شناسهٔ خبر: 58181214 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ویجیاتو | لینک خبر

نقد فیلم Argentina 1985 | سینمای سیاسی

صاحب‌خبر -

«آرژانتین 1985» از نظر فرم سینمایی فیلمی بسیار تاثیرگذار است، فیلمی با ساختار روایی بسیار کلاسیک که می‌تواند ما را به آثار هالیوودی در مورد محاکمات قضایی ارجاع دهد و حتی در مواقعی ما را به یاد اجرای قانون و نظم در یک پس‌زمینه پر از آشوب بیاندازد؛ اما این فیلم اثری است که دیدن آن برای همه بینندگان آرژانتینی تقریباً واجب است. در مقابل مخاطب عام بین‌الملی شاید با فیلم ارتباط نزدیکی برقرار نکند. در ادامه با نقد فیلم Argentina 1985 همراه ویجیاتو باشید.

نقد فیلم Argentina 1985 نقد فیلم Argentina 1985

محاکمه نظامیان آرژانتینی که در طول آخرین دیکتاتوری نظامی این کشور، بین سال‌های 1976 تا 1983 میلادی بر آرژانتین حکومت کرده بودند، عنصر اصلی داستان فیلم است. باید بدانید این دیکتاتوری نظامی جنایات متعددی علیه بشریت مرتکب شده بود، با هزاران جنایت ناهنجار و اعمال خشونت‌بار از هر نوع؛ از جمله: قتل، آدم ربایی، ناپدید کردن اجباری، تخریب اجساد، تصاحب کودکان، و متنوع ترین موارد نقض حقوق بشر که تصور آن نیز سخت است. دو سال پس از پایان رژیم «خورخه رافائل ویدلا»، زمانی که دموکراسی تازه متولد شده آرژانتین تصمیم به برگزاری محاکمه علیه ژنرال‌های کودتاچی گرفت، نه تنها از سوی کسانی که محاکمه می‌شوند، بلکه بخشی از افکار عمومی را نیز برانگیخت.

با وجود پلیسی که هنوز همدست همان دیکتاتور‌های نظام پیشین است، نهادهای غیرهمکار و دولتی ضعیف و مردد، شکل‌گیری چنین دادگاهی امری نشدنی به نظر می‌رسید. اما در دل داستان این اثر قرار است دادستان «خولیو استراسرا» علیه رهبران خونین ترین دیکتاتوری در تاریخ مدرن آرژانتین مدارک مهمی جمع آوری کند. اما این یک مسیر ساده نیست؛ چرا که این هسته قدرت دیکتاتوری برای فرار از این موقعیت، دوباره دست به استفاده از هر نوع خشونتی برای فرار از چنگال عدالت می‌زنند.

اگر اندکی علاقه به تاریخ معاصر جهان داشته باشید حتما می‌دانید که آمریکای لاتین سابقه طولانی و غم انگیز کودتا و دیکتاتوری نظامی دارد. برخی از کشورها از این جنس حکومت جان سالم به در بردند و بعداً مسیری دموکراتیک را در پیش گرفتند، در حالی که برخی دیگر هنوز در تونل وحشت این فرم از حکومت هستند. اما برای آرژانتین، 37 سال از محاکمه نظامیان وحشی که در آخرین دیکتاتوری این کشور، بین سال‌های 1976 تا 1983 حکومت کردند، می‌گذرد. اگرچه ممکن است این زمان طولانی به نظر برسد، اما از نظر تاریخی واقعاً زمان زیادی نیست: این رویدادها تا حدودی برای نیمی از جمعیت کشور آرژانتین جز رویدادهای معاصر هستند.

نقد فیلم Argentina 1985 نقد فیلم Argentina 1985

این بدان معناست که در آرژانتین کنونی خانواده‌ای نیست که در‌ آن کسی درگیر مسائل و مشکلات مربوط به احساسات، حافظه و حتی یاد زندگی در آن دوران تاریک نباشد. در نتیجه این کشور برای فرار از خاطره‌بازی این ایام روی خوشی به فوتبال نشان می‌دهند و قهرمانی جهان در ورزش فوتبال برایشان همچون تسکین درد‌های گذشته تاریخی است. جالب است بدانید در آرژانتین کنونی غیرممکن است که شخصی با نام‌ افرادی چون ویدلا یا گالتیری (مشهورترین رهبران کودتا) یا حتی خولیو استراسرا، دادستانی که دیکتاتورها را محاکمه کرد، آشنا نباشند.

