فارسپلاس؛ دیگر رسانهها- پایگاه اطلاعرسانی رادیو گفتوگو نوشت: علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در ابتدای برنامه امواج شبهه در خصوص طراحیهای دشمنان علیه انقلاب اسلامی و مردم ایران گفت: اگر بخواهیم به فرآیند جریان اپوزیسیون به لحاظ تبارشناسی بپردازیم، زمان بسیاری میبرد، اما اگر محدود به بازه زمانی یکی، دو سال اخیر کنیم خواهیم دید سه گام اصلی در راستای تغییر وضعیت نگاه و اقدامات جریانات انجام دادند، عباراتی که در این حیطه استفاده میکنند عبارت تکراری و همیشگی ترکیب دسکها، سرویسها و رسانهها در حوزه جریانات کشورهای متخاصم است.
گام نخست این بود که بتوانند تجربه آن چیزی را که تحت عنوان فیلتر کردن افراد برای پیوستن به همدیگر در جهت شکل دادن گروههای کوچک جزئی و خرده گروههای اپوزیسیون صورت میگرفت را جبران کنند، به همین معنا تقریبا از نیمه اول دهه ۹۰ به این طرف سعی کردند گروههای کوچک و خرد را به گروههای کلان تبدیل کنند و رسانهها را در اختیار اینها قرار بدهند.
وی افزود: در گام دوم به سمت ایجاد جریانهای جدید رفتند که فراتر از جریانهای قبلی است تا بتوانند رهبری اینها را برعهده بگیرند، این مسئله پس از فروپاشی سازمان منافقین خودش را بیشتر نشان داد، چراکه دیگر جریانهای مسلح به آن معنا که بتواند میدان را در مواقع حیاتی مدیریت کنند نداشتند.
این کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی عنوان کرد: در گام سوم وارد مرحله طراحی اجماع رسانهای شدند، جمعبندی بر این بود که در میدان نمیتوانند اینها را کنار هم بنشانند و از همان ابتدا مشخص بود که این یک نمایش مرتب شده است، یک برنامه استعدادیابی از حدود سه سال پیش گذاشتند تا بتوانند استعدادهای جدید در حوزه اپوزیسیون کشف کنند و بتوانند این فضا را در گامی جدید مدیریت کنند، یعنی افکار عمومی را با فرآیندی دیگر رو به رو کنند. این مدل، مدل انگلیسیها است شما حرفهایتر از انگلیسیها برای نابودی یک کشور با این فرم نمیتوانید ببینید، آمریکاییها قابلیت دولت و ملتسازی را ندارند، در حالی که انگلیسیها به واسطه این مدل و فرم نگاهی که دارند این قابلیت را پیدا کردند.
داودی در ادامه گفت: این رسانهها برعکس اجماع اپوزیسیون در این حوزه را نیز تجربه کردند یعنی با اجماع رسانهای به ساخت سوژه و کیس مورد نظر خود رسیدند، اساسا منشور همبستگی یا مهسا امینی که متولد شد در حقیقت ماحصل این دگردیسی و زاویه نگاه بود.
علل شکست برنامهریزیهای دشمن علیه ایران چه بود؟!
دکتر وحید آقا محسنی ضمن اشاره به اهداف رسانهای و برنامهریزی دشمن و علل شکست آن پرداخت و گفت: در تقویم سیاسی ۱۴۰۲، تاریخ مهمی داریم که یکسری از محدودیتهایی که برای ایران در برجام در نظر گرفته شده بود برداشته میشود، ما در یک سال اخیر دیدیم که این بازه زمانی برای اپوزیسیون بسیار مهم است چرا که میخواهند تا زمانی که محدودیت نظامی ایران برداشته میشود یک اکت و عملی سیاسی انجام داده باشند.
وی در ادامه افزود: به همین دلیل است که خیلی از جاها با سرعت بالاتری عمل میکنند، از یک سال گذشته هجوم رسانهای در این زمینه زیاد بوده و این عجله و عدم برنامهریزی موجب شکست شده چرا که میخواهند مسئله به این بازه زمانی نرسد تا بتوانند حرکتی در داخل ایران به انجام برسانند.
آقا محسنی عنوان کرد: گاها میبینیم که بحث رسانهای این رسانهها به قدری زیاد میشود که به تعبیر بودریا به مفهومی تحت عنوان هایپرریالیتی و فراواقعیت میرسیم و اکثر لیدرها و افراد شناخته شدهای که معرفی میکنند افرادی رسانهای هستند و از این حیث میتوانیم بگوئیم جنگی تمام عیار را شکل دادند چرا که جنگ فیزیکی یا اعمال قدرت سخت را نمیتوانستند انجام دهند و از این لحاظ وارد حوزه جنگ نرم و شناختی بالاخص جنگ رسانهای عمل میکنند.
