یک زن بعد از چند سال تحصیل در دانشگاه و یک سال کار در محیطی سخت و مردانه، تواناییهایش را نشان میدهد و میشود رئیس معدن؛ شغلی متناسب با رشتهاش و ثمره تلاشهایش و در انتها او شغلی دارد همسان با دیگر افرادی که همین راه را پیمودهاند.
در سوی دیگر زنی نشسته که رشته دانشگاهیاش چیزی است و کاری که انجام میدهد چیز دیگر؛ و تفاوت از آنچه آموخته با آنچه تعلیم میدهد زمین است تا آسمان!
او یک «پزر» است و لابد پزر دیگر چیست؛ کسی که به عروس و داماد یاد میدهد چگونه ژست بگیرند که بعدها وقتی عکسها و فیلمهایشان را مرور میکنند حسرت به دل نمانند که چرا فلان حالت را به خود نگرفتهاند و کذا و «ماه عسل» این دو را در روزی که چند شغل سخت یا عجیب دیگر را معرفی میکرد بر روی یک صندلی نشاند و از آنها پرسید و پرسید، از اینکه چطور به اینجا رسیدند، چرا یک زن باید بشود کارشناس و سپس رئیس معدن و چرا اصلا شغلی با عنوان «پزر» وجود دارد و اینکه چقدر کار میکنند، چقدر وقت میگذارند و چقدر درآمد دارند.
سوالات و حواشی این اقدام ساختارشکنانه علیخانی در ماه عسل فراوان هستند ولی یک علامت سوال به همراه یک علامت تعجب خیلی بزرگ در لابلای همه این شبهات و سوالات خودنمایی میکنند که یک مهندس معدن و اصلا یک رئیس معدن چقدر حقوق میگیرد و در این بین «پزر»ها چقدر درآمد دارند؟
حقوق معدنچیان از کارگر تا رئیس مشخص است ولی بانوی پزر ماه عسل از حقوقش حرفی نمیزند و در برابر پرسش علیخانی که قاعدتا سوال خیلی از بینندگان است سخنی از درآمدش به میان نمیآورد.
ولی مگر این نیست که چنین خرجهایی را کسانی میکنند و عروسیهایی آنچنانی را که ژست عروس و دامادش را هم یک نفر دیگر تعیین میکند، افرادی میگیرند که به قول معروف پولشان از پارو بالا میرود و غمشان نیست که فلان تالار چقدر ورودی دارد و فلان غذا چقدر آب میخورد؟
یک زن در بهترین حالت و شرایطی که برایش فراهم شده درس میخواند، وارد معدن میشود و سپس به ریاست میرسد و درآمدش هم مشخص است ولی «پزر»ی را کجای دل مخاطب ایرانی باید گذاشت که شاید نام آن هم برای خیلی از خانوادههای معمولی و متوسط رو به بالا هم ناشناخته بوده؟
به راستی جدا از این همه حاشیه و جنجال که برای ماه عسل به راه انداختهاند ذکر این نکته خالی از لطف نیست که علیخانی و تیمش تلاش کردند جامعه و در رأس آنها مسئولان دولتی را متوجه این حقیقت کنند که توزیع درآمدها در کشورمان ناعادلانه است و مزد را دیگر آنکس نمیگیرد که جان برادر، کار کرده است.
۴۷۴۷
∎
نظر شما