شناسهٔ خبر: 62501714 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیدبان ایران | لینک خبر

ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه: مافیای کنکور مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی را برگرداند!

ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوشت: تأثیر معدل دانش‌آموزان در پذیرش دانشگاه، بهترین راه برای شکستن غول کنکور بود. این تصمیم می‌توانست به مرور زمان مدارس را برای داشتن یک رقابت سالم در ارتقای کیفیت آموزش وادارد و به دنبال خود عدالت آموزشی را رقم بزند، حتی با کمک آن، دانش‌آموزان تلاش بیشتری برای یادگیری دروس می‌کردند، چراکه سرنوشت‌شان با نتایج امتحانات نهایی مشخص می‌شد و آن‌ها می‌بایست تلاششان را برای پاسخگویی هر چه بهتر به سؤالات امتحانات نهایی انجام می‌دادند، نه اینکه همه دغدغه‌شان ورود به کلاس‌های کنکور باشد تا در تست‌زنی مهارت پیدا کنند، اما گویا «کنکور» برای برخی از سودجویان چنان درآمدی دارد که حاضر به حذف آن نمی‌شوند

صاحب‌خبر -

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوشت: تأثیر معدل دانش‌آموزان در پذیرش دانشگاه، بهترین راه برای شکستن غول کنکور بود. این تصمیم می‌توانست به مرور زمان مدارس را برای داشتن یک رقابت سالم در ارتقای کیفیت آموزش وادارد و به دنبال خود عدالت آموزشی را رقم بزند، حتی با کمک آن، دانش‌آموزان تلاش بیشتری برای یادگیری دروس می‌کردند، چراکه سرنوشت‌شان با نتایج امتحانات نهایی مشخص می‌شد و آن‌ها می‌بایست تلاششان را برای پاسخگویی هر چه بهتر به سؤالات امتحانات نهایی انجام می‌دادند، نه اینکه همه دغدغه‌شان ورود به کلاس‌های کنکور باشد تا در تست‌زنی مهارت پیدا کنند، اما گویا «کنکور» برای برخی از سودجویان چنان درآمدی دارد که حاضر به حذف آن نمی‌شوند؛ آن‌ها برایشان مهم نیست که پول هنگفتی که به جیبشان می‌رود به قیمت ضعیف‌تر شدن مدارس و نابودی آینده دانش‌آموزان تمام شود، بنابراین فقط و فقط به منافع مالی خود فکر می‌کنند، اما صدا و سیما و رسانه‌های آموزش و پرورش می‌توانستند در این مدت با نشان دادن واقعیت تأثیر معدل در کنکور، آن را برای اجرای هر چه بهتر تقویت کنند، اما شرایط به گونه‌ای پیش رفت که به نظر می‌رسید دست صداوسیما با مافیای کنکور در یک کاسه باشد! چراکه تبلیغات بی‌شمار کلاس‌های تست‌زنی و نمایش رسیدن به موفقیت از طریق طی کردن این مسیر، به دانش‌آموزان اینطور القا کرد که نه امتحانات نهایی بلکه مهارت تست‌زدن می‌تواند آن‌ها را به صندلی دانشگاه برساند. در نهایت رأی نمایندگان «تأثیر معدل دانش‌آموزان در پذیرش دانشگاه» را تا سال ۱۴۰۶ به تعویق انداخت. در رابطه با ابعاد مختلف این موضوع، امیرحسین سلطانی‌فلاح، کارشناس تعلیم و تربیت با ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه (جوان) گفتگو کرده‌است.

طبق رأی نمایندگان مجلس، معدل دانش‌آموزان در پذیرش دانشگاه‌ها تا سال ۱۴۰۶ به تأخیر افتاد. پیشتر درباره تأثیر قطعی معدل دانش‌آموزان در پذیرش دانشگاه‌ها هدف‌گذاری شده‌بود. علت این آشفتگی در تصمیمات چیست؟

خبر برگزاری کنکور به روش فعلی تا سال ۱۴۰۶، به مثابه گر گرفتن شعله‌ای بود که از قبل، جرقه‌هایی از آن دیده می‌شد. یعنی اختلاف بر سر اینکه کنکور یک مسیر عادلانه‌ای بگیرد یا به همان مسیر قبلی خود ادامه بدهد. خب برای تصویب تصمیمی که شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه داشت و می‌خواست شکل جدید کنکور را ایجاد کند، جلسات کارشناسی در این رابطه انجام شد و تصمیم بر تأثیر سوابق تحصیلی در پذیرش دانشگاه بود و درصد آن هم در هر سال تعیین شد، حتی در یک افق سه، چهارساله نیز فرآیند آن را مشخص کرده‌بودند و به نظر می‌رسید این تصمیم به عدالت نزدیک‌تر است. منتها این اقدام، مخالفان و موافقان خودش را داشته و دارد. بالاخره افراد، پایگاه‌ها و حوزه‌هایی که در چندین دهه به یک منوال دیگر، مسیر را می‌رفتند طبیعتاً با تصمیم شورا، یک اختلاف‌نظر‌هایی داشتند و در نهایت در این کشمکش‌ها توانستند حرفشان را به کرسی بنشانند. البته فعلاً تصمیم مجلس از نظر تقنینی، وضعیت مصوبه شورای عالی انقلاب را به حالت تعلیق در می‌آورد، ولی خب نهایتاً شورای نگهبان باید نظر نهایی خود را در این رابطه بدهد.

