شناسهٔ خبر: 59868314 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه کیهان | لینک خبر

چه کسانی در حال سوزاندن سودان هستند؟

صاحب‌خبر -
 
 
امین‌الاسلام تهرانی
پیش از آن‌که بدانیم در سودان چه می‌گذرد، خوب است که به این بپردازیم که این کشور کجاست و چه ویژگی‌هایی دارد. سودان با نام رسمی جمهوری سودان (البته باید دید بعد از این درگیری‌ها نامش تغییر می‌کند یا نه!) کشوری در شمال خاوری آفریقا و پایتخت آن خارطوم است. سودان از شمال با مصر و از شمال باختری با لیبی و از باختر با چاد و از جنوب باختری با آفریقای مرکزی و از جنوب با سودان جنوبی و از جنوب خاوری با اتیوپی و از خاور با اریتره مرز مشترک دارد، همچنین سودان از خاور به دریای سرخ پیوند می‌خورد. سودان 41 میلیون نفر جمعیت دارد و واحد پول آن پوند سودان است. بیش از ۹۷ درصد از مردم این کشور مسلمان هستند. پیش از سال ۲۰۰۵ زبان عربی تنها زبان رسمی سودان بود. در قانون اساسی سال ۲۰۰۵ عربی و انگلیسی، هر دو، به عنوان زبان‌های رسمی کشور اعلام شدند. این کشور سومین کشور بزرگ آفریقا و نیز دومین کشور بزرگ جهان عرب پس از الجزایر است. سودان بزرگ‌ترین کشور آفریقا و بزرگ‌ترین کشور جهان عرب بود تا این‌که در سال ۲۰۱۱ سودان جنوبی در پی برگزاری یک همه‌پرسی از این کشور جدا شد. این کشور با این تعداد همسایه و نیز برای قرار گرفتنش در مجاورت دریای سرخ و غرب آسیا و از جهتی برای وجود منابع ارزشمند معدنی و زراعی قابل توجه‌اش، سرزمین پُراهمیتی نزد قدرت‌های جهانی است.
مردم این کشور به دلیل این‌که تعصب قومی و قبیله‌ای ندارند، مهاجرین کشورهای همسایه را به راحتی پذیرا می‌شوند. و می‌توان گفت سودان افزون بر آن‌که دروازه جهان اسلام برای آفریقاست، نماینده این قاره با نژادها و فرهنگ‌های گوناگون می‌باشد. در مرکز اسلامی آفریقا که در نزدیکی خارطوم -مرکز حکومت- واقع شده هزاران جوان آفریقایی با ملیت‌های گوناگون مشغول تحصیل هستند. دانشگاه آفریقا و نیز سازمان دعوت اسلامی برای نظارت بر فعالیت‌های اسلامی در آفریقا و مرکز کمک‌های بشر دوستانه اسلامی در سودان تاسیس شده‌اند، این مرکز به شکل گسترده‌ای در آفریقا فعالیت می‌کند. البته برخی از قدرت‌های جهانی از این‌که تلاش‌های دینی در این کشور صورت بگیرد، مخصوصاً اگر با کوشش‌های سیاسی توامان باشد، نگران هستند. آمریکا تا همین چندی پیش هر از چندگاه یک‌بار سودان را متهم به حمایت از تروریسم می‌کرد و در خاطرها هست که با همین بهانه در سال ۱۳۷۷ (خورشیدی) طی حملات موشکی یک کارخانه دارو‌سازی را در این سرزمین منهدم کرد. بدیهی است که قدرت‌های بزرگ سودان را به عنوان منطقه‌ای مهم که تأمین‌کننده مواد خام است و می‌تواند در نهضت‌های اسلامی آفریقا اثر داشته باشد مورد توجه قرار می‌دهند و به درگیری‌های خونین، اقتصاد بیمار و برخی منازعات مرزی آن اعتنایی ندارند یعنی نگرانی برای آنها ایجاد نمی‌کند، بلکه گاهی شاید این ضایعات و مصائب را برای رسیدن به اهداف خود لازم بدانند و به گفته برخی از کارشناسان، اگر هم قدرت‌های جهانی تحت پوشش ارائه کمک‌های بشردوستانه در این ناحیه حضور دارند، در اصل اهداف سیاسی بلند‌مدت خود را پی می‌گیرند.
