گروه سیاسی: معاون وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مهمان برنامه اینسایت شبکه پرس تی وی بود و در قالب آن به واکاوی ابعاد مختلف سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم و به طور خاص تحلیل و تفسیر موقعیت منطقهای و بین المللی کشورمان پرداخته.
علی باقری کنی گفت: پس از جنگ جهانی دوم، قدرتهای فاتح جنگ مذکور، میان خود نوعی توازن ایجاد کردند که مبنای تشکیل نظمی بینالمللی شد. در این چارچوب، سازوکارهای سیاسی و فراگیری نظیر سازمان ملل متحد و یا شورای امنیت (با حق وتوی پنج قدرت جهانی) و در عین حال، سازمانهای اقتصادی نظیر بانک جهانی و یا صندوق بین الملل پول و ... نیز با توجه به موقعیت برتری که دولت آمریکا برای خود قائل بود، ایجاد شدند.
باقری کنی افزود: اگرچه این نهادها عنوان سازمانهای بین المللی را یدک میکشیدن، با این حال عملا نقشی که مثلا کشوری نظیر آمریکا در قبال آنها بازی میکرد، قابل توجه و مسلط بود و عملا آنها در خدمت منافع این کشور قرار داشته و دارند. بنیان اصلی این نظم بین المللی، قدرتِ طرفهایی بود که به آن شکل داده بودند. ماهیت اصلی قدرتشان نیز نظامی بود که در جریان جنگ جهانی دوم به منصه ظهور رسیده بود. البته که قدرتهای فاتح جنگ جهانی دوم (همان پنج عضو دائم شورای امنیت) با گذشت زمان به قدرتهای اصلی اتمی جهان نیز تبدیل شدند.
معاون وزیر خارجه عنوان کرد: با این همه با گذشت زمان، نظم بینالمللی ایجاد شده توسط قدرتهای غربی پس از جنگ جهانی دوم، به ویژه پس از فروپاشی شوروی دچار آسیبهای جدی شد و عملا فضایی جدید را پیش روی خود مشاهده کرد. در این فضا، آمریکاییها مدعی ایجاد نظام تک قطبی شدند. البته که پس از سقوط شووری بسیاری از ناظران و تحلیلگران با توجه به فاصله قدرت آمریکا با دیگر کشورها در عرصه بین المللی، این ادعای واشنگتن را چندان هم گزاف نمیدیدند. با این همه، در این مسیر یک اتفاق قابل تامل در عرصه بینالمللی روی داد که آن پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشورمان بود.
وی در ادامه تصریح کرد: انقلاب اسلامی در جغرافیایی خاص روی داد با این حال از حیث ماهیتی و گفتمانی طراحی جدید را در عرصه بین المللی ارائه میکرد. مفهوم محوری در این زمینه، عدم اتکا به هیچ قدرتی بود. در این فضا، جهان غرب تقابل جدی با انقلاب اسلامی را در اولویت قرار داد و از ناحیه آن احساس خطر کرد که نمود اصلی این مساله را در ماجرای جنگ تحمیلی هشت ساله علیه کشورمان شاهد هستیم. جنگی که اگرچه از طریق رژیم صدام علیه ایران اعمال شد با این حال قدرتهای جهانی که از انقلاب اسلامی احساس خطر کرده بودند در پسِ آن قرار داشتند.
به گفته باقری کنی، به طور خاص آمریکاییها به تدریج دریافتند که اساسا مواضع و رویکردهای پیشین آنها در قالب نظم بینالمللی و نظمهای منطقهای دیگر معتبر نیست و مثلا موجودیتی نظیر انقلاب اسلامی عملا راهبردها و رویکردهای کلان آنها را با جدیت تمام زیر سوال میبرد و هدفِ حمله قرار میدهد.به طور خاص میبینیم که انقلاب اسلامی ایران به نحوی جدی رژیم صهیونیستی را به عنوان یکی از متحدان مهم منطقهای آمریکا در خاورمیانه، قویا به چالش کشیده است. در این راستا، شکستهای قابل توجه رژیم صهیونیستی در لبنان و فلسطین و غیره، همه جهان غرب را به این نتیجه رساندکه فضایی جدید به ویژه با توجه به قدرتگیری انقلاب اسلامی در منطقه خارومیانه و البته در عرصه بین المللی حاکم شده است.
معاون وزیر خارجه افزود: از این رو، عرصه بین المللی با دو نکته محوری رو به رو شد: افول مولفههای قدرت کنشگران غربی نظام بینالمللی که این مساله مخصوصا در شرایط کنونی و با توجه به چشماندازهای آتی که برای جهان ترسیم میشود، کاملا محسوس است. در واقع هر چه زمان به پیش میرود، افول آمریکا و اروپا عینیتر میشود. از سوی دیگر، جهان شاهد اوجگیری قدرتهای نوظهور بوده که این قدرتها به خوبی فهمیدهاند، برای اینکه بتوانند جایگاه واقعی خود در عرصه بین المللی را بیابند، راهی جز معنادار کردن فاصله خود با قدرتهای غربی نظیر آمریکا ندارند.
باقری کنی ادامه داد: درست به همین دلیل است که قدرتهای نوظهور به دنبال ایجاد سازوکارهای بینالمللی چند جانبه قدرت آفرینِ مختص خود حرکت کردند تا بدون فروپاشی سازوکارهای موجود، از یکه تازی و قلدری غربیها و به ویژه آمریکاییها با استفاده از نهادهای بینالمللی جلوگیری کنند. در این رابطه به طور خاص میتوان به سازمان همکاریهای شانگهای و یا بریکس به عنوان سازمانهایی اشاره کرد که قدرتهای نوظهور جهان با تکیه بر آنها نظم موجود غرب محور جهان را به چالش میکشند.
وی افزود: در این فضا قدرتهای غربی اقدامات زیادی را در دستورکار خود قرار داده و میدهند تا با این روند جدید مقابله کنند که البته به نظر من جنگ اوکراین خود نمودی عینی از همین مساله است. از این رو، باید بدانیم که ما اکنون با جهانی که در حال گذار است و قاعدتا باید به نظمی جدید برسد رو به رو هستیم. نظمی که به نظر من شاید یکی از چشم اندازهای مهم آن میتواند وجود نگاه عدالت محور در آن باشد. در این راستا، ما در رایزنیهایی که با روسیه و چین داریم، این نکته را مشاهده میکنیم که مساله ایجاد نظمی عدالت محور در نگاه آنها نیز وجود دارد. حال اینکه این موضوع چقدر در عمل محقق شود جای بحث دارد.با این حال، نکته قابل تامل این است که قدرتهای نوظهور کنونی جهانی با استفاده از همافزایی قدرت خود به دنبال ایستادگی در برابر نظم موجود بینالمللی که از سوی قدرتهای غربی به جهانیان تحمیل میشود، هستند. البته که در این نظم، جمهوری اسلامی ایران میتواند نقش و جایگاهی ویژه را از چند جهت داشته باشد. به عنوان مثال، نوع نگاه و بینش ایران در ایجاد نظم جهانی جدید بسیار مفید و موثر است. انقلاب اسلامی ایران یک پدیده مردم پایه بوده و هست و این نکته مفیدی برای ایجاد ساختارهای جدید نظم جهانی است.
