شناسهٔ خبر: 56382780 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ستاره‌صبح | لینک خبر

احمد بخارایی، جامعه شناس در گفت‌وگو با ستاره صبح تشریح کرد:

ایدئولوژی به کلیات می پردازد،اما جامعه شناسی جزئیات را مد نظر دارد/ جامعه شناسی نیازی به وسعت ندارد بلکه عمق آن مهم است

ستاره صبح، فائزه صدر: صدا و سیما در بحبوحه ناآرامی های اخیر، روش جدیدی را به نمایش گذاشته است. برنامه تلوزیونی شیوه که به صورت زنده از شبکه چهار سیما پخش می شود با دعوت از چهره هایی که تا چندی پیش در سازمان صدا و سیما نامی مگو داشتند، سعی دارد چهره جدیدی از مناظره های تلوزیونی را به نمایش در بیاورد.برنامه شیوه بعد از دعوت از غلامحسین کرباسچی، شهردار پیشین تهران،علی مطهری و شهاب طباطبائی شامگاه دوشنبه با دعوت از محمد فاضلی، استاد اخراجی دانشگاه شهید بهشتی، در حرکتی بی سابقه از نگاه جامعه شناسی به تحلیل ناآرامی های اخیر پرداخت که اقدام پسندیده ای است. ستاره صبح در گفت و گو با دکتر بخارایی، جامعه شناس به بررسی نوع نگاه حاکمیت به جامعه شناسی و نقش این علم در مدیریت جامعه پرداخته که در ادامه می خوانید:

صاحب‌خبر -

  علم جامعه شناسی اعتراضات اخیر و نارضایتی را چطور توضیح می دهد؟
مشکلات درونی جامعه وقتی شکل حاد پیدا می کند که افراد جامعه و یا بخش هایی از جامعه نادیده گرفته می شوند. جوانی که نادیده گرفته شده است می خواهد بگوید من را ببینید و صدای من را بشنوید، من هستم. به من نقشی بدهید و من را آدم حساب کنید. من هستم و توقعاتی جدید دارم و فراتر از والدینم هستم.
وقتی خواسته ها به در بسته می خورد شاهد اعتراض هستیم. امروز دختر و پسر کم سال جامعه مثل ما در زمان انقلاب اعتراض می کنند. این حضور نتیجه دیده نشدن این اقشار است. البته اعتراض یک خواسته است.اگر مطالبه برآورده نشود شاید بازهم شاهد اعتراض باشیم.

  نقش جامعه شناسی در اداره کشور مغفول واقع شده است ، نظر شما در این رابطه چیست؟
وقتی انسان در بدن خود مشکلی احساس کند به سراغ پزشک می رود. اما برخی از مردم به علم نوین پزشکی اعتقادی ندارند و برای درمان مشکلات خود به سراغ اطبای سنتی می روند. مثلا برای درمان شکستگی استخوان به شکسته بند مراجعه می کنند.
در جامعه نیز وضعیت به همین صورت است. مسئولان اعتقاد چندانی به بهره گرفتن از علم جامعه شناسی ندارند. از این رو تا اینجا صدای جامعه شناسان به سطوح مختلف حاکمیت نرسیده است. بعد از انقلاب با جامعه شناسی به طور خاص و با علوم اجتماعی به طور عام، برخورد هایی حذفی شده است.
حاکمیت مجموعه ای نظری دارد و براساس ایدئولوژی اسلامی، گرایشات مذهب شیعی و اصل قرار دادن فقه تصمیم گیری می کند. در جامعه شرع اولویت دارد. از این رو ایدئولوژی مشخص است و آنچه که حاکمیت به عنوان دستور کار پیش رو دارد واضح است.
اما به حاشیه راندن علم جامعه شناسی درست نیست. زمانی از جامعه شناسی اسلامی صحبت شد، ولی این مسیر چون از ابتدا و در مرحله طرح اولیه مشکل داشت و به فرجام نرسید. سوار کردن ایدئولوژی بر مرکب علم جامعه شناسی نتیجه نداده است.
چرایی فاصله داشتن علم جامعه شناسی با ایدئولوژی ها، در آسمانی بودن ایدئولوژی ریشه دارد. ایدئولوژی ها کلی هستند، ولی سیاست گذاری در جوامع بر مبنای کلیات انجام نمی گیرد و به جزئیات توجه دارد. در مرحله سیاست گذاری باید کسانی که پا بر زمینِ جامعه دارند، گزارش بدهند. جامعه شناسی بر جزئیات و آنچه که در جامعه می گذرد توجه دارد.
جامعه ما 85 میلیون نفر جمعیت دارد. تفکیک جنسیتی جامعه به چه صورت است؟ تعداد شاغلین و غیر شاغلین چند نفر هستند؟ وضعیت تحصیلی افراد جامعه چیست؟ جامعه شناسی می گوید وقتی اکثریت افراد جامعه تحصیلات کمی دارند چگونه مدیرتی نیاز است و وقتی اکثریت دارای تحصیلات عالی هستند، جامعه باید از چه شیوه های مدیریتی تبعیت کند؟!

