به گزارش تجارتنیوز در بیشتر روزهای ۶ ماهه نخست سال ۱۴۰۲ قیمت دلار در کانال ۴۹ هزار تومانی نوسان داشت. به اعتقاد معاملهگران بازار ارز، این محدوده با ارزش ذاتی قیمت دلار فاصله دارد و به خواست سیاستگذار دلار در این محدوده فریز شده است. کارشناسان اقتصادی ارزش ذاتی قیمت دلار را در محدودههای ۵۲ تا ۵۶ هزار تومان پیشبینی میکنند و از اصطلاح فنر فشرده دلار برای سیاست ارزی بانک مرکزی استفاده میکنند. این در حالی است که رئیس کل بانک مرکزی معتقد است فنری وجود ندارد که فشرده شده باشد!
اما با وجود اینکه برخی تحلیلگران بازار ارز به موضوع فاصله ارزش ذاتی و قیمت دلار اشاره میکنند برخی نیز معتقدند ارزش ذاتی و قیمت دلار در برابری حداکثری قرار دارند. در این خصوص سجاد بوربور فعال و کارشناس اقتصادی موافق این برابری است. وی در گفتوگویی که در ادامه میخوانید به موضوع نقدینگی، رشد اقتصادی ناپایدار، افزایش پایه پولی و رکود بازارها پرداخته است.
ارزش ذاتی با قیمت دلار برابر شد
با توجه به اینکه بسیاری از کارشناسان اقتصادی به تفاوت قیمت دلار و ارزش ذاتی این اسکناس تاکید دارند نظر شما در اینباره چیست؟
ما همیشه درباره ارزش دلار صحبت میکنیم، نه قیمت. در حال حاضر دلار زیر کریدور ۵۰ هزار تومان قرار دارد. قیمت چیزی است که عرضه و تقاضا در بازار آن را مشخص میکند؛ ولی ارزش همان ارزش ذاتی است که روی کاغذ محاسبه میشود.
با وجود نقدینگی ۶ هزار و ۸۰۰ همتی، رشد اقتصادی ناپایدار سه درصدی، تورم بالای ۴۰ درصدی و دلار ۴۹ هزار تومانی، عملا ارزش با قیمت یکی شده است و متقاضیان به قیمت، دلار را میخرند. یعنی نه گران و نه ارزان. این موضوع در اقتصاد ایران طی ۲۰ سال گذشته اتفاقی نادر است که به طور نسبی ارزش دلار با قیمت دلار کاملا برابر شود.
یعنی شما معتقدید که قیمت دلار ارزانتر از ۴۹ هزار تومان نمیشود؟
اگر قیمت دلار بخواهد افت کند به زیر ارزش میرود. در صورت بروز این اتفاق فعالان اقتصادی برای خرید دلار هجوم می آورند و نمیگذارند دلار پایین ارزش بماند. مثلا سهام فولاد مبارکه اگر ۲۰ تا ۱۵ درصد زیر ارزش واقعی خود بیاید سهامداران برای خرید بیشتر اقدام نمیکنند؟ دقیقا دلار هم همین است. دلار نمیتواند پایین بیاید زیرا کف فاندامنتالی این اسکناس ایجاد شده است.
بنابراین گزاره بعدی ما رشد دلار است؟ آیا بعد از فریز قیمت دلار در کانال ۴۹ هزار تومانی این اسکناس به کریدور بالاتر ورود میکند؟
همیشه در ۶ ماهه نخست سال مصرف ارز کم و تقاضا پایین است، اما در نیمه دوم سال تقاضا نرمالتر میشود و افزایشی است. با نقدینگی که به سمت هشت هزار و ۳۰۰ همتی خواهد رفت و با رشد اقتصادی حدود سه درصدی تا پایان سال، عیار اقتصادی کشور مشخص میشود. بنابراین من ارزش دلار را در کریدور هفتم قیمتی میبینم و اگر تا پایان سال ۱۴۰۲ قیمت دلار به این کریدور برسد به هیچ عنوان سورپرایز نمیشویم.
