شناسهٔ خبر: 57431061 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: برترین‌ها | لینک خبر

رویای صعود چرا تعبیر نشد؟

تیم ملی فوتبال کشورمان در‌حالی راهی مسابقات جام‌جهانی 2022 شد که چند ماه پر از حاشیه را سپری کرد.

صاحب‌خبر -

فرهیختگان: تیم ملی فوتبال کشورمان در‌حالی راهی مسابقات جام‌جهانی ۲۰۲۲ شد که چند ماه پر از حاشیه را سپری کرد. در همان روزهای ابتدایی سال ۱۴۰۱ بود که فهمیدیم در جام‌جهانی باید به مصاف تیم‌های چون انگلیس، ولز و آمریکا برویم. به اعتقاد خیلی از کارشناس در گروه نسبتا خوبی قرار گرفتیم و در این صورت شانس صعود داشتیم که تدارک خوبی را برای مسابقات می‌دیدیم. اما به‌جای این کار، فوتبال ما تا شهریورماه درگیر انتخابات فدراسیون فوتبال بود و در تمام طول این مدت اصلا مشخص نبود که قرار است با دراگان اسکوچیچ راهی جام‌جهانی شویم یا مربی داخلی یا کارلوس کی‌روش!

با انتخاب مهدی تاج به‌عنوان رئیس جدید فدراسیون فوتبال او خیلی سریع موضع خود را مشخص کرد و قید همکاری با اسکوچیچ را زد تا مجددا سکان هدایت تیم ملی به مرد پرتغالی سپرده شود. دو مربی با دو سبک کاملا متفاوت. این یعنی اینکه ما در فاصله تقریبا سه ماه مانده به جام‌جهانی به‌نوعی از صفر شروع کردیم. 

همان‌طور‌که انتظار می‌رفت کی‌روش مجدد به سیستم و سبک همیشگی خود روی آورد و ترجیح داد بازیکنانی را که قبلا با آنها کار کرده بود را مسافر قطر کرده و از آنها بازی بگیرد. در این میان تعدادی از بازیکنان از جمله امیر عابدزاده، شجاع خلیل‌زاده، محمد‌حسین کنعانی‌زادگان، امید نورافکن، میلاد سرلک و... که در تیم اسکوچیچ و در رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی عملکرد قابل قبولی داشتند نیز با آمدن کی‌روش از ترکیب این تیم دور شدند. 

کی‌روش زمان کافی نداشت

کی‌روش زمانی هدایت تیم ملی را برعهده گرفت که در‌واقع فقط دو فیفا‌دی تا جام‌جهانی مانده بود و در این دو بازی او فقط فرصت این را داشت که شرایط بازیکنانی که در اختیارش است را ارزیابی کند. بعد از این دو بازی او در طول برگزاری مسابقات لیگ سعی کرد بازیکنان داخلی را که قابلیت بازی در جام‌جهانی دارند، هفته‌ای سه روز در اختیار گرفته و آنها را از نظر بدنی و روحی و روانی آماده مسابقات کند. نفراتی که درنهایت تعداد معدودی از آنها در جام‌جهانی بازی کردند. بازیکنانی مثل علیرضا بیرانوند، سید‌حسین حسینی، مهدی ترابی، روزبه چشمی، ابوالفضل جلالی و رامین رضاییان. در واقع اسکلت اصلی تیم ملی را لژیونرها تشکیل می‌دادند و آنها هم یک هفته مانده به جام‌جهانی در اختیار کی‌روش قرار گرفتند. با توجه به حواشی‌ای که اطراف تیم ملی قبل از آغاز جام‌جهانی وجود داشت، کی‌روش بیشتر تمرکزش این بود که چطور این حواشی را از تیمش دور کند. 

بدترین شروع ممکن

اولین بازی ایران در جام‌جهانی 2022 رویارویی با انگلیسی بود که سخت زیر بار انتقادات بود و آمده بود تا با ارائه بهترین عملکرد در جام‌جهانی جواب منتقدانش را داده و بازی‌های بدش در لیگ ملت‌ها را جبران کند. تیم ملی با یک ترکیب غیر‌معمول به مصاف انگلیس رفت و در همان دقایق اولیه علیرضا بیرانوند هم مصدوم شد تا حسینی اولین بازی خودش در جام‌جهانی را برابر انگلیس پشت‌سر بگذارد. شاگردان ساوت‌گیت آنقدر آماده و با‌انگیزه بودند که در همان نیمه‌اول سه گل به ما زدند. در نیمه‌دوم ترکیب ایران تا حدی اصلاح شد و تهاجمی‌تر شدیم. به این خاطر توانستیم دو گل به حریف بزنیم هر‌چند سه گل دیگر دریافت کردیم تا شکست سنگینی برای ما ثبت شود. 

