فینال سوپرکاپ اسپانیا برای چهارمین سال پیاپی دور از خانه و با فرمتی جدید برگزار شد. امسال برخلاف ادوار پیشین قرعهی فال به نام بارسلونا افتاد و این تیم تقریباً در یک بازی یکطرفه توانست از پس حریف دیرین خود، یعنی رئال برآید و با نتیجهی ۳ بر ۱ کهکشانیها را کنار زده و به اوّلین قهرمانی خود در دوران ژاوی دست پیدا کند.
برگزاری سوپرکاپ اسپانیا با فرمتی جدید و آن هم در عربستان بهویژه در شرایطی که هنوز دو ماه از برگزاری تورنمنت سنگینی همچون جامجهانی در قطر نگذشته بالانس تیمها را به هم زده و هنوز خیلی از باشگاههای مطرح اروپایی نتوانستهاند خودشان را با شرایط جدید همراه کنند در نوع خویش جالب توجه است. رئال مادرید هم در این بازی نشان داد که حتی تدبیر مرد فینالها، کارلتو هم نمیتواند نبود بالانس در تیم را مرتفع کند و نتیجه را به نفع تیم اوّل شهر مادرید تغییر دهد. رئال در شبی قافیه را به بارسا باخت که در تمامی خطوط مغشوش و بههم ریخته بازی میکرد و همین مسئله هم فضا و هم توپ را در اختیار شاگردان ژاوی قرار داد تا هر کاری میتوانند با آنها انجام دهند. به عبارت دیگر هیچ تدبیری با این رئال در این بازی کارگر نیفتاد و مردان کاتالان از اکثر فرصتهایشان در این بازی به نحو احسن استفاده کردند. هر سه گل بارسلونا روی قطع و بازپسگیری توپ مادریدیها به ثمر رسید و در این میان مالکیت توپ منجر به گلزنی آنها نشد. فقدان یک هافبک میانی و تدافعی همچون کاسمیرو در این فصل به پاشنهی آشیل کهکشانیها بدل شده و کسی هم نمیتواند جایگزین چنین بازیکنی با ویژگیهای کاسمیرو در رئال باشد؛ حداقل از شواهد امر چنین برمیآید. از طرف دیگر نبود شوامنی، آلابا و لوکاس وازکز خط دفاعی مادرید را بیش از پیش بههمریخت و مستاصل نشان داد تا مثلث لواندوفسکی، پدری و گاوی از تمام موقعیتهایشان نهایت بهره را ببرند. نمیتوان از برتری تکتک بازیکنان بارسا در نسبت با رئال حرف زد و نقش ویژهای را برای بالده، فولبک چپ آبیاناریها در نظر نگرفت. این بازیکن با نفوذهای خود به کنارههای خط دفاعی رئال شب سختی را برای طرفداران پرافتخارترین تیم اروپا رقم زد و رویای پیروزی در این بازی را رفتهرفته کمرنگ و کمرنگتر کرد. این بازیکن سیهچرده محصول برجستهی لاماسیا و فرزند حقیقی بارساست که در فقدان بازیکن ارزندهای همچون جوردی آلبا جای وی را در ترکیب پُر کرده است.
هر چقدر رئال پس از قهرمانی در چمپیونزلیگ سال قبل با آنجلوتی به اشباع رسیده است و میلی به قهرمانی آنها در رقابتهای مختلف دیده نمیشود، بارسای ژاوی به احیای تیم ورشکستهی کیکه ستین و رونالد کومن میاندیشد و قهرمانی در سوپرکاپ اسپانیا میتواند بهعنوان آغاز راهی که در آن گام نهادهاند معرفی شود. ریاست بارسا، جوآن لاپورتا با هر حیله و مکری بود توانست از نظر مالی باشگاه را از آشفتگیهایی که با آن دست و پنجه نرم میکرد نجات دهد و در ادامه یکی از شمایلهای این باشگاه یعنی ژاوی هرناندز را برای مدیریت تیم در دوران تازه به نیوکمپ فرابخواند. آنها فعلاً در این فصل از لالیگا در رتبهی اوّل قرار دارند و در اولین ایستگاه توانستهاند حریف دیرینشان را در سوپرکاپ شکست دهند و به اولین افتخارشان در دورهی ژاوی دست پیدا کنند امّا آیا این تیم میتواند تنها با اتکا به سوپراستاری همچون لواندوفسکی به تمام افتخاری که یک تیم میتواند به آن دست پیدا کند برسد یا خیر؟ بارسا خط میانی مستحکمی دارد و در این بازی هم شِمایی از آن را نشان داد و از خط دفاعی خوبی هم بهرهمند است ولی این تمام آن چیزی نیست که یک تیم قهرمان را میسازد، شخصیت تیم قهرمان را فلسفهی مربی و امکاناتی که در اختیارش قرار میگیرد شکل میدهد و با نگاهی به ژاوی و تیماش هنوز زود است که این تیم را شایستهی فتح لیگ قهرمانان بدانیم. ولی میتوان برخلاف دوران کومن به عصر ژاوی با بارسا خوشبین بود و او را در شُرُف ایجاد یک رنسانس با این تیم دانست. ژاوی همچون سلف خود، یعنی گواردیولا با بازیکنان رفتار خوبی دارد و از طرف دیگر به شدت روی مسائل انضباطی تیم تأکید میکند امّا حلقهی مفقودهی بارسلونای کومن که جایش اکنون در تیم ژاوی پُر شده ایجاد تعادل تیمی در بازیهای گوناگون است و همین مسئله است که باعث میشود آبیاناریها به آیندهی تیم شایستهی خود امیدوار باشند و آسمان را برای صعود به قله آفتابی ببینند. آنها در مهمترین بازی فصل خود قرار است با منچستر در لیگ اروپا دیدار کنند تا عیارشان مشخص شود. آیا ژاوی پس از کرایوف و گواردیولا میتواند بارسا را به ریل خود بازگرداند یا عاقبتی همچون کیکه و کومن در انتظار اوست؟ آینده مشخص خواهد کرد.
آغاز رنسانس بارسا با ژاوی؟
صاحبخبر -
∎