شناسهٔ خبر: 62645616 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

رؤیای پان‌ترکیست‌ها درقفقاز

حسن بهشتی پور: ایران بر سر دالان‌های زنگزور کوتاه نمی آید

ستاره صبح/پیام فیض: جنگ در منطقه قره‌باغ کوهستانی با انحلال جمهوری خودمختار قره‌باغ پایان یافت. این منطقه تحت حاکمیت آذربایجان قرار گرفت. پس از انحلال شوروی جنگ در این منطقه بین باکو و ایروان بعضاً ادامه داشت. اما اختلاف بر سر کریدور زنگزور همچنان برقرار است. این کریدور مرز مشترکی بین ایران، آذربایجان و ارمنستان است. باکو با ادعای تاریخی می‌خواهد حدود 40 کیلومتر از این کریدور را به حاکمیت سرزمینی خود الحاق کند و دسترسی ایران به ارمنستان را قطع کند. در ارتباط با این موضوع ستاره صبح گفت‌وگویی با حسن بهشتی پور کارشناس مسائل قفقاز انجام داده که در ادامه می‌خوانید:

صاحب‌خبر -

  نظر شما درباره انحلال منطقه قره‌باغ چیست؟
اتحاد جماهیر شوروی پانزده جمهوری داشت که برخی از این جمهوری‌ها در دل خود جمهوری‌های خودمختار نیز داشتند. مانند جمهوری خودمختار نخجوان و قره‌باغ در درون آذربایجان. این مناطق اسما خودمختار بودند و اما رسماً همه تصمیم‌گیری‌ها توسط مسکو انجام می‌شد. انحلال قره‌باغ به معنای این است که حاکمیت مطلق آذربایجان بر قره‌باغ اعمال‌شده است. حاکمیتی که طی سی سال رها بود و بر سر آن با ایروان جنگ بود. حال باید دید که رفتار آذربایجان با شهروندان قره‌باغ که حدود 120 هزار نفر هستند و 90 درصد آن‌ها ارمنی است چگونه خواهد بود. این جمعیت اکنون جزو شهروندان آذربایجان محسوب می‌شوند و باید با آن‌ها رفتار انسانی صورت گیرد. اما حاکمیت آذربایجان می‌خواهد هویت ارمنی‌ها را نادیده بگیرد. آذربایجان دو جنایت علیه ارمنی‌های قره‌باغ انجام می‌دهد یکی کوچ اجباری آن‌ها به ارمنستان است که خلاف قواعد بین‌المللی است و دوم در مورد حقوقشان قائل به تعیین سرنوشت سرزمین خودشان نیست. تعیین سرنوشت در منطقه قره‌باغ حق مسلم ارمنی‌هاست.

  انحلال قره‌باغ تأثیری بر اختلافات مرزی نمی‌گذارد؟
خیر; زیرا مرزی دراین‌بین وجود ندارد. قره‌باغ داخل آذربایجان است و مرز مشترکی با ارمنستان ندارد. در حقیقت جمهوری خودمختار قره‌باغ کوهستانی به زیرمجموعه حاکمیتی آذربایجان افزوده شد.

  ترکیه اعلام کرده که ایران به ایجاد کریدور زنگزور چراغ سبز نشان داده است، نظر شما دراین‌ارتباط چیست؟
این‌یک دروغ بزرگ از سوی اردوغان است. وی می‌خواهد ارمنستان را تحریک کند و به آن‌ها بگوید اگر این کریدور را به ما (ترکیه و آذربایجان) ندهید این مسیر را از ایران خواهیم گرفت. درحالی‌که بحث کریدور بحث حاکمیت سرزمینی است. آذربایجان ادعای حاکمیت سرزمینی کرده است و مدعی است در مرز استان سیواس ارمنستان که هم‌مرز با ایران است، 40 کیلومتر حاکمیت سرزمینی باید داشته باشد. الهام علی‌اف می‌خواهد عملاً ارمنستان را تجزیه کند و به دنبال یک‌راه ارتباطی و ترانزیتی نیست. اگر راه ترانزیتی از آذربایجان به ارمنستان در کریدور زنگزور باشد ایران نظری ندارد و از آن حمایت می‌کند. اما علی‌اف می‌خواهد حاکمیت ملی ارمنستان را در استان سیواس از بین ببرد. این موضوع با تمام قواعد بین‌المللی در تعارض است و خواب خیالی است که علی‌اف به پشتوانه اسرائیل و ترکیه می‌بیند.

  اکنون درگیری بر سر کریدور زنگزور همچنان باقی است؟
بله. طرف آذربایجان می‌خواهد برای خودش حق حاکمیت ایجاد کند. آذربایجان با استناد به مرزبندی‌های تاریخی چنین ادعایی می‌کند که دروغ است. این مسائل تحریک اسرائیل است. تل‌آویو تلاش می‌کند بین ایران با آذربایجان و ترکیه درگیری نظامی اتفاق بیفتد.