این جهش قیمت دلار به چه عواملی بستگی دارد؟
اولا سرمایه در گردش شرکتها بیشتر شده و شرکتها کسری دارند و باید از بانکها وام بگیرند. از سوی دیگر بانکها اوراق دولتی خریدهاند و بودجه خاصی برای وام دادن ندارند؛ در نتیجه باید از بانک مرکزی وام بگیرند. بانک مرکزی نیز در حال جبران پایه پولی است. رشد پایه پولی باعث تورم و رشد افسارگسیخته قیمت دلار میشود. دوم اینکه در سال ۹۶ حدود ۱۲.۵ درصد از کل نقدینگی کشور پول بوده و الان شده ۲۵ درصد، یعنی پول زیاد شده است.
در حال حاضر حسابهای بلندمدت خالی شده و پول به سمت حسابهای کوتاهمدت حرکت کرده است. در واقع شبهپول به پول تبدیل شده است. این یعنی بازار منتظر صعود است و فقط دنبال دلیل میگردد. این خبردرمانیها باعث شده که چنین صعودی، تعویق پیدا کند.
دست دولت برای مهار بازار ارز خالی است؟
سیاستگذار در یک سال گذشته روی موضوع دلارهای بلوکه شده مانور زیادی داده است؛ آیا این موضوع میتواند مانعی برای رشد شارپی قیمت دلار شود؟
در اقتصاد و کسری که وجود دارد ۶ میلیارد دلار پولی نیست. باید توجه داشت که در سال ۱۴۰۲ حدود ۲۰ میلیارد دلار خروج سرمایه خواهیم داشت یعنی حالا ما معطل ۶ یا ۷ میلیارد دلاریم. علاوه بر این تراز تجاری کشور منفی است و امسال منفیتر هم میشود و این رقم در اقتصاد، هیچ بهبودی ایجاد نخواهد کرد. باید توجه داشت که ما نباید دنبال معلول باشیم، باید دنبال علت باشیم. برای اینکه ما را از فرض اصلی که نقدینگی و رشد اقتصادی است دور میکند.
مهم نیست این اخبار چه باری دارد. در اقتصاد، رشد قیمتها به خاطر تورم است و تورم هم از تفاضل رشد اقتصادی با رشد نقدینگی نشات میگیرد. یعنی اول و آخر همین دو پارامتر است و بقیه همه بازی است و ما فقط با این اخبار لفظ بازی میکنیم و اقتصاد مسیر خود را میرود.
به خبردرمانی اشاره کردید به نظر شما دولت در ۶ ماهه دوم میتواند با ابزار موجود، بازار را تا حدودی کنترل کند؟
هرگز، اگر الان هم میتواند بازار را کنترل کند به خاطر عمق کم بازار است. تقاضا در ۶ ماهه اول سال پایین است و در ۶ ماهه دوم که تقاضا بالا میرود نمیتواند بازار را اینقدر خشک نگه دارد. زیرا بازار در رکود عجیبی افتاده و قرار نیست همیشه در رکود بماند. دولت شاید میتوانست در دهه ۸۰، دلار را سرکوب کند اما الان دستش خالی است و نمیتواند جلوی رشد دلار را بگیرد. همه این دلایل و دلایل دیگری که باید با ارقام صحبت شود، دست به دست هم میدهد که بر این باور باشیم که قیمت دلار تا پایان سال به کریدور هفتم قیمتی خواهد رسید.
