شناسهٔ خبر: 63167553 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بهار | لینک خبر

لشکر ثبت‌نام‌کنندگان، تصمیـم رای‌دهندگان

صاحب‌خبر -
گروه سیاسی: روزنامه هم میهن نوشت: در دورانی که مدیریت یکپارچه کشور اصول‌گرا شده، قرار است اولین انتخابات در این دوران با تغییراتی در قانون انتخابات کشور و در مقایسه با گذشته در اسفندماه سال جاری برگزار شود تا تکلیف ترکیب مجلس دوازدهم و خبرگان ششم روشن شود. در این مسیر، یکی از تغییراتی که صورت گرفته، روند ثبت‌نام است. پس از برگزاری پیش‌ثبت‌نام در تابستان سال جاری، هفته گذشته مراحل ثبت‌نام‌نهایی داوطلبان به پایان رسید و عددی بزرگ‌تر از ادوار قبل به عنوان افرادی که برای رسیدن به کرسی بهارستان ثبت‌نام نهایی خود را انجام داده‌اند، اعلام شد.
روند کاندیداتوری برای به‌دست آوردن کرسی‌های مجلس دوازدهم از ۱۲ مرداد سال جاری با پیش‌ثبت‌نام آغاز شد و در ۲۲ مرداد این مرحله به پایان رسید. در زمان پایان این مرحله، محسن اسماعیلی، سخنگوی ستاد انتخابات وزارت کشور از انجام مراحل پیش‌ثبت‌نام توسط ۴۸ هزار و ۸۴۷ نفر خبر داده بود. تقریباً دو ماه پس از اینکه پیش‌ثبت‌نام در انتخابات مجلس صورت گرفت و نزدیک به ۴۹ هزار نفر مراحل را پشت سر گذاشتند، نوبت به ثبت‌نام‌نهایی نامزد‌ها در سامانه وزارت کشور رسید. این مرحله از ۲۷ مهر آغاز و تا ۳ آبان ادامه داشت. در پایان این روند، سخنگوی ستاد انتخابات اعلام کرد که ۲۴ هزار و ۸۲۹ نفر برای حضور در انتخابات مجلس دوازدهم ثبت‌نام نهایی خود را انجام داده‌اند. رقمی که در مقایسه با ثبت‌نام در انتخابات مجلس یازدهم، نشان از افزایش نزدیک به ۵۵ درصدی کاندیدا‌ها داشت.
از زمانی که مراحل پیش‌ثبت‌نام و ثبت‌نام نهایی کاندیداتوری در انتخابات مجلس آغاز شد، با اعلام اعداد و ارقام ثبت‌نام‌کنندگان، نوعی ابراز رضایت و شادی در ادبیات برخی اصول‌گرایان دیده می‌شود. برای مثال وزیر کشور دولت سیزدهم که اردیبهشت‌ماه اعلام کرده بود: «افق ما مشارکت بیش از ۶۰درصدی مردم است و همه برنامه‌ها باید بر همین اساس تنظیم شود.» در فاصله یک روز مانده به پایان پیش‌ثبت‌نام، طی سفری که به ساوه داشت با تحلیل تعداد بالای ثبت‌نام‌ها گفته بود: «(این آمار) نشان از این دارد که موضوع مورد توجه مردم عزیز قرار دارد و این حجم متقاضیان داوطلب نشان‌دهنده این است که باید به انتخاب پرشور و با مشارکت حداکثری مردم امیدوار باشیم.»
