایی هست و اصطلاحا به آن establishment میگویند که مرکب است از مجموعهای از چهرههای برجسته و مهم حزب مثل رؤسای جمهور قدیم و نمایندگان قدیمی و معتبر و صاحب نفوذ کنگره و مانند اینها. وزن و نفوذ این افراد در برخی شرایط خاص میتواند روند اوضاع را تحت تاثیر قرار دهد. مثلا این روزها صحبت از این است که کسانی مثل بیل و هیلاری کلینتون و باراک اوباما و برخی دیگر از این چهرهها یک بررسیهایی انجام دهند و نقشی در ماندن یا انصراف بایدن ایفا کنند.
تیم اسکات بهطور مشخص بعد از اینکه مشخص شد، شانسی برای پیروزی ندارد، کنارهگیری کرد. گفته میشود که عملکرد او در مناظرهها رضایتبخش نبود و تبلیغات تلویزیونیاش تأثیری نداشت و مهمتر از همه اینکه با توجه به ضعفهایش کسانی که قرار بود به وی کمک مالی کنند، از کمک خودداری کردند و کمکهای مالی که انتظار داشت، دریافت نشد. این مسائل اهم دلایل کنارهگیری او است. در مورد مایک پنس نیز دلایل مشابهی ذکر شده است. او نیز با مشکل مالی و جمعآوری کمکهای مالی مواجه بود و در نظرسنجیها هم در موقعیت خوبی قرار نداشت. او مشکل مضاعفی نیز داشت و آن اینکه ترامپ و طرفداران سرسخت او مایک پنس را خائن به ترامپ میدانستند؛ چراکه تصور کودکانهای داشتند و معتقد بودند که پنس به عنوان رئیس مجلس سنا میتوانست مانع تأیید نتیجه انتخابات در مجلس سنا در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ شود و ترامپ را در کاخسفید نگه دارد.
بسیاری معتقدند حضور ترامپ در این دوره از رقابتها، خود گویای آن است که اساساً هیچکدام از نامزدهای جمهوریخواه اقبال چندانی ندارند. تا چه حد این موضوع درست است؟
درست است. حداقل تا این تاریخ چنین است. او با ۵۸ درصد در نظرسنجیها با فاصله زیادی از نفر دوم قرار دارد و بعید است که در مقدماتی با مشکل مواجه شود. گفته میشود که حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از رایدهندگان جمهوریخواه به صورتی غیرعادی شیفته و مجذوب او هستند و هیچ اتفاق یا تحولی نمیتواند آنها را از حمایت از ترامپ بازدارد. طبعاً در گرد این هسته مرکزی که بیشباهت به یک فرقه نیست، ۳۰-۲۰ درصد دیگر از جمهوریخواهان نیز میتوانند گرد آیند و تفوق او در حزب را قطعی کنند. البته هنوز تا تاریخ انتخاباتهای مهم در دور مقدماتی چند ماهی باقی است و امکان اینکه یک حادثه غیرقابل پیشبینی روند اوضاع را تغییر دهد بعید نیست. ضمناً ترامپ تاکنون در مناظرههای بین رقبای جمهوریخواه شرکت نکرده است؛ یعنی شأن خود را اجل از این حرفها دانسته است. به این ترتیب فرصتی برای اینکه کسی عملکرد او در دوره ریاست جمهوریاش را به چالش بکشد، فراهم نشده است.
در شرایط کنونی که دو پرونده اوکراین و غزه مفتوح است، بسیاری از عملکرد بایدن چندان در این دو حوزه راضی نیستن و پیامدهای اقتصادی آن در داخل را به نقد میکشند. به صورت کلی وضعیت بایدن را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبلا توضیحاتی در مورد موقعیت بایدن دادم. اما در مورد تحولات غزه و اوکراین و اینکه تا چه حد میتوانند بر انتخابات تأثیر داشته باشند، باید بگویم که معمولاً انتخابات آمریکا تحت تاثیر تحولات سیاست خارجی قرار نمیگیرد. مگر اینکه یک تحول عظیمی در سیاست خارجی در جریان باشد؛ چیزی مثل جنگ ویتنام و جنگی بزرگ در خارج. در آمریکا همانند بسیاری از دیگر کشورها اقتصاد در درجه اول اهمیت قرار دارد و بعد از آن نیز مسائل اجتماعی مانند مهاجرت، سقط جنین و مانند اینها و نیز مسائل مربوط به شخصیت کاندیداها.
