به گزارش جام جم آنلاین، صاحبنظران این تحرکات را پاسخی به نظم نوین منطقه جنوب غرب آسیا ارزیابی کردند. همان نظمی که بدون حضور ایالات متحده ترسیم شده و پس از بهبود روابط میان تهران و ریاض شکل گرفته است.

با این وجود شواهدی هست که نشان می دهد دسیسه چینی جدید دولت بایدن، فراتر از موضوع صلح ایران و اعراب است و مانور اخیر نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی نشان داد که واشنگتن می کوشد تا در میانه بحران داخلی رژیم صهیونیستی، با تحرکات نظامی خود، در عمل موجودیت رژیم صهیونیستی را حفظ کند.

کاخ سفید به خوبی دریافته است که رژیم صهیونیستی درحال فروپاشی داخلی است. از یکسو دشمنان فلسطینی رژیم صهیونیستی با یکدیگر متحد شده و از کرانه باختری تا نوار غزه، همگی در مبارزه با صهیونیست همراه هستند؛ از سوی دیگر دیکتاتوری نتانیاهو، موجی از نارضایتی ها را در اراضی اشغالی رقم زده، به طوری که در سی امین هفته، معترضان خیابان های تل آویو را تسخیر کردند.

این شرایط، احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی را افزایش داده است و روند مهاجرت معکوس از اسرائیل به کشورهای غربی شدت گرفته است.

در چنین اوضاع و احوالی است که آمریکا نیروهای نظامی خود را در منطقه افزایش داده تا مانع از وارد آمدن ضربه نهایی به اسرائیل شود. ضربه نهایی، می تواند از جنس مقاومت مسلحانه در مرزهای اسرائیل باشد که برای همیشه این رژیم را از نقشه جهان حذف کند.

آمریکا که در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ امیدوار بود بتواند روابط اعراب و رژیم صهیونیستی را بهتر کند، حالا خوب دریافته که اعراب راه خود را از رژیم صهیونیستی جدا کرده و به جای نزدیک شدن به تل آویو، به دنبال رابطه بهتر با تهران هستند. بنابراین واشنگتن می ترسد تا اعراب در حمایت از نیروهای مقاومت فلسطینی، کار ناتمامی که از نیم قرن پیش باقی مانده را تمام کرده و نسخه رژیم صهیونیستی را در هم بپیچند.

چنین اقدامی، بی تردید میخ آخر بر تابوت رژیم صهیونیستی خواهد بود و واشنگتن می خواهد با قدرتنمایی نظامی در منطقه، جلوی چنین روندی را بگیرد. این درحالیست که تحولات منطقه چنین اتفاقی را دیر یا زود ناگزیر کرده است.