این نوع اظهارنظرها، باز هم از سوی وزیر کشور صورت گرفت و او ابتدای مهر نیز دو بار درباره روند جدید کاندیداتوری برای حضور مجلس دوازدهم اظهارنظر کرد. برای مثال طی سخنرانی که در اجلاس مجلس خبرگان در ابتدای مهر انجام داد، گفته بود: «نزدیک به ۴۹ هزار نفر در پیش‌ثبت‌نام داوطلبی مجلس شورای اسلامی ثبت‌نام کرده‌اند که بررسی‌ها از حضور همه گروه‌ها و جریان‌های سیاسی حکایت دارد.» البته بیان امیدواری به آینده و پرشور بودن انتخابات مجلس دوازدهم نیز در بین مدافعان وضع موجود دیده می‌شود، چنانچه در جریان برگزاری مراحل ثبت‌نام نهایی، روزنامه جوان، در تاریخ اول آبان با انتشار یادداشتی با عنوان «خط تحریم انتخابات شکست» نوشته بود: «بی‌شک استقبال وسیع رقابت‌کنندگان برای کرسی‌های مجلس بر میزان مشارکت مردم در پای صندوق‌های رأی تأثیر مثبتی دارد... از همین رو می‌توان گفت... در فصل سردی از سال شاهد گرمای تنور انتخابات خواهیم بود.» که به نظر می‎رسد این افزایش تعداد ثبت‌نام‌کنندگان را به معنی آینده‌ای با مشارکت بالا تلقی کرده‌اند؛ اگر چه انتخابات مجلس در برخی مناطق کشور بیش از آنکه سیاسی باشد، جنبه بومی و منطقه‌ای دارد، اما به هر حال در انتخابات مجلس یازدهم شاهد کاهش مشارکت در اقصی‌نقاط کشور بودیم و همین نشان از دومینوی ناامیدی و نارضایتی در کشور دارد که می‎تواند اثرگذار بر همه حوزه‌های انتخابی باشد.
حال با پایان زمان ثبت‌نام نهایی در انتخابات مجلس دوازدهم و کاندیداتوری نزدیک به ۲۵ هزار نفر در این دوره از انتخابات مجلس، سوال این است که آیا افزایش چشم‌گیر داوطلبان حضور در کرسی‌های بهارستان می‌تواند نویدبخش این باشد که مشارکت در انتخابات به همان عدد ۶۰ درصد که وزیر کشور آرزوی آن را داشت، برسد؟
در همین ارتباط، خبرنگار هم‌میهن در نظرخواهی این شماره به سراغ ۳ تحلیل‌گر و فعال سیاسی رفت تا آن‌ها به سه سوال مشترک پاسخگو باشند. سیدامیر خرم (عضو سابق دفتر سیاسی نهضت آزادی)، حسین نورانی‌نژاد (فعال سیاسی اصلاح‌طلب و قائم‌مقام حزب اتحاد ملت) و منصور حقیقت‌پور (فعال سیاسی اصول‌گرا، نماینده سابق مجلس و مشاور علی لاریجانی) سه تحلیل‌گری هستند که به سوالات هم‌میهن پاسخ داده‌اند.
۱. با پایان مهلت ثبت‌نام نهایی داوطلبان کاندیداتوری در انتخابات مجلس دوازدهم، بنابر اعلام وزارت کشور، نزدیک به ۲۵ هزار نفر برای کاندیداتوری در مجلس آینده ثبت‌نام کرده‌اند. ثبت‌نام این تعداد کاندیدا باعث شده تا برخی از مدافعان دولت و مجلس فعلی، این موضوع را نوعی موفقیت ارزیابی کنند و پیش‌بینی داشته باشند که مشارکت بالایی در انتخابات اسفندماه صورت گیرد. سوال این است که آیا تعداد بالای ثبت‌نام در انتخابات به‌عنوان نامزد را می‌توان نشانه‌ی استقبال از انتخابات تلقی کرد و این دو گزاره با هم چه نسبتی دارند؟
سیدامیر خرم: در ابتدا باید دید این اعداد و ارقامی که ارائه می‌شود قابلیت راستی‌آزمایی دارد یا خیر. حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که عدد اعلام‌شده نامزد‌های حضور در مجلس صحیح باشد، می‌توان گفت که این تعداد نمی‌تواند نشان‌دهنده کیفیت انتخابات پیش‌رو باشد؛ بلکه این تنوع است که کیفیت انتخابات را نشان می‌دهد. زیرا یک جریان سیاسی می‌تواند به تمام دوستان و نزدیکان و اعضای خودش بگوید که همگی بروید و ثبت‌نام کنید. اینطور تعداد ثبت‌نام‌کنندگان بالا می‌رود؛ یعنی اینکه آمار بالا رفته، اما تنوع ایجاد نشده است. به همین علت، با فرض صحت این عدد، این را نمی‌توان نشان‌دهنده تنوع بیشتر و کیفیت بیشتر انتخابات تلقی کرد. کمیت انتخابات بالا رفته، اما کیفیت اینطور نبوده است. اگر آقایان تمایل دارند، براساس تنوع این عدد را دسته‌بندی کنند و آن وقت آمار را اعلام کنند. در این صورت می‌توان ملاک قرار داد و بحث کرد که از انتخابات استقبال شده است یا خیر. از سمت دیگر می‌توان اعلام این ارقام را تبلیغاتی دانست که نشان داده شود، شرایط خیلی خوب است، استقبال خوبی از کاندیداتوری شده و همچنین مردم هم رغبت دارند در انتخابات شرکت کنند.
