اتفاق نظر برخی از معتبرترین منابع رسانهای آمریکایی، روسی و عربی بر یک نکته
شکست سیاستهای آمریکا در خاورمیانه
صاحبخبر - نشنال اینترست، یکی از مهمترین نشریات تخصصی حلقه نومحافظهکاران آمریکا، در آستانه سفر رئیسجمهور اسلامی ایران به دمشق و همزمان با توسعه روابط بینالمللی سوریه بویژه با کشورهای عربی، مقالهای تحلیلی تحت عنوان «سیاست شکستخورده ایالاتمتحده در قبال عربستان سعودی» منتشر کرد؛ سیاستی که به زعم نویسنده مبتنی بر اصل» دریافت انرژی ارزان در قبال تأمین امنیت بود ولی حالا واشنگتن بر سر دوراهی اعمال فشار بر ریاض برای تضمین ادامه وفاداری عربستان یا جایگزین کردن آن با یک کشور دیگر قرار دارد. این در حالی است که چشمانداز هیچ یک از شاخههای دوراهی مزبور روشن نیست، نه آمریکاییها در موقعیت اعمال فشار موثر و بدون عواقب خطرناک بر آلسعود قرار دارند و نه جایگزین مناسبی برای این گاو شیرده در جهان امروز وجود دارد. این 2 ماهنامه پیرو نظریه واقعگرایی بینالمللی، مقاله مزبور را چنین آغاز میکند: «ماجراجویی نظامی در مناطق دوردست نیازمند یک پایگاه پیشرو قابل اعتماد، دوستانی در همسایگی و مهمتر از همه، سوخت برای رسیدن به آنجا است. از زمان آغاز جنگ خلیج فارس در سال 1990، ایالاتمتحده برای تحقق این ملزومات به عربستان سعودی چشم دوخته است. سعودیها در ازای میهماننوازی، رفاقت و عرضه نفت با قیمتی مناسب، حفاظت و تسلیحات آمریکایی را دریافت کردند که در اصطلاح عامیانه آن را «نفت برای امنیت» مینامند». به نوشته نشنال اینترست، درست است رابطه بین 2 طرف 2.5 دهه استوار و یکنواخت بود و این یک پیروزی استثنایی برای سیاستهای آمریکا در دوران ژئوپلتیک ایدهآلیستی محسوب میشد اما اینک واشنگتن با پایان دادن به مداخلات خود در منطقه، دیگر نیازی به یک پایگاه پیشرو ندارد. از طرف دیگر به متحد نظامی در منطقه برای تبادل اطلاعات نیز نیازی ندارد و تنها چیزی که مشارکت بین واشنگتن و ریاض را زنده نگه میدارد، ذخایر وسیع نفت سعودی و رهبری این کشور در اوپک است و این در حالی است که سیاست عربستان در زمینه نفت در تضاد با منافع ایالاتمتحده است. سهمیههای تولید اوپک، قیمت نفت در سراسر جهان را بالا نگه داشته و چاقو را در اقتصاد در حال مبارزه آمریکا فرو برده و میچرخاند. به علاوه مداخله نظامی عربستان در یمن با استفاده از تسلیحات و اطلاعات آمریکا، منطقه را بیثبات و به اعتبار بینالمللی آمریکا خدشه وارد کرده است. سیاستهای کنونی دولت بایدن نیز در رفع این عدم تعادلها کاملا شکست خورده و زمان اولتیماتوم فرا رسیده است: ریاض باید نفت را تأمین کند یا امنیت را از دست بدهد. این در حالی است که به زعم تحلیلگر آمریکایی، منطقه غرب آسیا نه یک سلسلهمراتب نظامی یا سیاسی روشن دارد و نه یک اتحادیه اقتصادی مؤثر بین کشورهای متفاوت خود. نزدیکترین چیز به یک اتحادیه اقتصادی در این منطقه، اوپک است که وظیفه آن تنها هماهنگی بین تولید نفت است و به همین دلیل تنها تولیدکنندگان نفت را در میان کشورهای عضوش به حساب میآورد. درست است که سیاستهای آلسعود با اصول مداخلهگرانه واشنگتن در غرب آسیا همخوانی بیشتری داشته اما با اقدام دموکراتهای حاکم بر کاخ سفید و کنگره در برداشتن یک گام به عقب، تقریبا از هر نظر سیاست ریاض به وضوح با منافع آمریکا در تضاد قرار گرفته است. آن هم در شرایطی که نسل جدید عربستان بیش از گذشته به وضعیت منحصربهفرد خود در خاورمیانه یعنی نشستن روی بزرگترین ذخایر نفت جهان و تسلط بر 2 شهر مقدس اسلام یعنی مکه و مدینه واقف هستند. نشنال اینترست چنین جمعبندی میکند: در حالی که تا چندی پیش به نظر میرسید این آلسعود است که باید خود را با خواستهای آمریکا منطبق کند اما حالا سیاست کاخ سفید است که در رفع کاستیهای آشکار در روابط با عربستان ناکارآمد به نظر میرسد. سردبیر فلسطینی برجسته تارنمای عربی فرامنطقهای رایالیوم نیز اخیرا با پیشبینی استقبال مجدد اتحادیه عرب نوشته بود موضع جدید ریاض برای توسعه روابط با ایران و سوریه، سران واشنگتن را از مرحله خشم فراتر برده و آمریکاییها دست به هر کاری میزنند تا در شکلگیری صلح جدید خاورمیانه کارشکنی کنند. عبدالباری عطوان با مطرح کردن این موضوع که چرا آمریکا بهشدت با بازگشت سوریه به اتحادیه عرب مخالفت میکند و موانعی بر سر راه آن قرار میدهد، از سران سعودی خواسته بود به این وقاحت آمریکایی پاسخ دهند. از نظر او نفس دعوت اسد برای سفر به ریاض میتواند یکی از همین پاسخها باشد. او در عین حال سردرگمی فعلی آمریکا در خاورمیانه بویژه پس از توافق تهران را شکستی تحقیرآمیز در منطقه برمیشمارد. همچنین تارنمای اسپوتنیک به بررسی این موضوع پرداخته که آیا سفر رئیسجمهور ایران به دمشق میتواند زمینه رفع تخاصم کامل میان سوریه و ترکیه را فراهم آورد؟ این گزارش در پاسخ به این سوال آورده است که حتی اگر چنین نشود، باز هم همگرایی به وجود آمده میان محورهای تخاصم در خاورمیانه، زمینه شکست سیاستهای تفرقهانگیز چند دههای آمریکا در منطقه را فراهم آورده است.∎
نظر شما