صاحبخبر - گروه اقتصادي – حميدرضا شکوهي: در هفتههاي اخير که شاهد افزايش مصرف گاز در کشور بوديم همچون گذشته، بار ديگر انگشت اتهام به سمت مردم نشانه گرفته شد و مردم متهم اصلي مصرف گاز معرفي شدند.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،در اين ميان مقايسههايي هم بين مصرف گاز ايران با کشورهايي همچون چين يا قاره اروپا هم انجام شد بدون اينکه مبناي صحيحي داشته باشد. ايران داراي دومين ذخاير غني گاز جهان و يکي از پنج توليدکننده بزرگ گاز جهان است اما مصرف بالاي گاز در ايران موجب بروز کمبود در نيمه دوم سال شده بطوريکه براي جاري بودن گاز براي مصارف خانگي، گاز بسياري از نيروگاهها، صنايع و حتي مجتمعهاي پتروشيمي قطع مي شود تا از کمبود گاز خانگي جلوگيري شود. هرچند امسال، کاهش فشار گاز موجب شد در شمال شرق کشور، گاز خانگي هم قطع شود. اين که دليل کمبود گاز در کشور چيست بايد به دو عامل توجه کرد.
توقف روند افزايش توليد
مهمترين عامل کمبود گاز در کشور، توقف روند افزايش توليد است. اغلب فازهاي ميدان گازي پارس جنوبي به توليد رسيده اند و به دليل تحريم، جذب سرمايه گذاري و تکنولوژي خارجي براي توسعه ميادين گازي جديد و همچنين جلوگيري از افت فشار گاز در ميادين در حال توليد، امکانپذير نيست و به همين دليل رشد مصرف گاز در کشور بسيار کند و حتي متوقف شده است. اين درحاليست که همچنان گازرساني به نقاط مختلف کشور ادامه دارد و طبيعتا بايد گاز بيشتري توليد شود تا پاسخگوي مشترکان جديد باشد. اما در شرايط تحريم، امکان افزايش توليد به راحتي وجود ندارد. از سوي ديگر عدم تنوع بخشي به منابع انرژي در کشور موجب شده بخش اعظم انرژي مصرفي مردم، چه براي گرمايش و چه براي پخت و پز، متکي به گاز است و همين امر افزايش مصرف را ناگزير ساخته است.
عدم بهينه سازي مصرف
در اين که مصرف گاز در کشور ما بهينه نيست ترديدي نيست اما همواره مردم به عنوان متهم اصلي افزايش مصرف معرفي مي شوند. اگرچه بخش اعظم گاز توليدي در ايران صرف مصرف خانگي مي شود و فرهنگ مصرف گاز در بين اغلب مردم در ايران به دليل عدم فرهنگ سازي صحيح و پايين بودن قيمت گاز، فرهنگ درستي نيست اما اين همه ماجرا نيست. بخش مهمي از هدررفت انرژي و بويژه گاز در خانهها به دليل عدم رعايت اصول ساختمانسازي، عدم بهينه سازي موتورخانهها و همچنين پايين بودن راندمان بخاريهاي ساخت داخل است که مردم چاره اي جز استفاده از آن ندارند. از سوي ديگر بازدهي مصرف انرژي در نيروگاهها و صنايع بسيار پايينتر از استاندارد جهاني است و بخش مهمي از گاز از اين طريق هدر مي رود. به اين آمار بايد هدررفت گاز از طريق فلرينگ در ميادين نفت و گاز را هم اضافه کرد که سالانه 14 ميليارد دلار برآورد مي شود و ايران از اين نظر در دنيا چهارم است.
محمود خاقاني، مديرکل پيشين امور خزر و آسياي ميانه وزارت نفت ايران در گفتگو با خبرآنلاين مي گويد:« مشکل اصلي ما اين است که ما در صنعت گاز و نفت نتوانستهايم فناوريهاي جديد را بکار گيريم، علاوه بر اينکه ميزان هدر رفتن گاز در سيستم گازرساني ما به اندازه مصرف يک سال ترکيه است. دولت سيزدهم بدون سر و صدا بهاي انرژي مصرفي براي مصرفکننده را افزايش داده است اما اين موضوع کماکان باعث نشدهاست مصرفکننده کم مصرف کند، چراکه به طور کلي سيستم مصرفي ما نه تنها در بخش خانگي بلکه در بخش صنايع از راندمان خوبي برخوردار نيست؛ يک متر مکعب گاز زماني که به نيروگاه ما وارد ميشود 3 کيلووات ساعت برق توليد مي کند اما در ترکيه يک متر مکعب گاز 5 تا 6 کيلووات ساعت برق توليد مي کند.» خاقاني افزود:« شما انتظار داريد مصرفکننده مصرف خود را کاهش دهد اما نميگوييد چطور اينکار را انجام دهد؛ سيستمي که مصرف کننده به واسطه آن خود را گرم ميکند و يا خوراک ميپزد انرژي زياد مصرف ميکند. وزارت نفت در دولت هفتم و هشتم متوجه اين مشکل شد و شرکت بهينهسازي مصرف انرژي را تاسيس کرد و مطالعاتي در آنجا انجام شد که به عنوان مثال براي کاهش مصرف بنزين ميبايست حمل و نقل عمومي توسعه پيدا کند و کيفيت آن بهبود پيدا کند اما مافياي اتومبيل اجازه چنين کاري را نداد؛ چراکه اگر کيفيت حمل و نقل عمومي ما بهبود پيدا ميکرد، کسي به دنبال خريد اتومبيل نميرفت و در ارتباط با صنايع گرمايشي نيز مطالعات وسيعي صورت گرفت مبني بر بازسازي و نوسازي اما صنعتگران تحريمها را بهانه کردند و از اين کار سرباز زدند از طرفي اگر ميخواستند تحريمها را دور بزنند نيز هزينه تمام شده آنها 40 درصد افزايش پيدا ميکرد و در نتيجه مشکلات ما آنجايي است که عدهاي در حکمراني و يا دولت پنهان حضور دارند که به جاي منافع ملي، منافع باندي و فاميلي خود را ارجحيت مي دهند.»
مقايسههاي عجيب و غريب!
در اين ميان دولتمردان به جاي يافتن راههاي اصلي بهينه سازي مصرف که در سطور بالا به مواردي از آن اشاره شد و همچنين يافتن راهکارهايي براي افزايش توليد و جلوگيري از افت فشار و کاهش توليد گاز در ميادين در حال توليد، صرفا به مقايسههاي اشتباه که پايه صحيحي ندارد روي مي آورند. به عنوان مثال هوشنگ فلاحتيان معاون برنامه ريزي وزارت نفت در اظهارنظري عجيب گفت که مصرف گاز ايران به اندازه چين است! اين درحاليست که تنوع منابع انرژي در چين بسيار بيشتر از ايران است و سهم گاز در انرژي مصرفي چين، تنها 8.6 درصد است درحاليکه اين رقم در ايران بالاي 71 درصد است. بخش مهم انرژي مصرفي چين از ذغالسنگ و نفت تامين مي شود، نه گاز! همچنين برخي مسئولان يا نمايندگان مجلس مدعي شده بودند که مصرف گاز در ايران بيشتر از اروپا است! اين آمار هم عجيب است چراکه بر اساس آخرين گزارش شرکت بريتيش پتروليوم ميزان مصرف گاز طبيعي ايران را در سال 2021 ميلادي 241.1 ميليارد مترمکعب و مصرف گاز طبيعي در تمام کشورهاي عضو «اتحاديه اروپا» 397.1 ميليارد مترمکعب بوده است.
ضمن اين که بايد توجه داشت اولا ميزان برودت هوا در اغلب کشورهاي اروپايي بسيار بيشتر از ايران است که نياز به گرمايش را افزايش مي دهد و ثانيا سهم غالب انرژي در اغلب کشورهاي اروپايي، گاز نيست. سهم برق، انرزيهاي تجديدپذير و انرژي هسته اي در اغلب کشورهاي اروپايي براي تامين انرژي بيشتر از گاز است و حتي بخش اعظم برق توليدي در اروپا، حاصل نيروگاههاي گازي نيست. از همه اين موارد گذشته، بايد در نظر داشت که ايران داراي دومين ذخاير غني گاز جهان است اما اروپا چنين منابعي در اختيار ندارد و 90 درصد گاز موردنياز خود را از طريق واردات تامين مي کند! در چنين شرايطي مقايسه مصرف گاز ايران با کشورهاي ديگر، تنها يک پوشش براي پنهان کردن سوءمديريتي است که در بهينه سازي مصرف و جلوگيري از افت توليد گاز در کشور جريان دارد.∎
نظر شما