حسین نورانی‌نژاد: متاسفانه جریانی که انتخابات را سال به سال و دوره به دوره از معنا تهی و تهی‌تر کرده است، در پی جعل مفاهیم برای توصیف یک انتخابات مطلوب است. کسانی که در برابر برگزاری چنین انتخابات‌هایی که به‌خصوص از سال ۹۸ به این سو شکل گرفته، مقاومت می‌کنند، اتفاقاً و برخلاف تبلیغ جریان‌های رقیب یا معارض، به این دلیل بر خواسته خود پافشاری دارند که باور بیشتری به انتخابات دارند و آن را یگانه راه حل‌وفصل اختلافات و سیاستگذاری در کشور می‌دانند. انقلاب سال ۵۷ اگر یک دستاورد داشت، انتخابات بازتر و بهتر نسبت به حکومت پهلوی بود که توسعه و آزادی سیاسی را تا حد زیادی می‌توانست تامین کند. اما جریانی ناباور به حق حاکمیت مردم، نه‌تن‌ها اجازه نداد شاخص‌های یک انتخابات آزاد در ایران ارتقا پیدا کند که مرتباً از آن کاست و به همین دلیل امروز در حال دستاوردسازی و جعل مفاهیم درباره کیفیت انتخابات است. خلاصه اینکه تعداد ثبت‌نام هیچ معنای خاصی ندارد.
منصور حقیقت‌پور: من این اعداد و ارقامی که در پیش ثبت‌نام‌ها و ثبت‌نام نهایی از سوی وزارت کشور اعلام شده است را علامت مشارکت بالا در انتخابات مجلس دوازدهم نمی‌بینم. تعریف مشارکت بالا در انتخابات نرخ دارد و براساس آن نرخ، می‌توان گفت که مشارکت در یک انتخابات بالا رفته است. برای مثال می‌توان به انتخابات صورت‌گرفته اخیر در ترکیه اشاره کرد که مشارکت در آن بالا و قابل‌قبول بوده است. البته من نمی‌گویم مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم در حد انتخابات اخیر در ترکیه باشد، ولی اگر ما بتوانیم برای انتخابات اسفندماه ۶۰ درصد از مردم خودمان را پای صندوق رای بیاوریم تا به نامزد مورد نظر خود رای دهند، این را می‌توان مشارکت بالایی تلقی کرد. البته من امیدوارم مردم با فهم انقلابی که دارند و احساس مسئولیتی که در این ارتباط دارند، برای رفع پاره‌ای از مشکلات در سطح جامعه پای صندوق رای بیایند و رای دهند تا ما یک مشارکت حداقل ۶۰ درصدی را داشته باشیم. البته این مورد و بالا رفتن مشارکت هم با توجه به شرایطی که ما در سطح جامعه می‌بینیم، بعید به نظر می‌رسد.