  پیش‌بینی شما از آینده کریدور زنگزور چیست؟
کریدوری شکل نخواهد گرفت که موجب مخدوش شدن مرز ایران و ارمنستان شود. ایران به جد و قطعیت سر این موضع ایستاده است. رهبری، رئیس‌جمهور و وزیر خارجه در این موضوع هم‌نظر هستند. آذربایجان تنها می‌تواند از کریدور زنگزور استفاده ترانزیتی داشته باشد. تصاحب کریدرو زنگزور اگر موجب تجزیه ارمنستان شود ازنظر ایران رؤیایی است که تعبیر نخواهد شد.

  درگیری آذربایجان و ارمنستان چه ارتباطی به ایران دارد و نقش ایران در این درگیری مرزی چیست؟
قفقاز جنوبی شامل سه کشور ارمنستان، آذربایجان و گرجستان می‌شود که امنیت این سه کشور روی امنیت شمال ایران تأثیر دارد. بنابراین ایران نمی‌تواند نسبت به امنیت قفقاز جنوبی بی‌تفاوت باشد.
از سوی دیگر بحث راه ارتباط آذربایجان به منطقه نخجوان است. نخجوان منطقه‌ای است که از مرزهای آذربایجان جدا افتاده است. در سه دهه گذشته ایران انواع خدمات زمینی و هوایی را برای اتصال آذربایجان به منطقه نخجوان ارائه داده است. اما اکنون آذربایجان در موضع قدرت قرار دارد و با بازپس‌گیری مناطقی مانند قره‌باغ تصور می‌کند که باید منطقه نخجوان را هم به سرزمین‌های مرزی خود اضافه کند. در حقیقت باکو به‌جای آنکه یک مسیر ترانزیتی را با کمک ارمنستان برای دستیابی به این منطقه روی میز بگذارد بر یک ادعای تاریخی تأکید می‌کند تا بتواند این منطقه را به دست آورد. ارمنی‌ها در سی سال گذشته نه‌تنها منطقه قره‌باغ کوهستانی را از آذربایجان جدا کردند بلکه هفت منطقه قره‌باغ دشت را هم از مرزهای باکو جدا کردند. این اشتباهی بود که ارمنی‌ها انجام دادند و امروز آذربایجان دچار همین اشتباه شده است و این سرزمین‌ها را به حاکمیت خود الحاق کرد.
باکو یک ادعای تاریخی کرده درصورتی‌که در قرارداد آل ماتی در سال 1991 مرزهای شوروی را به رسمیت شناخته است. ارمنستان و آذربایجان این توافقنامه را امضا کردند. سایر کشورها نیز ارمنستان و آذربایجان را با این موقعیت جغرافیایی به رسمیت شناختند.
بنابراین مطرح کردن ادعای تاریخی توسط آذربایجان بی‌معنا است زیرا در این منطقه کشورهای مختلفی می‌توانند ادعای تاریخی داشته باشند ازجمله ایران می‌تواند ادعای قرارداد ترکمانچای و قره‌سو را مطرح کند.
بهترین راه این است که آذربایجان و ارمنستان روی به همکاری بیاورند و بپذیرند که زمان جنگ و نزاع در این منطقه به پایان رسیده است.
مرزی که اکنون محل اختلاف است در ایران معروف به مقری، در آذربایجان زنگمار غربی و در ارمنستان معروف به استان سیونیک است.
این مرز برای ایران استراتژیک است زیرا ایران را به ارمنستان بعد به گرجستان و سپس به دریای سیاه و اروپا متصل می‌کند. مانند دسترسی ایران به روسیه از طریق آذربایجان است.
بنابراین این منطقه مرزی است به لحاظ استراتژیک برای کشورهای منطقه حتی ترکیه مهم است. سی سال جنگ در این منطقه نشان داده که دستاوردی ندارد اما اگر کشورهای آذربایجان، ارمنستان، ایران، ترکیه و روسیه برنامه همکاری در این منطقه را آغاز کنند منشاء تحول و توسعه‌یافتگی در مناطق محل اختلاف خواهد شد.
اسرائیل یکی از کشورهایی است که آذربایجان را به جنگ در این منطقه تحریک می‌کند.
مانور نظامی ایران در مناطق مرزی نشان داد که ایران در حفظ منافع خود در مناطق مرزی با ارمنستان جدی است. بستن راه سرزمینی ایران به ارمنستان عمق استراتژیک ترکیه را افزایش می‌دهد. برای تحلیل وقایع منطقه قفقاز جنوبی سه سطح از تحلیل را داریم. سطح کلان که مربوط به درگیری روسیه با ناتو می‌شود، سطح منطقه‌ای که مربوط به درگیری ایران با ترکیه، ارمنستان و آذربایجان می‌شود و سطح تحلیل دوجانبه درگیری بین ایران و آذربایجان است که یک‌بار برای همیشه باید این مسئله مورد حل‌وفصل قرار گیرد.
تهران بارها به باکو اعلام کرده است که به دنبال ثبات و صلح در این منطقه است.