وی افزود: به طور خاص میبینیم که مثلا مفهوم «مقاومت» که چهره منطقهای جمهوری اسلامی ایران را نمایندگی میکند تا حد زیادی پدیدهای مردم پایه و مردم محور است. همین مردمی بودنِ جریان مقاومت عملا امکانات زیادی را از جریانهای مخالف با ایران گرفته تا این جریان را غیرمردمی و نامشروع معرفی کنند. این در نوع خود هنر و یکی از ظرفیتهای قابل توجه انقلاب اسلامی ایران بوده است. در این فضا، غربیها و متحدان آنها در سطح جهان، همواره سعی داشتهاند تا به این جریانها (جریان مقاومت) بار منفی بدهند و از این طریق از ارتقای قدرتشان جلوگیری کنند. با این همه، به نظر من در دوره گذار و ایجاد نظم بین المللی جدید در جهان، ایران میتواند قدرت کنشگری قالب توجهی داشته باشد.
علی باقری کنی عنوان کرد: از این رو، ایران، هم به واسطه روابط رو به رشدش با قدرتهای نوظهور و هم با توجه به الگوی حکمرانی خود، از ظرفیتهای بالایی جهت ایفای نقش در دورهگذر از نظم بین المللی کنونی و حرکت به سمت نظم جدید برخوردار است. خوب ما میبینیم که الگوی حکمرانی و اندیشهای انقلاب اسلامی عملا ضربههای جدی را به رویکردها و رویههای غیرقانونی و زیاده خواهانه قدرتهای غربی و متحدان منطقهای آنها وارد کرده و میکند.
وی گفت: فراموش نکنیم که جریان مقاومت صرفا جنبه سلبی و مقابله جویانه ندارد بلکه جنبه ایجابی نیز دارد و حضور فعال سیاسی و اجتماعی دارد و در ایجاد نظم و امنیت و شکوفایی هم ایفای نقش دارد. اساسا به همین دلیل هم است که قدرتهای غربی با تحمیل سیلی از فشارها علیه جریان و گروههای مقاومت سعی کردهاند به دیگران این پیام را برسانند که پیروی از راه و رسم جریان مقاومت، هزینههای سنگینی را برای آنها به دنبال خواهد داشت.
معاون وزیر امور خارجه افزود: به طور کلی، جمهوری اسلامی ایران برای نظم جدید بین المللی، هم چشم انداز دارد، هم برنامه دراز مدت دارد و هم تدابیری را اتخاذ کرده تا بتواند با همکاری قدرتهای دیگر در قالب چند جانبه گرایی، نگاهی جدید را در صحنه بین المللی مطرح کند که این نگاه جدید تضمین کننده برقراری نظمی با چشم انداز برقراری افقهای عدالت محور باشد.
علی باقری کنی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه گفت: به نظر من هم ایران، هم انقلاب اسلامی و هم جمهور اسلامی از منظر سخت افزاری حامل ویژگیهایی هستند که توجه به آنها بسیار مهم است. در عرصه سخت افزاری مولفههای قدرت ایران فراوان است. از جغرافیای پهناور آن گرفته تا نیروی انسانی غنی آن و غیره. در مقابل در عرصه نرم افزاری باورهای مردم و ظرفیتهای فکری و اندیشهای انقلاب اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
وی ادامه داد: نکته قابل تامل این است که قدرت نرم انقلاب اسلامی تا حد زیادی در قبال دیگر کشورها معطوف به این مساله است که ایران به آنها نمیگوید که ایرانی شوید، بلکه بر عکس ایران از آنها میخواهد که خودشان باشند. مسالهای که البته در باورهای دینی و ملی ما نیز ریشه دار است. به نظر من یکی از معجزات امام راحل (ره) در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، شناسایی یا بازشناسایی مولفههای قدرت ایران و مهمتر از همه تبدیل این مولفههای قدرت به "اقتدار" بود.
وی افزود: درست همین موضوع نیز بود که موجب ایجاد نوعی خودباوری در کشورمان شد و پیشرفتهای زیادی را از همان نخستین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی برای کشورمان به همراه داشته است. البته که این موفقیتها صرفا در ایران محدود نماندهاند و دیگر کشورها به ویژه در بعد منطقهای نیز تجربیات مشترکی را داشتهاند. در واقع انقلاب اسلامی این قدرت را دارد که از "مردم"، تولید قدرت کند. اکنون میبینیم که جریانهای مقاومت در کشورهای مختلف منطقه، عملا در حال پیگیری منافع ملی کشورهای خود هستند و رویکرد آنها با تعهداشان به جریان مقاومت تعارضی ندارد. این حقیقتا هنر و جامعیت انقلاب اسلامی را میرساند. از این رو اینکه میگوییم ایران میتواند در قالب نظم جدید جهانی کنشگری موثری داشته باشد، یک ادعا نیست بلکه یک واقعیت عینی است. مسالهای که البته نمودهای عینی خود را در نمونههای مختلفی نیز به نمایش گذاشته است.
معاون وزیر خارجه کشورمان در بخش دیگری از سخنانش گفت: جهان غرب جهت تقابل با انقلاب اسلامی و هر جریان دیگری که در برابر آنها قرار میگیرد، ابتدا به آن برچسب میزند که این برچسب، از هر جنبهای که بخواهیم در نظر بگیریم، از بارِ منفی برخوردار است. به عنوان مثال در حوزه توانمندیهای هستهای کشورمان شاهدیم که ایران سال به سال پیشرفتهای قابل ملاحظهای را در این زمینه کسب کرده و اکنون بسیاری اعتراف میکنند که ایران در این حوزه در سطح یک قدرت جهانی کنشگری دارد. از این رو، اگر آمریکاییها بخواهند از منظر پیشرفت یک علم در ایران به مساله توسعه توانمندیهای هسته ایران بپردازند، عملا از وجاهتی جهت توجیه رویههای نامشروعشان علیه کشورمان در این حوزه برخوردار نیستند. در این چارچوب، آنها میآیند و برچسب ساختِ بمب اتم را به ایران میزنند تا از این طریق بتوانند رویههای منفی خود در قبال کشورمان را توجیه کنند. مسالهای که در مورد گفتمان کلان انقلاب اسلامی نیز برقرار است و غرب مایل است به هر شیوه ممکن تصویری مخدوش را از این گفتمان به جهانیان عرضه کند. انقلاب اسلامی یک پدیده هنجارمحور است و شکوفایی بشر را مد نظر دارد و این همان چیزی است که قدرتهای مخالف با ایران مایل به علنی شدن و ترویج آن نیستند.