وی گفت: افرادی که به عنوان لیدر اپوزیسیون شناخته میشوند افراد سیاسی سفت و سختی نیستند افرادی هستند که بیشتر در افکار عمومی شناخته شده باشند تا بتوانند از این بستر برای فعالیتهای سیاسی خود استفاده کنند.
ذلت پهلوی در سفر به اسرائیل
محمدعلی نجاح، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل سیاسی ضمن اشاره به قالبهایی که رسانههای بیگانه در برابر جمهوری اسلامی ایران گفت: تمرکز دشمنان جمهوری اسلامی ایران در ساخت سلبریتیها و استفاده از آنها همان روشی است که در کشورهای عربی به نتیجه رساندند و حالا میخواهند در ایران نیز از این طریق عمل کنند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه عنوان کرد: به دلیل شهرت و محبوبیت سلبریتیها مردم به خصوص جوانان در داخل ایران را از این طریق تحریک میکنند، هدف اصلی آنها تهدید در داخل جمهوری اسلامی ایران است، چراکه بهار عربی یا انقلابهای رنگی در اوکراین قبلاً در عراق، سوریه و لیبی شکل گرفت و هدف اصلی آنها نابودی کشور از درون به معنای تفکیک کشور از درون است تا اگر به نتیجه نیز نرسیدند کشور را برای حمله نظامی آماده میکنند.
وی افزود: برخی از مسؤولان و متخصصان رژیم نامشروع اسرائیلی در ۱۵ نوامبر مقالهای نوشتند و افرادی مانند سرپرست مشاور امنیت ملی سابق و نخست وزیر فعلی بنیامین نتانیاهو پیشنهاداتی داد که چگونه میتوان از قضیه مهسا امینی و موضوع جوانان و نوجوانان در ایران استفاده کرد و در انتها به این جمعبندی میرسد که به ایران حمله و نظام فعلی ایران را ساقط میکنیم.
محمدعلی نجاح در خصوص این که چرا به هدفشان نرسیدند گفت: چند روز گذشته مجله دانشجویان آمریکایی مطلب جالبی درباره این اپوزیسیون نوشت که در آن میگوید در اردوگاه اپوزیسیون ایران چه میگذرد؟ بله همدیگر را زنده زنده میسوزانند.
وی افزود: سفر شاه پهلوی به کشور نامشروع اسرائیل نشان داد که آنها نه پایگاه مردمی و نه حتی پایگاههای سیاسی نزد آمریکاییها و انگلیسیها، فرانسه و آلمان دارند و در نهایت نیز در بدترین شرایط اسرائیل به آن جا رفتند و به ذلت کشاندنشان، به رژیم کودککش اسرائیل سفر میکند و امید دارد که به عنوان شاه جدید ایران برمیگردانند اسرائیلی که در حال حاضر خودش با مشکلات دست و پنجه نرم میکند.
رسانههای بیگانه به دنبال مسطح کردن چرایی شکست
داودی گفت: زمانی که از مسیح علینژاد می پرسند فردای روزی که برگردی به ایران چه کاری انجام میدهی؛ تصورشان بر این بود مدل برنامهای که پیاده میکنند حتما حضور جریان اپوزیسیون در داخل کشور را فراهم میکند، این جا دو حالت پیش آمد نخست اینکه میدانند اساسا سرویس انگلستان یعنی ترکیب MI6 و MI5 علاوه بر بی بی سی ورد در ایران اتفاق نمیافتاد اما وعده نشدنی آینده نزدیک را زمانی که شروع به کار کردن میکنند در حقیقت فرایند زنان را در ذهن مخاطب تغییر میدهند، نمونه این مدل را در زمان صدام نیز دیدیم زمانی که گفت من سه روز دیگر تهران هستم و پرسیدند بعدش چه کاری انجام میدهی، همان مدل را شروع به کپی کردند و راجع به آن صحبت میکنند.
وی خاطرنشان کرد: مدل انگلیسیها همیشه در برهم زدن انضباط ذهنی مخاطب به صورت زنده در زمان جز پیچیدگیهای مدل انگلیسی محسوب میشود، بنابراین اساسا آنها طرحی را شروع نکردند که بر اساس آن بتوانند در ایران باشند بلکه طرحی را شروع کردند که بر اساس آن بتوانند انضباط داخلی در ایران را بر هم بریزند.
داودی گفت: فرآیندی که اپوزیسیون راجع به آن کار میکند در وهله نخست نگه داشتن ظاهر و پوسته بیرونی جمهوری اسلامی ایران و متخلخل کردن در داخل است، اساسا جنس اپوزیسیون اینگونه رفتار میکند، بنابراین اولین کاری که میکند آغاز به تکرار فرآیندها است.
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی با بیان این که مسیح علینژاد حذف سختتر و دردناکتری نسبت به نیما زم تجربه خواهد کرد، گفت: این فرمت را زمانی که رادیو فردا، وی او ای و بی بی سی فارسی کنار هم قرار میگیرند میتوانید ببینید چرا که پل میزنند، پل در افکار عمومی به معنای منتقل کردن است یعنی خودتان باید هزینه حذف خودتان را بدهید که این روش، روشی صد در صد انگلیسی است.
وی افزود: اساسا سیستم و سرویسهای خارجی هیچ کاری را برای تجمیع ساماندهی اپوزیسیون انجام نمیدهند، بلکه به دنبال سازماندهی اپوزیسیون و در اختیار داشتن امتداد آن هستند چرا که اساسا هیچ مدلی ندارند، رضا پهلوی به اسرائیل میرود و با بهاییها دیدار میکند و از طرف دیگر در نظر بگیرید مملکتی را که بهایی و پهلوی و منافق بخواهند بچرخانند چه آشفته بازاری خواهد شد.
داودی با بیان این که در مرحله بعد سراغ مسطح کردن چرایی شکست میروند، گفت: در حقیقت این طرح زمان شروع شکست خورده است اما چون در داخل مخاطب پیدا کرده بود و رزم میدانی پیدا کرده و توانست معادلات را در داخل تحتالشعاع قرار دهد خودشان زمان شکستش را به تعویق انداختند.
این کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در ادامه تصریح کرد: از الان به بعد به دنبال توجیه شکست برای مخاطبان هستند، انگلیسی ها معمولا با آتیش روی یخ زیاد یادگاری مینویسند کاری میکنند با آتش روی یخی بنویسیم که روی آن ایستادهایم، قاعدتا این شکست رخ خواهد داد و هزینه آن نیز برای ما خواهد بود.
عروسکان خیمه شببازی، لیدران اپوزیسیون
آقا محسنی گفت: اصولاً افرادی که خودشان را لیدر اپوزیسیون نامیدند و یا نامیده شدند در اصطلاح علوم سیاسی به آنها عروسک خیمه شببازی میگویند یعنی جنس آنها لیدر سیاسی قرص و محکمی نیست بلکه به دنبال آزادسازی ایران و سهمی که از قدرت در آینده ایران خواهند داشت، هستند.
وی ادامه داد: کاری که کشورهای دیگر انجام میدهند مبتنی بر منافع ملی خودشان است، هیچ زمانی خارجیها دلشان برای من و شمای ایرانی نسوخته که کاری در جهت رفاه حال ایرانیها انجام دهند، اینکه مسیح علینژاد یا رضا پهلوی از کشورهای دیگر ملتمسانه خواهش میکنند که کمک کنند نشاندهنده دستنشانده بودن و راه اشتباهی طریق اپوزیسیون است که به شکست میانجامد.
تولید بدهی با خلق پول، شگرد آمریکایی
محمدعلی نجاح در خصوص مجله لوپون گفت: عادی سازی ایران و عربستان سعودی و آمدن عربها به سمت ایران در حقیقت نمایانگر شکست آمریکا و غرب است، عربستان سعودی و کشورهای دیگر در منطقه خلیج فارس به سمت ایران میآیند، محمد بن سلمان خوابزده نشده بلکه به دنبال این است که طرف ایران باشد همانطور که در سخنرانیهایش میگوید من چگونه میتوانم کشوری که اعتقاد به امام زمان دارد را کنار بگذارم، ما باید جنگ را به درون منتقل کنیم.
وی افزود: روز نهم مارس یعنی یک روز قبل از اعلام بیانیه سه جانبه بکین بین ایران، عربستان و چین، خانم باربارا لی معاون وزیر خارجه آمریکا، همان خانمی که در زمان اوباما انقلاب رنگی در اوکراین را سال ۲۰۱۴ هدایت میکرد، اعلام کرد کشورهای عربی خلیج فارس به خصوص محمد بن سلمان به سمت ما آمدند و به ما گفتند که میخواهیم به سمت ایران برویم و روابطمان را با آنها عادی کنیم و ما گفتیم این کار را انجام بدهند.
این کارشناس مسائل سیاسی گفت: قبل از اعلام بیانیه بکین بلافاصله انگلیسیها گفتند ما برای شما یعنی ایران اینترنشنال جایی نداریم و مجوزتان لغو شده است و ایران اینترنشنال اجازه ندارد برنامههایش را از لندن پخش کند، این وسط از پروپاگاندا نیز صحبتهایی شد که از ایران بوده بنابراین این سؤال مطرح میشود چرا بی بی سی فارسی منتقل نشد؟! اینها نشانههایی هستند که هم انگلیس، عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا متوجه شدند که با شگردهای خشن و اغتشاشات نمیتوانند به اهدافشان برسند و متقاعد شدند باید این شکست را بپذیرند.
آقا محسنی گفت: از منظر اقتصاد سیاسی اتفاق جالبی در جهان رخ داد، مدل سیاسی اقتصاد آمریکا اینگونه است که با خلق پول بدهی تولید میکند و بدهیاش را کشورهایی که از دلار استفاده میکنند میدهند، یکی از این کشورها عربستان بود که با پترو دلارها یا به اصطلاح دلارهای نفتی بدهی آمریکا را پرداخت میکرد چند سالی است با نزدیکی عربستان به چین این اتفاق دیگر نمیافتاد و بدهی آمریکا را عربستان پاس نمیکند.
وی افزود: نزدیک شدن عربستان به چین و سپس به ایران و یا بررسی این موضوع که رژیم صهیونسیتی به دنبال عادی سازی روابط با کشورهای عربی بود و درصدد بود تا عربستان را به عنوان یکی از کشورهای اصلی عربی همراه خود کند اما هنوز نتوانسته و حتی با نزدیک شدن عربستان به ایران نیز شاهد معکوس شدن این جریان نیز هستیم و از این طرف فشار بیشتر رژیم صهیونسیتی به محور مقاومت را شاهد خواهیم بود.
سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران؛ هدف شوم غربیها
محمدعلی نجاح ضمن اشاره به این که رسانههای بیگانه به دنبال چه رویکردهایی هستند و چگونه از توان رسانهای خود برای عملیاتسازی برنامههای خود استفاده خواهند کرد، گفت: جنگ رسانه علیه جمهوری اسلامی ایران قبلاً به دنبال معرفی ایران به عنوان دشمن منطقه بود که با شکست مواجه شد، همچنین معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی کشورهای عربی نیز شکست خورد و دیدید چگونه خودشان به سمت ایران و متحدان ایران آمدند.
وی افزود: من معتقد هستم رسانهها چون اصل قضیه هستند و جنگ اصلی ما با آنهاست، به دنبال ادامه القای نفرت و از بین بردن دستاوردهای انقلاب اسلامی چه در ایران و چه در منطقه میروند و از همه روشها برای برانگیختن جنجال بهره میبرند.
محمدعلی جناح عنوان کرد: هدف آنها سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران است، پروژه حجاب که پشتش اتاقهای فکری بزرگی وجود داشت همانند دیوار بقیع معرفی کردند ما دیدیم به سمت رضا پهلوی رفتند که آن هم با شکست مواجه شد، مأموریت این رسانهها ایجاد تشویش و تفرقه بین شهروندان ایرانی است و برای رسیدن به این موضوع هر کاری را باید انجام دهند.
لزوم افزایش گزارهها در داخل ایران چیست؟!
داودی در ادامه گفت: در طی یک سال پیش رو جریانهای ضد انقلاب سع اقدام را انجام خواهند داد، یک این که، ظرف یک سال آینده باید مالهکشی را به وسعت کل افکار عمومی که در داخل ایران که بخشی از افکار عمومی نیز با آن همراه شده و برای این منظور محتوا تولید کرده است و به تعبیری گول خورده بکشند تا این اتفاق را یک شکست جلوه ندهند، بلکه بخشی از فرایند تکامل اپوزیسیون جلوه دهند که این کار را در واقع شروع کردند.
وی افزود: نکته دوم اشاره به بحث افزایش گزارهها در داخل ایران است که روی سالگردها کار خواهند کرد و این گزارهها را در داخل با موضوعات مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی پیش خواهند برد.
ابن کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی عنوان کرد: نکته سوم که نکته بسیار خطرناکتری است که اساسا نباید یادمان برود، اینها در هر پروژهای که شکست میخورند پروژه موازی را راهاندازی میکنند، یعنی استفاده از همه ظرفیتهای که برای خودشان در یک سال گذشته ایجاد کردند.
آقامحسنی گفت: چه اپوزیسیون و چه کشورهای خارجی که آنها را هدایت میکنند به دنبال چند مورد هستند یکی این که بتوانند بهانهای برای اجماع جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد کنند و برای این کار از ابزار رسانهای استفاده میکنند.
محمدعلی جناح گفت: ایران به لحاظ جنگ و قدرت نظامی حرف اول در منطقه را میزند همچنین به لحاظ دیپلماسی فوقالعاده قوی عمل میکند، اما در تبلیغات عملکرد خوبی ندارد، رسانههایی که در سطح بینالملل متعلق به ایران هستند متأسفانه به خوبی عمل نمیکنند.
یادآور میشود، برنامه «امواج شبهه» گفتوگویی تخصصی درباره ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای فارسیزبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیکهای رسانهای روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش میشود.
پایان پیام/ت
نظر شما