  چرا بدنه آکادمیک جامعه شناسی موفق به ظاهر شدن و ایفای نقش نشده است؟
مساله ای که بعد از انقلاب رخ داده عدم حضور متخصصین در مناصب و موقعیت های تاثیر گذار بود. در کشور متخصصین جذب نمی شوند. دلیل این است که ملاک های جذب نیرو ها کمتر بر تخصص گرایی استوار است. در چهار دهه گذشته تعهد و ارزش گرایی که امری کلی است بیشتر مد نظر بوده تا تخصص.
از طرفی در بدنه آکادمیک جامعه شناسی نیز شاهد تنزل بودیم. زیرا در جذب اساتید ملاک تعهد و ارزش گرایی مد نظر بود. داستان کنار گذاشته شدن جامعه شناسی از بدنه کشور از اینجا هم آغاز می شود. افرادی ضعیف در این حوزه مدرس بودند و دانشجویانی وارد دانشگاه ها شدند که تنها آمده بودند تا نمره و مدرکی بگیرند و بروند. دغدغه علم آموزی در این حوزه تنزل کرد. دانشجوی علوم انسانی باید شوقی برای آموختن داشته باشد.
بدنه آکادمیک جامعه شناسی در کشور ضعیف است. در نتیجه مردم و خواسته ها نادیده گرفته می شود.  جامعه شناسی نیازی به وسعت ندارد بلکه باید عمق پیدا کند. اینکه در کشور هزاران جامعه شناس داشته باشیم اهمیتی ندارد. اما ده جامعه شناس که لایه های زیرین پوست جامعه و شهرهای ما را گزارش دهند کافی است. تعداد بالای جامعه شناسان در گزارش ها تاثیری ندارد. مگر نظریه پردازان جامعه شناسی چند نفر هستند.برای نمونه  دورکیم جامعه شناس فرانسوی بود که نسبت به خودکشی حساس شد و اثری جاودانه خلق کرد. در ایران و در حوزه جامعه شناسی ظرفیت وجود دارد ولی مسئولان نمی خواهد به حرف جامعه شناسان گوش بدهد. به وقایع دهه های اخیر توجه کنید. آیا موردی بوده که پیش از وقوع توسط جامعه شناسان کشور پیش بینی نشده باشد؟! در انتخابات اخیر تحلیل های جامعه شناسان در خصوص میزان شرکت کنندگان در انتخابات یا استقبال استان ها و... با ضریب خطایی معمول یعنی در حدود بعلاوه یا منحی 5% درست بود. ما پیشگو، معبر و یا پیامبر نیستیم، استدلال و چهارچوبی علمی وجود دارد و ما با نگاهی واقع گرایانه از میان جامعه انسان ها صحبت می کنیم. نمونه کار جامعه شناسان وجود دارد و روند ها را پیش بینی کرده اند و اثبات کرده ایم که مربوط به نگاه علم جامعه شناسی است. ولی حاکمیت علم جامعه شناسی را قبول ندارد و در این مسیر به جامعه شناسان برچسب غرب گرایی نیز بعضا زده می شود .

نظر شما