باقری کنی ادامه دارد: این در حالی است که مخالفان ایران و انقلاب اسلامی در عرصه بینالمللی نظیر آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره با اقدامات نامشروع و غیرقانونیشان، دستورکارهای خود را به پیش میبرند که البته نمونههای این رویکرد آنها نیز کم نیست. این موضوع نشان میدهد تا چه اندازه جهان غرب و متحدان آن علیه پدیده انقلاب اسلامی دست به وارونهسازی واقعیتها میزنند.
وی افزود: در شرایط کنونی شاهدیم که وزن و جایگاه ایران در چارچوب معادلات منطقهای و بین المللی افزایش قابل توجهی یافته است. مثلا حضور ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و پذیرش این مساله از سوی کشورهای عضو تا حد زیادی ناشی از نیاز کنشگران حاضر در سازمان مذکور به استفاده از ظرفیتها و قدرت ایران بود. البته که ما نیز از این موضوع منافع زیادی را میبریم. در مورد سازوکار بریکسپلاس نیز شاهد رویکردی مشابه هستیم و میبینیم که کشورهای این مجموعه نیز با توجه به نقش و جایگاه بین المللی ایران کاملا پذیرای کشورمان هستند. در واقع، سرعت نیاز جهانی به حضور و نقش آفرینی ایران افزایش قابل توجهی داشته است. این مساله تا حد زیادی مایه نگرانی جبهه مخالفان ایران است و در عین حال برای دوستان کشورمان نوید بخش و امید آفرین است.
علی باقری کنی در ادامه تصریح کرد: بستری که دلار جهت توسعه سیطره جهانی آمریکا ایجاد میکند شاید قدرت نظامی این کشور قادر به ایجاد آن نباشد. دلیل اصلی این مساله نیز این است که دلار در بسیاری از نقاط جهان که نیروهای نظامی آمریکا حضور ندارند، حضور دارد و منافع این کشور را به پیش میبرد. در این راستا، ایران از دو منظر جهت کاهش اتکا خود و اقتصادش به دلار تلاش کرده است.
وی توضیح داد: اول اینکه باید توجه داشت که جهت شکل دادن به یک نظم جهانی جدید، مولفههای شکل دادن به این نظم (نظمِ قدیم) نیز باید تغییر کنند و در این حوزه، بحث اقتصاد و ارتباط آن با ارز مهم است و ایران به آن توجه ویژهای داشته است. از سوی دیگر، در بحث تحریمها نیز ایران به نحوی جدی وارد میدان شده و سعی کرده خود را از قید و بندهای قدرتهای غربی علیه خود برهاند و نجات دهد و اساسا دو حوزه مذکور نوعی هم افزایی را با یکدیگر به نمایش گذاشتهاند. البته که میبینیم بحث دلار زدایی فراتر از ایران در حوزه قدرتهای نوظهور و سازوکارهای مورد حمایت آنها نیز به نحوی جدی دنبال میشود.
باقری کنی ادامه داد: ایران نیز سعی کرده که چه در قالب مناسبات دو جانبه و چه چندجانبه، دستورکار مذکور را به نحوی جدی دنبال کند. البته که بسیاری از توافقات ما در این زمینه با کشورهای مختلف ماهیتی محرمانه دارند و دیگر، تلاشهای جمعی جهت دلار زدایی از اقتصاد جهانی یک شعار نیست و تحولات میدانی قابل توجهی در این حوزه رخ داده و میدهند.
معاون وزیر خارجه کشورمان در ادامه با اشاره به سیاست ایران در قبال همسایگان خود و قدرتهای شرقی جهان گفت: از دو منظر، توسعه روابط ایران با همسایگانش برای دولت سیزدهم از اهمیتی ویژه برخوردار است. اول از منظر سیاست خارجی نگاه به شرق و دیگر تاکید بر مولفههای درونی قدرت. در مورد سیاست نگاه به شرق باید بگویم که سیاست مبنایی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی حفظ استقلال کشور است. فراموش نکنیم که پیام اصلی انقلاب اسلامی، آزادی در داخل و آزادی در خارج است.
به گفته باقری کنی، آزادی در خارج یعنی رها بودن از سلطه بیگانگان. در این فضا، سیاست نه شرقی و نه غربی کشورمان به این معنا است که ما نه به شرق تکیه داریم نه غرب، اما این به آن معنا نیست که ما با جهان قطع رابطه میکنیم. در این فضا، نگاه ما به شرق و همسایگانمان در واقع نگاهمان به غیر غرب است (و بالعکس). از این منظر، ما در عین روابط با شرق و غرب عالم، استقلال خود را حفظ میکنیم و در عین حال با همسایگان کشورمان نیز روابط نزدیک و گستردهای را در دستورکار داریم. به طور خاص در حوزه همسایگان شاهد بودهایم که در دولت سیزدهم، روابط ایران با کشورهای همسایه و رفع اختلافات با آنها تا حد زیادی در دستورکار قرار گرفته است.
وی ادامه داد: در این رابطه باید توجه داشته باشیم که ما با دشمن خود بحث تهدیدزدایی را در دستورکار داریم و در رابطه با دیگران تنش زدایی را مد نظر داریم و سعی داریم اختلافاتمان با یکدیگر را با تعامل حل کنیم. مسالهای که نمودهای عینی خود را در قابل رویکردهای دولت کشورمان نسبت به منطقه آسیای میانه و یا کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز به نمایش گذاشته است. به طور خاص بهبود و توسعه روابط ایران با کشورهایی نظیر کویت، امارات، قطر، عمان، ترکیه، عراق، تاجیکستان و ازبکستان را شاهد بودهایم.
