قسمت دهم حماسه «سریع و خشمگین» یک فیلم اکشن استاندارد است که مثل همیشه تاکید زیادی بر خانواده دارد، پس در آن به جستجوی هیچ عمق داستانی نباشید؛ چرا که لویی لتریر کارگردان و همکارانش اثری مملو از اکشنهای پر جنب و جوش، تعقیب و گریز خلاقانه با ماشین و یک موسیقی متن قوی ارائه میدهند که دقیقاً همان چیزی است که طرفداران معمولی این سری انتظار دارند. در ادامه با بررسی و نقد فیلم Fast X همراه ویجیاتو باشید.
- «سریع و خشمگین ۱۰» / Fast X
- ژانر: اکشن
- به کارگردانی: لوئیس لتریر
- بازیگران: وین دیزل، بری لارسون، جیسون موموآ، میشل رودریگز، جان سینا
- سال انتشار: ۲۰۲۳
- صفحه IMDb
خلاصه داستان: دام تورتو و خانوادهاش در جدیدترین ماجراجویی خود، هدف پسر انتقام جوی هرنان ریس، یعنی دانته ریس سلطان مواد مخدر برزیل قرار میگیرند. این یعنی Fast X دقیقا از همان جایی که Fast Five متوقف شد، با تصاویری از مرگ هرنان ریس، آنتاگونیست پنجمین فیلم در حماسه، شروع میشود. در طول سکانس مقدماتی، پسر ریس، دانته (جیسون موموآ) اولین بازی خود را انجام میدهد و آماده انجام هر کاری برای انتقام مرگ پدرش است، هدفی که باید با رنج بردن دام (وین دیزل) محقق شود.
غرش موتور ماشینها، خِش خِش چرخها روی آسفالت داغ و جادهای که در افق خودنمایی میکند و تبدیل به یک دوست، مَحرَم و مکان امن میشود. قلبی که با صدای ترق اگزوز از خود بیخود میشود و بوی بنزین که به بهترین عطر دنیا تبدیل میشود. این موارد عناصری هستند که «سریع و خشمگین» را از اولین بار در سال ۲۰۰۱ به هیجان انگیزترین حماسه ماشینی تا کنون تبدیل کردهاند که میتواند ارتعاشات شدید یک جاده پر از هیاهو را منتقل کند، گویی واقعاً در حال اجرای مسابقه مرگ است. نمایش مسابقات، آزادی، آدرنالین و زندگی، از طریق تصاویر برافروخته و یک قهرمان نمادین: دومینک تورتو.
چه کسی از آن زمان تاکنون رویای دریفت کردن را نداشته است؟ از پرتاب شدن با سرعت بیش از ۲۰۰ کیلومتر در ساعت در سراسر جهان، در حالی که نفس شما با صدای خشنی که از یک موتور وی۱۲، از یک لامبورگینی یا از یک دوج چارجر میآید یکی می شود. این فرنچایز توانسته است فرهنگ ماشینسواری را تحت تأثیر قرار دهد و حتی بیشتر. و اکنون این فرنچایز با تمام طبیعت انفجاری خود آماده است تا به هواداران زیادی که بیش از بیست سال به او وفادار بودهاند سلام کند.
فیلم بلاکباستر «Fast X» به کارگردانی لویی لتریر و نویسندگی جاستین لین و دن مازو در واقع شروعی بر آخرین اجرای دام و خانواده است که پایان آن با فصل دوازدهم اتفاق خواهد افتاد. خداحافظی که در واقعیت، با توجه به تأثیری که این حماسه بر صنعت فیلمهای اکشن داشته است، برای برخی باور پذیر نیست. اما سازندگان «Fast X» به جای داشتن یک فیلمنامه خاص، هدفی دارند و پس از نشان دادن آن تا انتها به آن هدف میرسند. هدف چیست؟ اکشن و سرگرمی؛ به طور کلی ما تولیدی داریم که میداند چیست، پس حتی اگر فَرسَنگها با یک فیلم خوب فاصله داشته باشد، بازهم برای وقت گذرانی عالی است و میتوانید بدون نگرانی آن را تماشا کنید.