۲. اصولاً معیار مشارکت سیاسی چیست؟ چه نشانه‌هایی می‌تواند وجود داشته باشد که بتوان از دل این نشانه‌ها پیش از برگزاری یک انتخابات، پیش‌بینی بالا بودن مشارکت در آن عرصه را داشت؟
سیدامیر خرم: یک انتخابات که با استاندارد قابل قبول برگزار می‌شود، حداقل باید چهار شرط داشته باشد که این شرط‌ها عبارتند از: «آزادی، امنیت، سلامت و عدالت». اگر انتخاباتی قرار است برگزار شود که در حد استاندارد‌های مناسب و قابل‌قبول باشد، باید این چهار شرط در آن رعایت شده باشد. در انتخابات باید آزادی باشد، یعنی هر کسی بتواند ثبت‌نام کند. فردی که قرار است رای بدهد حتماً نماینده مورد تایید خود را در بین کاندیدا‌ها ببیند. امنیت داشته باشد، یعنی اینکه ستاد‌های انتخاباتی بتوانند به راحتی فعالیت کنند و هراسی از فردای انتخابات نداشته باشند. عدالت برقرار باشد، یعنی شرایط برای همه یکسان باشد؛ اینطور نباشد که یکسری از افراد از رانت استفاده کنند، ولی عده‌ای دیگر از امکانات محروم باشند. نکته چهارم اینکه عدالت وجود داشته باشد، یعنی اینکه نظارت دقیق وجود داشته باشد و آرایی که اعلام می‌شود، دقیقا آراء مأخوذه باشد. اگر این چهار شرط رعایت شود، می‌توان گفت انتخابات استاندارد‌های قابل‌قبولی دارد. در انتخابات‌های قبل که معمولاً برخی از این شروط رعایت نمی‌شد، اما باید دید که در انتخابات پیش‌رو چگونه خواهد بود و چطور پیش می‌رود.
حسین نورانی‌نژاد: برای ارزیابی مشارکت سیاسی در هر انتخاباتی، به سه شاخص نیاز داریم. یکی معیار کمی که به تعداد رای‌دهندگان مربوط است. دوم، معیار کیفی است که به نوعی رقابتی بودن واقعی انتخابات را می‌سازد تا نشان دهد از میان گرایش‌های فکری و سیاسی موجود در جامعه، چه میزان از آن‌ها دارای نمایندگان اصلی و واقعی خود در انتخابات هستند. در واقع رقابت باید بین دیدگاه‌های مختلف باشد و نه افرادی از یک دیدگاه مشترک که دوست دارند در مجلس باشند، اما به اندازه همه آن‌ها هم در مجلس جا نیست. عامل سوم هم به حزبی بودن انتخابات باز می‌گردد، یعنی اینکه تشکل‌های مدنی و سیاسی بتوانند با برنامه و نشان مشخص، کاندیدا‌هایی را معرفی کنند و عملکرد آن‌ها را در صورت رای‌آوری تضمین کنند. در واقع عامل سوم، به مشارکت رای‌دهندگان معنا و چارچوب کیفی و معنادار می‌بخشد. اگر این سه شاخص را به‌عنوان معیار ارزیابی مشارکت در انتخابات بپذیریم، ناگفته پیداست که چه وضع ناشایستی را برای انتخابات در کشور رقم زده‌اند.
منصور حقیقت‌پور: این موضوع هم دلایل خودش را دارد. اول اینکه، یک اتفاق ناگواری که در کشور ما رخ داده، این است که مردم دلسرد شده‌اند و جامعه امیدواری خود را از محل تغییرات از طریق صندوق رای از دست داده است. به عبارتی بخشی از جامعه فکر می‌کنند که نمی‌شود از طریق صندوق رای ایجاد تغییر کرد. این موضوع را باید به یک نحو حاکمیت اصلاح کند و یک باور را در مردم تولید کند که مردم باور داشته باشند که انتخابات می‌تواند مؤثر باشد و رای مردم در انتخابات تاثیرگذار است. دوم اینکه، شورای محترم نگهبان اجازه دهد که افکار و اندیشه‌هایی که در چارچوب و غالب پذیرش قانون‌های بالادستی جمهوری اسلامی ایران مانند قانون اساسی قرار دارند، ولو اینکه نظرات و سلایق متفاوت هم داشته باشند، بتوانند همه آن‌ها در صحنه باشند و حذف نشوند.