علی باقری کنی ادامه داد: در این رابطه ایران هم افزایی قابل توجهی را با کشورهای مذکور از خود نشان داده است. در شرق نیز ایران با کشوری همچون افغانستان مواجه است که مجموعهای از زمینهها و البته خود بحران را در این کشور چندین سال است که شاهد بودهایم. افغانستان کنونی با چالشهای گستردهای در حوزههای امنیتی و اجتماعی و اقتصادی و ... رو به رو است و در کنار همه اینها، دولتی در افغانستان شکل گرفته که این دولت با چالش شناسایی بین المللی از سوی جامعه جهانی مواجه شده و ایران هم تاکید داشته و دارد که دولتی که اکنون در افغانستان شکل گرفته باید مورد پذیرش همه جریانهای موثر در افغانستان باشد تا بتواند دولتی پایدار را در این کشور مستقر کند.
معاون وزیر خارجه ایران افزود: در عین حال، ایران از هیچ تلاش و کوششی در زمینه تامین نیازهای اساسی مردم افغانستان مخصوصا در بُعد اقتصادی و رفاهی فروگذار نکرده و نمیکند. با پاکستان نیز ما تعاملات جدی با این کشور داشته و داریم. در روابط دو کشور نیاز به افزایش مراودات اقتصادی میان دو طرف داریم که این مساله نیازمند همت جدی از سوی دو طرف دارد و نهادهای مسوول در این رابطه باید تا جای ممکن روند را تسهیل کنند. از چشم اندازی کلی، علی رغم اینکه در سالهای اخیر جهان و منطقه ما با تحولات مختلفی رو به رو شده با این حال مسیر ما در زمینه توسعه روابط با کشورهای همسایمان رو به جلو بوده و متوقف نشده است.
علی باقری کنی در ادامه گفت: یکی از بنیانهای اصلی سیاست خارجی ایران که ریشه در باورهای دینی ما نیز دارد این است که ما باید بر عهد و قرار و پیمانهای خود وفادار باشیم. البته که ایران در مورد نظم بین المللی مطلوب و مد نظر خود نیز این اصل را دنبال میکند. این در حالی است که آمریکاییها و اساس نظم غرب محور به این موضوع هیچ توجهی ندارند و هر جا منفعتشان اقتضا کرد، مسیر دیگری را در پیش میگیرند. در مورد ماجرای برجام نیز ایران عینا به تعهدات خود عمل کرد و انتظار این را داشته و دارد که آنها هم چنین باشند. البته که ایران در برابر بی تعهدی آنها منفعل عمل نمیکند، با این حال آنچه که مهم است این نکته میباشد که ایران زیرِ تعهدات خود نمیزند. تجربه تاریخی برجام نیز همین موضوع را نشان میدهد. در این رابطه باید توجه داشته باشیم که حتی اقدامات ایران در زمینه کاهش تعهدات برجامیاش نیز بر مبنای مفاد خودِ توافق برجام صورت گرفته و ایران در این زمینه نیز به تعهداتش در قالب برجام وفادار بوده است.
وی تصریح کرد: در این چهارچوب ایران در معادله برجام طرفِ مدعی است و طرفهای غربی بدهکارند. با این همه، تجربه برجام چند مولفه مهم را برای کشورمان به همراه داشت. اول اینکه ما به هیچ وجه نباید به دشمن اعتماد کنیم. این یک سرفصل اساسی در سیاست خارجی ایران است، اما مساله برجام آن را مورد تاکید قرار داد. نکته دوم عدم اتکا به بیگانه است. پیشتر مدام گفته میشد که اگر توافق شود میشود فلان کارها را کرد. این در حالی است که ما باید تا جای ممکن از ظرفیتهای توافق در مسیر دستیابی به اهداف و منافع خود بهره بریم. یعنی ما باید مسیر خود را به جلو حرکت کنیم و از ظرفیتهای توافق نیز استفاده کنیم. از این رو، خود توافق نباید ظرفیتها را تعطیل و معطل کند. نکته دیگر اینکه در سالهای اخیر، غربیها چه اروپا و چه آمریکا ثابت کردند که اگر منافعشان ایجاب کند؛ هیچ حد و مرز اخلاقی را نمیشناسند. در این زمینه گسترش تحریمهای غرب به حوزههایی نظیر مواد غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی و دیگر موراد بشردوستانه از جمله مواردی هستند که در عرصه بین المللی نباید علیه کشوری تحریم شوند.
وی ادامه داد: با این حال، تمامی این موارد در سالهای اخیر علیه ایران هدفِ تحریم قرار گرفتند. این موضوع عملا چهره واقعی غربیها را برای مردم کشورمان به نمایش گذاشت و نشان داد تا چه اندازه کنشگران غربی که خود را حامی حقوق بشر میدانند، در صورت لزوم حتی حاضر نیستند مواد دارویی مورد نیاز یک کودک بیمار را نیز که مثلا نیاز به پانسمان زخم هایش جهت تسکین درد دارد را در اختیار کشورش و وی قرار دهند. در این زمینه به طور خاص میتوان به کودکان "ای بی" اشاره کرد که متاسفانه هدف تحریمهای کشورهای غربی قرار گرفتهاند. این مساله حقیقتا تجربهای غمانگیز، اما مهم برای ملت ایران است و نشان داد تا چه اندازه غربیها جایی که مساله منافعشان مطرح باشد، حاضر به فدا کردن همه چیز حتی خودِ بشر و نه صرفا حقوق بشر هستند.
علی باقری کنی در پایان تصریح کرد: موضوع مذاکرات رفع تحریمها که در دولت کنونی کشورمان از ابتدا ادامه پیدا کرد و تا به امروز ادامه دارد، در چارچوب خطوط قرمز کشورمان و با هدف استیفای منافع و حقوق ملت ایران ادامه دارد و ایران همواره در قالب آن جدیت داشته است. ایران همچنان در این مذاکرات جدیت دارد با این حال، آنچه که البته به صورت خاص مورد تاکید دولت و مقام معظم رهبری نیز بوده این است که سرنوشت کشور نباید به مساله مذاکرات گره بخورد با این حال، مذاکرات بخش مهم سیاست خارجی دولت را شکل داده و شکل میدهد و هیچ اهمال و کوتاهی در مسیر مذاکرات را از سوی دولت کشورمان مشاهده نمیکنیم و خودِ آقای رئیس جمهور به صورت جدی پیگیر مساله مذاکرات است.با این حال، طرف مقابل بعضا همچون قبل بهانههایی واهی میآورد و به دنبال مباحثی خارج از دستورکار است. ایران بارها اعلام کرده که در چارچوب توافق گذشته حاضر به انجام مذاکرات است. در حال حاضر که من سخن میگویم، ایران تعاملات خود را با طرفهای مقابل به طرق مختلف ادامه میدهد و مذاکرات به بخشهای مختلف تقسیم شده و به پیش برده میشود. من امیدورام که روند تلاشها و هم افزاییها در مسیر مذاکرات، به نتایج مثبتی نیز ختم شود.