من در عنوان نقد و بررسی فیلم Fast X، آن را نیروانای اغراق خطاب کردم؛ شاید بخواهید بدانید این یعنی چه؟! نیروانا در لغت به معنی «به کمال و سلوک رسیدن» است. پس نیروانای اغراق یعنی اوج کمال در اغراق، یا به معنی سادهتر یعنی لرزیدن تن و بدن نیوتون در گور به خاطر بیمنطقی افسار گسیخته فرنچایز سریع و خشمگین در موضوع فیزیک. باید قبول کرد آثاری که در آن ماشینها از تاج یک برج به سمت برج دیگر پرواز میکنند و همان ماشینها با یک موشک به فضا میروند، دیگر جای بحث پیرامون منطق باقی نمیماند.
فرنچایز سریع و خشمگین در بحث منطق اجرای اکشنها، مصداق یک کارتون همچون تام و جری است. پس باید بدانید کارتون Fast X نیز از این دایره خارج نمیشود. بنابراین به دنبال این نباشید که چرا اکشن کارتونی است؛ چرا که سازندگان خود خواسته به این سمت رفتهاند. اکنون با قبول و درک این پایه مهم در فیلم بیایید بهتر و دقیقتر آن را بررسی کنیم.
«سریع و خشمگین ایکس» فیلمی است که داستان و فیلمنامه آن چنان نقش بی اهمیتی را ایفا میکند که با خیال راحت میتوان از کنار آنها گذشت. بله، ساختار با کیفیت اجرای اکشن و بدلکاری، دیالوگهای به نسبت توسعهیافته و سرعت واضحی در این فیلم وجود دارد، اما تمام این موارد در مجموع هم آشناست و هم تکراری به نظر میرسد. با این تفاسیر فیلم جدید به طور فعال به قسمتهای قبلی سریع و خشمگین اشاره میکند، گویی که با طرفداران این فرنچایز خاطرهبازی میکند. حتی این فیلم در سکانس ابتدایی خود که مستقیم از Fast Five بیرون آمده خاطره پل واکر فقید را نیز زنده میکند.
اما چگونه میتوان از چیزی که سال هاست با همین فرمول و موفقیت کار میکند انتقاد کرد؟ باید بدانید «Fast X» به هیچ وجه تصور شما از فرنچایز را تغییر نمیدهد، زیرا فیلم از فرمول خود فراتر نمیرود. البته در این قسمت انتظار دیدن هیچ خودرویی در فضا را نداشته باشید، چرا که کارگردان جدید لویی لتریر روی زمین با قوانین فیزیک معاشقه میکند. اگرچه بعید است طرفداران «سریع و خشمگین» از دیدن چیزی در این فیلم غافلگیر شوند.
اما حدس میزنم خیلی دور از ذهن نباشد که بگوییم فیلمی که در این مرحله داریم سوپی است که شامل همه چیز در صنعت کنونی سینما است. این برند با سابقه ۲۲ سالهاش که هر سینمادوستی به هر نحوی نامش را شنیده است، با افتخار به هدفش که سرگرمی خانوادگی است، میرسد. مجموعه فیلم سریع و خشمگین سالهاست که با هر فیلمی به مردم پاسخ این سوال را میدهد که «چقدر بیشتر می توانند اغراق کنند» و راستش من عاشق این فرمول هستم. اگرچه بسیار ساده است، اما زیبایی در کنار سادگی وجود دارد، عنصری که به نظر من همیشه باید در سینما وجود داشته باشد.
اگر هدف اصلی یک فیلم اکشن، نمایش همان اکشن باشد عیب نیست؛ پس در این مرحله، قدردانی از فیلم کاملاً ضروری است، چرا که به هدفش میرسد. اما برای کسانی که بعد از رفتن آخرین فیلم به فضا منتظر دیدن دیسپتیکانهای Transformers در این فیلم بودند، چیزی جز افسوس نیست، ولی با توجه به سطح حرکات انجام شده در این فیلم، این اثر دیگر تفاوت چندانی با یک فیلم ابرقهرمانی ندارد.