یعنی شورای نگهبان تلاش کند قاطبه ثبت‌نام‌کنندگان در معرض انتخاب قرار بگیرند. ما دفاع از مجرمین و آن‌هایی که از اصول نظام عبور کرده‌اند، نخواهیم کرد، حرف ما این است که آن‌ها که در چارچوب نظام هستند، قانون اساسی و رهبری را قبول دارند، اما اشکالاتی در کار نظام می‌بینند و انتقاداتی دارند، اجازه دهیم به مجلس بیایند و در مجلس این انتقادات و ایرادات را بیان کنند. ارائه انتقادات و اشکالات در مجلس برای نظام کم‌هزینه‌تر از این است تا اینکه این انتقادات در کف خیابان مطرح شود. اگر برای مردم ایجاد باور شود و زمینه حضور سلایق مختلف را فراهم کنند، ما مشارکت بالای ۵۰ درصد را در انتخابات مجلس دوازدهم خواهیم دید، ولی اگر شرکت‌کنندگان ما ۲۰ تا ۲۵ درصد باشند، برای ما که همه‌پرسی ۹۸ درصدی داشته‌ایم، اتفاق بزرگی نیست.
بحث ما این است که اگر می‌خواهید منویات رهبری را در زمینه پرشور بودن و رقابتی بودن انتخابات اجرا کنید، رقابت در این است که تنوع دیدگاه باشد. وگرنه اینکه همه کاندیدا‌ها از یک جبهه بیایند که دیگر رقابتی صورت نخواهد گرفت. وقتی مثلاً ده نفر در یک شهرستان از یک جبهه کاندیدا شوند که نمی‌توان اسم رقابت را روی آن گذاشت، این یک رقابت داخلی در آن جبهه است. آن جبهه هم آدم خودش را انتخاب کرده و گفته قرار است در این شهر فلانی نماینده شود و بقیه هم برای نمایش می‌آیند. ولی اگر شرایط انتخاب از احزاب و جریان‌های مختلف فراهم شود، آن موقع می‌توان امیدوار بود که تاثیرگذار باشد.
۳. با توجه به وضعیت فعلی سیاسی کشور و تحولاتی که به‌خصوص طی یک سال اخیر در ایران رخ داده، چه چشم‌اندازی را می‌توان برای انتخابات اسفند مجلس دوازدهم و خبرگان ششم در نظر گرفت؟ به نظر شما میزان مشارکت در انتخابات‌های پیش رو در مقایسه با انتخابات مجلس یازدهم و ریاست‌جمهوری سیزدهم چه تغییری خواهد داشت؟
سیدامیر خرم: انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری و به صورت کلی انتخابات‌هایی که رای مردم در آن تاثیرگذار است، از نظر سیستم عملاً بلاموضوع شده است. وقتی آبان سال ۹۸ آن قضایا پیش آمد و قرار بود انتهای سال انتخابات مجلس یازدهم برگزار شود، من مقاله‌ای نوشتم و گفتم این حوادث که در آبان پیش آمد، نشان می‌دهد که انتخابات سیستم ارزش و اعتبار گذشته را ندارد. زیرا اگر برای سیستم، انتخابات ارزش داشت، نمی‌آمد در آبان با مردم آنطور برخورد کند در صورتی که می‌داند چند ماه بعد به رای مردم نیاز دارد؛ بنابراین از همان موقع انتخابات بلاموضوع شد و در انتخابات ریاست‌جمهوری سیزدهم هم این موضوع را شاهد بودیم که پایین‌ترین نرخ مشارکت در سال‌های پس از انتخابات را به خود اختصاص داد؛ بنابراین به اعتقاد من، انتخابات از نظر سیستم بلاموضوع شده است.