علی باقری کنی گفت: پس از جنگ جهانی دوم، قدرتهای فاتح جنگ مذکور، میان خود نوعی توازن ایجاد کردند که مبنای تشکیل نظمی بینالمللی شد. در این چارچوب، سازوکارهای سیاسی و فراگیری نظیر سازمان ملل متحد و یا شورای امنیت (با حق وتوی پنج قدرت جهانی) و در عین حال، سازمانهای اقتصادی نظیر بانک جهانی و یا صندوق بین الملل پول و ... نیز با توجه به موقعیت برتری که دولت آمریکا برای خود قائل بود، ایجاد شدند.
باقری کنی افزود: اگرچه این نهادها عنوان سازمانهای بین المللی را یدک میکشیدن، با این حال عملا نقشی که مثلا کشوری نظیر آمریکا در قبال آنها بازی میکرد، قابل توجه و مسلط بود و عملا آنها در خدمت منافع این کشور قرار داشته و دارند. بنیان اصلی این نظم بین المللی، قدرتِ طرفهایی بود که به آن شکل داده بودند. ماهیت اصلی قدرتشان نیز نظامی بود که در جریان جنگ جهانی دوم به منصه ظهور رسیده بود. البته که قدرتهای فاتح جنگ جهانی دوم (همان پنج عضو دائم شورای امنیت) با گذشت زمان به قدرتهای اصلی اتمی جهان نیز تبدیل شدند.
معاون وزیر خارجه عنوان کرد: با این همه با گذشت زمان، نظم بینالمللی ایجاد شده توسط قدرتهای غربی پس از جنگ جهانی دوم، به ویژه پس از فروپاشی شوروی دچار آسیبهای جدی شد و عملا فضایی جدید را پیش روی خود مشاهده کرد. در این فضا، آمریکاییها مدعی ایجاد نظام تک قطبی شدند. البته که پس از سقوط شووری بسیاری از ناظران و تحلیلگران با توجه به فاصله قدرت آمریکا با دیگر کشورها در عرصه بین المللی، این ادعای واشنگتن را چندان هم گزاف نمیدیدند. با این همه، در این مسیر یک اتفاق قابل تامل در عرصه بینالمللی روی داد که آن پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و استقرار نظام جمهوری اسلامی در کشورمان بود.
وی در ادامه تصریح کرد: انقلاب اسلامی در جغرافیایی خاص روی داد با این حال از حیث ماهیتی و گفتمانی طراحی جدید را در عرصه بین المللی ارائه میکرد. مفهوم محوری در این زمینه، عدم اتکا به هیچ قدرتی بود. در این فضا، جهان غرب تقابل جدی با انقلاب اسلامی را در اولویت قرار داد و از ناحیه آن احساس خطر کرد که نمود اصلی این مساله را در ماجرای جنگ تحمیلی هشت ساله علیه کشورمان شاهد هستیم. جنگی که اگرچه از طریق رژیم صدام علیه ایران اعمال شد با این حال قدرتهای جهانی که از انقلاب اسلامی احساس خطر کرده بودند در پسِ آن قرار داشتند.
به گفته باقری کنی، به طور خاص آمریکاییها به تدریج دریافتند که اساسا مواضع و رویکردهای پیشین آنها در قالب نظم بینالمللی و نظمهای منطقهای دیگر معتبر نیست و مثلا موجودیتی نظیر انقلاب اسلامی عملا راهبردها و رویکردهای کلان آنها را با جدیت تمام زیر سوال میبرد و هدفِ حمله قرار میدهد.به طور خاص میبینیم که انقلاب اسلامی ایران به نحوی جدی رژیم صهیونیستی را به عنوان یکی از متحدان مهم منطقهای آمریکا در خاورمیانه، قویا به چالش کشیده است. در این راستا، شکستهای قابل توجه رژیم صهیونیستی در لبنان و فلسطین و غیره، همه جهان غرب را به این نتیجه رساندکه فضایی جدید به ویژه با توجه به قدرتگیری انقلاب اسلامی در منطقه خارومیانه و البته در عرصه بین المللی حاکم شده است.
معاون وزیر خارجه افزود: از این رو، عرصه بین المللی با دو نکته محوری رو به رو شد: افول مولفههای قدرت کنشگران غربی نظام بینالمللی که این مساله مخصوصا در شرایط کنونی و با توجه به چشماندازهای آتی که برای جهان ترسیم میشود، کاملا محسوس است. در واقع هر چه زمان به پیش میرود، افول آمریکا و اروپا عینیتر میشود. از سوی دیگر، جهان شاهد اوجگیری قدرتهای نوظهور بوده که این قدرتها به خوبی فهمیدهاند، برای اینکه بتوانند جایگاه واقعی خود در عرصه بین المللی را بیابند، راهی جز معنادار کردن فاصله خود با قدرتهای غربی نظیر آمریکا ندارند.
باقری کنی ادامه داد: درست به همین دلیل است که قدرتهای نوظهور به دنبال ایجاد سازوکارهای بینالمللی چند جانبه قدرت آفرینِ مختص خود حرکت کردند تا بدون فروپاشی سازوکارهای موجود، از یکه تازی و قلدری غربیها و به ویژه آمریکاییها با استفاده از نهادهای بینالمللی جلوگیری کنند. در این رابطه به طور خاص میتوان به سازمان همکاریهای شانگهای و یا بریکس به عنوان سازمانهایی اشاره کرد که قدرتهای نوظهور جهان با تکیه بر آنها نظم موجود غرب محور جهان را به چالش میکشند.
وی افزود: در این فضا قدرتهای غربی اقدامات زیادی را در دستورکار خود قرار داده و میدهند تا با این روند جدید مقابله کنند که البته به نظر من جنگ اوکراین خود نمودی عینی از همین مساله است. از این رو، باید بدانیم که ما اکنون با جهانی که در حال گذار است و قاعدتا باید به نظمی جدید برسد رو به رو هستیم. نظمی که به نظر من شاید یکی از چشم اندازهای مهم آن میتواند وجود نگاه عدالت محور در آن باشد. در این راستا، ما در رایزنیهایی که با روسیه و چین داریم، این نکته را مشاهده میکنیم که مساله ایجاد نظمی عدالت محور در نگاه آنها نیز وجود دارد. حال اینکه این موضوع چقدر در عمل محقق شود جای بحث دارد.با این حال، نکته قابل تامل این است که قدرتهای نوظهور کنونی جهانی با استفاده از همافزایی قدرت خود به دنبال ایستادگی در برابر نظم موجود بینالمللی که از سوی قدرتهای غربی به جهانیان تحمیل میشود، هستند. البته که در این نظم، جمهوری اسلامی ایران میتواند نقش و جایگاهی ویژه را از چند جهت داشته باشد. به عنوان مثال، نوع نگاه و بینش ایران در ایجاد نظم جهانی جدید بسیار مفید و موثر است. انقلاب اسلامی ایران یک پدیده مردم پایه بوده و هست و این نکته مفیدی برای ایجاد ساختارهای جدید نظم جهانی است.
