شناسهٔ خبر: 60614393 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایسنا | لینک خبر

/گزارش ایسنا از وضعیت بی‌خانمانی ساکنان مجاور انبار لوازم خانگی که در آتش سوخت/

زندگی‌هایی که خاکستر شد

اکرم مقدسی

وقتی عصر یکشنبه، ۱۴ خرداد شعله‌های آتش از یک انبار لوازم خانگی در شهرک الزهرا مشهد بلند می‌شد، ساکنان اطراف این انبار مشغول زندگی عادی خود بودند و نمی‌دانستند که این شعله‌ها قرار است زندگی آنها را هم بسوزاند و تبدیل به خاکستر کند.

صاحب‌خبر -

۳ روز از حادثه گذشته است. بوی سوختگی اما هنوز به مشام می‌رسد. برچسب پلمب روی خانه‌های اطراف انبار لوازم خانگی سوخته، خودنمایی می‌کند. چند خانم مقابل درب یکی از منازل جمع شده‌اند، به سراغشان که می‌رویم با شنیدن اینکه خبرنگار هستیم بدون پرسیدن سوال شروع به صحبت می‌کنند. تقریبا همه آنها در بین مشکلاتشان از نگرانی برای یکی از همسایه‌ها می‌گویند که تمام خانه خود را در آتش‌سوزی از دست داده و جهیزیه دو دختر وی در آتش خاکستر شده‌ است.

هر کدام از ساکنان محله ما را به خانه خود می‌برند تا ببینیم در چه وضعیتی گرفتار شده‌اند. وضعیت نزدیکترین خانه به انبار که جهیزیه دو دختر خانواده را در خود جای داده بود، اسفناک است، هیچ وسیله سالمی در خانه وجود ندارد.

جهیزیه خودم و خواهرم در آتش سوخت

دختر این خانواده که منزل آنها بیشترین آسیب را دیده است، از روز حادثه می‌گوید: «ما در خانه نشسته بودیم که صدایی مانند جرقه شنیدیم. من داخل حمام بودم اما خواهرانم مطلع شدند. ابتدا فکر کردیم آتش‌سوزی سطحی است اما ظرف کمتر از ۵ دقیقه شعله‌های آتش از دیوار کارخانه به داخل خانه سرایت کرد. ما فقط توانستیم خودمان را نجات دهیم و فرصت نشد وسیله‌ای برداریم.

تمام وسایل طبقه‌ای که ما در آن ساکن هستیم تا داخل پذیرایی خاکستر شده است. تمام وسایل برقی، دو چرخ خیاطی که من با آن کار می‌کردم و لباس‌ها نابود شدند. تمام دیوارهای خانه آب خورده و از بین رفته است. قسط یخچال ساید بای سایدی که خریده بودیم در حال تمام شدن بود که در آتش سوخت. جهیزیه خودم و خواهرم داخل خانه بود که همه از بین رفت.

روز اول آتش‌نشان و بازرس بازدید کردند اما دیگر کسی رسیدگی نکرده است. ما به هرجایی مراجعه می‌کنیم کسی رسیدگی نمی‌‎کند. ۴ روز است خانه را به دلیل خطر نشست، پلمب کردند. الان آواره شدیم و مکان ثابتی نداریم، در خیابان‌ها و خانه همسایه زندگی می‌کنیم. گفتند می‌توانید در سوله زندگی کنید یا چادری کنار خانه بزنید اما مکان موقتی ندادند تا به مشکل خانه رسیدگی شود».

زندگی‌هایی که خاکستر شد

 با صاحب انبار صحبت کردیم و به ما گفت که بیمه به خانه‌های مجاور تعلق نمی‌گیرد، بلکه تنها متعلق به وسایل داخل انبار و خود انبار است».

در خانه‌ای که پشت انبار لوازم خانگی قرار دارد، بوی نم ناشی از تلاش آتش‌نشانان برای خاموش کردن آتش در خانه، نفس را تنگ می‌کند. دیوارها و سقف خانه از نم زیاد زرد رنگ شده و آتش‌نشانان هشدار داده‌اند که احتمال ریزش ساختمان وجود دارد.

وقتی همسایه دیگری ما را به خانه خود می‌برد نیز مشاهده می‌کنیم که یک لایه دود روی لوازم آن خانه نشسته و درخت داخل حیاط آن که پر از انگور بوده کامل سوخته است.

روز آتش‌سوزی از خانه‌ها سرقت می‌کردند

یکی دیگر از ساکنان شهرک‌الزهرا در خصوص روز حادثه می‌گوید: «چند روز از آتش‌سوزی می‌گذرد و تنها همان روز اول یک آتش‌نشان به ما سر زد. قرار بود یک کارشناس از خانه‌‎ها بازدید کند اما هنوز کسی مراجعه نکرده و خانه‌ها روز به روز خراب‌‎تر می‌شود. خانه ما کنار کارخانه قرار دارد، آتش‌نشانان برای خاموش کردن خانه آب زیادی استفاده کردند، به همین دلیل دیوار ما نم زده و در حال خراب شدن است.

 روز اول یک نفر آمد و گفت اگر دوست دارید به شما سوله می‌دهیم اما ما بچه کوچک و بیمار داریم، بنابراین قبول نکردیم و الان در حیاط خانه زندگی می‌کنیم. خانه همسایه‌ها را نیز پلمب کردند اما کسی به جای دیگری نرفته چون جایی ندارند بروند. روزی که آتش‌سوزی اتفاق افتاد از داخل خانه‌ها و انبارها سرقت می‌کردند، به همین دلیل ما جرات نداریم خانه خود را رها کنیم و به مکان دیگری برویم».

از روز آتش‌سوزی آواره شدیم و مکان مشخصی نداریم

صاحب خانه دیگری که به دلیل پلمب مجبور به تخلیه خانه شده است هم می‌گوید: «روز آتش‌سوزی من در محل کارم بودم که خانواده‌ام با من تماس گرفتند اما وقتی رسیدم دیگر کاری از دستم ساخته نبود. از ۵.۳۰ عصر تا ۱۱ شب حدود ۴۰ ماشین آتش‌نشانی درگیر مهار آتش بودند. آتش‌سوزی واقعا مهیب بود. از روزی که آتش‌سوزی اتفاق افتاده آواره هستیم و مکان مشخصی نداریم. منتظر هستیم خسارت ما را ارزیابی کنند اما کسی پیگیری نمی‌کند تا تکلیف ما مشخص شود. زندگی ما تعطیل شده و روز و شب کار ما این است که منتظر باشیم. فرزندانم را به خانه اقوام بردیم اما من خودم در محله هستم تا شاید کسی مراجعه کند، دو، سه شب است داخل ماشین می‌خوابم».

این انبار دو بار دیگر نیز آتش گرفته بود

یکی دیگر از ساکنان محل با اشاره به وجود انبارهای دیگر در این محله می‌گوید: «ما در اطراف اینجا انبار گازوئیل، بنزین و پارچه داریم که خطرناک است. همین انبار دو بار دیگر نیز آتش گرفته بود. وقتی به صاحب انبار شکایت می‌کنیم که چرا در این مکان انبار تاسیس کردید بیان می‌کند که شهرداری مجوز داده است. شهرداری چگونه در محل مسکونی اجازه ایجاد انبار داده در حالی که انبار وسط خیابان است و باید تخریب شود؟

زندگی‌هایی که خاکستر شد

بعد از آتش‌سوزی صاحب انبار دیوار درست کرد تا کسی سرقت نکند و مردم دیوار را خراب کردند. اگر ما بخواهیم یک انباری یا حتی دستشویی در خانه درست کنیم شهرداری اجازه نمی‌دهد الان چگونه این دیوار ساخته شده است؟ بعد از این حادثه صاحب انبار شبانه برای جمع‌آوری اجناسی که در آتش ‌سوزی نسوخته‌اند، مراجعه می‌کند».

تمام خانه بوی دود می‌دهد

صاحب یکی دیگر از خانه‌هایی که دچار حادثه شده است، اظهار می‌کند: «من روز آتش‌سوزی شهرستان بودم اما پدر و برادرم حضور داشتند. پدرم تعریف می‌کند که دود را از مصلی دیده و وقتی به خانه رسیده متوجه آتش‌سوزی شده است. پدرم تنها توانسته موتور و دو پرنده‌ای که داشته را از خانه خارج کند. آتش به حدی گسترده بود که نمی‌توانستند آن را خاموش کنند، بنابراین از ما خواستند در خانه‌ها را باز بگذاریم تا بتوانند از داخل خانه برای خاموش کردن حریق بروند. از همان روز منتظر هستیم کارشناس وسایل سوخته ما را بررسی کند. تمام خانه بوی دود می‌دهد آیا باید اینگونه زندگی کنیم تا کارشناس بررسی کند؟ من سه بار برای وصل کردن گاز تماس گرفتم و تازه مراجعه کردند، آب و برق را نیز خودمان وصل کردیم.

با صاحب کارگاه صحبت کردیم و بیان کردند که خانه‌های مجاور بیمه کارگاه نیست اما خسارت را پرداخت می‌کند فقط خود اهالی باید پیگیر باشند، اما همسایه‌ها نمی‌دانند باید از چه نهادی پیگیری کنند».

با یک پسر دیالیزی در خیابان و مسجد زندگی می‌کنیم

خانم دیگری که خانه وی پلمب شده و مستاجر هم هست، عنوان می‌کند: «من در خانه تنها بودم، احساس خفگی کردم و وقتی داخل حیاط رفتم آتش را مشاهده کردم. فرصت نشد حتی موبایلم را بردارم. ما داخل حیاط مواد غذایی داشتیم که خیریه‌ها به ما داده بودند اما الان همه غیر قابل استفاده شده است. من یک پسر دیالیزی دارم، اکنون که خانه پلمب شده در خیابان و مسجد زندگی می‌کنیم. نمی‌توان خانه را رها کرد و به جای دیگری رفت. یک یا دو شب می‌توان خانه دوست و آشنا ماند بعد که دیگر نمی‌شود».

حریق این انبار ۳۷۰۰ متری لوازم خانگی یکی از گسترده‌ترین آتش‌سوزی‌ها در مشهد بود که به تخلیه ۱۰ منزل مسکونی هم انجامید و در نهایت با تلاش ۱۲۰ آتش‌نشان خاموش شد. آن طور که در خبرها اعلام شده این آتش‌سوزی  آسیب جانی نداشته است، اما ساکنان منازل اطراف این انبار با چشم خود سوختن زندگی‌هایشان را دیدند که درد این موضوع کمتر از درد آسیب جسمی نیست.

انتهای پیام

نظر شما