اگر وضعیت با این روند پیش برود آیا شهروندان آمریکایی حاضر به انتخاب مجدد ترامپ هستند؟ با توجه به پروندهای قضایی، تهدید او برای بایدن تا چه حد جدی است؟
واقعاً در این فاصله زمانی مشکل میتوان پیشبینی کرد. از جانب دموکراتها سن بایدن مهم است و اینکه آیا او میماند یا کنارهگیری میکند. در سوی مقابل، سرنوشت چهار پرونده ترامپ و نحوه پیشرفت کار آنها و اینکه برای جامعه آمریکا تا چه حد اقناع حاصل خواهد شد که او گناهکار یا بیگناه است، امر مهمی است. البته سرنوشت این پروندهها بر آن ۳۵-۳۰ درصد افراد فرقهگرا که بدان اشاره کردم تاثیر چندانی نخواهد داشت. اما اگر در نظر بگیریم که حدود ۱۰ درصد از کسانی که در میانه طیف هستند سرنوشت انتخابات را تعیین میکنند، اموری مانند این پروندهها میتوانند در به هم زدن توازن تاثیر داشته باشند. مسئله دیگر این است که ترامپ طی یک سال گذشته نشان داده که بسیار تندروتر و افراطیتر از قبل است و اگر در انتخابات پیروز شود، از نظر تندروی دوره ریاست جمهوری قبلی او رنگ خواهد باخت. این درجه از تندروی معمولاً مورد قبول حدود ۲۰ درصد مستقل در بین رأیدهندگان آمریکا نیست و ممکن است آنها را از ترامپ زده کرده و به کمپ دمکراتها براند. البته اینکه چه کسی کاندیدای نهایی دمکراتها باشد هم مهم است؛ چراکه این امر بر میزان اشتیاق و هیجان دمکراتها و شرکت آنها در انتخابات تاثیر خواهد گذاشت و میتواند تعیین کننده باشد.
∎
تنها دو ماه به اولین رأیگیری مقدماتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی است. فضای کلی این رویداد سیاسی در ایالات متحده را چگونه میبینید؟
فضای کلی در آستانه برگزاری نخستین انتخابات مقدماتی در آمریکا تحت تاثیر دو موضوع است: یکی نتیجه نظرسنجی اخیر نیویورک تایمز- سیینا کالج که نشان داد اگر انتخابات عمومی در تاریخ انجام نظرسنجی برگزاری میشد، بایدن در چند ایالت حساس مثل جورجیا، آریزونا، پنسیلوانیا، ویسکانسین، ویرجینا و ... که معمولا سرنوشتساز هستند، نتیجه را به ترامپ واگذار میکرد. این نظرسنجی زنگ خطر را برای دموکراتها به صدا در آورد و از جمله این سوال را به نحوی برجستهتر مطرح کرد که آیا کسی در سن و سال بایدن و با توجه به برخی محدودیتهای حرکتی و شاید ذهنی میتواند در جریان مبارزات انتخاباتی که بسیار نفسگیر و پر فرازونشیب و بسیار طاقتفرسا خواهد بود، از عهده برآید؟
نظرسنجی مذکور به ویژه نشان داد که بایدن در ارتباط با دو قشر از رأیدهندگان یعنی جوانان و اقلیتها که حزب دموکرات معمولاً روی آنها بیشترین حساب را برای پیروزی باز میکند، عقبگردهایی داشته است. موضوع دیگری که انتخابات تحت تأثیر آن قرار دارد، تابآوری ترامپ از نظر مقبولیت نزد رأیدهندگان جمهوریخواه به رغم محاکمهها و جنجالها علیه او است. مطابق نظرسنجیها ۵۸.۶ درصد از آراء رایدهندگان بالقوه جمهوریخواه از ترامپ حمایت میکنند. در حالی که ران دسانتیس که در بین نامزدهای جمهوریخواه باقی مانده نفر دوم است، تنها ۱۴.۱ درصد آراء را دارد. نیکی هیلی، رامساوامی و کریس کریستی به ترتیب با ۹، ۵ و ۲.۹ بعد از او قرار دارند.
اخیرا تیم اسکات، نامزد ضدایرانی حزب جمهوریخواه و کمی قبل از آن مایک پنس، معاون ترامپ از رقابتها کنارهگیری کردند. آیا دلیل این امر فشارهای حزبی است یا این موضوع را باید کاملا عادی بدانیم؟
بافت و ساختار احزاب در آمریکا به نحوی نیست که بتوانند مانع کاندیداتوری کسی بشوند. احزاب آمریکایی درست نقطه مقابل احزاب در کشورهای کمونیستی قدیم و کنونی هستند. یعنی فاقد سلسله مراتب قدرت و کمیته مرکزی و دبیر کل و دفتر سیاسی و مانند اینها هستند. حتی از این نظر با احزاب اروپایی که یک مدیریت مرکزی هر چند ضعیف دارند فرق میکنند. تنها چیزی در احزاب آمریکایی هست و اصطلاحا به آن establishment میگویند که مرکب است از مجموعهای از چهرههای برجسته و مهم حزب مثل رؤسای جمهور قدیم و نمایندگان قدیمی و معتبر و صاحب نفوذ کنگره و مانند اینها. وزن و نفوذ این افراد در برخی شرایط خاص میتواند روند اوضاع را تحت تاثیر قرار دهد. مثلا این روزها صحبت از این است که کسانی مثل بیل و هیلاری کلینتون و باراک اوباما و برخی دیگر از این چهرهها یک بررسیهایی انجام دهند و نقشی در ماندن یا انصراف بایدن ایفا کنند.
تیم اسکات بهطور مشخص بعد از اینکه مشخص شد، شانسی برای پیروزی ندارد، کنارهگیری کرد. گفته میشود که عملکرد او در مناظرهها رضایتبخش نبود و تبلیغات تلویزیونیاش تأثیری نداشت و مهمتر از همه اینکه با توجه به ضعفهایش کسانی که قرار بود به وی کمک مالی کنند، از کمک خودداری کردند و کمکهای مالی که انتظار داشت، دریافت نشد. این مسائل اهم دلایل کنارهگیری او است. در مورد مایک پنس نیز دلایل مشابهی ذکر شده است. او نیز با مشکل مالی و جمعآوری کمکهای مالی مواجه بود و در نظرسنجیها هم در موقعیت خوبی قرار نداشت. او مشکل مضاعفی نیز داشت و آن اینکه ترامپ و طرفداران سرسخت او مایک پنس را خائن به ترامپ میدانستند؛ چراکه تصور کودکانهای داشتند و معتقد بودند که پنس به عنوان رئیس مجلس سنا میتوانست مانع تأیید نتیجه انتخابات در مجلس سنا در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ شود و ترامپ را در کاخسفید نگه دارد.