وی افزود: به طور خاص میبینیم که مثلا مفهوم «مقاومت» که چهره منطقهای جمهوری اسلامی ایران را نمایندگی میکند تا حد زیادی پدیدهای مردم پایه و مردم محور است. همین مردمی بودنِ جریان مقاومت عملا امکانات زیادی را از جریانهای مخالف با ایران گرفته تا این جریان را غیرمردمی و نامشروع معرفی کنند. این در نوع خود هنر و یکی از ظرفیتهای قابل توجه انقلاب اسلامی ایران بوده است. در این فضا، غربیها و متحدان آنها در سطح جهان، همواره سعی داشتهاند تا به این جریانها (جریان مقاومت) بار منفی بدهند و از این طریق از ارتقای قدرتشان جلوگیری کنند. با این همه، به نظر من در دوره گذار و ایجاد نظم بین المللی جدید در جهان، ایران میتواند قدرت کنشگری قالب توجهی داشته باشد.
علی باقری کنی عنوان کرد: از این رو، ایران، هم به واسطه روابط رو به رشدش با قدرتهای نوظهور و هم با توجه به الگوی حکمرانی خود، از ظرفیتهای بالایی جهت ایفای نقش در دورهگذر از نظم بین المللی کنونی و حرکت به سمت نظم جدید برخوردار است. خوب ما میبینیم که الگوی حکمرانی و اندیشهای انقلاب اسلامی عملا ضربههای جدی را به رویکردها و رویههای غیرقانونی و زیاده خواهانه قدرتهای غربی و متحدان منطقهای آنها وارد کرده و میکند.
وی گفت: فراموش نکنیم که جریان مقاومت صرفا جنبه سلبی و مقابله جویانه ندارد بلکه جنبه ایجابی نیز دارد و حضور فعال سیاسی و اجتماعی دارد و در ایجاد نظم و امنیت و شکوفایی هم ایفای نقش دارد. اساسا به همین دلیل هم است که قدرتهای غربی با تحمیل سیلی از فشارها علیه جریان و گروههای مقاومت سعی کردهاند به دیگران این پیام را برسانند که پیروی از راه و رسم جریان مقاومت، هزینههای سنگینی را برای آنها به دنبال خواهد داشت.
معاون وزیر امور خارجه افزود: به طور کلی، جمهوری اسلامی ایران برای نظم جدید بین المللی، هم چشم انداز دارد، هم برنامه دراز مدت دارد و هم تدابیری را اتخاذ کرده تا بتواند با همکاری قدرتهای دیگر در قالب چند جانبه گرایی، نگاهی جدید را در صحنه بین المللی مطرح کند که این نگاه جدید تضمین کننده برقراری نظمی با چشم انداز برقراری افقهای عدالت محور باشد.
علی باقری کنی، معاون وزیر امور خارجه کشورمان در ادامه گفت: به نظر من هم ایران، هم انقلاب اسلامی و هم جمهور اسلامی از منظر سخت افزاری حامل ویژگیهایی هستند که توجه به آنها بسیار مهم است. در عرصه سخت افزاری مولفههای قدرت ایران فراوان است. از جغرافیای پهناور آن گرفته تا نیروی انسانی غنی آن و غیره. در مقابل در عرصه نرم افزاری باورهای مردم و ظرفیتهای فکری و اندیشهای انقلاب اسلامی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
وی ادامه داد: نکته قابل تامل این است که قدرت نرم انقلاب اسلامی تا حد زیادی در قبال دیگر کشورها معطوف به این مساله است که ایران به آنها نمیگوید که ایرانی شوید، بلکه بر عکس ایران از آنها میخواهد که خودشان باشند. مسالهای که البته در باورهای دینی و ملی ما نیز ریشه دار است. به نظر من یکی از معجزات امام راحل (ره) در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، شناسایی یا بازشناسایی مولفههای قدرت ایران و مهمتر از همه تبدیل این مولفههای قدرت به "اقتدار" بود.
وی افزود: درست همین موضوع نیز بود که موجب ایجاد نوعی خودباوری در کشورمان شد و پیشرفتهای زیادی را از همان نخستین سالهای پیروزی انقلاب اسلامی برای کشورمان به همراه داشته است. البته که این موفقیتها صرفا در ایران محدود نماندهاند و دیگر کشورها به ویژه در بعد منطقهای نیز تجربیات مشترکی را داشتهاند. در واقع انقلاب اسلامی این قدرت را دارد که از "مردم"، تولید قدرت کند. اکنون میبینیم که جریانهای مقاومت در کشورهای مختلف منطقه، عملا در حال پیگیری منافع ملی کشورهای خود هستند و رویکرد آنها با تعهداشان به جریان مقاومت تعارضی ندارد. این حقیقتا هنر و جامعیت انقلاب اسلامی را میرساند. از این رو اینکه میگوییم ایران میتواند در قالب نظم جدید جهانی کنشگری موثری داشته باشد، یک ادعا نیست بلکه یک واقعیت عینی است. مسالهای که البته نمودهای عینی خود را در نمونههای مختلفی نیز به نمایش گذاشته است.
معاون وزیر خارجه کشورمان در بخش دیگری از سخنانش گفت: جهان غرب جهت تقابل با انقلاب اسلامی و هر جریان دیگری که در برابر آنها قرار میگیرد، ابتدا به آن برچسب میزند که این برچسب، از هر جنبهای که بخواهیم در نظر بگیریم، از بارِ منفی برخوردار است. به عنوان مثال در حوزه توانمندیهای هستهای کشورمان شاهدیم که ایران سال به سال پیشرفتهای قابل ملاحظهای را در این زمینه کسب کرده و اکنون بسیاری اعتراف میکنند که ایران در این حوزه در سطح یک قدرت جهانی کنشگری دارد. از این رو، اگر آمریکاییها بخواهند از منظر پیشرفت یک علم در ایران به مساله توسعه توانمندیهای هسته ایران بپردازند، عملا از وجاهتی جهت توجیه رویههای نامشروعشان علیه کشورمان در این حوزه برخوردار نیستند. در این چارچوب، آنها میآیند و برچسب ساختِ بمب اتم را به ایران میزنند تا از این طریق بتوانند رویههای منفی خود در قبال کشورمان را توجیه کنند. مسالهای که در مورد گفتمان کلان انقلاب اسلامی نیز برقرار است و غرب مایل است به هر شیوه ممکن تصویری مخدوش را از این گفتمان به جهانیان عرضه کند. انقلاب اسلامی یک پدیده هنجارمحور است و شکوفایی بشر را مد نظر دارد و این همان چیزی است که قدرتهای مخالف با ایران مایل به علنی شدن و ترویج آن نیستند.
