دفتر این مرجع تقلید شیعیان به مناسبت فرارسیدن شب قدر سخنان ایشان در مراسم شب قدر را بازنشر کرده است که در ادامه می خوانید:
حضرت آیت الله جوادی آملی بیان کردند: در ایام شهادت حضرت علی (علیه السلام) و شبهای قدر به سر می بریم. این زمان در اثر این دو خصوصیت به این دو وزنه وزین ثقلین مرتبط است یعنی هم به قرآن که در شب قدر نازل شد و هم به عترت که سید اوصیا در این ایام به شهادت رسیده است لذا بهترین زمان برای بهرهبرداری از قرآن کریم از یک سو و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) از سوی دیگر است.
ایشان افزودند: از رسول گرامی اسلام (ص) رسیده است که «دوروا مع کتاب الله حیث ما دار» درباره امیرالمومنین (ع) هم رسیده است که«علی مع القرآن و القرآن مع علی» و «علی مع الحق و الحق مع علی، یدور معه حیثما دار» هر جا قرآن است علی حضور دارد و هر جا علی است قرآن حاضر است، لذا همین حضور هماهنگ را وظیفه ما دانستند و گفتند هر جا قرآن است شما باشید.
ایشان با اشاره به جایگاه حضرت زهرا (س) فرمودند: اگر درباره صدیقه کبری (س) آمده است که این بانو لیله قدر است به عنوان تمثیل است و نه تعیین؛ زیرا چهارده معصوم همگان لیله قدراند. هر جا قرآن است قدر است و هر جا عترت است قرآن است، پس اگر فاطمه زهرا لیله قدر است آن سیزده معصوم دیگر هم لیله قدراند و از آن جهت که این چهارده نور یک واقعیتاند.
ایشان تاکید کردند: اگر ما که شیعه این خاندانیم در خدمت قرآن کریم باشیم به نوبه خود قدریم و لیله قدر! چون این قرآن در قدر و در لیله قدر نازل شده است.
تفاوت لیله القدر و لیله القبر
ایشان با اشاره به تفاوت لیله القدر و لیله القبر فرمودند: بزرگانی که در این رشته کوشیده اند به ما گفتهاند برخی ها لیله القبرند و برخی ها لیله القدر. آن دلها که ظرف معارف قرآن است لیله القدر است، آن دلها که اندیشههای مرده از یک سو، انگیزههای مرده از سوی دیگر در آن میریزد آن لیله القبر است و نه لیله القدر! کسی که فکر زنده در او ظهور ندارد، تصمیم زنده در او ظهور ندارد، عزم و اراده زنده در او ظهور ندارد، هر چه در او جا میگیرد یا اندیشههای مادی است که مرده است یا انگیزههای دنیایی است که مرده است، چنین انسانی لیله القبر است و نه لیله القدر.
ایشان با تاکید بر لزوم پرهیز از اندیشه های مرده فرمودند: آنچه که به طبیعت برمیگردد مرده است آنچه به اوصاف رذیله برمیگرد جسد سرد دارد، به اختلاف و کینه و عداوت و حرص و آز و فرومایگی و مانند آن برمیگردد مرده است، اگر کسی در جان او اندیشههای مرده دستهبندی شد و در دل او انگیزههای مرده تعبیه شد، چنین انسانی در درون خود قبر دارد و نه قدر! و اگر کسی دارای اندیشههای زنده بود در بخش جزم علمی، و دارای انگیزههای زنده بود در بخش عزم عملی، چنین شخصی هم در بحثهای علمی مطالب زنده را میفهمد هم در مسائل عملی عزم و اراده زنده در جانش ظهور میکند،چنین انسانی لیله القدر است.
آیت الله جوادی آملی خاطرنشان کردند: اگر ما خواستیم تشخیص بدهیم که لیله القبریم یا لیله القدر باید تمام این اندیشهها و انگیزههای علمی را از یک سو بر قرآن کریم عرضه کنیم و تمام انگیزهها و عزم و اراده عملی را از سوی دیگر بر قرآن کریم عرضه کنیم، چون کتاب الهی حیٌ لا یموت است هم علمش زنده است هم دستور عملیاش زنده است، اگر علم او زنده بود باید اندیشههای علمی ما در ترازوی علم زنده قرآن توزین بشود و اگر رهنمود عملی او زنده است انگیزههای عملی ما باید در این ترازوی زنده ارزیابی بشود تا بفهمیم لیله القبریم یا لیله القدر!
ایشان ضمن اشاره مجدد به مقام بلند حضرت زهرا (س) اظهار کردند: پس اگر درباره فاطمه زهرا (س) گفته شد لیله قدر است حق است اما تعیین نیست، تمثیل است چون لیله قدر درباره ذوات مقدس دیگر هم صادق است و این حصر حصر مطلق نیست حصر نسبی و اضافی است چون شیعیان اینها هم هر یک میتوانند به نوبه خود لیله قدر باشند منتها آنها در اوج و در مرتبه برتر و بالاتر، پیروان آنها در مرتبه نازلتر.
نظر شما