بسیاری از جوانان امروزی به خاطر تلاش برخی اسلامستیزان در سالهای اخیر، این پرسش را تکرار میکنند که چرا باید خدا را به زبان عربی پرستش کنیم؟ مگر خداوند در درک و فهم زبانهای دیگر ناتوان است که ناچاریم با زبانی غیر از زبان مادری خود نماز بخوانیم؟
معمولا چنین پرسشهایی نزد کسانی که اندکی دارای گرایشهای مذهبی با تفکرات روشنفکری آمیخته با ناسیونالیسم (نژادپرستی) هستند چنان گیجکننده است که زمینهساز شبهههای دیگر میشود، این پرسش برای اینگونه افراد یک علامت سوال بزرگی است که در صورت عدم پاسخ به آن میتواند جوانان مارا دچار تشکیکهای دیگری کند و رفته رفته از دامن اسلام جدا کرده و به بیراهه ببرد، سؤالی که پاسخ روشن و آسانی دارد و برای پرسشگران آن قانعکننده و دلنشین است.
همه میدانیم که ادیان آسمانی مانند دین یهود و مسیح دارای کتابهای آسمانی چون تورات و انجیل هستند و خداوند برای ارتباط سریع با قوم بنی اسرائیل و پیروان مسیح، در دو برهه زمانی مختلف با زبان آن اقوام یعنی زبان «عبری» و «سریانی» سخن گفته تا دستورات خدا را بدون نیاز به ترجمه از زبان بیگانه به زبان خود دریافت کرده و اطاعت نمایند.
امروز نیز همین پیروان دین یهود و مسیح اگر قصد داشته باشند به دین اسلام درآیند نمیتوانند نمازهای پنجگانه دین اسلام را به زبانی غیر از زبان عربی بهجا بیاورند چراکه دین اسلام آخرین دین آسمانی است و سبک عبادت ادیان سابق را منسوخ میکند، لذا باید شکل عبادتهای پیشین خود را تغییر داده و به شکل عبادت در چارچوب دین پیامبر خاتم درآورند.
حال این قضیه برای سایر اقوام و ملتها که دارای زبانهای غیر عربی است نیز صدق می کند و آنها نیز باید در پیروی از سنت پیامبر اکرم(ص) همانگونه که رسول خدا عبادت میکردند، ایشان را الگو قرار داده و به همان صورت به عبادت بپردازند.
برای اهمیت زبان عربی همین بس که خدواند متعال در قرآن میفرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛ همانا ما آن را قرآنی عربی نازل كرديم، باشد كه بيانديشيد». در ظاهر این آیه و ترجمه آن اینگونه به نظر میرسد که خداوند به زبان عربی قرآن اشاره میکند درحالی که این برداشت بسیار بدیهی و پیش پا افتاده به نظر میرسد چراکه معنای عمیقتری برای آن متصور است و به تعبیری دیگر خداوند میخواهد به مخاطب بفهماند که او سطح کلام و سخنش را با بندگان خود به سطحی نازل درآورده (یعنی از سطح زبان ملکوت به سطح زبان ناسوت تنزل داده) تا بندگانش در آن بیاندیشند.
زبان ملکوتی و زبان ناسوتی
برای رسیدن به نتیجه مطلوب، ناچاریم بحث را کمی آسمانیتر کنیم تا به ارزش موضوع زبان کتابهای آسمانی پی ببریم. بنابرین خوب است در ابتدا این نکته مهم را به درستی درک کنیم که ارتباط کلامی میان خداوند متعال با فرشتگان در عالم ملکوت هیچ شباهتی با نوع کلام و گفتمان میان ما انسانها در عالم ناسوت ندارد و این کلام از سنخ کلام و زبان زمینی ما آدمها نیست، از اینرو درک کلام خدا توسط فرشتگان نیز هیچگونه شباهتی با نحوه شنیدن اصوات توسط انسان ندارد چراکه آنچه بشر میشنود یا سخن میگوید با تعریف ماده و جسم سازگار است درحالی که عالم ملکوت هیچگونه سنخیتی با عالم ماده ندارد. از اینرو خداوند وقتی میخواهد با پیامبران خود سخن بگوید، سخن خود را با زبان آن پیامبر توسط فرشته وحی منتقل میکند و این سخنان از طریق این فرشته (جبرئیل امین) به اذن پروردگار از زبان عالم ملکوت به زبان عالم ناسوت در میآید و به کتاب آسمانی تبدیل میشود تا پیروان آن پیامبر بتوانند به دستورات خدا عمل نمایند.
زبانها در کتابهای مقدس دلیل بر برتری اقوام و امت پیامبران ادیان آسمانی نیست بلکه وسیلهای برای برقراری ارتباط میان آسمان و زمین است که در برهههای مختلف بوده تا پیامبران بتوانند پیامهای وحی را دریافت کنند و بدون هیچ تغییری در کلمات، آن را به امت و پیروان خود منتقل نمایند.
وقتی پروردگار متعال سطح کلام خود را به سطح کلام و زبان یک قوم در میآورد، ما که باشیم که خرده بگیریم و بگوییم «چرا باید نمازهای خود را به زبان عربی بخوانیم» ما باید به احترام اراده پروردگار که زبان عربی را زبان وحی برای دین پیامبر خاتم برگزیده است، زبان قرآن (عربی) را گرامی بداریم و تحت تاثیر شبههافکنان و اسلامستیزان دیروز و امروز قرار نگیریم.
سیدمحمود جوادی
انتهای پیام
نظر شما