باقری کنی ادامه دارد: این در حالی است که مخالفان ایران و انقلاب اسلامی در عرصه بینالمللی نظیر آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره با اقدامات نامشروع و غیرقانونیشان، دستورکارهای خود را به پیش میبرند که البته نمونههای این رویکرد آنها نیز کم نیست. این موضوع نشان میدهد تا چه اندازه جهان غرب و متحدان آن علیه پدیده انقلاب اسلامی دست به وارونهسازی واقعیتها میزنند.
وی افزود: در شرایط کنونی شاهدیم که وزن و جایگاه ایران در چارچوب معادلات منطقهای و بین المللی افزایش قابل توجهی یافته است. مثلا حضور ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و پذیرش این مساله از سوی کشورهای عضو تا حد زیادی ناشی از نیاز کنشگران حاضر در سازمان مذکور به استفاده از ظرفیتها و قدرت ایران بود. البته که ما نیز از این موضوع منافع زیادی را میبریم. در مورد سازوکار بریکسپلاس نیز شاهد رویکردی مشابه هستیم و میبینیم که کشورهای این مجموعه نیز با توجه به نقش و جایگاه بین المللی ایران کاملا پذیرای کشورمان هستند. در واقع، سرعت نیاز جهانی به حضور و نقش آفرینی ایران افزایش قابل توجهی داشته است. این مساله تا حد زیادی مایه نگرانی جبهه مخالفان ایران است و در عین حال برای دوستان کشورمان نوید بخش و امید آفرین است.
علی باقری کنی در ادامه تصریح کرد: بستری که دلار جهت توسعه سیطره جهانی آمریکا ایجاد میکند شاید قدرت نظامی این کشور قادر به ایجاد آن نباشد. دلیل اصلی این مساله نیز این است که دلار در بسیاری از نقاط جهان که نیروهای نظامی آمریکا حضور ندارند، حضور دارد و منافع این کشور را به پیش میبرد. در این راستا، ایران از دو منظر جهت کاهش اتکا خود و اقتصادش به دلار تلاش کرده است.
وی توضیح داد: اول اینکه باید توجه داشت که جهت شکل دادن به یک نظم جهانی جدید، مولفههای شکل دادن به این نظم (نظمِ قدیم) نیز باید تغییر کنند و در این حوزه، بحث اقتصاد و ارتباط آن با ارز مهم است و ایران به آن توجه ویژهای داشته است. از سوی دیگر، در بحث تحریمها نیز ایران به نحوی جدی وارد میدان شده و سعی کرده خود را از قید و بندهای قدرتهای غربی علیه خود برهاند و نجات دهد و اساسا دو حوزه مذکور نوعی هم افزایی را با یکدیگر به نمایش گذاشتهاند. البته که میبینیم بحث دلار زدایی فراتر از ایران در حوزه قدرتهای نوظهور و سازوکارهای مورد حمایت آنها نیز به نحوی جدی دنبال میشود.
باقری کنی ادامه داد: ایران نیز سعی کرده که چه در قالب مناسبات دو جانبه و چه چندجانبه، دستورکار مذکور را به نحوی جدی دنبال کند. البته که بسیاری از توافقات ما در این زمینه با کشورهای مختلف ماهیتی محرمانه دارند و دیگر، تلاشهای جمعی جهت دلار زدایی از اقتصاد جهانی یک شعار نیست و تحولات میدانی قابل توجهی در این حوزه رخ داده و میدهند.
معاون وزیر خارجه کشورمان در ادامه با اشاره به سیاست ایران در قبال همسایگان خود و قدرتهای شرقی جهان گفت: از دو منظر، توسعه روابط ایران با همسایگانش برای دولت سیزدهم از اهمیتی ویژه برخوردار است. اول از منظر سیاست خارجی نگاه به شرق و دیگر تاکید بر مولفههای درونی قدرت. در مورد سیاست نگاه به شرق باید بگویم که سیاست مبنایی جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی حفظ استقلال کشور است. فراموش نکنیم که پیام اصلی انقلاب اسلامی، آزادی در داخل و آزادی در خارج است.
به گفته باقری کنی، آزادی در خارج یعنی رها بودن از سلطه بیگانگان. در این فضا، سیاست نه شرقی و نه غربی کشورمان به این معنا است که ما نه به شرق تکیه داریم نه غرب، اما این به آن معنا نیست که ما با جهان قطع رابطه میکنیم. در این فضا، نگاه ما به شرق و همسایگانمان در واقع نگاهمان به غیر غرب است (و بالعکس). از این منظر، ما در عین روابط با شرق و غرب عالم، استقلال خود را حفظ میکنیم و در عین حال با همسایگان کشورمان نیز روابط نزدیک و گستردهای را در دستورکار داریم. به طور خاص در حوزه همسایگان شاهد بودهایم که در دولت سیزدهم، روابط ایران با کشورهای همسایه و رفع اختلافات با آنها تا حد زیادی در دستورکار قرار گرفته است.
وی ادامه داد: در این رابطه باید توجه داشته باشیم که ما با دشمن خود بحث تهدیدزدایی را در دستورکار داریم و در رابطه با دیگران تنش زدایی را مد نظر داریم و سعی داریم اختلافاتمان با یکدیگر را با تعامل حل کنیم. مسالهای که نمودهای عینی خود را در قابل رویکردهای دولت کشورمان نسبت به منطقه آسیای میانه و یا کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز به نمایش گذاشته است. به طور خاص بهبود و توسعه روابط ایران با کشورهایی نظیر کویت، امارات، قطر، عمان، ترکیه، عراق، تاجیکستان و ازبکستان را شاهد بودهایم.
علی باقری کنی ادامه داد: در این رابطه ایران هم افزایی قابل توجهی را با کشورهای مذکور از خود نشان داده است. در شرق نیز ایران با کشوری همچون افغانستان مواجه است که مجموعهای از زمینهها و البته خود بحران را در این کشور چندین سال است که شاهد بودهایم. افغانستان کنونی با چالشهای گستردهای در حوزههای امنیتی و اجتماعی و اقتصادی و ... رو به رو است و در کنار همه اینها، دولتی در افغانستان شکل گرفته که این دولت با چالش شناسایی بین المللی از سوی جامعه جهانی مواجه شده و ایران هم تاکید داشته و دارد که دولتی که اکنون در افغانستان شکل گرفته باید مورد پذیرش همه جریانهای موثر در افغانستان باشد تا بتواند دولتی پایدار را در این کشور مستقر کند.