جمعیت سودان به طور فوق‌العاده‌ای پیچیده می‌نماید، به این ترتیب که می‌توان ده گروه قومی بزرگ را در آن تشخیص داد، اختلاط‌های شدید نژادی و جابه جایی‌های گاه مهم موجبات اختلاط این اقوام را پدید آورده است. به همین ترتیب قوم عرب دارای مفهومی بیشتر زبانی یا فرهنگی است تا نژادی؛ تردیدی نیست که قبایل عرب عمیقا در این سرزمین نفوذ کرده‌اند ولی آنها غالبا با بومیان‌آمیزش کرده و به طور تدریجی هویت نژادی خود را از دست داده‌اند ولی بر فرهنگ، ادبیات و زبان سودان اثر نهاده‌اند، از لحاظ جغرافیایی منطقه شمال سودان به دنیای عرب و ناحیه جنوب به جهت مردم و تولیداتش به آفریقای سیاه مربوط می‌شود. از مهم‌تر اقوام سودان «نوبه‌ها» هستند که تا قبل از سال ۱۹۴۶ میلادی در امتداد نیل و در حد فاصل اسوان تا «دبه» (در جنوب دنقله) پراکنده بودند، عده‌ای نیز در مصر علیا سکونت داشتند. با به کار افتادن سد اسوان تمامی مردمی که در حد فاصل فرس و کولب زندگی می‌کردند، به کرانه‌های عطبره در حوالی سد «خشم‌القربه» انتقال داده شدند، در حال حاضر نوبی‌ها در فاصله بین آبشار دوم تا چهارم نیل سکونت دارند.
«بجه‌ها» اقوامی حامی زبان هستند و اکنون در تپه‌های دریای سرخ و بخش‌هایی از دشت‌های شیب‌دار (به سوی نیل اصلی) سکونت دارند. اجداد آنان با اعراب مهاجر به مصر علیا در قرون وسطی مقابله می‌کردند و تا حدی ازدواجهایی بین آنان صورت می‌گرفت، آنان چادرنشینانی شتردارند لکن مواردی از استقرار آنان دیده شده است. قبایل بجه هم چون کرانه‌نشینان نوبه‌ای اسلام آورده و به میزان متفاوتی تحت تاثیر اعراب واقع شدند. عبابده شمالی‌ترین قبیله از اقوام جدید بجه که اکنون بین مصر علیا و سودان تقسیم شده‌اند، عرب زبانند. از سایر اقوام غیر عرب شمال سودان فورها مشهورند که با آن‌که در محاصره سیل قبایل عرب مهاجر بودند، موفق شدند یک دودمان سلطنتی اسلامی به وجود آورند که تا سال ۱۹۱۶م ادامه داشت. در تپه‌های کوهستانی شمال شرقی، قلمرو قبیله طقالی قرار دارد که فرمانروایانش ساکنان آن سرزمین را به مهاجرت تشویق می‌کردند و ناحیه قابل توجهی را زیر تیول خود در‌آوردند، این حکومت پس از غلبه مشترک ترک‌ها و مصر بر این کشور، به شکل نیمه مختار به حیاتش ادامه داد و جزئی از رژیم دولت محلی در حکومت مشترک شد.
سودان یک وابستگی دو جانبه آفریقایی -عربی دارد و از این جهت در میان کشورهای مسلمان منحصر به‌فرد است، سودان کشور آواره‌پذیر در منطقه‌ای است که در آتش جنگی داخلی سوخت، از غرب سودان ساکنین سرزمین‌های چاد، نیجر، نیجریه، کامرون، مالی، سنگال و موریتانی پس از بروز حوادث ناگوار طبیعی یا سیاسی و نیز منازعات داخلی و مرزی به سوی سودان مهاجرت کردند، آوارگان زئیری با وجود داشتن کشوری نسبتا ثروتمند به طرف این سامان سرازیر شدند، همچنین مردم اوگاندا و کنیا و انقلابیون اتیوپی و اریتره نیز طی سال‌های مبارزه برای استقلال کشور خویش در سودان سکنی گزیدند. در مقابل؛ بسیاری از مردم سودان طی سال‌های جنگ داخلی در دسته‌های بزرگ به سوی اوگاندا و کنیا مهاجرت کردند، گروه‌هایی از آنها نیز در لیبی، مصر و عربستان و کشورهای شیخ‌نشین خلیج‌فارس اقامت نمودند. این آمیختگی‌های قومی و قبیله‌ای که توام با مسائل سیاسی، فرهنگی و برخی معضلات اجتماعی است، گاهی برای سودان مشکل ایجاد کرده و در مواقعی نیز برایش سودمند بوده است.
