شناسهٔ خبر: 62129240 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: شفقنا | لینک خبر

جمهوری اسلامی نوشت:« رجائي و باهنر هرگز به مردم دروغ نگفتند»

صاحب‌خبر -

شفقنا- روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان«ميراث فراموش‌ شده رجائي و باهنر» این گونه آورده است:

امروز، 8 شهريور، سالروز شهادت رئيس ‌جمهور و نخست ‌وزير مردمي کشورمان در صدر انقلاب، محمدعلي رجائي و محمدجواد باهنر، است. به اين دو اسوه و الگوي خدمت به مردم و همسفران شهيدشان در جنايت انفجار دفتر نخست‌ وزيري که در 8 شهريور 1360 توسط منافقين صورت گرفت، درود مي‌فرستيم و در چهل و دومين سالگرد شهادتشان توشه‌اي از خرمن پربرکت مردم‌داري، صداقت و تلاش خستگي ‌ناپذيرشان براي خدمت به کشور، مردم، اسلام و نظام جمهوري اسلامي برمي‌داريم و آن را به نسل جديد، که به شناختن چنين چهره‌هاي فداکار و خدومي بشدت نيازمند هستند، عرضه مي‌کنيم.
نسل برجاي ‌مانده از دوران انقلاب و همينطور کساني که هم‌اکنون در لايه‌هاي مختلف حکمراني مسئوليت برعهده دارند نيز به يادآوري ويژگي‌ها و امتيازات شهيدان باهنر و رجائي نياز دارند. افسوس که سيره و شيوه زندگي و تعامل اين خدمتگزاران واقعي مردم و کشور به فراموشي سپرده شده و فقط در هفته دولت آنهم در قالب چند شعار و تعارف از آنها ياد مي‌شود.
سه ويژگي مردم‌ داري، صداقت و تلاش خستگي ‌ناپذير شهيدان رجائي و باهنر براي خدمت به کشور، مردم، اسلام و نظام جمهوري اسلامي، عوامل اصلي محبوبيت آنها در ميان مردم و نام‌گذاري اولين هفته شهريور به عنوان «هفته دولت» بودند. به همين دليل، پيام هفته دولت، اينست که دولتمردان در اين مناسبت پرمعنا، به ارزيابي جوهر وجودي خود بپردازند و به اين سؤال پاسخ بدهند که آيا مردم‌دار، صادق و خدمتگزار واقعي هستند يا نه؟ مردم، همواره بهترين قضاوت ‌کنندگان درباره عملکرد حکمرانان هستند و همه مي‌دانيم که به اين سؤال اساسي نيز پاسخ مي‌دهند. معيار اصلي نيز پاسخ و قضاوت مردم است که آثار عملکرد دولتمردان را در زندگي روزمره خود لمس مي‌کنند. با اينحال، ارزيابي خود دولتمردان از جوهر وجودي خود، يک ضرورت است، زيرا هيچکس به اندازه خود انسان نمي‌تواند به واقعيت‌هاي وجودي خود پي ببرد. فلسفه توصيه‌هاي موکد پيشوايان معصوم و همينطور معلمان اخلاق به مراقبت نفس و محاسبه منظم عملکرد در هر شبانه ‌روز، مؤيد همين واقعيت است.
در دهه‌ها و سال‌هاي گذشته ديده شدند افرادي که تلاش کردند خود را شبيه يا رهرو بزرگاني مانند شهيدان بهشتي، رجائي و باهنر جلوه دهند تا بتوانند آراء مردم را جلب کنند و به قدرت برسند ولي با عملکرد خالي از صداقت خود، اين واقعيت تلخ را به اثبات رساندند که فاقد ويژگي‌ها و امتيازات آن عزيزان بودند و متأسفانه از جايگاه آنها استفاده ابزاري کردند. بي‌صداقتي دولتمردان، از همان تبليغات انتخاباتي شروع مي‌شود و اگر موفق به فريبکاري شوند و به قدرت برسند، با سوء‌استفاده از امکانات دولتي، اين بي‌صداقتي را ادامه مي‌دهند و به اوج مي‌رسانند. درست است که مردم در نهايت متوجه فريبکاري آنان مي‌شوند ولي آنچه در اين ميان از دست مي‌رود، فرصت طلائي کشور، مردم و نظام است که بهيچوجه بازيافتني و قابل جبران نيست. شوربختانه ما مردم ايران از رهگذر اين فرصت ‌سوزي‌ها زيان‌هاي بزرگي کرده‌ايم که هيچ امکاني براي جبران آنها وجود ندارد.
شهيدان رجائي و باهنر، بدون آنکه بخواهند در برابر دوربين‌ها نقش بازي کنند به ميان مردم مي‌رفتند و مستقيماً از واقعيت‌هاي زندگي و نيازهاي آنها باخبر مي‌شدند. مثل مردم زندگي مي‌کردند و لباس‌ها، خودروها، خانه‌ها و جيب‌هاي متفاوت با طبقه عادي مردم نداشتند. به همين دليل بود که حرف مردم را مي‌فهميدند و به نفع آنها کار مي‌کردند.
رجائي و باهنر هرگز به مردم دروغ نگفتند و صداقت در سرتاسر زندگي آنها در هر مسئوليتي که بودند، حرف اول را مي‌زد. آنها نيازي به دروغ گفتن نداشتند، زيرا منتخب واقعي مردم بودند و مردم به خاطر اينکه آنها را از خود مي‌دانستند به آنها اعتماد داشتند. ريشه اين اعتماد را به روشني مي‌توان در توصيفي که امام خميني براي اين دو شهيد والامقام ارائه دادند يافت، آنجا که گفتند: «آقاي رجائي و آقاي باهنر در عين حال که يکي‌شان رئيس ‌جمهور بود و يکي‌شان نخست ‌وزير، اينطور نبود که رياست در آنها تأثير کرده باشد، آنها در رياست تأثير کرده بودند يعني آنها رياست را آورده بودند زير چنگ خودشان، رياست آنها را نبرده بود زير لواي خودش».
اين ويژگي باعث شد خدمت به کشور، مردم و نظام از نظر رجائي و باهنر از جنس شعار نباشد، نه شعار انتخاباتي و نه شعار سرگرم‌ سازي. تحت تأثير رياست قرار نگرفتن را بايد ميراث جاودان رجائي و باهنر بدانيم. حق اين دو شهيد والامقام را فقط کساني مي‌توانند ادا کنند که اين ميراث گران‌سنگ ولي فراموش ‌شده را احياء کنند.