اثر رشد قیمت دلار در بازارهای موازی چیست؟
با توجه به اینکه دلار لیدر همه بازارهاست و رشد این اسکناس بازارهایی مانند مسکن، بورس، خودرو و … را تحت تاثیر قرار میدهد چه پیشبینی برای سایر بازارها دارید؟
محرک اصلی همه بازارها دلار است. اما بازارها با گامهایی با هم حرکت میکنند و دقیقا مثل هم حرکت نمیکنند. از سال ۹۶ تا الان شاخص کل بورس حدود ۲۰ برابر، سکه ۲۹ برابر، خودرو ۱۵ برابر، دلار ۱۲.۵ برابر و مسکن در تهران ۱۱ برابر شده است. فکر میکنم که با رشد دلار، بازارهایی که عقب ماندهاند بیشتر امکان رشد داشته باشند.
اینجا مساله خودرو و واردات آن است. ما که میدانیم حرف آخر در این واردات هیچ است. زیرا اعداد در حال فریاد زدن است که واردات یک میلیون خودروی دست دوم منطق ندارد. فرض اینکه این حجم از واردات بتواند قیمتها را تحت تاثیر قرار دهد اشتباه است.
شاید تا زمانی که افراد متوجه عدم تاثیرپذیری بازار از واردات این حجم از خودرو شوند، دلار اثر کمتری در قیمت این بازار بگذارد. بنابراین تا وقتی مردم متوجه شوند شاید دلار در این بازار تاثیر کمتری بگذارد.
اثر افزایش قیمت دلار در بازار مسکن چگونه خواهد بود؟
به طور قطع اثرگذاری قیمت دلار در بلندمدت بر املاکی که در مناطق یک و دو و سه تهران و با تفکر سرمایهگذاری خریداری شده است نسبت به اثرگذاری بر قیمت سکه و بورس به مراتب بیشتر خواهد بود. اما اثر افزایشی قیمت دلار در کوتاهمدت بر سکه و بورس نسبت به تاثیر در ملک یا خودرو بیشتر است. باید در نظر داشت که فعال اقتصادی یاد گرفته که هر گاه احساس کند دلار در حال رشد است، میرود سراغ بازار ارز و یا سکه میخرد. حالا اگر حباب سکه بیشتر شود هم مهم نیست زیرا گران خریده و گرانتر هم میفروشد و نقدشوندگی راحتتری نیز دارد. در سرمایههای بزرگ نیز صاحبان سرمایه مجبور هستند به سمت ملک برود. زیرا موضوع سلطان طلا و عواقب آن را از یاد نبردهاند.
با توجه به پیشبینی هایی که برای انس میکنند، طلا و سکه در ۶ ماه دوم سال بازدهی بیشتری از دلار نخواهند داشت؟
تا زمانی که سیاستهای انقباضی آمریکا برقرار باشد امیدی به رشد انس جهانی طلا نداریم. اما نشانههایی نیز هست که آمریکا در رکود تورمی افتاده و دیر یا زود باید اعلام کند که نیازی به افزایش نرخ بهره نیست. الان تورم انتظاری در آمریکا بین ۲ تا ۲.۵ درصد و تورم شهرهای آمریکا حدود ۳ درصد است. یعنی تورم کلان شهرهای آمریکا از ۹ به ۳ درصد رسیده است. به نظر من بانک مرکزی این کشور به اهدافشان رسیدهاند و فدرال رزرو با افزایش نرخ بهره اشتباه بزرگی میکند. باید در نظر داشت که اقتصاد آمریکا تقریبا شکننده شده است.
اگر سیاستهای انقباضی آمریکا همانند آگوست ۲۰۱۹ به سیاستهای انبساطی تبدیل شود؛ آن زمان طلا جان افزایش قیمت خواهد داشت. بنابراین آن موقع طلای ایران و طلای جهانی همسو میشوند. پس باید در انتظار شتاب رشد طلا باشیم؟ بله پیشبینی من این است که دلار تا پایان سال در کریدور هفتم قرار میگیرد و سکه به راحتی بالای ۴۰ میلیون تومان خواهد رفت. قطعا بازدهی سکه بیشتر از دلار است.