جغرافی‌نویسان مسلمان قرون وسطی منطقه جنوبی کویر صحرا در قاره آفریقا را بلادالسودان (سرزمین سیاهان) نامیده‌اند. به عبارت دقیق‌تر سرزمین‌های واقع در جنوب مصر که از سال ۱۸۹۹ میلادی تا ۱۹۵۵م قلمرو حکومت مشترک مصر و انگلیس را تشکیل می‌داد، اکنون شامل جمهوری سودان می‌شود. سابقه این واژه از قرن نوزدهم است و عنوان اداری مناسبی برای امپراتوری آفریقایی محمدعلی پاشا، نایب‌السلطنه مصر و جانشینان او می‌باشد. مسلمانان از طریق فتوحات و محاصره نظامی، بر سودان غلبه نیافتند، بلکه گرایش به اسلام در این سرزمین نتیجه نفوذ تدریجی قبایل ربیعه و جهینه (عربی) بود که از جانب مصر علیا از طریق نیل به این سوی آمده و در میان قبایل بجه (مستقر در حد فاصل نیل و دریای سرخ) و به تدریج در سرزمین مقره ساکن شدند.
وصلت‌های زناشویی مایه تسهیل روند اسلام‌گرایی شد. تجار عرب با ازدواج با خانواده‌های روسا توانستند با استفاده از قاعده توارث بر اساس ازدواج -همچنان که در نوبی مرسوم بود- جانشینان خود را به پست‌های کلیدی برسانند. مملوک‌های مصر که میل داشتند نوبی را به صورت یکی از ایالت‌های وابسته خود درآورند، در جایگزین کردن یک مسلمان به جای یک پادشاه مسیحی با کوچک‌ترین زحمتی روبه‌رو نشدند و این کار با استفاده از تفرقه موجود در میان طبقه حاکمه نوبی به آسان‌ترین وجه صورت گرفت. این واقعه همان‌گونه که از کتیبه‌های کاخ پادشاهی دنقله که به مسجد تغییر شکل یافته بود بر می‌آید، در سال ۱۳۱۷ میلادی روی داد.
دو قرن بعد قلمرو علوه نیز به سبب هجوم گسترده قبایل عرب گرویده به اسلام متحول گشت زیرا قبیله فونج‌ها در سنار به سال ۱۵۰۵ میلادی سلسله‌ای را بنیاد نهادند که بدون درنگ مذهب اسلام را برای خود برگزید. روند اسلام‌گرایی در نوبی به کلی با گسترش اسلام در غرب آفریقا تفاوت داشت، در این‌جا عامل پیش برنده اسلام قبیله بود و تاثیر حاصل از آن علاوه‌بر جنبه مذهبی، خاصیت فرهنگی هم دارا بود. در واقع بازرگانان و عشایر عرب تمدنی را ارائه دادند که از نظام موجود این ناحیه بالاتر بود و اساس اجتماعی و سیاسی بسیار وسیعی داشت، مسیحیان محلی در برابر امت فاتح و سرشار از حرارت و هیجان در تبلیغ دیگران به آیین خود در حالت زیردست قرار گرفتند و کلیسا خیلی زود موجودیت خود را از دست داد.
با بر طرف شدن این مانع قبایل کوچ‌رو و بازرگان نیمه عرب و نیمه حامی توانستند به آسانی جابه‌جا شوند و به سوی نواحی غرب سودان بروند و در گسترش فرهنگ اسلامی بکوشند. مقارن با همین ایام، شخصیت‌های مذهبی به نهضت مذهبی مهاجرین سرعت بخشیدند، نخستین اینها «غلام‌الله‌بن‌اید» اهل یمن است که در نیمه دوم قرن چهاردهم میلادی در دنقله سکنی گزید، وی جد اعلای رکابیه محسوب می‌شود که مبلغان سرسخت اسلام در جنوب کوردوفان بودند. شخص دیگر محمود‌العرکی مصری فقیهی است که در حدود سال ۱۵۵۰ میلادی در سنار زندگی می‌کرد و نفوذ عمیقی در این ناحیه داشت. وجود این چهره‌های مذهبی در مرکز فرمانروایی فونج‌ها یعنی در سنار به این شهر اعتبار قابل ملاحظه‌ای در تمامی بلاد السودان داده بود.
طریقه‌های اسلامی نیز سهم مهمی را در ترویج عمقی اسلام در میان مردمی داشتند که غالبا جز شهادتین چیزی از مذهب خود نمی‌دانستند، این گروه‌های مذهبی بر قبایل بت‌پرست مجاور هم اثر گذاشتند و آنان را مایل به پذیرش اسلام کردند. تاجران مسلمانی که با جوامع سودانی در دادوستد بودند، آنان را به مذهب خود فرا می‌خواندند. به همین دلیل عمال آفریقایی تاجران مسلمان و نیز واسطه‌های آنان اغلب به پذیرش مذهب رئیس‌خود دعوت شدند. به این ترتیب با گسترش تجارت در تمامی این سرزمین، کانون‌ها و هسته‌های اسلامی برای فراخواندن مردم به اسلام، به وجود آمد، سلسله‌ای که در دارفور توسط سلیمان سولونگ در سال ۱۵۹۶ میلادی بنیاد نهاده شد و بعدا در قرن هجدهم میلادی قدرت خود را تا کوردوفان نیز وسعت بخشید، برای ترویج اسلام در منطقه، بذرهایی را که قبلا بازرگانان مسلمان در این سرزمین افشانده بودند شکوفا ساختند.
قبیله‌های سودانی شاید برای آن‌که یک چهارچوب اجتماعی و فرهنگی داشته باشند و به حیات خویش ادامه دهند، به اسلام روی آوردند. نهضت محمد احمد سودانی نیز به ترویج اسلام در سودان کمک کرد، هدف این نهضت استقرار یک امت واحد بر اساس شریعت به جای یک جامعه متفرق که از وجود فرقه‌ها، مکاتب و فساد بازماندگان بت‌پرست‌ها ناشی شده بود، تعیین گردید. تعلیمات مذهبی در سودان در مدارسی صورت می‌گیرد که خلوه نام دارد، برنامه ساده این مدارس شامل حفظ‌خوانی قرآن، فراگیری مختصر مسائل مذهبی زیر نظر یک استاد و فقیه، و دوره تحصیل هشت سال می‌باشد و تعداد دانش‌آموزان در هر دوره هفت تا پانزده نفرند. بعد از اتمام این دوره که با امتحانی پایان می‌پذیرد، دانش‌آموز می‌تواند وارد مؤسسه عالی مذهب شود و در آنجا فلسفه، الهیات و معارف متداول و کلاسیک دینی را فراگیرد. در این صورت پس از چهار سال رسما در تعلیمات مذهبی کارشناس می‌شود. مسلمانان سودان پیرو مذهب تسنن هستند و گروه‌هایی از آنان که در نقاط شرقی زندگی می‌کنند و تحت نفوذ عربستان می‌باشند، مذهب حنبلی دارند و آنان که در شمال هستند تابع مذهب شافعی‌اند اما غالب مردم مالکی یا حنفی مذهب هستند. با آن که مذهب مالکی بیشتر در سودان گسترش یافته است، ولی اغلب فقه حنفی که مورد استفاده مصریان در قرن نوزدهم میلادی هنگام تصرف سودان بوده، به‌کار می‌رود.
پس از استقلال مصر در سال ۱۹۲۲ یکی از افسران سودانی به نام «علی عبداللطیف» با همکاری مصر جنبش استقلال‌طلبانه‌ای را آغاز کرد. سال ۱۹۲۴ سرآغاز مبارزات مردم سودان علیه استعمار بریتانیا به‌شمار می‌رود و کم‌کم فکر استقلال بین طبقات مختلف و دانشجویان سودانی رشد یافت. در سال ۱۹۴۳ حزب سیاسی «العشقاد» و حزب دیگری به نام امه هر دو با هدف استقلال‌طلبی تأسیس شدند. در نوامبر ۱۹۵۳ سودانی‌ها برای نخستین بار در انتخابات مجلس کشور خود شرکت کردند و حزب «العشقاد» با ۵۱ کرسی به رهبری «اسماعیل ازهری» به پیروزی رسید. در سال ۱۹۵۵ مجلس مؤسسان ملی خواستار خروج کلیه نیروهای بریتانیایی از این کشور شد و در دسامبر همان سال مجلس سودان تصمیم به استقلال سودان به عنوان یک کشور مستقل و حاکم گرفت. نهایتاً در سال ۱۹۵۶ پرچم‌های بریتانیا و مصر از کشور سودان پایین کشیده شدند و جشن استقلال در ژانویه ۱۹۵۶ برگزار شد.
