شناسهٔ خبر: 62263876 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

یادداشت معاون فرهنگی اجتماعی فراجا درخصوص شهدای اخیر پلیس / بهای تولید امنیت را پلیس با جانش می‌پردازد

معاون فرهنگی اجتماعی پلیس در یادداشتی به پاس خون شهدا نوشت: وقتی صحبت از رشته‌های ناگسستنی ماموریت پلیس با روزمرگی‌های شهروندان به میان می‌آید سخن گزافی نیست؛ یادمان باشد تامین امنیت، هزینه سنگینی دارد و بهای آن را این روز‌ها پلیس با جانش می‌پردازد.

صاحب‌خبر -

 به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو به نقل از پایگاه خبری پلیس؛ در یادداشت معاون فرهنگی اجتماعی فراجا به پاسداشت خون شهدای انتظامی می‌خوانید:

برای شهدایمان می‌نویسم، برای مظلومیت آنان، برای اشکِ کودکان و سوزِ دل خانواده شان، برای رشادت، شجاعت، صلابت و جوانمردی یکایک شان، یادمان باشد تامین امنیت، هزینه سنگینی دارد و بهای آن را این روز‌ها پلیس با جانش می‌پردازد.

بار دیگر ۲ تن از نیرو‌های خوش خلقِ پلیس در راه تأمین امنیت در یک ترور کور و ناجوانمردانه توسط تروریست‌های ایران ستیز و اشرار مسلح در سیستان و بلوچستان جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند که جایشان پُر شدنی نیست.

وقتی صحبت از رشته‌های ناگسستنی ماموریت پلیس با روزمرگی‌های شهروندان به میان می‌آید سخن گزافی نیست؛ پَر کشیدنِ ماموران پلیس در ماموریت‌های درون شهری برای حفظ برقراریِ ایمنی شهروندان در تخریب سازه‌های نا ایمن در پایتخت موید آن است.

آن هنگام که به مظلومیت شهدای فراجا اشاره می‌شود، به واقع نمی‌دانم کفه پریشان حالیم برای کدامشان سنگین‌تر است؟ برای پیکر همرزمانِ کاربلدِ بی ادعایم که از زیر آوار بیرون آمد و کسی چه می‌داند زیر آوار ماندن و خاک را به جای هوا به ریه‌ها فرستادن چیست؟ همانند غواصان عزیزمان که به جای شنا در اروند رود، با دست‌های بسته در خاک دفن شدند.

غم کدامشان را به دوش و دل بکشیم، آن همکارِ گران سنگمان در کلانتری که در هنگامه دستگیری متهمِ سلاح به دست، خون داد تا خونِ شهروندی بر زمین نریزد یا آن مامورِ متعهدی که جان فرزندان این مرز و بوم برایش ارجحیت داشت و نخواست که گرفتارِ افیون اعتیاد شوند و در مقابله با قاچاقچیان مواد مخدر جانش را در طَبَقِ اخلاص و هدیه به این سرزمین کرد، یا آن مرزبانِ باغیرتی که جان می‌دهد، ولی خاک نمی‌دهد، یا عوامل گشتِ درون شهری که مورد حمله مسلحانه قرار گرفتند، یا آن گشت پلیس راهور که در جاده مورد پرسش قرار می‌گیرد و راهنمایی می‌کند، اما در پاسخ به جای تشکر آماج گلوله و سرب‌های داغ قرارمی گیرد، آن مامور چک و خنثای بمب که قیچی بر رشته جان خویش می‌زند، برای سرباز خوش غیرتی که آموخته دفاع از وطن و هموطنانش عین همجواری با ایزد است و یا دیگر همکاران شهیدم ...

بی شک تعدد و گستره‌ِ ماموریت‌های مخاطره آمیز شبانه روزی پلیس، کشف هزاران تن مواد و اقلام ممنوعه، پنجه در پنجه بدطینتان و مخلان نظم و امنیت انداختن و در نهایت تولید امنیت، بهایی دارد و این روز‌ها عزیزانم در فراجا با جان گرانقدرشان این بها را می‌پردازند.

فراجایِ مقتدر و مظلوم ترکیب عجیبی است؛ فراجا همان پلیس مظلوم ایران ما که آماج حملات مغرضان و برخی از دوست نماهاست، آری امنیت به خودی خود ایجاد نمی‌شود و همگان می‌بایست برای تامین و ارتقاء آن تلاش کنیم و حامی و قدردان تلاشگران عرصه امنیت باشیم.

پاس می‌داریم زحمات همه گرامیان را در سازمان بزرگ پلیس و کلاه از سر برمی داریم وتمام قد به احترام شان می‌ایستیم، یقینا بهشت و همجواری با سالار شهیدان جایگاه شهدای متعهد و مظلوممان می‌باشد.

یادشان گرامی و راه شان پر رهرو باد...

نظر شما