به گزارش جماران، سی ان ان نوشت: کشورهای نفت خیز خلیج فارس که به دنبال تنوع بخشیدن به مشارکت های نظامی خود هستند، خود را در دام تشدید رقابت برای تسلط جهانی بین ایالات متحده و چین می بینند.
وزارت دفاع چین اواخر ماه گذشته اعلام کرد که یکی از نزدیکترین متحدان آمریکا در منطقه، امارات متحده عربی قصد دارد اولین رزمایش نظامی خود را با چین در ماه جاری برگزار کند . این کشور شریک نظامی ایالات متحده است که شش بار در کنار نیروهای آمریکایی در عملیات های مختلف حضور داشته و دریافت کننده برخی از پیشرفته ترین تسلیحاتی بوده که واشنگتن در خاورمیانه فروخته است.
به گفته این وزارتخانه، این رزمایش که مانور مشترک نیروی هوایی چین و امارات متحده عربی، سپر فالکون-2023 نام دارد، در ماه آگوست در منطقه شمال غربی سین کیانگ چین برگزار خواهد شد. البته هنوز تاریخ دقیق تری برای انجام آن اعلام نشده است . این مانور جدیدترین مانور از فعالیتهای چین در خاورمیانه است که به طور سنتی به عنوان حیاط خلوت ایالات متحده دیده میشود.
این مسائل در حالی اتفاق میافتد که کشورهای حاشیه خلیجفارس به دنبال فاصله گرفتن از نظم جهانی قطبی شده پس از تهاجم روسیه به اوکراین هستند؛ در حالی که شاهد کاهش علاقه آمریکا به منطقه غرب آسیا به منظور تمرکز بر مهار خیزش چین هستند.
یک مقام امارات متحده عربی روز دوشنبه به سیانان گفت: «چنین تمرینهای مشترک بخشی از تلاشهای جاری امارات برای تقویت همکاریهای بینالمللی در زمینههای مختلف است و برای حمایت از تلاشها برای تقویت صلح و ثبات بینالمللی طراحی شدهاند. امارات مانورهای آموزشی مشترک و چند جانبه "با شرکای بین المللی مختلف در سراسر جهان از جمله با کشورهای خاورمیانه، اروپا، آفریقا و آسیا" برگزار می کند. »
حسن الحسن، پژوهشگر سیاست خاورمیانه در مؤسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) به سی ان ان گفت: « برای کشورهای حاشیه خلیج فارس روابط با چین به عنوان یک دستگاه سیگنال دهی مفید به ایالات متحده عمل می کند. آنها با رابطه با پکن به واشنگتن یادآوری می کنند که مشارکت دفاعی و امنیتی موجود ممکن است انتظارات آنها را برآورده نکند. با این همه روابط خلیج فارس-چین-آمریکا پویایی مثلثی دارد و با اشاره به احتمال ناراحت شدن واشنگتن بعید است که کشورهای حاشیه خلیج فارس از "پیامدهای درجه دوم" روابط رو به رشد خود با چین غافل باشند.
وزارت امور خارجه چین روز سه شنبه به سی ان ان گفت که «پکن در حال توسعه روابط دوجانبه سودمند و همکاری با کشورهای خاورمیانه» است و به دنبال منافع ژئوپلیتیکی نیست.» در بخش هایی از این پاسخ آمده است «ما هیچ قصدی برای پر کردن به اصطلاح «خلاء» نداریم و حلقههای انحصاری ایجاد نخواهیم کرد. چین به توسعه روابط دوستانه در همه زمینهها با کشورهای خاورمیانه ادامه خواهد داد و همچنین نقش مثبت و سازنده در ارتقای صلح و ثبات در منطقه ایفا خواهد کرد. »
کارشناسان می گویند که چین برای اولین بار زمانی که باراک اوباما رئیس جمهور پیشین ایالات متحده ایده گردش به شرق - که متمرکز بر چرخش تلاش های نظامی و دیپلماتیک آمریکا به شرق بود - را مطرح کرد متوجه فرصتی شد که این سیاست در اختیار پکن قرار خواهد داد.
کشورهای منطقه این سیاست اوباما را به قیمت تضعیف تعهد ایالات متحده به امنیت خودشان می دیدند. برای عربستان سعودی و امارات متحده عربی، این ترس ها زمانی تحقق یافت که هر کدام به ترتیب در سال های 2019 و 2022 با بزرگترین حملات در سال های اخیر در خاک خود مواجه شدند. هر دو حمله که آن را به ایران یا حوثی های مورد حمایت ایران منتسب می کنند ، با واکنش ضعیف واشنگتن مواجه شدند. امارات متحده عربی آن را "11 سپتامبر" خود نامید.
محمد بهارون، مدیر کل مرکز تحقیقات سیاست عمومی دبی در این باره به سی ان ان می گوید: «خلاء امنیتی ایجاد شده توسط ایالات متحده دریچه ای درست کرد که قبلا وجود نداشت. حضور رو به رشد چین در خاورمیانه، پاسخی مستقیم به اهمیت روزافزون منطقه و فقدان راه حل های مناسب برای نگرانی های امنیتی خلیج فارس است. استراتژی ایالات متحده برای بیگانه سازی از ایران در طول 30 سال اخیر هیچ سودی به همراه نداشته است.»
جان کالابرز، یکی از اعضای ارشد موسسه خاورمیانه به سی ان ان گفت :« کشورهای خلیج فارس به تنهایی قادر به پر کردن این خلاء نبودند، بنابراین خودمختارتر شده و شروع به تکیه بر چین کردند. تصور در میان این کشورها این است که ایالات متحده یا قادر نبوده یا نمیخواهد به تعهدات اعلام شده خود برای ایفای نقش ضامن امنیت عمل کند.»