در سال ۱۹۵۸ ابراهیم عبود کودتا کرد و در سال ۱۹۶۴ دوباره یک دولت ائتلافی تشکیل شد. در سال ۱۹۶۹ سرهنگ جعفر نمیری کودتا کرد و طی ۱۶ سال دیکتاتوری خود را در توسعه روابط با آمریکا ادامه داد. در سال ۱۹۸۵ ارتشبد عبدالرحمن سوار الذهب با پشتیبانی حرکت‌ها و جنبش‌های مردم و گروه‌های سیاسی توانست با کودتای بدون خون‌ریزی قدرت را دست بگیرد، اما اعلام کرد که با انتخابات و رأی مردم کنار خواهد رفت و قدرت را به شخص منتخب مردم واگذار خواهد کرد. به این صورت یک سال بعد، صادق المهدی از حزب امه قدرت را به دست گرفت. در ۳۰ ژوئن ۱۹۸۹ ارتشبد عمر حسن البشیر با یک حرکت نظامی بدون خون‌ریزی، حکومت المهدی را سرنگون و قدرت را به دست گرفت و دولت نجات ملی را برقرار کرد. او طی انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۹۹۶ با اکثریت آرا به ریاست‌جمهور سودان رسید.
در سال ۱۹۸۹ (میلادی) «عمر البشیر»، قدرت را در جریان یک کودتای نظامی به‌دست گرفت و خارطوم را به مرکزی برای گروه‌های جهادی مسلح تبدیل کرد. سودان برای القاعده و دیگر گروه‌های تندرو تبدیل به پایگاهی برای حمله به آمریکا، عربستان سعودی، مصر، اتیوپی، اوگاندا، کنیا، و دیگر نقاط جهان شد. به دنبال نخستین حمله به مرکز تجارت جهانی در نیویورک در ۱۹۹۳ ایالات متحده، سودان را در فهرست دولت‌های پشتیبان تروریسم قرار داد. تحریم‌های مالی بین‌المللی و فشار نظامی کشورهای همسایه که از شورشیان سودانی پشتیبانی می‌کردند باعث شد تا این کشور سه سال بعد، اسامه بن لادن و دیگر نیروهای جهادی را اخراج کند. بلافاصله پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ سازمان‌های اطلاعاتی سودان همکاری نزدیکی را با آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) آغاز کردند. اما کنگره ایالات متحده آمریکا به دلایلی چون جنگ دارفور و نقض حقوق بشر توسط دولت، از خارج کردن سودان از فهرست پشتیبانان تروریسم، خودداری کردند. به تلافی این رفتار، دولت عمر البشیر به همکاری پنهانی خود با حماس و ایران ادامه داد و دست‌کم در دو مقطع، جنگنده‌های اسرائیلی در سواحل سودان به کشتی‌هایی حمله کردند که گفته می‌شد حاوی اسلحه برای حماس بودند. پس از آن‌که ارتش سودان در تاریخ ۱۱‌آوریل ۲۰۱۹ (با توافق پشت پرده) کنترل کشور را به دست گرفت، عمر البشیر، به ظاهر، از سوی ارتش مجبور به استعفا و دستگیر شد. عواد ابن عوف، وزیر دفاع سودان گفت: عمر البشیر دستگیر شده و هم‌اکنون در یک محل امن حفاظت می‌شود. وی اعلام کرد از ساعت ۲۲ تا ۵ صبح حکومت نظامی است و حریم هوایی سودان نیز ۲۴ ساعت و تمام مرزها تا اطلاع ثانوی بسته خواهد بود. در ۱۴ مه ۲۰۱۹ شورای نظامی با ائتلاف «آزادی و تغییر» تشکیل شده از غیرنظامیان مخالف و معترض بر سر انتقال قدرت به دولتی غیرنظامی و تشکیل یک دولت موقت برای سه سال به توافق رسیدند. بر پایه این توافق دو سوم کرسی‌های مجلس قانون‌گذاری به ائتلاف «آزادی و تغییر» و دیگر کرسی‌ها به احزاب و تشکل‌هایی که عضو ائتلاف نیستند خواهد رسید.
