به گزارش سایت دیده بان ایران؛ حجتالاسلام سید سجاد ایزدهی استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره رفراندوم از منظر فقه سیاسی گفت:
در فقه اگر قرار باشد در مسأله حکومت و حتی موضوعات غیر از آن، حاکمیت نظر دیگری را کسب کند، سه صورت برای او قابل تصور خواهد بود: شورا، مشورت و رجوع به خُبره یا متخصص. در رجوع به آن «دیگری» دو حالت از منظر کسب علم قابل تصور است، یا ما برای کسب علم رجوع میکنیم یا این چنین نیست. اگر برای کسب علم بوده، یا رجوع جاهل با عالم است یا رجوع عالم به عالم. در رجوع جاهل به عالم از این جهت که ما نسبت به امری که اطلاع نداشتیم با رجوع ،اطلاعاتی کسب کردیم، عقلاً تمکین به این مسأله واجب است.
وی افزود: در بحث رجوع عالم به عالم که هر دو طرف نسبت به موضوع شناختی دارند و قصد ارزیابی نظرات است، سه حالت قابل پیشبینی است، رجوع عالم به عالم، عالم به اعلم و اعلم به عالم. در این حالات سهگانه ما غرضمان از رجوع کسب علم نیست و قرار هم نیست، خودمان را مقیّد به نظرات آنان کنیم بلکه هدف آن است که مشورت بگیریم و رأیشان را بدانیم. احتمال دارد من برای موضوعی به مردم رجوع کنم و آنان سخنانی بگویند، در اینجا هدف مشورت و فهم نظر است، نه تقیّد به تمکین نظر آنان، چرا که احتمال دارد عالمانه سخن بگویند یا غیرعالمانه پس وجوبی در کار نیست که شخص حتماً نظر افراد را عملی کند.
شورا، چگونه عمل میکند؟
ایزدهی اشاره کرد: در بحث شورا وضعیت این چنین است که ما به غرض انتخاب یک راه و روش از بین پیشنهادها یکی را انتخاب کنیم و برگزینیم. در چنین حالتی رجوع ما به یک توده یا جامعه است و میتواند موضوع مورد ارجاع مسائل گوناگونی باشد، مثل: مدل حاکمیت، رفاه اجتماعی، راهکاری اقتصادی، جنگ و... در زمان رسول اکرم سر قضیه جنگ اُحُد پیامبر این روش را به کار بست و از افراد پرسید جنگ را خارج از شهر مدینه انجام دهیم یا به دیوارههای شهر بکشانیم که رأی اکثریت خروج از مدینه بود و پیامبر هم به این نظر احترام گذاشت. پس دقت شود که مسأله شورا نه به عنوان کسب علم در امر تخصصی بلکه یافتن راهکاری از بین پیشنهادها است.
هر سه روش در نظام اسلامی قابل اجرا است
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: حال سؤال اصلی این است که حکومت اسلامی از کدام سه روشِ شورا، مشورت و رجوع به خبره باید استفاده کند؟ در پاسخ باید گفت از هر سه روش، یعنی بنا به شرایط هرکدام از سه روش مدخلیت دارند. مثلاً در بحثی مثل راهکار برونرفت از مشکل اقتصادی مشورت و شورا به درد نمیخورد و باید به نظر و رأی خبرگان نگاه کرد، چرا که این موضوع یک امر تخصصی است. در جایی که کسب علم نیاز است، مشورت و شورا نقض غرض است چون باید به خبره رجوع شود و ما هدفمان کسب علم است.
ی افزود: در قضیه مشورت شاید بهترین مثال رویه ریاست جمهوری باشد که در آن باوجود این که رییسجمهور به مسأله علم و آگاهی دارد اما از هیأت دولت مشورت میگیرد و نظراتشان را میشنود و سر آخر دست به تصمیمگیری میزند، یعنی در این امر بازهم جمعبندی و نظر نهایی از سوی ریاست صورت خواهد گرفت.
ایزدهی گفت: اما شورا در جایی است که اکثراً مردم به نوعی با آن درگیری دارند و مخاطب اصلیاش قرار خواهند گرفت. در نظام مردمسالاری دینی آیا این روش درست است که از همان ابتدا مدل حکومت و یا اصول قانون اساسی تکبهتک به رأی گذاشته شود؟ طبیعتاً این روش جواب نخواهد داد، مثلاً سر قضیه قانون اساسی مردم که خبرگی در امر ندارند، شاید چندتایی را رد کنند، یا چندتایی را قبول. در چنین حالتی خبرگان دست به کار میشوند و کلیتی را ارائه میکنند و مردم باید برای فعلیتبخشی به آن کلیت و اساس رأی بدهند چرا که طبیعی است عموم جامعه از ظرایف یک امر تخصصی سر در نیاورند.