کی‌روش روحیه تیمش را برگرداند

بعد از بازی با انگلیس خیلی‌ها فکر کردند کار ایران دیگر تمام است و در دو بازی بعد خود هم شکست خواهد خورد تا بدون امتیاز راهی ایران شود. موج ناامیدی در جامعه و اطراف تیم ملی موج می‌زد. حاشیه‌سازان و رسانه‌های غربی از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدند. کی‌روش باز هم دو وظیفه مهم داشت. اول اینکه حواشی اطراف تیم ملی را که به اوج خود رسیده بود جمع کرده و امید را به جامعه برگرداند، وظیفه سخت‌تر اینکه روحیه ازدست‌رفته ملی‌پوشان را بازگرداند. آن هم در شرایطی که خودش نیز مورد شدیدترین انتقادات قرار گرفته بود. کارلوس این وظایف خود را به نحو احسن انجام داد و اشتباهاتش در ترکیب را در بازی با ولز تکرار نکرد. در این مسابقه مثل بازی اول با ترس و سیستم مطلق دفاعی به میدان نرفتیم. البته نباید فراموش کرد که تیم ملی فرصت این را نداشت با کی‌روش بازی دفاعی را خوب تمرین کند و او کلا دو هفته با تیم کاملش تمرین کرد. در چنین شرایطی طبیعی بود که تیم ملی در اولین گام مقابل انگلیس غافلگیر شود. به هر شکلی بود کارلوس تیمی آماده را به مصاف ولز فرستاد و ملی‌پوشان هم بهترین عملکرد خود را در این بازی ارائه دادند. در بازی با ولز در دفاع بدون اشتباه بودیم و در کار تهاجمی عالی. البته شیوه بازی‌مان هم تهاجمی شده بود. به مانند رقابت‌های مقدماتی جام‌جهانی که با بازی تهاجمی با کمترین گل خورده و بیشترین گل زده مسافر قطر شدیم. این مساله نشان داد که این تیم ملی بازی تهاجمی را بهتر از بازی دفاعی بلد است. 

بالا رفتن انتظارات

در فاصله بازی ایران با ولز تا مصاف با آمریکا موجی از شادی و امید در جامعه ایجاد شده بود. با توجه به اینکه ولز به آمریکا نباخته بود و ما این تیم را راحت برده بودیم خیلی‌ها فکر می‌کردند که آمریکا را هم از پیش‌رو خواهیم برداشت. جالب اینکه حتی به تساوی هم راضی نبودیم و امیدمان این بود که بار دیگر آمریکا را شکست داده و جشن شکست این تیم و صعود به مرحله حذفی را یکجا بگیریم. رسانه‌های نوشتاری و صداوسیما هم با مردم همسو شده بودند و تیم ملی را در مرحله بعد می‌دیدند. اینکه این نوع رویاپردازی خوب بود یا بد را کاری نداریم که در فوتبال حرفه‌ای منطق می‌گوید هر بازی شرایط خاص خودش را دارد و نباید تیم خود را از پیش‌برنده یا بازنده بدانیم. رویا‌پردازی خوب است اما نه به اندازه‌ای که حریف را دست‌کم گرفته و توقعات را بیش از حد بالا ببریم. 