معاون وزیر خارجه ایران افزود: در عین حال، ایران از هیچ تلاش و کوششی در زمینه تامین نیازهای اساسی مردم افغانستان مخصوصا در بُعد اقتصادی و رفاهی فروگذار نکرده و نمیکند. با پاکستان نیز ما تعاملات جدی با این کشور داشته و داریم. در روابط دو کشور نیاز به افزایش مراودات اقتصادی میان دو طرف داریم که این مساله نیازمند همت جدی از سوی دو طرف دارد و نهادهای مسوول در این رابطه باید تا جای ممکن روند را تسهیل کنند. از چشم اندازی کلی، علی رغم اینکه در سالهای اخیر جهان و منطقه ما با تحولات مختلفی رو به رو شده با این حال مسیر ما در زمینه توسعه روابط با کشورهای همسایمان رو به جلو بوده و متوقف نشده است.
علی باقری کنی در ادامه گفت: یکی از بنیانهای اصلی سیاست خارجی ایران که ریشه در باورهای دینی ما نیز دارد این است که ما باید بر عهد و قرار و پیمانهای خود وفادار باشیم. البته که ایران در مورد نظم بین المللی مطلوب و مد نظر خود نیز این اصل را دنبال میکند. این در حالی است که آمریکاییها و اساس نظم غرب محور به این موضوع هیچ توجهی ندارند و هر جا منفعتشان اقتضا کرد، مسیر دیگری را در پیش میگیرند. در مورد ماجرای برجام نیز ایران عینا به تعهدات خود عمل کرد و انتظار این را داشته و دارد که آنها هم چنین باشند. البته که ایران در برابر بی تعهدی آنها منفعل عمل نمیکند، با این حال آنچه که مهم است این نکته میباشد که ایران زیرِ تعهدات خود نمیزند. تجربه تاریخی برجام نیز همین موضوع را نشان میدهد. در این رابطه باید توجه داشته باشیم که حتی اقدامات ایران در زمینه کاهش تعهدات برجامیاش نیز بر مبنای مفاد خودِ توافق برجام صورت گرفته و ایران در این زمینه نیز به تعهداتش در قالب برجام وفادار بوده است.
وی تصریح کرد: در این چهارچوب ایران در معادله برجام طرفِ مدعی است و طرفهای غربی بدهکارند. با این همه، تجربه برجام چند مولفه مهم را برای کشورمان به همراه داشت. اول اینکه ما به هیچ وجه نباید به دشمن اعتماد کنیم. این یک سرفصل اساسی در سیاست خارجی ایران است، اما مساله برجام آن را مورد تاکید قرار داد. نکته دوم عدم اتکا به بیگانه است. پیشتر مدام گفته میشد که اگر توافق شود میشود فلان کارها را کرد. این در حالی است که ما باید تا جای ممکن از ظرفیتهای توافق در مسیر دستیابی به اهداف و منافع خود بهره بریم. یعنی ما باید مسیر خود را به جلو حرکت کنیم و از ظرفیتهای توافق نیز استفاده کنیم. از این رو، خود توافق نباید ظرفیتها را تعطیل و معطل کند. نکته دیگر اینکه در سالهای اخیر، غربیها چه اروپا و چه آمریکا ثابت کردند که اگر منافعشان ایجاب کند؛ هیچ حد و مرز اخلاقی را نمیشناسند. در این زمینه گسترش تحریمهای غرب به حوزههایی نظیر مواد غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی و دیگر موراد بشردوستانه از جمله مواردی هستند که در عرصه بین المللی نباید علیه کشوری تحریم شوند.
وی ادامه داد: با این حال، تمامی این موارد در سالهای اخیر علیه ایران هدفِ تحریم قرار گرفتند. این موضوع عملا چهره واقعی غربیها را برای مردم کشورمان به نمایش گذاشت و نشان داد تا چه اندازه کنشگران غربی که خود را حامی حقوق بشر میدانند، در صورت لزوم حتی حاضر نیستند مواد دارویی مورد نیاز یک کودک بیمار را نیز که مثلا نیاز به پانسمان زخم هایش جهت تسکین درد دارد را در اختیار کشورش و وی قرار دهند. در این زمینه به طور خاص میتوان به کودکان "ای بی" اشاره کرد که متاسفانه هدف تحریمهای کشورهای غربی قرار گرفتهاند. این مساله حقیقتا تجربهای غمانگیز، اما مهم برای ملت ایران است و نشان داد تا چه اندازه غربیها جایی که مساله منافعشان مطرح باشد، حاضر به فدا کردن همه چیز حتی خودِ بشر و نه صرفا حقوق بشر هستند.
علی باقری کنی در پایان تصریح کرد: موضوع مذاکرات رفع تحریمها که در دولت کنونی کشورمان از ابتدا ادامه پیدا کرد و تا به امروز ادامه دارد، در چارچوب خطوط قرمز کشورمان و با هدف استیفای منافع و حقوق ملت ایران ادامه دارد و ایران همواره در قالب آن جدیت داشته است. ایران همچنان در این مذاکرات جدیت دارد با این حال، آنچه که البته به صورت خاص مورد تاکید دولت و مقام معظم رهبری نیز بوده این است که سرنوشت کشور نباید به مساله مذاکرات گره بخورد با این حال، مذاکرات بخش مهم سیاست خارجی دولت را شکل داده و شکل میدهد و هیچ اهمال و کوتاهی در مسیر مذاکرات را از سوی دولت کشورمان مشاهده نمیکنیم و خودِ آقای رئیس جمهور به صورت جدی پیگیر مساله مذاکرات است.با این حال، طرف مقابل بعضا همچون قبل بهانههایی واهی میآورد و به دنبال مباحثی خارج از دستورکار است. ایران بارها اعلام کرده که در چارچوب توافق گذشته حاضر به انجام مذاکرات است. در حال حاضر که من سخن میگویم، ایران تعاملات خود را با طرفهای مقابل به طرق مختلف ادامه میدهد و مذاکرات به بخشهای مختلف تقسیم شده و به پیش برده میشود. من امیدورام که روند تلاشها و هم افزاییها در مسیر مذاکرات، به نتایج مثبتی نیز ختم شود.
نظر شما