به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ طی سالهای متمادی و مستمر همیشه اعتراضات و نارضایتی نسبت حق و حقوق بسیاری از کارمندان رسمی دولتی و حتی قراردادی با توجه به مزایایی مانند بیمه پایه و تکمیلی، اضافهکاری ضمن راندمان و عملکرد بسیار ضعیف، پرداخت مزایای رفاهی و معیشتی وجود داشته، اما در حوزه خبرنگاری و رسانه ای هیچ نام و نشانی از این شغل پرخطر و سخت به عنوان مشاغل دارای حق و حقوق قانونی نیست. به عبارت سادهتر حرفه خبرنگاری به عنوان یک شغل در نظر گرفته نشده که براساس آن قوانینی مانند افزایش حقوق و اختصاص مزایا تصویب و اجرایی شود.
بدون شک نبود ثبات و امنیت شغلی، نداشتن بیمه و مسکن، عدم امکانات مناسب برای فعالیت رسانهای، نبود نظام ارزیابی قوی و نگاه غلط به خبرنگاران و از همه مهمتر بیکاری از جمله مشکلات فعالان رسانهای محسوب میشود.
اما با همه این بیعدالتیها و بیقانونیها، انعکاس واقعیتهای جامعه و طرح مشکلات، تنگناها و گرفتاریهای مردم جزء دغدغههای بسیاری از خبرنگاران حرفهای و متعهد بوده و است.
خبرنگاران واقعی درد مردم را درک کرده و مسوولان را مجبور و ملزم به پاسخگویی میکنند آنها با شفافسازی و اطلاعرسانی صریح، مورد تهدید قرار میگیرند حتی از آنها شکایت میشود، توهین میشنوند اما خللی در راستای رسالتشان ایجاد نشده و پرصلابت در راستای روشنگری جامعه قلم میزنند هرچند برای دغدغهها، کاستیها و کمبودهای جامعه خبرنگاری اقدام جدی و اساسی وجود نداشته و ندارد اما حاضر نمیشوند برای رهایی از شرایط بغرنج بهخاطر گروهی با گرایش خاص (مسائل جناحی و سیاسی) فعالیت کنند در نهایت اخلاق و شرافت را فدای وعدههای مالی نمیکنند .
خبرنگاران برای نشان دادن مشکلات مردم و کشف حقیقت تلاش میکنند، اما خودشان همیشه جزو فراموششدهها هستند البته باید اذعان کرد که نبود دادههای دقیق، جوابگو نبودن بسیاری از مدیران، نبود رتبه بندی و امتیاز، نبود چارچوب مشخص برای ورود به این حرفه و غیره از دیگر معضلات این قشر از جامعه به شمار میرود.
از طرف دیگر، انعکاس ندادن حقایق وسیاهنمایی کردن، خبررسانی برای کسب منفعت سیاسی و مالی توسط عدهای خاص، و از همه مهمتر از بین رفتن وظیفه برخی خبرنگاران مبنی بر مطالبهگری و پاسخگو کردن مسوولان به وضوح قابل مشاهده است این در حالی است که اگر خبرنگاران واقعی و معتقد به رسالت بیان حقایق به طور شفاف در جامعه گسترش یابند بسیاری از دستاندرکاران و مسوولان دولتی که مسبب ایجاد وضعیت بحرانی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در کشور هستند باید براساس قانون به دلیل ناکارآمدی، کمکاری و یا شیوع مفاسد اخلاقی یا مالی در مقابل مردم پاسخگو بوده و حتی مجازات شوند برعکس روزنامهنگاران واقعنگر، صادق و دارای شرافت شغلی بدون هیچ وابستگی سیاسی و مالی با وجود تحمل تمامی مشکلات زیاد، تحت فشار مقامات قضایی قرار میگیرند در نتیجه ارایه اخبار و حقایق به مردم دچار محدودیت و چارچوب تعریف شده است،
