شناسهٔ خبر: 63438687 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نماز اول وقت زن همسایه سارقان را گرفتار کرد

روزنامه جوان

زن جوان وقتی سحرگاه برای خواندن نماز صبح بیدار شد، دید چند سارق در حال سرقت از خانه همسایه‌شان هستند که با پلیس تماس گرفت.

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: مأموران پلیس تهران چندی قبل در جریان سرقت‌های سریالی از خانه‌هایی در شمال شرق قرار گرفتند و تحقیقات خود را آغاز کردند. اولین سرقتی که به مأموران پلیس گزارش شد، حدوداً اول مهرماه بود که سارقان پس از بیهوش کردن اعضای خانواده‌ای تمامی اموال قیمتی و پول و طلا‌های آن‌ها را سرقت کرده‌بودند.
شاکی به مأموران گفت: «من و همسرم هر دو کارمند هستیم و صبح زود از خانه بیرون و به محل کارمان می‌رویم. امروز صبح هر دوی ما به سختی از خواب بیدار شدیم و حال خوبی نداشتیم. سرمان به شدت درد می‌کرد و گیج و منگ بودیم تا اینکه کم‌کم حالمان بهتر شد و تازه متوجه به‌هم‌ریختگی وسایل خانه‌مان شدیم و بعد هم فهمیدیم سارقانی به خانه‌مان دستبرد زده‌اند و تمام وسایل با ارزش و پول و طلاهایمان را سرقت کرده‌اند.»


شیوه عجیب سارقان
با طرح چند شکایت از سرقت منازلی در شمال شرق تهران تیم زبده‌ای از کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی به دستور بازپرس دادسرا برای شناسایی سارقان وارد عمل شدند.
مأموران در بررسی‌های میدانی هیچ سرنخی از متهمان به دست نیاوردند و در بررسی دوربین‌های مداربسته هم مشخص شد سارقان در تمامی سرقت‌ها سه نفری پس از تخریب توپی قفل در یا از طریق بالکن وارد خانه می‌شوند و اموال صاحبخانه را به تاراج می‌برند و برای اینکه شناسایی هم نشوند نقاب به صورت دارند. همچنین مأموران در تحقیق از مالباخته‌ها دریافتند اعضای این باند اگر در خانه با صاحبخانه روبه‌رو شوند، ابتدا اعضای خانواده را با مواد مسموم بیهوش می‌کنند و سپس با خیال راحت دست به سرقت می‌زنند و از محل فرار می‌کنند.»


نماز صبح ناجی صاحبخانه
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده می‌شد و مأموران موفق به شناسایی ردی از سارقان نشده‌بودند، سحرگاه روز شنبه بیستم آبان ماه زنی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت سارقانی به خانه همسایه‌شان دستبرد زده و در حال بردن اموال سرقتی هستند. زن جوان که به آرامی صحبت می‌کرد، گفت: «دقایقی قبل برای خواندن نماز صبح بیدار شدم و از پنجره خانه دیدم دو مرد نقابدار که مقداری وسایل در دست دارند از خانه همسایه مان خارج می‌شوند. آن‌ها به سرعت از کوچه ما رفتند و احتمال دادم سارق هستند. لحظاتی بعد مرد دیگری هم وارد خانه همسایه شد و به نظرم او هم همدست سارقان است و می‌خواهد باقی وسایل سرقتی را با خودش ببرد.»
بدین‌ترتیب، گزارش سرقت بلافاصله به گشت‌های پلیسی اعلام شد و به سرعت تیمی از مأموران راهی محل شدند. مأموران در همان ابتدا متوجه مرد جوانی شدند که در حال بردن تعدادی وسایل بود و به او دستور ایست دادند. مرد جوان با دیدن خودروی پلیس به طرف خودروی پارک شده آماده حرکتی دوید و تلاش می‌کرد وسایل سرقتی را داخل خودرو بگذارد که مأموران به او نزدیک شدند و راننده خودرو همراه چند نفر دیگر فرار کردند و همدست خود را با وسایل سرقتی جا گذاشتند.


سارقان تحت تعقیب
پس از دستگیری سارق، مشخص شد وی همراه چهارنفر از همدستانش ساعتی قبل به خانه‌ای دستبرد زده‌اند، اما با بیدار‌شدن زن همسایه برای خواندن نماز، راز سرقت آن‌ها بر ملا می‌شود و یکی از سارقان به دام می‌افتد. بدین ترتیب مأموران برای بررسی حادثه به محل سرقت رفتند و دریافتند صاحبخانه همراه اعضای خانواده‌اش همگی بیهوش هستند. همزمان با انتقال متهم به اداره پلیس، اعضای خانواده هم برای نجات جانشان به بیمارستان منتقل شدند.


سارقان سحر‌خیز
بررسی‌ها نشان داد سارق دستگیر شده یکی از اعضای باند پنج نفره هستند که از مدتی قبل به روش بیهوش کردن صاحبخانه سرقت‌های سریالی خود را رقم می‌زنند.
متهم مردی ۳۵ ساله به نام کامران است و پس از انتقال به اداره پلیس در بازجویی‌ها به جرم خود اعتراف و همدستان خود را به پلیس معرفی کرد. وی گفت: من و همدستانم اهل یکی از شهر‌های شمالی ایران هستیم و هر هفته برای سرقت راهی تهران می‌شویم. تمامی سرقت هایمان را ساعت ۳ تا ۵ صبح که همه خواب هستند، انجام می‌دهیم و بعد دوباره به شهرمان برمی‌گردیم. تلاش برای دستگیری سارقان فراری ادامه دارد.


گفتگو با متهم
- سابقه سرقت داری؟
+ نه، برای اولین‌بار است که به جرم سرقت دستگیر می‌شوم.
- اما در پرونده‌ات نوشته سابقه داری.
+ سابقه درگیری دارم و قبلاً هم دو بار به خاطر درگیری دستگیر شدم و هر بار هم ۹ ماه زندان بودم.
- کارت چه بود؟
+ من دیپلم داشتم، اما به دلایلی نتوانستم ادامه تحصیل دهم و وارد کار شدم. البته کارگری می‌کردم و نقاش ساختمان بودم.
- چه شد که تصمیم گرفتی سارق شوی؟
+ آخرین‌بار که به جرم درگیری زندانی شدم با چند نفر از همشهریانم آشنا شدم که به جرم سرقت دستگیر شده‌بودند. وقتی فهمیدم آن‌ها از راه سرقت پول‌های هنگفتی به جیب زده‌اند تصمیم گرفتم پس از آزادی همراه آن‌ها به سرقت بروم.
- درباره سرقت‌ها توضیح بده؟
+ ما پنج نفر بودیم و هفته‌ای دو بار از شمال به تهران می‌آمدیم و دست به سرقت می‌زدیم. معمولاً ابتدا خانه‌هایی را که احتمال می‌دادیم کسی داخل آن نباشد، شناسایی می‌کردیم و ساعت ۳ تا ۵ صبح وارد خانه می‌شدیم. روشمان هم به شیوه توپی‌زنی بود و گاهی هم از طریق بالکن وارد خانه می‌شدیم.
- چه سرقت می‌کردید؟
+ ما وسایل قیمتی را سرقت می‌کردیم و با شاه‌کلیدی که همراه داشتیم گاوصندوق‌ها را باز می‌کردیم و هر چقدر طلا و پول و اسناد داخل آن بود، سرقت می‌کردیم و بعد به شهرمان بر می‌گشتیم.
- چرا صاحبخانه‌ها را بیهوش می‌کردید؟
+ معمولاً وارد خانه‌هایی می‌شدیم که صاحبخانه نباشد، اما وقتی با صاحبخانه یا اعضای خانواده روبه‌رو می‌شدیم، بلافاصله با پارچه‌ای که آن را آغشته به مواد بیهوشی کرده‌بودیم، آن‌ها را بیهوش می‌کردیم. آن‌ها چهار تا پنج ساعت بیهوش بودند و ما با خیال راحت کارمان را انجام می‌دادیم. با این شیوه ردی از خودمان باقی نمی‌گذاشتیم.
- چه شد که دستگیر شدی؟
+ ساعت ۳ بامداد بود که سه نفرمان وارد خانه شدیم و دو نفر‌مان هم بیرون زاغ‌زنی می‌کردیم. وقتی وارد شدیم دیدیم صاحبخانه و اعضای خانواده‌اش خواب هستند. به همان روش همیشگی آن‌ها را بیهوش کردیم، اما موقع بردن اجناس سرقتی زن همسایه برای خواندن نماز بیدار شده و به پلیس خبر داده بود. البته من تازه‌کار بودم و وقتی با پلیس روبه‌رو شدم، خیلی ترسیدم و هول کردم و گرفتار شدم، اما دوستانم که حرفه‌ای هستند، فرار کردند.

نظر شما