صاحبخبر - به گزارش مردم سالاری آنلاین ،حسن بهشتیپور تحلیلگر مسائل بینالملل، در پاسخ به این سوال که با توجه گزارش ادعایی علیه برنامه هستهای ایران برنامهریزیها برای سفر آقای گروسی به تهران چه وضعیتی پیدا خواهد کرد، گفت: این گزارش آژانس نیست. بلومبرگ به نقل از دو منبع ادعایی مطرح کرده و باید منتظر ماند تا چند روز دیگر که اجلاس شورای حکام که قرار است ۱۵ اسفند برگزار شود، آقای گروسی که طبق روال گذشته هر سه ماه یکبار گزارش برنامه هستهای ایران را ارائه میدهد باید دید روایت او چیست زیرا به نظر میرسد که یک نوع بهرهبرداری تبلیغاتی از ماجرا اتفاق افتاده است.
وی افزود: آقای کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی نیز گفتند آزمایشی که انجام شده، آن شیر مربوط به سانتریفیوژ بوده که غنای ۸۴ درصد آن را دیدند و ثبت کردند. اما برای آژانس همیشه محصول مهم بوده است. یعنی در فرآیند غنیسازی، قسمت آخر که به عنوان سوخت تعیین میشود آن را آزمایش میکنند که تا به حال ایران بیشتر از ۶۰ درصد غنی سازی انجام نداده است. آن ۸۴ درصد مورد اشاره به نوع نمونهگیری از شیر سانتریفیوژ مربوط میشود که این مورد پیش آمده است. بنابراین انتظار دارم جلوی این اتفاق را بگیرند زیرا این موضوع را سوژهای کردند تا نهادهای مختلف اروپایی و آمریکایی علیه ایران دست به تبلیغات منفی بزنند.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در ادامه گفت: این اتفاق برای اولین بار نیافتاده است، قبلا اتفاق میافتاد و ایران هم برای آژانس توضیح داده و مشکل را حل میکردند. ملاک و قضاوت اصلی برای آژانس، آن محصولی است که به عنوان سوخت هستهای از سانتریفیوژها حاصل میشود. وقتی آن غنای ۶۰ درصد را دارد دیگر بحثی نخواهد داشت که بخواهد ۸۴ درصد باشد. ضمن آنکه ایران اصلا مصرفی ندارد تا بخواهد ۸۴ درصد غنیسازی کند.
بهشتیپور تصریح کرد: بنابراین این موضوعات سوژه خیلی خوبی برای سوءاستفاده منابع خبری علیه ایران است تا مرتب این موضوعات را مطرح کنند. به هرحال ما باید منتظر گزارش آقای گروسی باشیم تا ببینیم این موضوع را در گزارش خود نقل میکند یا خیر. نکته دیگری که وجود دارد این که سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرده که سفر آقای گروسی در حال بررسی است اینکه چه موضوعی را بررسی میکنند برای من مشخص نیست اما معتقدم که ما میتوانیم مشکلاتمان را با آژانس خیلی بهتر حل کنیم.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به در پیش بودن جلسه شورای حکام واکنش جدی ایران باید به چه شکلی باشد تا این مسئله را حل کند، گفت: ما باید با آقای گروسی مسائل خودمان را در چارچوب همکاری دو جانبه با آژانس حل کنیم. باید به دنبال راه حل جدیدی برای پاسخ به سه سوال در چارچوب مسائل پادمانی باشیم. بهترین راه همکاری با آژانس است و اینکه باید به دنبال مدلی همانند راه حلی که آقایان لاریجانی و البرادعی پبدا کردند باشیم تا بتوانیم پاسخ این سوالات را بدهیم که در آن صورت گره بزرگی از روند مذاکرات باز خواهد شد.
بهشتیپور در پاسخ به این سوال که آقایان باقری و اسلامی اخیرا اعلام کردند حاضر به آغاز روند مذاکرات با محوریت مذاکرات سال ۲۰۱۵ هستند. با توجه به هجمهای که علیه ایران ایجاد شده چنین پیشنهادی مورد موافقت طرف مقابل قرار خواهد گرفت، گفت: این هجمه تبلیغاتی بوده و تبلیغات با آنکه در مذاکرات است، منطبق نیست. ما یک سیاست اعلامی داریم که در رسانهها و تبلیغات دنبال میشود و یکسری سیاست اعمالی داریم که پشت میز مذاکره نشسته، مذاکره کرده و به توافق میرسند. همیشه هم این دو سیاست منطبق نیستند. بنابراین الزاما آن موضوعی که تبلیغ و ترویج میشود، سیاست غرب نیست.
وی افزود: امروز غربیها بعد از آنکه متوجه شدند ناآرامیها و اعتراضات به نتیجه نرسید منتظر هستند آیا در رفتار ایران تغییری رخ خواهد داد یا منتظر تاثیر تحریم بر آثار اقتصادی ایران هستند که محاسباتشان غلط است. بنابراین به نظر میرسد تاخیر در مذاکرات به ضرر هر دو طرف است و بهترین کار این است که هرچه سریعتر مذاکرات از سر گرفته شود تا به نتیجه برسند. طبیعی است همیشه مبنای آغاز مذاکرات، همان توافق قبلی است و توافق قبلی مبنای خوبی برای رفع اختلافات و مشکلات است.
این تحلیلگر مسائل بین الملل در پاسخ به این سوال که در گذشته بارها مذاکرات بر مبنای همین مذاکرات سال ۲۰۱۵ انجام و حتی پیشنویسهایی هم نوشته شد اما به امضای نهایی نرسید چقدر امیدواری وجود دارد تا این بار توافق رسمی حاصل شود، گفت: توافق برجام رسمی بود و اجرا شد. اما این آقای ترامپ بود که با بحثهای مطرح شده از سوی اسرائیلیها که اسناد مربوط به تورقوز آباد را منتشر کردند، رئیس جمهور آمریکا را وادار کردند تا از برجام خارج شود وگرنه توافق برجام خیلی محکم اجرا شد و برخی از تعهداتی که طرف مقابل باید انجام میداد را انجام نداد.
وی افزود: از نظر من هزاربار مذاکره کردن بهتر از یک لحظه جنگیدن است. راه حل دیگری جز مذاکره نیست. شما باید از موضع قدرت مذاکره کنید و از طرفی هم باید اقتصاد را سامان دهید. زمانی که قیمت ارز به ۵۰ هزار تومان میرسد و شاخص تورم هم بالا میرود مشخص است در روند مذاکرات تاثیر منفی میگذارد. حالا ما بگوییم مذاکرات را به سفره مردم گره نمیزنیم. چه گره بزنیم چه نزنیم این موارد با هم مرتبط است و کسی گره نمیزند. بنابراین اولا راه حلی جز مذاکره وجود ندارد و اگر روزی این مساله بخواهد حل شود باید مذاکره حل و فصل شود. ثانیا در مذاکره باید با قدرت و قوت وارد شد و یکی از مولفههای اساسی آن مسئله اقتصاد و بهبود شرایط اقتصادی کشور است. این کارها باید در دستور کار قرار بگیرد با توجه به اینکه انجام اصلاحات اقتصادی خیلی کند و بد پیش میرود و معلوم نیست چه زمانی به نتیجه برسد و بعد از گذشت یک سال به جای آنکه وضعیت بهتر شود، بدتر شده است.
منبع:ایلنا∎