شناسهٔ خبر: 58709221 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

قتل همسر پیش از جدایی

اختلاف زوج میانسال بر سر جدایی در حالی با قتل زن به پایان رسید که پرونده آن‌ها در دادگاه خانواده جریان دادرسی را سپری می‌کرد.

صاحب‌خبر -

روز جمعه هفتم بهمن‌ماه، زنی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی دختر میانسالش شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: «دخترم بهناز چند سال قبل با مردی به نام مسعود ازدواج کرد. آن‌ها در ابتدا زندگی خوبی داشتند، اما مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کردند و میانجیگری‌های ما هم فایده‌ای نداشت و اختلافشان را کم نکرد. درگیری و اختلافات آن‌ها تا جایی پیش رفت که دخترم در دادگاه درخواست طلاق داد و مهریه‌اش را به اجرا گذاشت. البته هنوز پرونده آن‌ها در دادگاه در جریان است. بهناز با شوهرش قهر است و همراه من زندگی می‌کند. او امروز صبح برای خرید با خودروی پژو ۲۰۶ خودش از خانه بیرون رفت و دیگر به خانه برنگشت. تلفن همراهش خاموش است و دوستان و بستگان هم از او خبری ندارند، حتی شوهرش هم ادعا می‌کند از او بی‌خبر است و الان نگران حالش هستم.»
کشف جسد
با طرح این شکایت، پرونده به دستور قاضی محمدرضا صاحب‌جمعی، بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره ۱۱ پلیس آگاهی قرار گرفت.
در حالی که مأموران پلیس هیچ ردی از زن جوان و خودرویش پیدا نکرده بودند، باخبر شدند مأموران گشت پلیس شهرستان ملارد در غرب استان تهران با تماس تلفنی راننده عبوری، جسد زن ناشناسی را زیر پلی پیدا کرده‌اند که شباهت زیادی به بهناز دارد. همچنین مشخص شد زن ناشناس با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده و جسدش برای مشخص شدن هویت به پزشکی قانونی منتقل شده است.
بدین ترتیب اعضای خانواده بهناز به پزشکی قانونی دعوت شدند و جسد دخترشان را شناسایی کردند.
با کشف جسد زن گمشده، پرونده وارد مرحله تازه‌ای شد و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را درباره قتل وی آغاز کردند.
ردپای شوهر
بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد مقتول روز حادثه با شوهرش در ملارد قرار ملاقات داشته و آخرین بار هم با او در ملارد دیده شده است. از سوی دیگر در بازبینی فیلم‌های دوربین‌های مداربسته محل قرار مشخص شد روز حادثه مسعود در ملارد سوار خودروی همسرش می‌شود و دو نفری با خودرو از آن محل دور می‌شوند.
بدین ترتیب با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران مسعود را به عنوان مظنون به قتل بازداشت و به اداره پلیس منتقل می‌کنند.
ادعای عجیب
متهم ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و شواهد روبه‌رو شد درباره قتل همسرش در ادعایی گفت: «همسرم را دوست داشتم و زندگی خوبی هم داشتیم، به همین خاطر تمام اموالم را به نام او زده بودم. مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کردیم و او درخواست طلاق داد. خیلی تلاش کردم منصرفش کنم، اما فایده‌ای نداشت و او تصمیم خودش را گرفته بود. من اگر از همسرم جدا می‌شدم، زندگی‌ام را از دست می‌دادم، به همین خاطر برای آخرین بار با او در ملارد قرار گذاشتم تا با هم صحبت کنیم. وقتی سر قرار آمد سوار خودرویش شدم و دوباره با هم شروع به صحبت کردیم، اما خیلی زود با هم درگیر شدیم. او چاقویی از کیفش بیرون آورد و می‌خواست به من بزند که در جریان درگیری چاقو به خودش اصابت کرد و کشته شد. خیلی ترسیده بودم، جسدش را با خودرویش به مکان خلوتی منتقل و زیر پلی رها کردم. خودرو را هم در همان نزدیکی رها کردم و به خانه‌ام برگشتم.»
متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر و مشخص شدن صحت و سقم ادعاهایش در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران همچنین در تلاشند تا خودروی مقتول را کشف کنند.