تجربه درخشان و افتخارآمیز نظام سر قضیه رفراندوم
استاد دانشگاه با تطبیق موضوعاتی که گفته شد با نظام جمهوری اسلامی بیان کرد: در نظام جمهوری اسلامی بنا به اصل شورا و خبرگی هم موضوع اصل نظام به رفراندوم گذاشته شده است هم قانون اساسی آن. پس از انقلاب اسلامی برخلاف بسیار از کشورها و انقلابها با وجود اینکه مردم صراحتاً جمهوری اسلامی را فریاد میزدند، نظام در ۱۲ فروردین سال ۵۸ اصلیت آن را به رفراندوم گذاشت و رأی آری از مردم ایران گرفت، سپس خبرگانی به انتخاب ملت قانون اساسی را تدوین کردند و کلیت آن در سال ۵۸ و بعد از ۱۰ سال در سال ۶۸ بازنویسی آن بازهم در معرض رفراندوم قرار گرفت و ملت ایران به آن رأی مثبت دادند. پس نظام برای تثبیت فعالیت و هویت خود در جامعه، پشتوانه مردمی را از هر جهت کسب کرده است. موضوع پذیرش مردمی که جمهوری اسلامی به وجه اکمل و احسن آن را پیگیری کرد، باید در سیره نبوی و علوی دیده شود تا به این فهم برسیم نظام مطابق روش اولیای الهی در این امر وارد شد.
در کف جامعه مردم انتخاب خود را کردهاند
وی افزود: نظر مردم و رجوع به آنان در نظام فعلی موضوعی واضح و روشن است و برای همین است که اسم این نظام «جمهوری اسلامی» است نه «حکومت اسلامی». انتخاب ریاست جمهوری، خبرگان رهبری، مجلس، شوراها و... همگی از فیلتر رأی مردم صورت میگیرد و خواست مردم است که تبلور پیدا میکند. فارغ از این امر در دو گردهمایی سالانه مردم به نوعی نظام را هرسال تثبیت میکنند و التزامشان به آن را به رخ میشکند. کافی است به راهپیماییهای ۲۲بهمن و روز قدس بنگرید تا روشن شود چگونه پس از ۴۴ سال همچنان پایبندی به اصل و ارزشهای نظام در بین مردم وجود دارد، امری که شاید در قبال بسیاری از انقلابها کمنظیر و حتی بینظیر باشد.
دزدان جمهوریت در پی تحمیل نظر خود بر مردم هستند
ایزدهی گفت: نکته مهم دیگر این است که در مدت بیش از چهار دهه پیروزی انقلاب اسلامی، مرحوم امام و حضرت آقا بیش از آن که به اسلامیت نظام تأکید داشته باشند بر جمهوریت آن تأکید کردند و به نوعی در برابر سارقان جمهوری ایستادند. کسانیکه بدون تمکین به خواست اکثریت جامعه در پی تحمیل انگارههای خود به سیاست و اجتماع ایرانی هستند. سالهاست که مظاهر مردمسالاری در ایران مثل انتخابات و راهپیماییها در کشور برگزار میشود و در اغتشاشات و شورشها مردم در صف حاکمیت قرار میگیرند، حال عدهای قلیل که به مدد رسانه صدایی برای خود بلند کردهاند، دم از رفراندوم و خواست مردمی میزنند! این افراد خودشان به رأی مردم و خواست مردم توجه ندارند، حال نگران رفراندوم شدند؟ این مسخره است.
مسأله و چالش امروز ما رفراندوم نیست
عضو پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: رفراندوم اولاً مسیر قانونی خودش را باید طی کند، ثانیاً رفراندوم چیز ساده و سهلی نیست که هر از چندگاهی به صرف اینکه عدهای شعارش را سر میدهند برگزار شود. الآن مگر رفراندوم مسأله جامعه و چالش اجتماع ایرانی است که بخواهیم برگزار کنیم؟ سالها است افرادی این کلیشه را بر سر زبان خود میآورند بیآنکه به حقیقت عینی جامعه بنگرند که آیا اساساً مشکل جامعه ما نبود رفراندوم است یا خیر. چندینماه کشور را ملتهب کردند و کارزار امضا برای آن فردی جمع کردند اما باز هم وقیحانه شکست خوردند، حال با مطرح کردن موضوع رفراندوم در فضای مجازی، میخواهند شکست را به نوعی برای خود به پیروزی مبدل کنند. یادشان رفت مردم با حضور در ۲۲ بهمن و ۱۳ آبان چه رفراندومی را برگزار کردند!
نظر شما