به گزارش ایلنا به نقل از دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری، چهاردهمین نشست از سلسلهنشستهای «زبانشناخت» با موضوع «زبان مخفی و ارتباطات اجتماعی» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری و با حضور محمود اکرامیفر، مدرس دانشگاه، پژوهشگر و شاعر، و مهدی صالحی، مجری کارشناس این سلسله نشستها، عصر چهارشنبه ۲۳ آذر۱۴۰۱ در سالن جلسات طبقۀ چهارم حوزۀ هنری، شماره ۴۰۷ برگزار شد.
به گزارش ، مهدی صالحی درابتدا با ابراز تأسف از بیتوجهی نهادهای پژوهشی حوزه مردم شناسی، زبانشناسی و ادبیات عامه درخصوص زبان مخفی اظهارکرد: بیست سال پیش اتفاقی در همین زاویه درصدا و سیما افتاد و پژوهشهایی مردمشناسی در این زمینه انجام شد که بنا بر برآوردهای استادان مردمشناسی دربردارنده حدود صد کتاب بود و قرار بود منتشر شود که متأسفانه نشد.
صالحی بر لزوم پرداخت به بخشهای مخفی فرهنگ اعم از: افکار ناهنجار گفتمانهای مخفی، روابط زناشوئی خارج از قاعده و روابط خارج از عرف تأکید و خاطرنشان کرد: اینکه فکرکنیم امر منفی نداریم باعث میشود که در این زمینه پژوهشی انجام نشود. کما اینکه سالها ماجرای ایدز در ایران انکار میشد تا بیماران ایدزی زیاد شد در صورتی که حداقل آموزشهای لازم در این خصوص باید جدی گرفته میشد که نشد. وی دراین باره هشدار داد: وقتی که به آشوب میرسیم، به فکر تدبیر میافتیم که این هم مشت به سندان کوبیدن است.
صالحی با اشاره به مواجه شدن با نسلی که زبانی مخفی دارند اما ما بزرگترها آن زبان را نمیفهمیم و امکان مفاهمه وجود ندارد گفت: این نشست را در ادامه سلسله نشستهای هویت زبانی ناآرامی میدانم چون این ناآرامیها نیز برآمده از قشری است که زبانی دارند اما حاکمیت و برنامهسازان ما از آن اطلاعی ندارند. زبانی برآمده از بازیهای رایانهای و ترانههای راک و متال و زبانی که از طریق فضای مجازی شکل میگیرد و تقویت میشود که باید آن زبان و جریان را بشناسیم. وی دراین باره ادامه داد: در ابتدا باید با زبان این نسل صحبت کرد تا همدلی شکل گیرد تا بتوانیم وارد مفاهمه شویم و سپس این نسل را در گامهای بعدی و آهسته، از آن زبان مخفی به زبانی عمومی سوق دهیم و پس از آن مسائل مورد نظر را با آنها در میان بگذاریم.
در ادامه این نشست محمود اکرامیفر، برای ورود به بحث اصلی و بهعنوان مقدمه، این موضوعات را بیان کرد: ساختارمندی زبان، لزوم افزایش قدرت زایش واژگانی به خاطر نیفتادن در دام اضمحلال زبانی، دچارشدن به نوعی تأخر فرهنگی به دلیل محدودیت واژهگزینی که به خاطر کمبود محتوا در زبان اتفاق افتاده، وجود زمینه خودشیفتگی و خود افشاگری در زبان و توجه به زبان و گسترش آن. وی سپس به بحث زبان مخفی پرداخت و خاطرنشان کرد: آنچه از آن به عنوان زبان مخفی یاد میکنیم، با صراحت باید گفت که زبان نیست بلکه مجموعهای از واژگان برای بیان اندیشه مخفی است چون در فرآیند ارتباط فرستنده و گیرنده شکل میگیرد.
این مدرس دانشگاه در ادامه ضمن اشاره به اینکه زبان باید از طریق رسانه مطرح شود اظهار کرد: خود واژه، مخفی و تابو نیست بلکه مفهوم واژه در ساختار جمله است که آن را مخفی و تابوی میکند. به عنوان مثال واژههای چغندر و هویج، به تنهایی هیچ بار مخفیای ندارند ولی اگر از آن واژهها برای توصیف یک فرد استفاده کنیم، باری منفی و مخفی پیدا میکنند چون استعمال این واژه برای یک فرد، به معنای بیخاصیت بودن آن فرد است.
این پژوهشگر در ادامه به اهمیت زبان مخفی پرداخت و گفت: با شناسایی این حوزه و کانالهای تولید و گسترش آن، میتوان این واژگان را در حوزه فرهنگ و تقویت فرهنگی کم یا زیاد کرد. وی دراین باره افزود: شناسایی این واژهها در مدیریت مفاهیمی که مورد قبول جامعه نیست بسیار مؤثر است و هر کدام از این واژگان تعیین، تولید و توزیع محتوا و پیام میکنند و گاهی وقتها، مخاطبانشان از یک رسانه بیشتر است.
