شناسهٔ خبر: 62943598 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شهروند | لینک خبر

نگاهی به تحولات جنگ در فلسطین

ناتوانی رژیم صهیونیستی در حذف کامل گروه‌های مقاومت

صاحب‌خبر -

محسن فایضی کارشناس مسائل فلسطین

عملیات طوفان‌الاقصی ضربه بزرگی به رژیم صهیونیستی بود. با اتفاقی که در هفت اکتبر و در جریان عملیات طوفان‌الاقصی رخ داد اکنون به‌نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی پلن‌های مختلفی برای ادامه جنگ مدنظر دارد. نخست اینکه نخستین اولویت اسرائیل برگرداندن شرایط شهرک‌های اشغالی به وضع قبل است. اکنون منطقه‌ای به اندازه خود غزه، به‌دلیل شرایط امنیتی، در سرزمین‌های اشغالی هم‌مرز با غزه، تخلیه شده و هنوز هم پاکسازی کامل درون این بخش‌ها صورت نگرفته است، چراکه در روزهای اخیر هم عملیات‌های دیگری علیه صهیونیست‌ها توسط مقاومت، درون شهرک‌های اشغالی انجام شده‌است.
 مسئله دوم، مشکل بودن ایجاد بازدارندگی مجدد برای اسرائیل است به‌صورتی که دیگر شاهد چنین عملیات آفندی‌ای نباشد، چراکه موفقیت مقاومت در عملیات طوفان‌الاقصی می‌تواند بارها تکرار شود. با توجه به تجربه جنگ‌های قبلی در سال‌های ٢٠٠٨ و ٢٠١۴، اسرائیلی‌ها حمله زمینی برای کاهش فشارهای سیاسی و اجتماعی داخلی را درنظر دارند و اتفاقا این بار برخلاف دفعات قبل، حملات هوایی هدفمند برای ترور رهبران حماس نیز به‌صورت جدی‌تر می‌تواند مدنظر باشد. هر چند در جنگ ٢٠١۴ نیز حملات هوایی با ترور دو تن از رهبران حماس همراه بود.
در این میان حملات روز گذشته حزب‌الله به مرزهای شمالی سرزمین‌های اشغالی نوعی اعلام هشدار به سران اسرائیل و با هدف ممانعت از حمله سنگین زمینی به غزه بوده است. با حملات روز گذشته، حزب‌الله خیلی محکم و صریح اعلام کرد حمله زمینی به غزه یعنی گشوده شدن سایر جبهه‌ها. چیزی که از سوی دکتر امیرعبداللهیان هم صراحتا عنوان شد. در همین دو روز اخیر ۵اسرائیلی در مرزهای شمالی، بر اثر حملات حزب‌الله، به هلاکت رسیدند و حداقل چهار حمله مستقیم هم از سوی حزب‌الله به مواضع رژیم صهیونیستی صورت گرفته است. با وجود این، اسرائیل گزینه دیگری جز حمله زمینی ندارد، هر چند که برای به تعویق انداختن حمله زمینی و طراحی بیشتر در این راستا، شرایط آب و هوایی را بهانه کرده‌اند، اما واقعیت این است که ورود حزب‌الله از شمال روی محاسبات آنان اثر جدی گذاشته است.
افزون بر آن، تحقق تهدید نابودی کامل گروه‌های مقاومت از سوی صهیونیست‌ها نیز عملا امکان‌پذیر نیست، چراکه در تهدیدهای سران رژیم صهیونیستی این مسئله مسبوق به سابقه بوده و بارها تکرار شده است. اگر به گذشته نگاه کنیم، نتانیاهو عینا همین تهدید را در میانه جنگ ٢٠١۴ نیز مطرح کرده بود. اما چنان که در رسانه‌های غربی و بعضا در میان تحلیلگران نزدیک به ارتش صهیونیستی هم می‌بینیم، آنان به‌شدت از حمله زمینی سنگین و مواجهه جدی‌تر نگران‌اند و عنوان می‌کنند که بعد از جنگ اول غزه، ١۵ سال است که نبرد زمینی جدی‌ای نداشته‌اند. می‌توان گفت حماس که چنین غافلگیری‌ای را رقم زد، یقینا برای حمله زمینی نیز سناریوهای جدی‌ای مدنظر دارد. بنابراین و با توجه به شرایط میدانی جنگ، حمله زمینی رژیم صهیونیستی محدود خواهد بود و با هدف داشتن دست برتر برای آتش‌بس صورت خواهد گرفت و حذف کامل مقاومت در پس اینگونه حملات ممکن نیست. اکنون دست حماس برای آتش‌بس بالاتر است، لذا حمله زمینی محدود اسرائیل برای مذاکرات سیاسی و با هدف داشتن موقعیت بهتر برای معامله و ایضا در زمان تبادل اسرا رخ خواهد داد.
از سوی دیگر، نتانیاهو نگران شرایط داخلی نیز هست، هرچند وضعیت سیاسی داخلی اسرائیل بسیار پیچیده است، چرا که محافل مختلفی بر مهندسی افکار عمومی تأثیرگذارند. برای مثال، با برگزاری ۵ انتخابات در سال‌های اخیر، دولت شکل نگرفت. نتانیاهو البته اکنون با اندک تحرک و زرنگی در همان روز حمله، تشکیل کابینه اضطراری را پذیرفت و با این کار، فشارهای سیاسی داخلی را با دخیل کردن مخالفین اصلی خود در تصمیمات کم کرد. هرچند همچنان مخالفین جدی‌ای درون سرزمین‌های اشغالی دارد و زمزمه‌های جدی از پایان دوره عمر سیاسی نتانیاهو در داخل مطرح شده و حتی دلیل ضربه دیدن اسرائیل و عملیات طوفان‌الاقصی را شخص نتانیاهو می‌خوانند. اما برای قضاوت آنچه در آینده درون این رژیم رخ خواهد داد زود است و این مسائل بستگی به روند آتش‌بس دارد و مولفه‌های مختلفی در مورد آینده نتانیاهو و سایر مسائل داخلی رژیم صهیونیستی اثرگذارند.
در مورد منطقه نیز باید گفت که اصلی‌ترین تأثیر این جنگ بر مسائل منطقه، بر هم خوردن عادی‌سازی‌ مخصوصاً عادی‌سازی میان عربستان و اسرائیل است. روند عادی‌سازی‌ اسرائیل و سعودی یقینا متاثر از این جنگ خواهد بود، چرا که به واسطه فضای داخلی و اجتماعی کشورهای عربی و جریحه‌دار شدن احساسات مسلمین، روند عادی‌سازی‌ تحت‌الشعاع قرار خواهد گرفت و به سادگی قبل نخواهد بود. شخص بن سلمان نیز نگاهی به وضع داخلی و تبعات این جنگ بر فضای داخلی دارد، چرا که هم‌اکنون رسانه‌های عربی نیز همین جنگ را برای بر هم خوردن عادی‌سازی‌ کافی می‌دانند.