شناسهٔ خبر: 62730604 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

عبدالحسین کلانتری:

استادی با فرهیختگی، اخلاق و مسئولیت‌پذیری گره خورده است

معاون فرهنگی اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری گفت: استادی در این مرزو بوم، با فرهیختگی، اخلاق، تهذیب، مسئولیت‌پذیری، دردآشنایی، ایثار، امیدواری و بسیاری از دیگر فضائل گره خورده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایکنا، به نقل از روابط عمومی وزارت علوم، عبدالحسین کلانتری، در آیین گشایش طرح تعالی منش استادی مهارت‌های ناب شاگردپروری، سخنرانی کرد که متن سخنان وی در ادامه می‌آید:

همچو غباری در آستان عالم آل محمد، به ادای خدمت در ساحت فرهنگ دانشگاه و سخن گفتن از آن ساحت رفیع در محضر شما خوبان بر خود مباهات می‌کنم. 

یاران، دست در دست معلمان و استادان خوبمان تا هر کجای ژرفای اندیشه و علم جهان دیروز و امروز قدم برداشتیم، طنین توحیدی صدای علم و فرهنگ و هنر و تمدن ایرانی و اسلامی را به گوش جان شنیدیم و بر بلندای تاریخ این سرزمین مقدس بالیدیم و خدای را بابت تمام محبت‌هایش بر این سرزمین و مردمان نیک اندیش آن سپاس گذاردیم. آنجا که رسول مهربانی­‌ها نوشیدن از پیمانه لبریز ولایت الهی را شایسته قومی می‌­شمارد که خداوند آنها را دوست دارد و آنها نیز خداوند را دوست دارند: فسوف یاتی­ الله بقوم یحبهم و یحبونه... و دست بر شانه سلمان می­گذارد، گویا تمام تاریخ توحیدی این سرزمین مقدس و مردمان موحد آن را زمینه ساز شروع مسیری بلند تا رسیدن به موقعیت‌­های بلند فضل الهی و وسعت بخشی ایشان تا غلبه بر تمام پیکره نظام باطل می‌­شمارد، در این کشاکش عشقبازی محب و محبوب، هم بلندای تاریخ این سرزمین رخ می­‌نماید و هم بلندای بسیار فراتر آینده آن جلوه­‌گری می­‌کند. 

من از اعماق تاریخ این سرزمین سخن می­‌گویم. تاریخی که با دانایی و علم پیوند خورده؛ چه در دوران توحیدی زرتشت که در سروده‌های خویش، دانش اندوزی، خردورزی، اندیشیدن و دانایی را ستوده و برای ما در گات‌ها از درگاه آفریدگار "اندیشیدن در آرامش"، "دانش برآمده از منش نیک" و "بهره مندی از شادمانی" را آرزو می‌کند و حتی اندیشمندان یونانی، نظیر فیثاغورث، دموکریتوس، افلاطون و  ارسطو را از طریق مغان ایرانی با پیچیدگی و وجوه تجریدی عالم آشنا می‌کند؛ چه در دوران پس از طلوع پیامبر خوبی‌ها که علم را نور و خدا را نور دانسته و بر همین وزان، علم را دارای شرافت، قداست و احترام ذاتی می‌دانست، پیامبری که علما را وارث خود می‌دانست و هدف رسالت خود را تعلیم عنوان می‌کرد و تکریم عالم را تکریم‌شان خداوند سبحان می‌دانست، پیامبری که عالم را بر عابد ۷۰ درجه مرجح و برتر می‌دانست، مانند برتری ماه شب چهارده بر دیگر ماه‌ها، پیامبری که عالمان را وارثان و نزدیک‌ترین گروه به انبیا می‌دانست، پیامبری که خداوندش به قلم قسم یاد کرد و کتاب آسمانی معجزه او بود، پیامبری که حکمت را گمشده مومن می‌دانست، پیامبری که علم را بر هر مرد و زنی فریضه و تبعیض در این زمینه را مردود می‌دانست، پیامبری که تعلیم را از گهواره تا گور و از شرق تا غرب مورد تاکید قرار داد. 
من از اعماق تاریخ این سرزمین سخن می­‌گویم. تاریخی که تاروپودش با نهادهای علمی همچون فرهنگستان نصیبین، فرهنگستان جندی شاپور، کتابخانه سارویه پیشدادیان، ریشهر بوشهر، شهر فرهنگ و ادب عیلامیان، مساجد، دارالعلم‌ها، بیت الحکمه‌ها، نظامیه‌ها، بیمارستان‌ها، رصدخانه‌ها، ربع رشیدی‌ها، حوزه‌های علمیه، دارالفنون و دانشگاه‌های جدید تنیده شده است. تاریخی توحیدی و نورانی که با قیام لله حضرت روح الله و ملت ایران شکوه بیشتری یافت. تاریخ حرکت در مسیر نور، تاریخ فتح قله‌ها، تاریخ حماسه‌ها و رشادت‌ها، تاریخ مسئولیت‌پذیری، تاریخ ایثار و گذشت، تاریخ علم و فرهنگ و هنر، تاریخ عدالت‌خواهی و آزادی و آزادگی، تاریخ ظلم ستیزی، تاریخ کمک به جهانیان و انسانیت، تاریخی که پرچم فتوحات آن را پیامبر رحمت، امیدوارانه بر دوش فارسیان نهاد و دانش در ثریا را نیز در ذهن و دست پرتوان آنان دید. تاریخی که فراتر از دیروز و امروز، ما را به آینده‌ها پرواز می‌­دهد و تا میراث داری صالحان بر زمین عهد ما را یادآوری می­‌نماید.در چنین تاریخ، قاموس و مسیری، استادی شانی دگر می‌یابد و تنها به تعلیم دانسته‌هایی که در هر جای دیگری ممکن است یافت شود تقلیل نمی یابد. اساسا چنین فروکاستی نسبتی با تاریخ و آینده این سرزمین ندارد. دانش در این کهن تاریخ همواره ممزوج با ادب، اخلاق و معنویت بوده و تولید "استاد تک ساحتی" ثمره ناپاک تمدن سرمایه سالار مدرن است که جان ما را آزار می‌دهد. استادی در این مرزو بوم، با فرهیختگی، اخلاق، تهذیب، مسئولیت‌پذیری، دردآشنایی، ایثار، امیدواری و بسیاری از دیگر فضائل گره خورده است. کمااینکه بر اساس چنان سنت قویمی، مردمان این مرزوبوم که فرزندان خود را به رسم دیرین و کهن تعلیم و تادیب به ما به امانت سپرده اند، انتظاری فراتر از انتقال دانش از ما دارند. 

لذا خوب بنگریم که چه طرحی را بر این ودیعه الهی نقش می زنیم و برای این تاریخ پرشکوه چه به یادگار می گذاریم؟ امروز ماییم و راه آینده و این رسالت سنگین تاریخی، ملی، دینی و انقلابی. صدایی از اعماق تاریخ تا امروز ایران ما را، من و شما را، فرامی‌خواند و در کنار جهد علمی، که عنصر هویتی ایرانیان است، تعهد و تقویت فرهنگ و تمدن خود را از ما مطالبه می‌کند تا با تعمیق ایمان و امید به قله پیشرفت برسیم. 

یاران! خوب بنگریم که در کجای این تاریخ ایستاده‌ایم ...

تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید

تو یکی نه‌ای هزاری تو چراغ خود برافروز 

والسلام علیکم و رحمه الله

انتهای پیام

نظر شما