فکر می‌کنید شدت مخالفت‌ها باعث شد که این تصمیم به حالت تعلیق دربیاید؟ این مخالفت‌ها بیشتر از جانب چه کسانی بود؟

گمان می‌کنم بیشتر نارضایتی‌هایی که از طریق ذینفعان بیان می‌شد این مصوبه را ایجاد کرده‌است، اما بیشترین اتفاقی که افتاد و به آن توجه نشد، بحث پرداخت رسانه‌ای بوده‌است. اینکه آموزش و پرورش می‌توانست با توجه به این تصمیم بزرگی که در این زمینه گرفته شده، ۲۰ درصد انرژی‌اش را برای مصوبه می‌گذاشت و ۸۰ درصد انرژی دیگر را صرف کار رسانه‌ای می‌کرد تا این اقدام را تبیین و توجیه کند. آن وقت احتمالاً کار به اینجا کشیده نمی‌شد، اما از آنجایی که اقدامات مربوط به این تصمیم، پشت در‌های بسته گرفته می‌شد، اینطور تلقی کرد که آموزش و پرورش یک سازمانی است که تصمیمش را هیجانی گرفته و آنقدر کار کارشناسی روی آن انجام نداده تا در نهایت منجر به اعتراض شد. در صورتی که اگر ما اعتراضات را بررسی کنیم و تراز جلسات کارشناسی را بگیریم، می‌بینیم حدود سه سال است که آموزش و پرورش روی این موضوع کار می‌کرد، اما بعد از این سه سال، تصمیمش را اعلام کرد.

یعنی از نظر شما اگر پرداخت رسانه‌ای بهتری انجام می‌شد، زور آن به مافیای کنکور می‌رسید؟

قطعاً همینطور است. گمان من بر این است تعدادی از افرادی که نارضایتی از شرایط موجود دارند، افرادی هستند که می‌گویند آنطور که باید، کیفیت بحث تراز‌ها و بحث کنکور امسال به ما نرسید و حتی ممکن است در این زمینه حق داشته‌باشند. به خصوص اینکه در زمینه تنویر افکار عمومی، صدا وسیما نیز سهمی دارد، اما آنقدر که باید پای کار آموزش و پرورش نبود. تا جایی که حتی می‌دیدیم در پیک ساعات تلویزیون مثلاً از مؤسسات کنکوری تبلیغات گسترده‌ای می‌شد، اما از مصوبه بزرگ آموزش و پرورش کسی صحبتی نکرد و هیچ برنامه‌ای هم تولید نشد. به نظر من اگر رسانه آموزش و پرورش و رسانه‌های وابسته به آموزش و پرورش می‌آمدند و در این میان، میدان‌داری می‌کردند فضای بهتری حاکم می‌شد، البته نه به این جهت که بخواهند یک کار ضعیف را القا کنند، بلکه به جهت اینکه تصمیمی را که گرفته‌شده تبیین کنند. اگر این کار انجام می‌شد نقد‌هایی که در حال انباشته‌شدن بود و یک مرتبه منفجر شد، به مرور زمان مورد بررسی قرار می‌گرفت و چه بسا که وارد تصمیم‌گیری‌ها هم می‌شد و نهایتاً اگر مسئولان به این نتیجه می‌رسیدند که تصمیم درستی نیست، تصمیم بهتری برای آن می‌گرفتند.

من نقش رسانه را خیلی پررنگ و مهم می‌دانم و به نظر من چنانچه مصوبه شورای عالی انقلاب برگردد و به همان سمت برود آسیب‌های آن بیشتر از شرایط کنونی است. چرا شرایط فعلی که پایه‌ریزی شده‌است تابع یک تصمیم یکساله و نو ببینیم که اگر سنگ بنای آن درست باشد می‌تواند طی چند سال به یک پختگی برسد. ما نمی‌توانیم این تصمیم را در تراز یک تصمیمی بگذاریم که سه دهه آموزش و پرورش و آموزش عالی طبق آن حرکت کرده‌اند. این تصمیم، تصمیمی بود که وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش روی آن صحه می‌گذاشتند، اما اگر بخواهیم این تصمیم را برگردانیم باید منتظر باشیم که میدان به دست افرادی برسد که همه سال‌های گذشته می‌گفتیم آینده‌فروشی می‌کردند و به بچه‌هایمان رؤیا می‌فروختند و اینکه بیشتر به فکر این بودند چطور تراز حساب سالانه‌شان بیشتر شود و همه چیز به نفع آن‌ها برمی‌گردد.