آماده شکست آمریکا نبودیم

ترکیب ایران برای بازی با آمریکا فقط یک تغییر داشت و آن هم بازگشت علیرضا بیرانوند به دروازه و نیمکت‌نشینی سید‌حسین حسینی بود. در بقیه پست‌ها تغییری نسبت به بازی با ولز نداشتیم اما از همان شروع بازی مشخص بود تفکری که از روی نیمکت به بازیکنان انتقال شده کسب حداقل امتیاز از این دیدار است. کی‌روش نخواست تیمش مقابل آمریکا مثل بازی با ولز بازی کند و ترجیح داد تیم عقب بازی کرده و حملات آمریکا را کنترل کند. شاید این تفکر در ظاهر درست بود چون دلیل نداشت ما وقتی با یک امتیاز صعود می‌کنیم خودمان را مقابل آمریکا به آب و آتش بزنیم، اما باید فکر اینجایش را هم می‌کردیم که آمریکا تیمی است که خیلی خوب توپ را به گردش در‌می‌آورد و اگر قرار باشد عقب بنشینیم باید بازی دفاعی را بلد باشیم و به آنها موقعیت ندهیم. متاسفانه برعکس این اتفاق رخ داد و آمریکا با یک بازی تهاجمی و با برنامه بارها دروازه ایران را تهدید کرد تا اینکه به گلی که می‌خواست رسید. 

کامبک‌زدن را بلد نبودیم

از زمانی که گل آمریکا به ثمر رسید ما حدود 60 دقیقه فرصت داشتیم تا به بازی برگردیم. از این رو باید شیوه بازی‌مان را از حالت دفاعی به حمله تغییر می‌دادیم. اما آمریکا برخلاف ما در حفظ توپ و چرخش آن تبحر داشت و این کار را در زمین خودش انجام می‌داد و هر وقت فرصت می‌کرد دروازه ما را روی ضدحملات تحت فشار قرار می‌داد. اولین تعویض ما حضور علی کریمی به‌جای میلاد محمدی بود. سامان قدوس هم در شروع نیمه‌دوم جانشین سرداری شد که در نیمه‌اول یک توپ سالم به او نرسید و به‌نوعی در دام مدافعان آمریکا اسیر بود. انتظار می‌رفت در نیمه دوم حسابی آمریکا را تحت فشار قرار دهیم اما هر راهی را می‌رفتیم به در بسته برخورد می‌کردیم. بازی‌سازی عالی خط دفاعی آمریکا باعث شده بود که آنها خیلی سخت توپ را لو دهند و به بهترین شکل توپ را به خط هافبک و بعضا حمله خود می‌رساندند. مساله‌ای که باعث شده بود خط هافبک و حمله ما زودتر از حد تصور خسته و عصبی شود. به این خاطر آمار پاس‌های اشتباه‌مان هم بالا رفت. بی‌خود نبود که انگلیس با آن همه ستاره نتوانسته بود به آمریکا گل بزند. بازی منطقی آمریکا در خط دفاع و هافبک بازیکنان ما را وادار کرده بود که به بازی انتحاری و مستقیم روی بیاورند. در این مواقع هم فقط باید منتظر اشتباه حریف بود تا به گل رسید که در این زمینه خوش‌شانس نبودیم. جز در یکی دو صحنه مدافعان آمریکا هم توپ‌های ارسالی را به‌خوبی دفاع کردند. 

تیم ملی ماند و حسرت صعود

اینکه بگوییم اگر چنین و چنان می‌کردیم و فلان روش را به کار می‌گرفتیم حتما آمریکا را می‌بردیم حرف‌های بعد از بازی است. مهم این است که ما برای صعود از مرحله حذفی جام‌جهانی چگونه برنامه‌ریزی کرده و چه تدارکی دیدیم. نباید فراموش کرد ما سه ماه قبل از جام‌جهانی تازه رئیس فدراسیون و سرمربی تیم ملی ما را تغییر دادیم. تا قبل از آن هم هیات‌رئیسه‌ای داشتیم که فقط دنبال ابقای خودشان بودند. بازیکنان تیم ملی هم درگیر دو دستگی و تغییر سرمربی بودند. شاید با یکی دو هفته و نهایتا یک ماه اتحاد بشود یک برد کسب کرد اما نمی‌شود حریف تیم‌هایی شد که نه برای صعود از گروه بلکه برای قرار گرفتن در بهترین جایگاه در جام‌جهانی تدارک دیده بودند. در‌حال‌حاضر ما مانده‌ایم و حسرت صعود اما شاید بهتر باشد از حالا به‌جای حسرت خوردن به این فکر کنیم که برای قهرمانی جام ملت‌ها و ساختن تیمی بهتر برای جام‌جهانی 2026 چه باید کرد.

نظر شما