درگیری‌های اخیر
سومین کشور بزرگ آفریقا و نیز دومین کشور بزرگ جهان عرب پس از الجزایر مدت‌هاست که درگیر نزاع‌های داخلی است. باز هم این کشور میدان درگیری‎های تازه است؛ درگیری مسلحانه تمام عیاری که از روز شنبه گذشته در پایتخت و دیگر نقاط سودان میان نیروهای ارتش و نیروهای واکنش سریع شکل گرفته است. روز شنبه، 26 فروردین (15‌آوریل)، ۱۰۰ خودروی زرهی وابسته به نیروهای واکنش سریع در اطراف خارطوم، پایتخت سودان، به‌ویژه در پایگاه نظامی مروی مستقر شدند، ارتش این اقدام را تهدید تلقی کرد و درگیری‌ها میان دو طرف آغاز شد. پیش از این امیدهایی برای حل‌وفصل اختلافات میان دو طرف از راه گفت‌وگو وجود داشت اما این امیدها به‌مرور کم‌رنگ‌تر شد.
این درگیری‌ها به جایی رسیده است که افزون بر صدها کشته غیرنظامی و نظامی و هزاران مجروح باعث فرار دیپلمات‌های دیگر کشورها از سودان شده است. رسانه‌های محلی بامداد یکشنبه هفته جاری از عملیات هوایی و پرواز گسترده بالگردهای آمریکایی بر فراز سفارتخانه این کشور در خارطوم برای تخلیه دیپلمات‌ها از سودان خبر دادند. یک سخنگوی نیروهای پشتیبانی سریع در سودان گفته بود: «با عملیات نیروهای آمریکایی متشکل از ۶ هواپیما، روند تخلیه دیپلمات‌ها را هماهنگ کردیم.» از طرف دیگر همزمان وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که نیروهای پشتیبانی سریع در عملیات تخلیه دیپلمات‌های آمریکا مشارکت نداشته است. در بیانیه وزارت خارجه آمریکا آمده بود: «این‌که نیروهای پشتیبانی سریع از هماهنگی در زمینه تخلیه دیپلمات‌های آمریکا سخن می‌گوید، نادرست است و تنها کاری که کردند عدم تیراندازی به‌سمت ما بود که آن هم به‌نفعشان نبود. ما با «عبدالفتاح البرهان» فرمانده ارتش و «محمد حمدان دقلو» برای تضمین اتمام عملیات روند تخلیه دیپلمات‌ها در کمال سلامت در تماس هستیم.»
وزارت امور خارجه عربستان با صدور بیانیه‌ای، اعلام کرد که نیروهای مسلح این کشور با انجام یک عملیات تخلیه، توانستند 157 نفر را از کشور جنگ‌زده سودان خارج کنند. آن‌طور که تسنیم نوشته، بنابر آن‌چه در بیانیه‌این وزارتخانه آمده است، عملیات مذکور با فرمان رهبری سعودی و توسط نیروی دریایی با پشتیبانی دیگر زیرمجموعه‌های نیروهای مسلح این کشور انجام شده است و در نتیجه آن نیز، 91 شهروند عربستان و 66 تن از اتباع 12 کشور دیگر از جمله شماری دیپلمات و مقام بین‌المللی از سودان خارج شدند و...
حتی رسانه‌های محلی سودان از فرار تعداد زیادی از زندانیان زندان کوپر در شمال خارطوم خبر دادند که اخباری ضد و نقیض از فرار رئیس‌جمهور عزل شده سودان به همراه این زندانیان منتشر شد در حالی‌که پلیس سودان فرار البشیر و زندانیان رژیم سابق این کشور را تکذیب کرد. یک منبع پلیس سودان به الجزیره گفته بود، اعضای نظام سابق بعد از انتقالشان از زندان کوپر که شاهد فرار دسته جمعی زندانیان در روز یکشنبه هفته جاری بود، در محلی امن محافظت می‌شوند. پیش از این نیز یک منبع در وزارت کشور سودان به الجزیره گفته بود، تعداد زندانیان متواری صدها تن است در بین آنها محکومین به اعدام هم هستند؛ اما زندانیان سیاسی در بین آنها نیستند. این در حالی است که نیروهای واکنش سریع، ارتش سودان را متهم کرده که زندان کوپر را به اجبار تخلیه کرده است. شایان ذکر است که زندان «الهدی» نیز شاهد فرار زندانیان پس از یورش به آنجا بوده است. زندان‌های دیگر نیز شاهد حملات مشابه و فرار زندانیان در حین درگیری‌ها بین نیروهای واکنش سریع و ارتش از هفته گذشته هستند که از جمله آنها زندان «سوبا» در جنوب خارطوم است و نیروهای واکنش سریع تعدادی زندانی را آزاد کردند.
