«ند پرایز» سخنگوی وزارت خارجه دولت آمریکا در آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود گفت که فیلم مربوط به زمان حضور مهسا امینی در مقر پلیس امنیت اخلاقی نشان نمی‌دهد که او به قتل رسیده است و ممکن است اتفاقی دیگری افتاده باشد که نیازمند تحقیق است(نقل مضمون).

باید گفت فقر اخلاقی و دیکتاتوری مزدوران آشوب طلب حتی از اربابان خود پیشی گرفته است. هرچند دولت آمریکا خود منشأ استاندارد دوگانه و دروغ است.

پیش تر در الف مطلبی با این مضمون منتشر شد که درست همزمان با فوت مرحومه مهسا امینی، گلوله سرگردان سربازان این رژیم دختر پانزده ساله عراقی(زینب عصام) را به قتل رساند اما این رخداد مورد توجه طرفداران حقوق زن! و خشونت طلبان فتنه گر قرار نگرفت. عجیب است که نام زینب عصام حتی در عراق هم چندان شنیده نشد!

مسأله کانونی در اعتراضات اخیر- هرچند اعتراض به حق نیز وجود داشت- زن نیست. مسأله آنها زدودن اسلام، ایران و دست کم جمهوری اسلامی است. یک دلیل استوار این مدعا آن است که حتی یک نفر از کارشناسان و فعالان رسانه ای مانند ایران اینترنشنال حتی گرایش روشنفکری دینی واضحی ندارد. بسیاری از کارشناسان این شبکه به صراحت به خداناباور بودن خود اذعان دارند. سایرین نیز حتی کلمه ای دال بر احترام به معتقدات مذهبی مردم ایران به زبان نمی آورند. البته چهار روز پیش ویدئو عبدالکریم سروش که در حال خواندن نامه خود خطاب به علما و مراجع بود، از شبکه مورد اشاره پخش شد. اما این یک اتفاق نادر است و در رویه این شبکه، حتی روشنفکران دینی نیز بایکوت شده اند.

اما از همه اینها مهم تر، توجه به بنیاد مشترک اعتراضات شهریور و فتنه ۸۸ است. بنیاد هر دوی این رویدادها دروغ بود. مسَلم است که بنیاد سست، بدتر از بی بنیادی است. بر زمینی خالی، ویرانی چندانی صورت نمی گیرد اما اگر بنایی با بنیاد یا زیربنای سست بر پا کردیم، آن بنا بر سر ما آوار خواهد شد یا نهایتا یک ویرانه را پیش چشم می گذارد. بنابراین چنین بنایی از آغاز  آبستن ویرانه بوده و ذات آن ویرانی است.

اعتراضات شهریور بر دروغ «قتل»(دروغ قطعیت) مهسا امینی مبتنی بود. مقایسه این اتفاق دردناک با قتل جرج فلوید که جلوی دوربین رخ داد و برای دقایقی زانوی پلیس آمریکا روی گردن او بود، نشان دیگری از بی انصافی، بی اخلاقی و دروغ (ناحقیقت) به نزد ضدانقلاب است.

انسان حق گرا و طالب حقیقت، اثبات گرا و دقیق و صادق است.