شما نگاه کنید الان بحث لایحه عفاف و حجاب مطرح است و طبیعی است اگر تصویب شود، اثر نامطلوبی روی مردم خواهد گذاشت. براساس آماری که چند روز قبل یکی از روزنامه‌ها اعلام کرد، بخشی از مردم با این لایحه مخالف هستند. این طبیعی است که وقتی جمع زیادی با لایحه‌ای مخالف هستند، بخشی از آن‌ها تمایلی ندارند به افرادی رای دهند که این لایحه از دل آن‌ها بیرون آمده است. از این موارد می‌خواهم نتیجه بگیرم که انتخابات پیش‌روی مجلس نه برای مردم حائز اهمیت است و نه برای حاکمیت اهمیت دارد. یکی از نماینده‌های کنونی مجلس چند وقت پیش گفته بود که (نقل به مضمون عرض می‌کنم) وظیفه مجلس اجرایی کردن منویات رهبری است، این یعنی اینکه مجلس دیگر مجلس قانون‌گذار نیست بلکه یک مجلس مشورتی است. وقتی مجلس تا این سطح اعتبارش تقلیل پیدا می‌کند، طبیعی است که مردم رغبتی برای شرکت در انتخابات ندارند. زیرا می‌دانند حتی اگر رای مردم در انتخاب نماینده هم مؤثر باشد، اما در مصوبات آن مجلس تاثیری ندارد. آن‌ها چیز‌هایی را تصویب می‌کنند که دستورش آمده و به خواست مردم نیست؛ بنابراین من تصور می‌کنم که ما باید موضوع را در فضای گسترده‌تر تحلیل کنیم.
مسئله فقط انتخابات مجلس دوازدهم نیست. ما بعد از اتفاقات آبان ۹۸ وارد یک فضای جدیدی شدیم که در آن، نهاد‌های انتخابی اعتباری ندارند و میزان تلقی نمی‌شوند. در چنین فضایی اگر قرار است کنشگر سیاسی هم باشیم، باید بر مبنای واقعیات جدید فعالیت کنیم. به همین علت من چند وقت پیش برای دوستان اصلاح‌طلب در یادداشتی کوتاه نوشتم که اصولاً بحث اینکه شما یک اقلیت تاثیرگذار در مجلس داشته باشید، منتفی شده است، برای اینکه کلیت مجلس به سمت و سوی دیگر رفته و جایگاه آن تغییر کرده است. شما در این کلیت جدید، حتی اگر حضور اکثریتی هم داشته باشید، عملاً کاره‌ای نیستید، زیرا شورای نگهبان بالای سر شما قرار گرفته و مجمع تشخیص مصحلت نظام هم بالادست آن قرار دارد؛ این یعنی عملاً شما را بی‌سلاح کرده‌اند و شما کاری نمی‌توانید انجام دهید جز اینکه به چنین مجلسی اعتبار دهید و توصیه‌ام این بود که آن‌ها هم خودشان را کنار بکشند، چون این بازی، بازی آن‌ها نیست.
نکته دیگر این است که مثلاً آقای وزیر کشور می‌گوید که ما افق مشارکت ۶۰ درصدی را برای انتخابات مجلس در نظر داریم. اما این در حالی است که واقعیات اجتماعی فعلی نشان می‌دهد که ما نمی‌توانیم این آمار را داشته باشیم. ولی اینکه چنین افقی را مدنظر دارند، یعنی اینکه یا قرار است در این چند ماه تغییر و تحول کیفی در جامعه رخ دهد که این احتمال خیلی ضعیفی دارد و یک احتمال دیگر هم این است که می‌خواهند بدون توجه به اینکه چه تعداد پای صندوق رای رفته‌اند، آماری داشته باشند و آن را ارائه دهند، برای اینکه به انتخابات مشروعیت‌بخشی شود.