اما برای فهم چرایی این درگیری‌ها باید به کمی پیشتر برگردیم. نیروهای سودانی بیش از 2 هفته پیش به دلیل عدم اجماع بین جناح‌های نظامی و سیاسی، امضای توافقنامه سیاسی نهایی خود در مورد آینده حکومت سودان را به تعویق‌انداختند. دلیل به تعویق افتادن امضای توافقنامه سیاسی، تضاد میان ارتش سودان به رهبری «عبدالفتاح برهان»، رئیس‌شورای حاکمیتی این کشور و «محمد حمدان دقلو» (حمیدتی)، فرمانده نیروهای شبه‌نظامی واکنش سریع است.
در واقع در سال ۲۰۱۹،‌ اعتراض‌ها علیه نظام ۳۰ ساله عمر البشیر تمام سودان را فراگرفت. سرکوب نیروهای امنیتی هم نتوانست جلوی اعتراض‌ها را بگیرد و بدین ترتیب، با دخالت ارتش، عمر البشیر از قدرت کنار گذاشته شد. اما غیرنظامیان در مخالفت با حکومت نظامیان و در حمایت از انتقال دموکراتیک قدرت در کشور، به اعتراضات خود ادامه دادند. بدین ترتیب دولتی متشکل از چهره‌های نظامی و غیرنظامی تشکیل شد. اما این دولت نیز در کودتای نظامی ۲۰۲۱ سرنگون شد و با آغاز حکومت مطلق نظامیان، رقابت میان البرهان و حمیدتی بالا گرفت. اواخر سال ۲۰۲۱ اعتراض‌ها و فشارهای بین‌المللی به تدوین توافقی برای انتقال قدرت به غیرنظامیان انجامید، اما گفت‌وگوها دربارۀ نحوۀ اجرای آن به بن‌بست رسید.
شاید بتوان ریشه اصلی این اختلاف شدید کنونی را کاهش قدرت و اختیارات فرمانده نیروهای واکنش سریع و حتی مطرح شدن بحث ادغام این نیروها در ارتش سودان دانست. اما به هر حال، چنان‌که اشاره شد، این دو فرمانده درباره توافقنامه چارچوب (تشکیل دولت مدنی و خروج نظامیان از صحنه سیاست) اصلاح ساختار ارتش و تشکیلات امنیتی، روابط خارجی سودان با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
جالب است که یکی از موارد اختلاف این بود که ارتش موافق عادی ‌سازی روابط با رژیم آپارتاید اسرائیل بود و نیروهای واکنش سریع مخالف؛ اما حالا خبر می‌رسد که مشاور سیاسی فرمانده نیروهای واکنش سریع سودان در مصاحبه با یک شبکه ماهواره‌ای اسرائیلی درباره تحولات و درگیری‌های مسلحانه با ارتش سودان گفته است که نیروهایش با اسلام‌گراهای افراطی و در رأس آنها فرمانده ارتش و رئیس‌شورای حاکمیتی سودان درگیرند!
کمی بعد «یوسف عزت»، مشاور سیاسی فرمانده نیروهای واکنش سریع سودان در گفت‌وگو با خبرنگار شبکه عبری زبان «کان» نیز مدعی شد: «من به اسرائیلی‌ها و دولت اسرائیل می‌گویم آنچه خارطوم و نیروهای واکنش سریع با آن مواجه هستند، حمله‌ای است که توسط ارتش انجام می‌شود و باندهای تروریستی به ظاهر اسلامی از آن سوءاستفاده می‌کنند.» وی در مواضعی جانبدارانه افزود: «آنچه ما با آن مواجه هستیم، اسرائیل هزاران بار از سوی گروه‌هایی مانند حماس و دیگر گروه‌هایی که اسرائیلی‌ها به خوبی آنها را می‌شناسند، با آن مواجه بوده‌اند. این چیزی است که امروز در معرض آن هستیم و با شجاعت با آن مقابله کرده و آن را شکست خواهیم داد.»[!!]
در دسامبر 2022 (آذر 1401)، ارتش سودان و جنبش‌های اپوزیسیون یک توافقنامه سیاسی چهارچوبی را امضا کردند که بر اساس آن یک مقام غیرنظامی انتقالی در این کشور ایجاد شد. توافقنامه امضا شده انتصاب نخست‌وزیر، تصویب قانون اساسی موقت و پس از آن یک دوره انتقالی دو ساله و پس از آن یک انتخابات عمومی را تعیین می‌کند. اما این توافق حالا خود محل اختلاف است.
با اوج گرفتن اختلافات ژنرال برهان و سرلشکر حمیدتی، سیاستمداران سودانی احتمال بروز جنگ میان ارتش و نیروهای واکنش سریع را مطرح کردند لذا به همراه شماری از شخصیت‌های اجتماعی و نظامی در مسیر میانجیگری میان این دو فرمانده نظامی گام برداشتند. برهان و حمیدتی در نشست مشترکی توافق کرده بودند که یک کمیته مشترک امنیتی تشکیل دهند که اعضای آن متشکل از نظامیان، گروه‌های مسلح و نهادهای حاکمیتی ذی‌ربط باشد. وظیفه این کمیته نظارت بر وضعیت امنیتی سودان بود.
در واقع درگیری و اختلافات سیاسی در سودان به درگیری‌های نظامی کشیده است زیرا هر یک از نیروهای نظامی که با یکدیگر درگیر هستد حامی یک طیف سیاسی مورد نظر خود هستند و در واقع بازوی نظامی تشکل سیاسی محسوب می‌شوند. «نیروهای آزادی و تغییر» حمایت نیروهای پشتیبانی سریع را با خود دارند و «نیروهای بلوک دموکراتیک» هم حمایت ارتش را دارند. برآیند همه این‌ها، این شده که اوضاع در این کشور که حدود هفتاد سال است از درگیری سیاسی و نظامی رنج می‌برد، هیچ‌گاه این‌اندازه وخیم نبوده است. الان جنگی به راه افتاده است که در این هفته حدود 200 کشته برجای گذاشته و هزاران تن را مجروح کرده و زندگی بسیاری را نابود کرده است.
نیروهای مسلح درگیر
نیروی واکنش سریع سال ۲۰۱۳ از شبه‌نظامیان «جنجوید» تشکیل شد که شورش‌های دارفور را سرکوب خونین کردند. از آن هنگام ژنرال محمد حمدان دقلو ملقب به «حمیدتی» تلاش کرد نیرویی قوی و توانمند تأسیس کند. این نیرو در جنگ‌های یمن و لیبی هم دخالت داشت. نیروی واکنش سریع متهم به دست‌داشتن در نقض حقوق بشر از جمله کشتن بیش از ۱۲۰ تن از معترضان غیرنظامی در ژوئیه ۲۰۱۹ در شهر خارطوم است.
اطلاعات دقیقی درباره نیروهای واکنش سریع وجود ندارد. برخی منابع تعداد نیروهایش را ۱۰۰ هزار نیرو برآورد کرده‌اند. اما تجهیزات آن خودروهای شاسی بلند با سلاح‌های متنوع از جمله سامانه‌های ضد هواپیما و توپخانه هستند. تعداد خودروهای آنها نیز ۱۰هزار مورد است. این سلاح سبک موجب سهولت تردد نیروهای واکنش سریع به ویژه در درگیری‌های داخل شهرها می‌شود.
اگر ارتش سودان به بودجه دولت وابسته است نیروهای واکنش سریع معادن طلا در اختیار دارند که اموال هنگفتی را برای آنها محقق می‌کند. این نیروها همچنین در سال‌های گذشته وارد فعالیت‌های دیگری از جمله تجارت شده‌اند و همین حمایت مالی را از فعالیت‌های نظامی‌شان تأمین کرده‌اند. ارتش سودان از ارتش‌های متوسط و جزو قوی‌ترین ارتش‌های شاخ آفریقا محسوب می‌شود و متشکل از ۲۵۰ هزار سرباز از جمله ۱۰۰ هزار نیروی فعال و ۵۰ هزار نیروی ذخیره است. نیروی هوایی سودان ۱۹۱ هواپیما از جمله ۴۵ جنگنده، ۳۷ هواپیمای هجومی و ۲۵ هواپیمای باری دارد. جنگنده‌ها از مهم‌ترین نقاط قوت ارتش در مقابله با نیروهای واکنش سریع هستند. ارتش سودان ۱۷۰‌تانک و حدود ۷۰۰۰ خودروی نظامی و ۳۷۹ توپخانه در اختیار دارد.
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.

نظر شما