شناسهٔ خبر: 56525769 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

پس جای این اعتراض که می‌گویید کجاست؟

صاحب‌خبر -

روزنامه جهان صنعت نوشت: «صف اعتراض از صف اغتشاش متفاوت است»، «باید بین اعتراض و اغتشاش تفاوت گذاشت»، «اعتراض و نقد یک خط فاصله با اغتشاش دارد»، «خط آشوب و اغتشاش با مطالبه و اعتراض جداست» اینها گوشه‌ای از سخنان مقامات و مسوولان کشور طی روزهای اخیر است؛ از رییس‌جمهوری تا نماینده مجلس همگی بر حق اعتراض تاکید می‌کنند و از سوی دیگر اعتراض را با اغتشاش متفاوت می‌دانند.
در جدیدترین اظهارنظرات، محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور تاکید کرده «خط اعتراض باید از خط اغتشاش جدا شود.» او گفته «ما هم این موضوع را جدا از هم می‌دانیم و کسانی که درباره هر مساله‌ای اعتراض دارند می‌توانند بیایند اعتراض خودشان را به صورت مسالمت‌آمیز بیان کنند اما اگر قرار شد این اعتراضات به اغتشاشات منتهی شود و یا اینکه عده‌ای اعتراض را مقدمه‌ای بر اغتشاش قرار دهند، دستگاه اطلاعاتی، امنیتی و قضایی حتما این مساله را تحمل نخواهند کرد چراکه امنیت مردم برای ما بسیار مهم است.»
صادق آملی‌لاریجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم در گشایش این مجمع گفت: «مردم مطالباتی دارند که مسوولان موظف به شنیدن و توجه به آنها هستند اما اغتشاش و هجمه به نیروی انتظامی کشور انصافا منطقی نیست.» او از دولت و سایر قوا خواسته تا «به اعتراضات توجه کنند تا بهانه برای طمع دشمن پیدا نشود.»
اعتراض و اغتشاش در مفهوم، تفاوت‌های ماهوی دارند؛ اما مساله‌ای که اینجا با اهمیت جلوه می‌کند، این موضوع است که چگونه می‌توان اعتراض مسالمت‌آمیز داشت و یک اعتراض چگونه به آنچه اغتشاش خوانده می‌شود، تغییر می‌کند؟
مهم‌ترین و اولین موضوع اصل ۲۷ قانون اساسی است. این اصل معتقد است که «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است»؛ اصلی که در حد فرعیات هم به آن توجه نشده است.
اگر نصّ صریح اصل ۲۷ به صورت کامل مورد توجه و اجرا قرار می‌گرفت امروز بسیاری از مشکلات پیرامون آنچه اغتشاشات خوانده می‌شود وجود نداشت. بی‌توجهی به این اصل و محو کردن آن در اجرا، تبعات خوشایندی ندارد؛ به این معنا که وقتی برای برگزاری یک تجمع اعتراضی آیین‌نامه و مراحل دست و پا گیر وضع می‌شود، و در نهایت هم اکثرا به سرانجام نمی‌رسد.
اما مورد بعدی، سوالات زیادی است که پیرامون بیان اعتراضات مطرح می‌شود. مقامات و مسوولان بر آزادی اعتراض تاکید دارند اما راهی پیش پای معترضان نمی‌گذارند که چگونه می‌شود اعتراض به قول آنها مسالمت‌آمیز داشت؟ از سوی دیگر وقتی تجمعی برگزار می‌شود تجمع‌کنندگان مشغول بیان اعتراضشان در قالب شعار هستند، اما دیده شده که قوه قهریه علیه معترضان به کار گرفته می‌شود؛ مانند تجمعات کارگری، بازنشستگان و حتی همین تجمعات اخیر. بسیاری معتقدند حتی اگر در تجمعات شعارهای تندی هم سر داده شود، نباید برخورد سختی صورت بگیرد تا خشم معترضان بیشتر نشود.
هفته گذشته در تجمعی که در دانشگاه شریف صورت گرفت، بنا بر گزارش رسانه‌های رسمی، نه‌تنها مدارایی با معترضان انجام نشد بلکه در جریان برخورد با معترضان «بازداشت دانشجویان همراه با برخورد تند نیروهای امنیتی»، «ورود نیروهای انتظامی به دانشگاه» و «شلیک گاز اشک‌آور، گلوله ساچمه‌ای و پینت‌بال» رخ داد.