حسین نورانی‌نژاد: متاسفانه میزان مشارکت در انتخابات‌های اسفندماه را مثبت نمی‌بینم. انتخابات پیش رو بعید است که چه در رابطه با میزان رای‌دهندگان و چه فراگیری کاندیدا‌ها و چه نهادمندی آن، پیشرفتی نسبت به چند انتخابات بسیار ضعیف اخیر داشته باشد. آقای وحیدی، وزیر محترم کشور پیش‌بینی مشارکت ۶۰ درصدی در انتخابات آتی کرده‌اند. نکته‌ای که باید پرسید این است که چرا ۶۰ درصد و این عدد را درباره انتخابات کلان‌شهر‌ها که معنای سیاسی به انتخابات مجلس می‌بخشد و خالی از زمینه‌های منطقه‌ای و قومی است، چقدر ارزیابی می‌کنند. به هر حال زمان مشخص می‌کند که سیاست‌های جاری چه میزان امید و حس مشارکت انتخاباتی در مردم ایجاد کرده است.
منصور حقیقت‌پور: این موضوع بستگی به رفتار حاکمیت و نوع حکمرانی دارد. اگر می‌خواهیم مجلس متنوع‌تری داشته باشیم و شاهد تنوع افکار و اندیشه‌ها در مجلس باشیم، اجازه دهند افراد مختلف تایید صلاحیت شده، به کف جامعه بیایند و در معرض انتخاب مردم قرار بگیرند تا شما زنجیره‌ای از تنوع سلایق را در مجلس داشته باشید. از آن سو اگر می‌خواهید مشارکت بالا باشد، به لازمه‌های آن در پاسخ‌های قبل اشاره کردم. باید با مردم حرف زد و مردم به این باور برسند که حاکمیت حرف و درد مردم را می‌فهمد و به نظرات مردم احترام می‌گذارد. اما ما می‌بینیم که خالص‌سازان به فعالیت خود ادامه می‌دهند. نکته این است که ما اگر مشارکت کم داشته باشیم، وزن ژئوپلیتیک ما در جهان کم و ضعیف خواهد شد و روی جمهوری اسلامی ایران حساب جدی در دنیا باز نخواهد شد.
روی انتخابات ۲۰ درصدی ما در جهان یک امتیاز را به‌دست خواهیم آورد و روی انتخابات ۷۰ درصدی یک امتیاز دیگر را به‌دست می‌آوریم. این نکته را باید حاکمیت بداند. اینکه حاکمیت و دستگاه‌های مسئول می‌خواهند این فشار را نگه دارند و مانند سال ۱۴۰۰ برخورد کنند، باید منتظر ماند و دید که چه خواهند کرد. من امیدوارم اتفاق ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ رخ ندهد و ما با دست خودمان، زمینه قهر مردم با صندوق‌های رای را فراهم نکنیم. قهر مردم با صندوق رای و پایین آمدن میزان مشارکت، برای مجموعه جمهوری اسلامی ایران خسارت‌زاست. امروز نگاه کنید، بسیاری از مشاهیر و بزرگان ما حاضر نشدند در انتخابات شرکت کنند. افرادی که حاضر به ثبت‌نام نشدند از هر دو جناح اصلاح‌طلب و اصول‌گرا هستند، افرادی که در زمینه‌های مختلف توانایی این را دارند که قوی عمل کنند؛ اما می‌بینیم که این افراد حاضر به ثبت‌نام نشدند. زیرا ممکن است ردصلاحیت کنند و آبرو و حیثیت افراد برود. آدم‌هایی در دوره قبل ردصلاحیت شدند که سه دوره رئیس کمیسیون بوده‌اند.
این امکان چگونه وجود دارد فردی که دو سه دوره رئیس کمیسیون بوده، صلاحیت نداشته باشد؟ این آدم بی‌صلاحیت چه قوانینی برای مملکت تصویب کرده است؟ امیدوارم شرایط تغییر کند و نهاد‌های مسئول و حاکمیت و شورای نگهبان تلاش خودشان را انجام دهند تا با یک نگاه توأم با رأفت و مهربانی رفتار کنند و زمینه حضور حداکثری مردم را خود حکمرانی و حاکمیت فراهم کنند تا منویات مقام معظم رهبری هم محقق شود.

برچسب‌ها: