در این روز تعدادی از یاران امام اقدام به حفر چاه کرده بودند.
ساعتی بعد، تشنگی در میان کاروان امام بالا گرفته بود.
اما این اتفاقات در حالی بود که عمرو بن حجاج همراه ۵۰۰ نفر در کنار فرات نگهبانی میدادند تا امام حسین علیه السلام از آب ننوشند.
نافع بن هلال جواب داد: «منم نافع بن هلال.
آمدهایم که آب بنوشیم، آبی که برای همه حلال است.» عمرو بن حجاج که نافع را میشناخت، گفت: «خوش آمدی، بنوش.»
نافع جواب داد: «هرگز! یک قطره از آب هم نخواهم خورد تا وقتی که حسین علیه السلام تشنه است.»
عمرو جواب داد: «نه. اجازه نمیدهم.
ما را اینجا گماشتهاند تا مانع شویم که حسین علیه السلام از آب بنوشد.»
همان موقع عمرو بن حجاج حمله کرد.
در کتاب روضة الشهداء، تألیف کاشفی سبزواری و کتاب المنتخب تألیف طریحی آمده است که حضرت عباس(ع) وقتی به آب فرات رسیدند به یاد تشنگی حسین(ع) و فرزندان و خانواده آنحضرت افتاده و آب را ننوشیدند.
وقتی حضرت عباس علیه السلام رفت تا مشک آب را پر کند، زید بن ورقاء جُهَنی، پشت درخت نخلی کمین کرد، حُکَیْم بن طُفَیْل سِنْبِسی نیز او را یاری کرد، حُکَیْم، ضربتی بر دست راست عباس وارد کرد، عباس شمشیر را به دست چپ گرفت و به آنان حمله کرده و این رجز را میخواند:
«به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع کردید، من پیوسته از دین خود و از امام راستگوی دارای یقین که نوه پیامبر پاک و امین است، دفاع میکنم» .
عباس آن قدر جنگید که بیحال و ناتوان شد. در این زمان حُکَیْم بن طُفَیْل طائی ضربتی بر دست چپ او وارد کرد.
عباس این رجز را خواند:
یا نَفْسُ لا تَخْشَ مِنَ الْکُفَّارِ / وَأَبْشِری بِرَحْمَةِ الْجَبَّارِ/ مَعَ النَّبِیِّ السَّیِّدِ الُمخْتارِ / قَدْ قَطَعُوا بِبَغْیِهِمْ یَسارِی/ فَأَصْلِهِمْ یا رَبِّ حَرَّ النَّار
«ای نفس، از کفّار نترس و در کنار پیامبر سرور و برگزیده خدا، تو را به رحمت خدای جبّار مژده باد. آنان با ستمکاری، دست چپ مرا قطع کردند، پروردگارا، آنان را به آتش [دوزخ] وارد کن».
حضرت عباس علیه السلام مشک را به دندان گرفت، چیزی نگذشت که تیری بر مشک اصابت کرد و آبهای آن فرو ریخت.
تیر دیگری بر سینه مبارکش اصابت کرد و بعضی نوشته اند تیری بر چشم حضرت نشست و مردی از قبیله تمیم با عمود آهنین بر فرق مبارکش زد که از اسب به زمین افتاد.
«وَنادی بِأعْلی صَوْتِهِ:أَدْرِکْنی یا أَخِی» با صدای بلند فریاد زد:برادر مرا دریاب. (ابصار العین، ص 30)
چون امام حسین (ع)، عباس را در کنار فرات بر زمین دید، به سبب کشته شدن عباس به شدّت گریه کرد.
در تاریخ نوشته شده که رزم حضرت عباس علیه السلام در این نبرد بسیار دلیرانه بود به طوری که یاران امام حسین علیه السلام را سرشار از رشادت و شجاعت کرد.