این پژوهشگر در ادامه، پدیدآمدن احساس نارضایتی بر اساس نظریه آنومی اجتماعی را ناشی از به همخوردن تعادل بین خواستهها و داشتهها عنوان و خاطرنشان کرد: استفاده نسل زومر از زبان مخفی هم به این دلیل است که تعادل بین خواستهها و نداشتههایشان به هم ریخته است.
این شاعر در ادامه با طرح این پرسش که آیا این واژگان مخفی را همگان میپذیرند یا نه، به فرآیند پذیرش یک واژه از زبان مخفی در درون ارتباطات اجتماعی پرداخت و گفت: یک عده نوآور واژه تولید میکنند و سپس این واژهها را گروه دیگری که خودشان هم جزو آن گروه هستند، به عنوان گروههای مرجع مطرح میکنند و به این ترتیب این واژهها رواج پیدا میکنند.
وی ادامه داد: دراین مسیر چهارطیف در نسبت با واژههای مخفی وجود دارند: اکثریت متقدم که تولیدکنندهاند، متأخرین که مقلدند و کاربران فوریتر، عقبماندهها که در مرحله سوم و با مقاومت بسیار بالاخره این واژهها را به کار میبرند و جانسختها، که به هیچ وجه از این واژهها استفاده نمیکنند. اما زبان مخفی بیشتر در میان افرادی رواج دارد که اندیشه ها، معانی و مفاهیم مخفی دارند؛ مثل گروههای حاشیه ای، نابهنجار، معارض یا معترض که مفاهیمی را میخواهند مطرح کنند که تمایل ندارند جامعه متوجه آنها شود یا به نفعشان نیست که متوجه شود. یا اینکه فکر میکنند اگر جامعه متوجه آن مفاهیم شود، طردشان میکند. البته استفاده ازاین واژگان، همواره به طرزی مخفیانه نیست بلکه گاهی زبانی خودمانی است. درواقع، گاهی افراد از این واژهها استفاده میکنند برای اینکه افراد دیگر احساس خودمانی بودن بیشتری بکنند یا بیشتر اعتماد کنند و گاهی نیز برای شدت بخشیدن به عاطفه یا مقبول جمع واقع شدن استفاده میکنند. به همین خاطر است که عنوان کتابم را «مردمشناسی اصطلاحات خودمانی» گذاشته ام.
این مدرس دانشگاه درادامه به ویژگیهای زبان مخفی پرداخت و گفت: این زبان، مترادفات بسیاری دارد. به عنوان مثال به «آفتابه» میگویند «ژیگول توالت» و… واژهها گاهی در مسیری که طی میکنند و آنجا که به طیف مخاطبان سخت جان میرسند، تبدیل به واژهای معمول میشوند مثل «گیر دادن» که اکنون در جامعه رواج همگانی و مقبول دارد درصورتی که در آغاز چنین نبوده است.
اکرامیفر در باره ویژگیهای این زبان ادامه داد: پدیدآورندگان این زبان همواره در حال واژهسازی هستند و دیگر اینکه درحاشیه زبان هستند، ساخت مستقلی ندارند و معنایشان برای همگان یکسان نیست. در اصل واژه هممعنا نداریم بلکه قریبالمعنی هستند و نسبت به بقیه هم بعیدالمعنی هستند و در بین آدمهای متعدد، معانی متعددی خواهند داشت.
این مدرس دانشگاه، در ادامه شناسایی این جریان را باعث پدیدآمدن حوزههای تولید این زبان و حوزههایی سرّی میشود که به شناخت تجربههای پدیدآورندگان آنها میانجامد که در نهایت باعث واژه گزینی هم میشوند.
در ادامه نشست، صالحی به زبان «آرگو» به عنوان زبان راهزنان اشاره کرد که از آن استفاده کردهاند تا اسرارشان فاش نشود.
اکرامیفر هم در این باره، زبان اهل عرفان و تصوف را مثال زد و گفت: چون عارفان و صوفیان نیز گروههایی زیرپوستی بودند.
صالحی در این باره ادامه داد: در «شهرضا» گروهی از اهل تصوف، زبانی برای خودشان ساختهاند و اهالی کیمیاگری نیز تعاریفی مخفی از حروف و خط و طلسمات دارند که گویا در زبان آرامی ریشه دارد. وی دراین باره خاطرنشان کرد: در جامعهشناسی باید چند رویکرد را در نظر گرفت چون برخی ازاین زبانها سعی درایجاد تمایز دارند و با تغییرات آوایی، درصدد مخفی کردن یا بروزدادن جایگاه هستند. همان طور که در نسل ضد، مخفیکردن، یک روش اعتراض کردن است. درواقع، اغلب این زبان طوری است که با اعتراض به وضع موجود میخواهند شخصیت خود را ایجاد کنند.
اکرامی فر دراین باره اضافه کرد: وقتی میگوییم مد، داریم تحقیرش میکنیم و این مخفی کردن یا تفاخر، لزوما برای پوشاندن نیست. ازاین رو، نباید واژه مخفی را به کار ببریم چون اصلا مخفی نیست.