نمونه دیگر ویدئویی از تجمع بازنشستگان مخابرات مقابل مجلس شورای اسلامی بود که اوایل امسال دست به دست شد. در این ویدئو یک بازنشسته دیده می‌شود که تصمیم دارد با رفتن روی یک سکو، مطالبات صنفی خود و همکارانش را بیان کند که ناگهان یک مامور او از پشت به پایین می‌کشد.این‌گونه اقدامات مشخص نیست بر اساس کدام بند و ماده قانونی صورت می‌گیرد و البته ممکن است در همان زمان باعث «جمع شدن» اعتراضات شود، اما در بلند‌مدت سبب عصبانی‌تر شدن معترضان می‌شود.
سوال مهمتر اینکه اگر یک فرد، یک صنف یا یک جمع، به مساله‌ای اعتراض داشته باشند، چگونه و کجا باید اعتراض خود را بیان کنند؟ وقتی معترضین در خیابان باشند و کسی صدای آنها را نشنود، این ذهنیت به وجود می‌آید که کسی این اعتراضات را نمی‌بیند و صدای‌شان به جایی نمی‌رسد و گویی نامرئی هستند.
برخی افرادی که زمانی دستی بر آتش قانون و قانونگذاری داشته‌اند یا دارند معتقدند که اعتراضات باید در چارچوب قانون باشد؛ آنها می‌گویند باید قانونی وضع شود که این اعتراضات شکل قانونی به خود بگیرد، اما کدام قانون؟
اعلام کنند کسی با معترضان حاضر در آن مکان‌ها برخورد نخواهد کرد
ناصر قوامی رییس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ششم به «جهان‌صنعت» می‌گوید: «در کشورهایی که دارای دموکراسی هستند؛ اعتراض آزاد بوده و در جاهایی که مشخص می‌شود، مردم حضور پیدا کرده و حرف خود را بیان می‌کنند و کسی نیز حق دخالت یا مقابله با مردم را ندارد. متاسفانه در ایران چنین چیزی نیست و حاکمیت اعتراض مردم را به رسمیت نمی‌شناسد؛ در حالی که اگر به رسمیت شناخته می‌شد، اعتراضات به اغتشاش و خشونت منجر نمی‌شد.»
چهره سیاسی اصلاح‌طلب ادامه داد: «در واقع حاکمیت می‌توانست محدوده‌ای مثل میدان آزادی تا میدان انقلاب را تعیین کند تا معترضان در این مسیر حضور پیدا و اعتراض خود را بیان کنند.»
قوامی بیان کرد: «در اعتراضات عده‌ای لباس شخصی که مشخص نیست از کجا می‌آیند، حضور پیدا کرده و احساسات مردم را تحریک کرده و زد و خورد می‌کنند، در حالی که باید شرایط برای اعتراض مردم فراهم شود و در این صورت اعتراضات به درستی مدیریت شوند، قطعا مردم حرف خود را زده و خودشان را تخلیه می‌کنند و به زندگی خود برمی‌گردند. اما از آنجایی که در ایران این‌گونه اعتراضات به رسمیت شناخته نمی‌شود و به مردم اجازه اعتراض نمی‌دهند، در نهایت کار به آشوب و اغتشاش ختم می‌شود.»
وی با اشاره به اظهارات مسوولان درخصوص قابل قبول بودن اعتراضات و رد کردن اغتشاشات تصریح کرد: «این گونه حرف‌ها، فقط حرف هستند؛ در عمل چنین چیزی صحیح نیست. اگر هم براساس گفته‌های این افراد، اعتراضات آزاد هستند، باید ساعت و مکان را تعیین کرده و اعلام کنند که کسی با معترضان حاضر در آن مکان‌ها برخورد نخواهد کرد؛ در حالی که اعتراض مردم و بیان حرف‌ها و خواسته‌هایشان در خیابان‌ها نه تنها نشان‌دهنده آزاد نبودن اعراضات است بلکه در آن میان حرف‌هایی نیز زده می‌شود که به خشونت منجر خواهد شد.»

انتهای پیام

نظر شما