پس با این توصیف، نبود پرداخت رسانه‌ای مردم را دچار اشتباه کرد، آن‌ها وقتی تبلیغات کنکور را دیدند و در مقابل هیچ حمایتی از مصوبات جدید نشد، درگیر سردرگمی شدند و تصورشان این بود که همان برگزاری کنکور به روش گذشته بهترین مسیر است.

بله همینطور است. چه بسا اینکه بیشترین حجم نارضایتی و اعتراضات تنها با یک اطلاع‌رسانی دقیق برطرف می‌شد و تبدیل به یک موضوع بحران‌زا نمی‌شد، اما، چون متأسفانه رسانه در این مسئله پای کار نبود و اصلاً اولویتش نبود، منجر به این شد که آشفتگی ایجاد شود. جالب است که چنین تصمیمی هم گرفتند و همانطور که دیدید، قرار است تأثیر مثبت سوابق تحصیلی ایجاد کنند؛ یعنی به همین راحتی مدرسه ضعیف می‌شود، چراکه می‌توانند به دانش‌آموز بگویند اگر امتحانات نهایی را خراب کنید هیچ اهمیتی ندارد، چون تأثیر مثبت نمی‌گذارد، پس بیا و در کلاس‌های من شرکت کن، من بهت تضمین می‌دهم که در کنکور درصد بالا بزنی. در نتیجه دوباره هر کسی که پول بیشتری دارد به کلاس‌های تست‌زنی می‌رود و مدرسه ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود و در نهایت ضعف آموزش و پرورش هم بیشتر می‌شود.

عده‌ای می‌گویند کنکور عدالت آموزشی را زیر سؤال می‌برد و عده‌ای می‌گویند شرط معدل در کنکور هم مشکلات مربوط به خود را دارد، چراکه همه دانش‌آموزان کشور از کیفیت بالای آموزشی برخوردار نیستند. نظر شما در این رابطه چیست؟

فضای کنونی را اینگونه ترسیم می‌کنم که ما با یک شخصی طرف هستیم که یک مقداری با بیماری‌هایی درگیر شده‌است؛ مثلاً ممکن است که قلبش از لحاظ پمپاژ خون دچار مشکل شده‌باشد، حالا اگر بنا باشد که ما موی سرش را اصلاح کنیم یا چشمش را عمل کنیم و دندان‌هایش را ترمیم کنیم اصلاً اتفاقات بدی نیست، اما اصل مسئله جای دیگری است، چراکه قلب مشکل دارد و باید آن را درمان کنیم. کنکور به مثابه یک سنجش بزرگ مقیاس به نظام تعلیم و تربیت جهت می‌دهد؛ دارد می‌گوید اگر شما درنظر دارید از دوره ابتدایی تا متوسطه هر فرآیندی را طی کنید، حواستان باشد که آخر ما هستیم که تعیین می‌کنیم در چه مسیری حرکت کنید. بنابراین آن چیزی که باید تغییر کند و باید منطقی و مفهومی شود، حالت کنکور است یعنی آن سنجش بزرگ مقیاس باید تغییر کند. ما اگر به این نتیجه برسیم که پایان هر دوره تحصیلی باید از بچه‌ها امتحان مهارتی بگیریم دیگر هیچ‌کس کتاب را نمی‌خواند و اگر هم قرار باشد آزمون تئوری بگیریم پس دیگر کسی روی مهارت‌آموزی تمرکز نمی‌کند و همه سطر به سطر کتاب را حفظ می‌کنند، همین بلایی که «کنکور» دارد بر سر دانش‌آموزان می‌آورد که فقط براساس حفظیات و قدرت تست‌زنی تأکید دارد. حالا اگر بنا باشد مسیر آموزش و پرورش درست شود به گمان بنده باید رویه این سنجش بزرگ‌مقیاس منطقی شود.

راه منطقی‌شدن این سنجش بزرگ مقیاس چیست؟

راه منطقی شدن آن از مدرسه می‌گذرد؛ یعنی هر پروژه‌ای که در آموزش و پرورش کلید بخورد و فقط یک ابسیلون هم مدرسه را ضعیف کند آن پروژه، پروژه موفقی نیست و کنکور دارد این کار را می‌کند.

اما آیا آموزش و پرورش از نظر سرمایه انسانی و برش‌های جغرافیایی آنقدر توانمند است که بتواند کیفیت مدارس را بالا ببرد؟ نباید فرقی بین مدرسه دولتی و غیردولتی وجود داشته باشد. این مسئله‌ای است که همیشه مورد توجه حتی رهبر انقلاب هم بوده‌است؛ ایشان تأکید کرده‌اند که مدارس دولتی را تقویت کنید و پرداخت به مدارس غیردولتی منجر به این نشود که مدارس دولتی ضعیف شوند. پس آموزش و پرورش باید دنبال همین برود و این مسئله را حل کند. حالا اگر تصور افراد بر این باشد که تا کنکور درست نشود، هیچ چیزی تغییر نمی‌کند، تصور اشتباهی است و اصلاً اشکال کار آموزش و پرورش همین تصور است.

این نکته را هم باید مدنظر قرار داد که اگر تراز امتحانات نهایی بالا برود، مدرسه ناگزیر می‌شود کیفیت آموزشی خود را افزایش دهد. یک طرحی در آموزش و پرورش برای رتبه‌بندی مدارس وجود دارد که هر مدرسه شاخص‌های مختلفی برای تعیین رتبه خودش دارد و یکی از این شاخص‌ها همین مورد است که مدارس بتوانند از نظر تولید سواد تحصیلی و امتحانات نهایی تراز خوبی بگیرند. ما اگر تحلیلی کنیم روی امتحانات نهایی امسال، اینطور نبود که مدارس غیردولتی ۲۰ بگیرند و مدارس دولتی از آن‌ها عقب بمانند. تقریباً تراکم آن به سمت منطقی‌شدن رفت.

من از جمله افرادی بوده و هستم که نظرم بر تغییر شکل کنکور است، اما اینکه چه شکلی شود باید مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد.

سطح کیفیت آموزش در مدارس دولتی با تعدد مدارس غیردولتی رو به کاهش رفت. به نظر شما تأثیر معدل در قبولی دانشگاه یا کنکورمحور بودن آن چه تأثیر بر سطح کیفیت آموزش در مدارس دولتی خواهد داشت؟

ما اگر تأثیر قطعی سوابق تحصیلی را مدنظر قرار دهیم، بله تأثیر زیادی خواهد گذاشت. تأثیر سوابق تحصیلی یک اصالتی به مدرسه می‌دهد و نمی‌شود مدارس را نادیده گرفت. آن وقت آموزش و پرورش موظف می‌شود که به مدارس کیفیت‌بخشی کند و از طرفی دانش‌آموزان خودشان را متعهد به مدرسه می‌دانند. اگر ما بخواهیم فارغ از مسئله کنکور و بزرگ‌تر نگاه کنیم؛ مدرسه را به عنوان یک خرده‌نظام فرهنگی تأثیرگذار جامعه ببینیم؛ آن هم در طول سیر تاریخی آن، می‌بینیم که واقعاً هویت را می‌توانیم به مدرسه برگردانیم.

براساس مصوبه جدید باید کنکور تا سال ۱۴۰۶ به روش فعلی برگزار شود و آموزش و پرورش باید اقداماتی انجام دهد. این اقدامات چه باید باشد؟

اولین نکته راجع به بحث توزیع منابع انسانی است. اخیراً وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده که معلمان مدارس خاص ملزم به ۱۲ ساعت تدریس در مدارس دولتی شوند؛ یعنی اولین بحث توزیع ساعات آموزشی سرمایه انسانی است که چطور این فضا ایجاد شود که همه معلمان تراز به مدارس خاص نروند. خب این تصمیم، حجم مشارکت مردمی نیز در سهم مدارس بیشتر می‌شود. مورد بعدی الزام مدارس دولتی به رسیدن به شاخص‌های استاندارد آموزشی است از نظر تجهیزات، مالی و نیروی انسانی. مورد بعدی ترازبندی صحیح دانش‌آموزان در هر کلاس است. بعضاً در برخی از مدارس غیردولتی می‌بینیم که حتماً باید ۱۵ دانش‌آموز داشته‌باشیم و نه بیشتر. بنابراین سرریز این دانش‌آموزان به مدارس دولتی می‌رود و می‌بینیم در برخی از کلاس‌های درس میزان ساعتی که به دانش‌آموز تخصیص داده‌می‌شود، بسیار کم است. این زیرساخت مکانیکی، انسانی و مالی است که مدارس باید به آن توجه کنند.

البته باید گفت که این موارد در زیربنا و تصمیماتی که طی سال گذشته تاکنون گرفته شده، دیده‌می‌شود، منتها اینکه چقدر اهتمام بر این دارند که این تصمیمات به اجرا در بیاید، خودش حائز اهمیت است. من فکر می‌کنم آموزش و پرورش با چالش تصمیم خوب مواجه نیست، با بحران نظارت مواجه است. چون نمی‌تواند خیلی خوب به تصمیمات خوبی که گرفته است و باید اجرا شود، نظارت کند.

 

کپی لینک
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام

نظر شما