علاوه بر برخی صحنههای اکشن که بسیار فیزیکیتر هستند، سکانسهایی نیز وجود دارد که از ماشینها گلولههای توپ پرتاب میشود، یک ماشین دو هلیکوپتر را در هم میکوبد، و یک بمب همانند مین زیردریایی شهر رم و واتیکان را به معنی واقعی کلمه منفجر میکند. این یعنی هایپررئالیسم کم نیست، و باور برخی صحنههای دومینک تورتو واقعا غیرممکن به نظر میرسد (از چه زمانی او سوپرمن شد؟)، با این حال تعلیق ناباوری وجود دارد. ما هم به این عادت کردهایم. و حقیقت این است که اگر اینطور نبود، ما به هیج شکل فرنچایز Fast & Furious را تماشا نمیکردیم. پس همه چیز در Fast X همان چیزی است که مخاطبان انتظار دارند پیدا کنند، و باید همینطور باشد.
اما بخش بازیگری یکی از قسمتهایی است که شرایط در آن عجیب میشود. جدای از افزایش تعداد نامهای معروف از فیلمی به فیلم دیگر این فرنچایز، اکنون میتوان گفت که جهان سریع و خشمگین به بهشت ستارگان چهرهدار سینما برای یکی دو دقیقه خودنمایی تبدیل شده است. برای مثال به غیر ستارگان آثار قبلی که به خانواده یا شروران فیلم تبدیل شدند و کماکان همگی حضور دارند، نام هایی مانند بری لارسون و آلن ریچسون نیز وجود دارند که شما زیاد به آنها اهمیت نمیدهید، اما دیدن آنها حس خوبی دارد، به خصوص آلن ریچسون.
اما گل سرسبد این فیلم در بخش بازی، شخصیت شرور دانته با اجرای جیسون موموآ است. دانته در این آش شلم شوربا تبدیل به یک آنتاگونیست اجتماعی درجه یک شده است که چشمان مخاطب را به خود جلب میکند و با جذابیت خود، یاد جوکر هیث لجر را تا حدودی زنده میکند. موموآ لحن کاریکاتوری درستی را که شخصیت میخواهد به نمایش میگذارد، و ظرافت و سرعت مناسب را به او میدهد تا دانته را به یکی از بهترین و چندلایهترین آنتاگونیستهایی تبدیل کند که این فرانچایز تا به حال داشته است. دانته موموآ دیوانه، بی رحم، آزاردهنده و از نظر ذهنی ناپایدار، بسیار به شخصیت دارای نوسان جوکر نزدیک میشود و یک شرور خوب را خلق میکند.
در پایان باید گفت: این اثر یک اکشن خالص با محوریت بقاست، Fast X همچنان همان چیزی است که پیشینیانش بودند. ریتمیک، آدرنالینساز و احساسی. لوئیس لتریر یک فصل کاملاً انفجاری را به صفحه نمایش بزرگ سینما میآورد، که در آن ما یکی از بهترین شرورهای حماسه را در مرکز روایت داریم: دانته ریس، یک روانپریش غیرقابل کنترل که بسیار به شخصیت جوکر نزدیک است.
- محاسن: بازی جیسون موموآ، پرستار بچه شدن جان سینا، تعقیب و گریز عالی و هیجان انگیز در رم، بازیگران ستاره، تدوین شلاقی و کارگردانی اکشن درست، لذتی عجیب و تقریبا مازوخیستی از تماشای حماقت همه چیز روی صفحه نمایش!
- معایب: بی معنی بودن فیلمنامه؛ یکی از گستاخانه ترین دنبالههای تاریخ سینما؛ پیچشها نیز دیگر یک دهم تعجب آور نیست!
پس این فیلم یک فست فود از دنیای سینماست؛ Fast X بیشتر شبیه بسته چیپس است که به همان سرعتی که ناپدید میشود، قابل ظاهر شدن و دم دست است. و حتی اگر مقایسه با غذا شکل بسیار بدی در نقد آثار هنری باشد، اما در مورد این اثر خاص نمیتوان این ضعف را انکار کرد. شاید چون فیلم فقط لیاقت چنین مقایسهای را دارد.
∎