اکرامیفر در پاسخ به پرسشی درخصوص وجه استعاری و کنایی واژگان در زبان مخفی خاطرنشان کرد: هرگاه از این واژگان استفاده میکنیم، از زبان اشاره یا زبان بدن استفاده میکنیم یا گاهی نیز که زبان صدا و موسیقی استفاده میکنیم، از یک زبان مخفی استفاده کرده ایم. در واقع، وقتی از زبان مخفی صحبت میکنیم، باید روی واژگانی تمرکز کرد که فقط برای بیان مفاهیم مخفی ازآنها استفاده میکنیم.
درادامه مهدی صالحی گفت: در جامعهشناسی زبان میگویند که انقلاب ها، در ابتدا از انقلاب زبانی شروع میشود. اینکه چه واژههایی گفته میشود و معانی چه تغییراتی میکنند.
اکرامیفر درادامه افزود: زبان در فرآیند ارتباط، رکن سوم ارتباطات است و درابتدا باید معنا و مفهومی وجود داشته باشد که بتواند مفهومی انقلابی، محافظهکارانه یا سازشکارانه را حمل کند، چون زبان محمل مفهوم است و وقتی که در ذهن ساخته میشود، در قالب زبان است چون بدون زبان هم نمیتوان فکر کرد. درواقع، زبان کارش ایجاد انقلاب نیست بلکه کارش انتقال مفاهیم انقلابی، اعتراضی و صلح است. چون تکتک واژهها نماد هستند و زبان شامل مجموعهای نماد است.
وی در این باره ادامه داد: زبان محمل است اما گاهی شما با رنگ یا با صدا حرف میزنید. این کلمه است که خود به تنهایی، ارزش زیادی ندارد بلکه ارزشش به آن معنایی است که منتقل میکند.
صالحی در ادامه با اشاره به اینکه زبان ایجادکننده مفهوم است اظهارکرد: بخشی از زبان درانقلابها و تغییرها بیشتر بالا میآید و بخشی دیگر از زبان در این میان رها میشود. در رسانهها به بخشی از زبان توجه میشود و در سامانه رمزگان نیز، به رنگها و آهنگهایی توجه میشود و بخشی دیگر از دور خارج میشوند که به مرور اهالی آن هم از دور خارج میشوند. صالحی ادامه داد: اکنون با یک اتفاق در عرصه عمومی مواجه شدهایم و ناآرامیهایی بوجود آورده و قطعا دلایل متعددی دارد اما با بروز آن در زبان، گوشهای از زبان را ندیده ایم.
اکرامیفر هم دراین باره اظهار کرد: در هر اتفاقی که میافتد، زبان میخواهد مفهومی را منتقل کند که میتواند اعتراض، دفاع یا صلح باشد. ازاین رو، تولید واژه، محتوا و اصطلاح میکند. در واقع، شرایط اجتماعی است که زبان را تغییر میدهد نه زبان شرایط را. یعنی زبان در آن حال روی شرایط تأثیر میگذارد اما ایجادکننده شرایط نیست.
صالحی دراین باره خاطرنشان کرد: زبان دراینجا دارد یک فرآیند اجتماعی را آینه داری میکند و با حضوراین زبان، سامانه نشانهها و رمزگان دارد درست میشود. پس برای فهم این فرآیند اجتماعی، باید این فرآیند زبانی را هم بفهمیم. برای درک این شرایط نیز باید یک آینه مقابل آینهای دیگر بیفزاییم. و اگر میخواهیم آرامش را برگردانیم، باید از این زبان استفاده کنیم.
اکرامیفر دراین باره ادامه داد: برای درمان یا سرکوب یک بیماری، باید آن بیماری را بشناسیم؛ حالا این میتواند یک بیماری اجتماعی باشد یا یک بیماری جسمی. بنابراین، باید زیر و بم آن را دید و با آن انس گرفت. پس برای مدیریت یا درمان ناآرامیهای اجتماعی، باید آن را با دلایل و متغیرهای مداخلهگر آن، حتی عواملی که این متغیرها را کند یا سرعت میبخشد شناخت. از آنجا که دراینجا بحث زبان مطرح است، باید زبان رفتاری و کلامی آنها را نیز بشناسیم. درواقع، اول باید گیرنده خوبی باشی تا فرستنده خوبی باشی. این مدرس دانشگاه ادامه داد: برای مدیریت ناآرامیها نیز باید آنها را شناخت و یکی از راههای شناختشان، این است که زبان اشاره، زبان غیرکلامی، زبان نوشتاری و زبان گفتاریشان یا حتی ساختار زبانیشان را بشناسیم. اکرامیفر در پایان به چگونگی ساخت این واژهها نیز پرداخت و گفت: در این زبان، گاهی با تخفیف دادن واژه یا حذف حرف یا حروف اول کلمه، گاهی با حذف یک یا دو حرف از آخر کلمه، گاهی با ترکیب دو کلمه یا حذف حرفی از واژه، واژهای جدید میسازند. گاهی هم با استفاده از اسامی اشیا، مثل بشکه برای آدم چاق، یا اضافه کردن پسوند به اسم فارسی به این کار میتوان پرداخت.
∎
نظر شما