تردیدی نیست به برخی افراد که فاقد کوچکترین تخصص و تعهدی در حرفه خبرنگاری هستند لقب خبرنگار داده شده و تمایزی بین آنها و خبرنگاران واقعی وجود ندارد متاسفانه این گروه از روزنامهنگاران مانند بسیاری از مشاغل دیگر حرفه خبرنگاری را به چالش کشیدهاند. سایت دیدهبان ایران درباره این موضوع با کامبیز نوروزی، حقوقدان و فعال انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران گفتوگویی داشته که میخوانید:
-متاسفانه طی چندسال اخیر جایگاه برخی از خبرنگاران به خاطر وضعیت بد و اسفبار اقتصادی دچار تزلزل شده به طوریکه تعدادی از خبرنگاران خاص، شناخته شده و تیمی ترجیح میدهند با گرفتن مبالغی به عنوان هدیه، نظرات و مطالب آماده شده از طرف برگزارکننده جلسات را منعکس کنند در صورتیکه رسالت خبرنگاری انعکاس اخباردیکته و کپی شده نیست؟ نظر شما در اینباره چیست؟
ریشه وضعیت موجود خبرنگاران کشور در دو گروه قابل بررسی است یک بخش از رسانهها و روزنامهنگاران که تحت حمایت کامل مالی و امنیتی دولت و سازمانهای حکومتی قرار دارند و مورد لطف و عنایت دولتها هستند تا حدی که هر مطلبی انعکاس دهند برای آنها مشکلی ایجاد نمیشود حتی اگر شکایتی علیه آنها بهخاطر چاپ مطالب غیرواقعی و مغرضانه ثبت شود راه به جایی برده نمیشود زیرا که از لحاظ قانونی نیز کاملا محافظت میشوند و دستگاههای قضایی و ضابطان دادگستری با این گروه از خبرنگاران مدارا و همراهی میکنند این طرز برخورد ناشی از عملکرد جامعه روزنامهنگاری کشور نیست بلکه برگرفته از سیاست رسانهای دولت و سایر دستگاههای حکومتی کشور بوده البته تفکر حاکم، موافق و همسو با حضور و کارکرد روزنامهها و رسانههای مستقل نیست.
دستگاههای حکومتی، رسانهها را به عنوان بلندگوی خودشان تلقی میکنند و تمام تلاششان این است که روزنامهنگاران و رسانهها در جهت منویات و خواستههای مبتنی بر ساخت قدرت حرکت کنند روزنامهنگاری که بخواهد به صورت مستقل براساس رسالت خبرنگاری و اصول حرفهای فعالیت کند موردپسند دستگاههای قدرت نیست به همین دلیل با عناوین مختلف تحت فشار قرار میگیرد.
طی 4 دهه اخیر با رفتار تبعیضآمیز حاکمان قدرت با روزنامهنگاران مواجه هستیم بخشی از روزنامههای مستقل که در چارچوب اخلاق خبرنگاری فعالیت میکنند به شدت از نظر مالی و امنیتی تحت فشار هستند ولی برخی دیگر هیچکدام از این مشکلات را ندارند.
مقصراصلی ایجاد چنین شرایطی سازمانهای دارای قدرت هستند که با ایجاد این تبعیض، فضای نقض استعداد و اخلاق حرفهای را فراهم میکنند.
یکی از اصول اخلاق روزنامهنگاری، شرافت حرفهای است طبق این قاعده، روزنامهنگار مجاز نیست از سازمانهای سوژه خبری خودش، هدیه قبول کند مگر در مناسبتهایی مثل روزخبرنگار آن هم مشروط براینکه هدایای اهداشده تنعیضآمیز نباشد به عبارت دیگر نباید فقط گروه خاصی مانند روزنامهنگار دوستدار خودشان از این هدیهها بهرهمند شوند و برعکس با روزنامهنگاران دیگر رفتاری کاملا متفاوت داشته باشند در این شرایط خبرنگاران باید از دریافت هدایای تبعیضآمیز خودداری کنند.
بنابراین ریشه تمامی این شکافها در جامعه روزنامهنگاری در ساختار سیاست رسانهای حاکم خلاصه میشود.
-متاسفانه بسیاری از ادمینهای شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای کشور نیز از این قاعده مستثنی نیستند به طوریکه برخی از آنها با دریافت مبالغی از ارگانها و سازمانهای اجرایی، اخبارهای سلیقهای و انتخاب شده را منتشر میکنند و خودشان را درگیر مشکلات و معضلات واقعی مردم، اطلاعرسانی درست و شفاف نمیکنند.از طرفی برخی از این ادمینها برای انتشار اخبار واقعی به شدت تحتنظر مقامات قضایی و امنیتی قرار میگیرند به صورتیکه برای چاپ هر خبری باید تاییدیه مسوولان مربوطه را داشته باشند در عوض از سایه امن مالی و امنیتی برخوردارند. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
ارایه هدایای مالی در قالبهای مختلف به خبرنگاران حتی ادمینهای شبکههای اجتماعی برای استخدام و بهکار گرفتن روزنامهنگار است بهخصوص در شرایط اقتصاد فعلی و وضعیت نامساعد خبرنگاران، شیوه حاکم که خلاف موازین اخلاق روزنامهنگاری است کاملا جواب میدهد.
متاسفانه میانگین دستمزد روزنامهنگاران در ایران کمتر از حقوق حداقلی و پایه بوده و بسیاری از آنها کمترین امکانات را نیز ندارند در این شرایط نابسامان و آشفته فضا برای نقض قواعد حرفهای شغل مربوطه فراهم است در نتیجه مشکلات موجود جامعه خبرنگاری را باید در سیاست رسانهای حاکم بررسی کرد زیرا تمامی تلاشها برای این است که روزنامهنگاری مستقل از بین برود و رسانهها به بلندگوهای دولتها تبدیل شوند.
مصداق بارز وضعیت موجود این است که در دوران شیوع بیماری کرونا افراد نمیتوانستند در مسابقاتی مانند فوتبال به عنوان تماشاچی شرکت کنند. مسابقه برگزار میشد اما ورزشگاه خالی از تماشاگران بود از این رو، مسوولان تیمهای ورزشی فایلهای حاوی تماشاچی را از بلندگوها پخش میکردند به طوریکه در زمان تماشای مسابقه صدای تشویقها و هیاهوی تماشاچیان به گوش میرسید در حالیکه ورزشگاه خالی بود در ایران دولت و سازمانهای حکومتی قصد دارند فضای رسانهای کشور خالی از خبرنگاران متعهد و معتقد به اصول کارشان باشد در نتیجه فقط روزنامهنگاران انتخاب شده مانند بلندگوهای ورزشگاه خالی از تماشاچی نقش تشویقکننده دارند.
بیش از یک دهه است که کمترین توجهی به وضعیت بحرانی روزنامهنگاران و رسانهها نشده و هیچ برنامهای برای تغییر وضعیت اسفبار رسانههای داخلی ایران وجود ندارد با این وجود، یکی از سیاستهای فرمانبردارکردن رسانهها، دادن یارانه و هدیه دادن به خبرنگاران است که در دوره اخیر بسیار تبعیضآمیز بوده، این روش حاکم، نقض آشکار اصل شرافت حرفهای در اخلاق روزنامهنگاری را به دنبال داشته و دارد.
البته روزنامهنگاری مستقل در ایران بسیار فعال و پویاست و بیش از رسانههای غیرمستقل، اثرگذار بوده و هست.
-در حال حاضر همانطور که اشاره کردید وضعیت مادی و معیشتی روزنامهنگاران بسیار نابسامان بوده به همین دلیل بسیاری از آنها مجبورند مسیر مغایر اصول اخلاق روزنامهنگاری را انتخاب کنند در حالیکه توقع مردم صداقت، بیان حقایق و اطلاعرسانی مبتنی بر واقعیت از زبان خبرنگاران بسیاربجا و شایسته است، متاسفانه گزینشی و موافق خواستههای عدهای خبررسانی کردن شغل خبرنگاری را دچار خدشه کرده تا حدیکه جایگاه و رسالت خبرنگار در کشور ما بسیار کمرنگ شده اما همانطور که میدانیم شغل روزنامهنگاری در بسیاری از کشورهای توسعهیافته نقش تعیینکننده و مطالبهگری بدون اغماض با آزادی بیان کامل دارد. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟
در همه جای دنیا خبرنگاری جز مشاغل سخت و پرمخاطره محسوب میشود زیرا روزنامهنگار میتواند با ساختار و عملکرد نادرست و ناصواب حکومتها در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... مقابله کند در کشورهای دارای دموکراسی که شغل روزنامهنگاری پیشرفت داشته و نهادینه شده خطرات شغل مذکور کمتر است اما در کشورهایی مثل ایران به خصوص در سهدهه اخیر روزنامهنگاران متعددی تحت تعقیب قضایی قرار گرفته، تهدید و یا مانع از فعالیت آنها شدهاند در واقع روزنامهنگار فاقد مصونیت حرفهای است اما به دلیل اینکه شغل خبرنگاری بسیار خطیر بوده باید قانون از آن حمایت کرده و امنیت را فراهم کند به عبارت دیگر قانون باید مانع از هرگونه تعرض به روزنامهنگار بهخاطرانجام وظیفه حرفهای شود همچنین قانون باید جرایم سنگین به همراه مجازاتهای سخت برای تعرض به خبرنگاران متعهد و باشرافت در نظر بگیرد و اجرایی کند علاوهبراین باید شیوههای رسیدگی به شکایات علیه روزنامهنگاران تغییر کند. متاسفانه طی چندسال اخیر با بازداشت خبرنگاری (برای فرار از تبعیت قوانین و مقررات جرم مطبوعاتی) اتهاماتی غیرواقعی برای تلقی نکردن جرم مطبوعاتی به آنها نسبت داده میشود در صورتیکه ایجاد مصونیت حرفهای برای این شغل بسیار ضرورت دارد و اجتناب ناپذیر است با این حال با کمال تاسف ارادهای برای حمایت قانونی شغل روزنامهنگاری وجود نداشته و ندارد، گرایش حاکم انواع محدودیتها برای این قشر را افزایش داده و تشدید کرده است در این شرایط روزنامهنگاران مستقل، متعهد به اخلاق و اهداف حرفهای، مشقتها و مشکلات بسیاری را متحمل میشوند اما به جرات میتوان اذعان کرد میزان نفوذ و حوزه اثرگذاری روزنامهنگاری مستقل داخلی کشور بسیار بیشتر از رسانههای وابسته به قدرت حاکم است این میزان تاثیر ناشی از پایبندی آنها به مسوولیت مربوطه و انگیزه جدی و قوی برای بیان حقایق با تمامی معضلات و سختگیریهاست.
- بعد از سالها تاخیر با اجرایی کردن بیمه برخی خبرنگاران، بیمه بیکاری به آنها تعلق نمیگیرد در حالیکه بسیاری از رسانههای مستقل به خاطر افزایش چندبرابری قیمت کاغذ و چاپ مطبوعات تعطیل و یا با مشکلات عدیده دستوپنجه نرم میکنند. تکلیف روزنامهنگاران بیکار چیست؟
به طورکلی و در ابعاد وسیعترطی سه دهه اخیر با رسانهها و روزنامهنگاران برخوردهای مبتنی بر عدم امنیت ساختاری صورت میگیرد به این معنا که تعداد بسیار کم و محدودی از نشریات امید به فعالیت در آینده حتی برای مدت یکساله دارند زیرا از توان اقتصادی و مالی ضعیفی برخوردارند این موضوع به خاطر سازماندهی بسیار ناکارآمد و ضعیف روزنامهنگاران است به همین دلیل رسانهها نمیتوانند پروژههای تحقیق و توسعه داشته باشند همچنین اجرای مقررات قانون کار و تامین اجتماعی برای کارمندان خبرنگار توسط مدیرمسوولان بسیار دشوار و در مواردی بسیار، غیرممکن است. عوامل مذکور باعث سختتر شدن وضعیت نشریات و رسانهها اعم از کاغذی و دیجیتالی شده است.
ایجاد احساس امنیت کاری برای این قشر موجب بهبود شرایط استخدامی خبرنگاران و همچنین توسعه حرفهای شغل آنها میشود بنابراین بدون اغراق میتوان گفت در میان انبوه رسانههای منتشرشده در کشور طی 30 سال اخیر فقط 2-3 رسانه قادر به رشد و توسعه بوده و شرایط استخدامی قانونی برای اعضای تحریریه خود را نیز رعایت میکنند.
مساله مهم این است که به دلیل مخالفتهای مستقیم و غیرمستقیم با توسعه روزنامهها و رسانههای مستقل، مجموعه سازمانی روزنامهنگاری در ایران درهم ریخته و نامنتظم است از این هیچ نظمی در روابط کاری این شغل مشاهده نمیشود.
منبع: سایت دیدهبان ایران _ اکرم قدرت
نظر شما