بسیاری معتقدند حضور ترامپ در این دوره از رقابتها، خود گویای آن است که اساساً هیچکدام از نامزدهای جمهوریخواه اقبال چندانی ندارند. تا چه حد این موضوع درست است؟
درست است. حداقل تا این تاریخ چنین است. او با ۵۸ درصد در نظرسنجیها با فاصله زیادی از نفر دوم قرار دارد و بعید است که در مقدماتی با مشکل مواجه شود. گفته میشود که حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از رایدهندگان جمهوریخواه به صورتی غیرعادی شیفته و مجذوب او هستند و هیچ اتفاق یا تحولی نمیتواند آنها را از حمایت از ترامپ بازدارد. طبعاً در گرد این هسته مرکزی که بیشباهت به یک فرقه نیست، ۳۰-۲۰ درصد دیگر از جمهوریخواهان نیز میتوانند گرد آیند و تفوق او در حزب را قطعی کنند. البته هنوز تا تاریخ انتخاباتهای مهم در دور مقدماتی چند ماهی باقی است و امکان اینکه یک حادثه غیرقابل پیشبینی روند اوضاع را تغییر دهد بعید نیست. ضمناً ترامپ تاکنون در مناظرههای بین رقبای جمهوریخواه شرکت نکرده است؛ یعنی شأن خود را اجل از این حرفها دانسته است. به این ترتیب فرصتی برای اینکه کسی عملکرد او در دوره ریاست جمهوریاش را به چالش بکشد، فراهم نشده است.
در شرایط کنونی که دو پرونده اوکراین و غزه مفتوح است، بسیاری از عملکرد بایدن چندان در این دو حوزه راضی نیستن و پیامدهای اقتصادی آن در داخل را به نقد میکشند. به صورت کلی وضعیت بایدن را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبلا توضیحاتی در مورد موقعیت بایدن دادم. اما در مورد تحولات غزه و اوکراین و اینکه تا چه حد میتوانند بر انتخابات تأثیر داشته باشند، باید بگویم که معمولاً انتخابات آمریکا تحت تاثیر تحولات سیاست خارجی قرار نمیگیرد. مگر اینکه یک تحول عظیمی در سیاست خارجی در جریان باشد؛ چیزی مثل جنگ ویتنام و جنگی بزرگ در خارج. در آمریکا همانند بسیاری از دیگر کشورها اقتصاد در درجه اول اهمیت قرار دارد و بعد از آن نیز مسائل اجتماعی مانند مهاجرت، سقط جنین و مانند اینها و نیز مسائل مربوط به شخصیت کاندیداها.
اگر وضعیت با این روند پیش برود آیا شهروندان آمریکایی حاضر به انتخاب مجدد ترامپ هستند؟ با توجه به پروندهای قضایی، تهدید او برای بایدن تا چه حد جدی است؟
واقعاً در این فاصله زمانی مشکل میتوان پیشبینی کرد. از جانب دموکراتها سن بایدن مهم است و اینکه آیا او میماند یا کنارهگیری میکند. در سوی مقابل، سرنوشت چهار پرونده ترامپ و نحوه پیشرفت کار آنها و اینکه برای جامعه آمریکا تا چه حد اقناع حاصل خواهد شد که او گناهکار یا بیگناه است، امر مهمی است. البته سرنوشت این پروندهها بر آن ۳۵-۳۰ درصد افراد فرقهگرا که بدان اشاره کردم تاثیر چندانی نخواهد داشت. اما اگر در نظر بگیریم که حدود ۱۰ درصد از کسانی که در میانه طیف هستند سرنوشت انتخابات را تعیین میکنند، اموری مانند این پروندهها میتوانند در به هم زدن توازن تاثیر داشته باشند. مسئله دیگر این است که ترامپ طی یک سال گذشته نشان داده که بسیار تندروتر و افراطیتر از قبل است و اگر در انتخابات پیروز شود، از نظر تندروی دوره ریاست جمهوری قبلی او رنگ خواهد باخت. این درجه از تندروی معمولاً مورد قبول حدود ۲۰ درصد مستقل در بین رأیدهندگان آمریکا نیست و ممکن است آنها را از ترامپ زده کرده و به کمپ دمکراتها براند. البته اینکه چه کسی کاندیدای نهایی دمکراتها باشد هم مهم است؛ چراکه این امر بر میزان اشتیاق و هیجان دمکراتها و شرکت آنها در انتخابات تاثیر خواهد گذاشت و میتواند تعیین کننده باشد.
نظر شما