عربستان سعودی مشتاق نمایش این اصل بوده که ایالات متحده تنها شریک بین المللی آن نیست . شاهزاده ریما بنت بندر آل سعود، سفیر عربستان سعودی در ایالات متحده، در ماه اکتبر در پاسخ به سوال بکی اندرسون از سی ان ان که آیا پادشاهی سعودی در جنگ با اوکراین از روسیه حمایت می کند، گفت که دولت سیاست تعامل با همه افراد در سراسر جهان را در پیش گرفته است.
واشنگتن عقب نشینی از خاورمیانه را رد کرده و بر تعهد خود برای کمک به حفاظت از متحدانش، به ویژه در برابر ایران و دوستانش، تاکید کرده است. عربستان سعودی احتمالا در حال محک زدن این ادعا است. ریاض اکنون از دولت بایدن میخواهد در ازای به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان، ضمانتهای امنیتی را در قالب یک توافق رسمی تمدید کند. بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، آمریکا در ازای آن از عربستان سعودی می خواهد که از نظر اقتصادی و نظامی از پکن فاصله بگیرد.
الحسن معتقد است که عربستان سعودی تغییر احتمالی دولت ایالات متحده در سال آینده قبل از "هر گونه معامله بزرگ" با واشنگتن را در نظر می گیرد، چرا که از کنار گذاشته شدن این توافق در صورت روی کار آمدن دولتی متفاوت از دموکراتها واهمه دارد.
آرزوی چین برای تبدیل شدن به یک بازیگر تسلیحاتی جهانی بر کسی پوشیده نیست. شی جین پینگ ، رئیس جمهور این کشور بارها گفته که ساختن یک ارتش قوی جزء کلیدی دوره جدید "جوانسازی" کشور است.
ایالات متحده به دقت این مسأله را زیر نظر دارد. یک مقام آمریکایی سال گذشته از چین به عنوان کشوری که از نظر ژئوپلیتیکی پتانسیل تبدیل شدن به چالشی مهم برای ایالات متحده را دارد نام برد. اما تحلیلگران می گویند که زمان می برد تا پکن هم فناوری و هم گسترش نظامی آمریکا را به چالش بکشد؛ به ویژه در خاورمیانه که به طور سنتی نقش نظامی کوچکی ایفا می کند.
یون سان، مدیر برنامه چین در اندیشکده استیمسون مرکز مستقر در واشنگتن، به سی ان ان گفت: «چین یک جایگزین و یک گزینه (برای کشورهای خلیج فارس) ارائه می دهد. چین علاقه مند به چالش کشیدن و تضعیف نفوذ سنتی آمریکا در منطقه است، اما نه ظرفیت و نه تمایلی برای جایگزینی آمریکا در منطقه ندارد.»
ایالات متحده و اروپا همچنان بزرگترین تامین کنندگان تسلیحات خاورمیانه هستند. چهار کشور از 10 واردکننده اصلی تسلیحات آمریکا، کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هستند: عربستان سعودی، قطر، کویت و امارات. اما عربستان و امارات نیز از چین خرید کرده اند. سال گذشته، چین و عربستان سعودی توافق کردند که پهپادهای بدون سرنشین را به صورت بومی در این کشور تولید کنند. امارات جت های آموزشی پیشرفته از چین خریداری کرده است.
الحسن با اشاره به اینکه برخی از این خریدها ناشی از محدودیت های ایالات متحده برای فروش تسلیحات به کشورهای حاشیه خلیج فارس تحت دولت بایدن بود، می گوید: «نکته این است که کشورهای حاشیه خلیج فارس علاقه مند به تنوع و بومی سازی تدارکات دفاعی خود هستند، حتی اگر نخستین اولویت آنها تجهیزات آمریکایی باشد. با افزایش تعامل کشورهای خلیج فارس با چین، باید دید که آنها چقدر مایل به تحریک واشنگتن و با چه قیمتی حاضر به کنار گذاشتن روابط نوپا با پکن هستند.
تحلیلگران می گویند که این رابطه برای کشورهای خلیج کارکرد دوگانه دارد. این به آنها اجازه می دهد تا از نظر اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی سود ببرند و همزمان اهرم فشاری بر ایالات متحده که نگران نفوذ فزاینده چین در منطقه است، ایجاد کنند.
اما همه تحلیلگران موافق نیستند که رابطه کشورهای حوزه خلیج فارس با چین برای آنها شبیه برگ مذاکراتی و وجه المصالحه است. بهارون در این باره می گوید: این ماه عسل نیست. بین کشورهای خلیج فارس و چین نه "ازدواج" و نه "طلاق" وجود خواهد داشت. مشارکت با چین در حال رشد و گسترش است و در این حوزه مسائل اقتصادی از همه چیز برتر است.
عربستان سعودی و امارات تعهدی به دغدغه های ایدئولوژیک موجود در رقابت میان آمریکا و چین ندارند. آنها همچنین می دانند که پیوستن به پیمانی علیه چین، روسیه یا ایران به نفع آنها نیست. چین و کشورهای خلیج فارس اهداف و برنامه های مشترکی فراتر از ایالات متحده دارند. حتی بدون ایالات متحده، چین یک خریدار کلیدی نفت خلیج فارس و یک شریک اقتصادی مهم باقی خواهد ماند. تمایل کشورهای حاشیه خلیج فارس برای اهرم فشار ساختن از چین علیه آمریکا تنها یک عامل در میان بسیاری از ملاحظات است.