نمی‌توان این شخصیت‌های واقعی تاریخ آرژانتین را به کاریکاتور یا اشخاصی معمولی تقلیل داد. اما چرا؟ چون اقدامات آنها و وحشیگری آنها از یک سو، و زندگی و سختی کشیدن نجیب مردم از سوی دیگر، بخشی از زندگی میلیون‌ها آرژانتینی است که در آن زمان زندگی می‌کردند و می‌دانستند چه اتفاقی افتاده است، کسانی که از جنایات ارتش و این اشخاص رنج فراوان می‌بردند. بنابراین اجرای عدالت برای این افراد یک حادثه کم‌نظیر تاریخی است.

نقد فیلم Argentina 1985 نقد فیلم Argentina 1985

به همین دلیل غیرممکن است کسی (به ویژه اگر آرژانتینی باشد) از «آرژانتین، 1985»، هفتمین فیلم کارگردان سانتیاگو میتری، که شرایط پیرامون آن محاکمه را بازسازی می‌کند، فاصله بگیرد. زیرا اگرچه این داستان بر اساس رویدادهای واقعی و گاهی تخیلی است، اما چشم انداز آن قطعاً به روشی بازگویی شده است که به بهترین وجه در خدمت اهداف نمایشی آن باشد، و برای بسیاری دشوار است که دوباره آن دوران را به خاطر بیاورند. در نتیجه تماشای این فیلم به صورت عقیم و بی‌طرف، بدون تظاهر به اینکه روایت آن با خود داستان خاطره مطابقت دارد، دشوار است، زیرا رویدادهایی را به تصویر می‌کشد که هنوز هسته مرکزی معنای آرژانتینی بودن را در سال 2022 اشغال می‌کنند.

بدون شک داستان این اثر سینمایی روایت‌کننده یک رویداد تاریخی است؛ و هر رویداد تاریخی برآمده از یک واقعیت سیاسی است و آرژانتین، 1985 در واقع یک فیلم سیاسی است که باید به آن پرداخته شود و از نظر سیاسی مورد بحث قرار گیرد. اما از این نظر، فیلم خاکستری است، این یعنی ما شاهد سوگیری عجیبی نیستیم و فیلم‌ساز خود را به طرح برخی تردیدها محدود می‌کند و بر محاسبه سخت ترین حقایق مربوط به خود عملیات و تحقیقات انجام شده توسط تیمی به رهبری خود شخص استراسرا (دادستان مرکزی) و معاونش، لوئیس مورنو اوکامپو تمرکز می‌کند. این دو شخصیت در فیلم به ترتیب توسط ریکاردو دارین و پیتر لانزانی به خوبی اجرا می‌شوند.

نقد فیلم Argentina 1985 نقد فیلم Argentina 1985

هنگامی که چند ماه پیش این فیلم برای اولین بار در جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد، سانتیاگو میتری به عنوان کارگردان در کنفرانس مطبوعاتی گفت: «کشوری بدون عدالت، کشوری بدون آزادی است. این محاکمه یک واقعیت بسیار مهم برای آرژانتین است و در واقع به نظر ما سینما باید این داستان را روایت می‌کرد و ما مفتخریم که اولین کسی بودیم که این کار را انجام دادیم و برای اینکه بتوانیم آن را به جهانیان ارائه کنیم، احتمالاً باید مدتی صبر می‌کردیم تا این کار را انجام شود» این یک گفته سیاسی است که نشان می‌دهد در آرژانتین، کماکان دیدگاهی به صورت هرچند کوچک بر ضد این فیلم وجود دارد.

در نتیجه همان دیدگاه کوچک فیلمساز سعی کرده است از بازی‌های سیاسی به صورت مستقیم دوری کند. در واقع از فیلمنامه‌ای که میتری با همکاری ماریانو لیناس نوشته است، کارگردان تصمیم می‌گیرد بر جنبه حقوقی تمرکز کند و سیاست را به حبابی خفه کننده در پس‌زمینه تبدیل کند. مثل خود واقعیت کنونی در آرژانتین امروز. با این حال، «آرژانتین، 1985» از ارائه مواضع باز برای شروع بحث اجتناب نمی‌کند. در واقع، با نگاهی سطحی به کارنامه فیلمساز آرژانتینی، از اولین فیلم بلندش «دانشجو» (2011) تا آخرین آن «اجلاس سران» (2017)، می‌توان دید میتری به عنوان یک فیلمساز همیشه علاقه مند بوده است که فضایی برای گفت و گو در خارج از پرده برای فیلم‌هایش فراهم کند. اما در عین فاصله گرفتن از محل اتهام یا قضاوت، در حالی که نمی‌خواهد فیلمش به قضاوت دیگری تبدیل شود.

نقد فیلم Argentina 1985 نقد فیلم Argentina 1985

به همین دلیل است که می‌توان گفت آنچه در فیلم گفته می‌شود (و نحوه بیان آن) می‌تواند درس مناسبی برای نیمه دیگر کشور آرژانتین باشد، یعنی جوانانی که با آن حوادث وحشتناک زندگی نکردند و دانش آنها به آرشیوهای تاریخ و کتب درسی بستگی داشته است. بنابراین با اجرای این رویکرد می‌توان گفت کارگردان زبان فرم و سینما را به سیاست بازی اولویت داده است. این امر کمک می‌کند که میتری، مانند تقریباً همه فیلم‌هایش، از قالب‌ها و منابع سینمای کلاسیک برای روایت داستان خود استفاده کند. و این خود نکته‌ای است که باعث می‌شود هر بیننده‌ای به راحتی با داستانی که گفته می‌شود ارتباط برقرار کند.

با این تفسیر می‌توان یافت که چرا فیلمساز در دل یک رویداد تلخ تاریخی، طنز و کمدی را کنار نمی‌گذارد. در واقع داستان‌گویی سینمایی یا مخاطب‌پسند بودن علت اصلی است. پس شوخ یا انرژی‌بخش بودن لحن فیلم در همین جا نهفته است؛ میتری حتی زمانی که فیلمش به فاحش ترین واقعیت‌های تلخ تاریخ آرژانتین می‌پردازد، کماکان لحن کمدی را حفظ می‌کند. همچنین به همین دلیل است که او قدرت ژانرهایی مانند فیلم‌های هیجان‌انگیز یا اکشن را دست کم نمی‌گیرد که به داستان چارچوبی روایی می‌دهند که به راحتی می‌توان با آن درگیر یک قصه یا رویداد شد. در این ژست زیبایی‌شناختی، در این اراده برای ساخت یک فیلم توده‌ای، می‌توان بزرگترین اثر سیاسی میتری را به عنوان یک فیلم ژانری مناسب مشاهده کرد.

نقد فیلم Argentina 1985 نقد فیلم Argentina 1985

اما اکنون سوال مهم این است که آیا فیلم در مرز آرژانتین و برای مخاطب آرژانتینی متوقف می‌شود؟ خیر در واقع این فیلم نمونه کاملی از قدرت سینما، تاثیرگذاری و طنین آن است. فراتر از قدردانی شایسته آن در سطح هنری (به جز بردن گلدن گلوب این فیلم توسط آرژانتین به عنوان نماینده آن‌ها در رقابت اسکار انتخاب شد)، وجود چنین فیلم‌هایی به خودی خود مهم است، زیرا توانایی آنها به معنای شواهد روشنی از غلبه بر میراث سنگین سیاسی است؛ یا به عنوان یک داستان هشداردهنده تاریخی با اصل تبیین به مخاطب جوان امروزی خدمت می کند یا حتی فراتر در برخورد با آن به عنوان یک پنجره کوچک و دور که از طریق آن مقداری هوای تازه و کمی امید به کشور دیگری در قاره‌ای دیگر وارد می‌شود که هنوز در داخل تونل زندگی می‌کند، و نمی‌خواهد (یا نمی‌تواند) از شب سیاه خود خارج شود.

نقد فیلم Argentina 1985 نقد فیلم Argentina 1985

این فیلم یک لحظه تاریخی بی‌سابقه از گذشته آرژانتین را بازمی‌گرداند: محاکمه رهبران نظامی قاتل (از جمله دو رئیس سابق دولت آرژانتین) در یک دادگاه غیرنظامی به دلیل جنایات آنها علیه مخالفان خود به شیوه‌های وحشتناک؛ «آرژانتین 1985» برای هر بیننده‌ای در هر کشوری که در آن تلاش‌ها برای انتقال یک حاکمیت دموکراتیک هنوز در حال تزلزل است، مهم است. به خصوص اکثر کشورهای منطقه ما که توسط حاکمان دست نشانده آمریکا در آن آسیب دیده‌اند. با چنین فیلمی، ایمان به سینما به عنوان رسانه‌ای که قادر به ذخیره و بازتاب معانی حافظه، عدالت، حقیقت و ارتباطات است باز می‌گردد.

برچسب‌ها: